kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۶۰۶۸
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۱
یک ستاره از آن هزار

ستاره چهارم: ابراهیم...

 

ابوالقاسم محمدزاده
تازه دیپلم گرفته بود وسال‌های پایانی درس و مدرسه‌اش مصادف با ایام پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) بود. برای انجام خدمت سربازی به لشکر زرهی شیراز اعزام شده بود و می‌توانست آنجا با خدمت سربازی در راه پاسداری از دستاوردهای انقلاب، کمکی به نیروهای طرفدار انقلاب کرده باشد. پایان سربازی‌اش مصادف با تجاوز نیروهای عراقی به مرزهای جنوبی کشور بود که به خیل نیروهای جان برکف سپاه پیوست و پس از سال‌ها، با تلاش و پشتکاری که از خودش نشان داده بود به جانشینی تیپ ادوات لشکر 55 ویژه شهدا منصوب شده بود و تجربه‌ها و اندوخته‌های خودش را در این واحد و شرایط سخت جنگ ، در راه پایداری نظام مقدس جمهوری اسلامی و دفاع جانانه در مقابل نیروهای متجاوز عراقی خرج کرد و در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، نقش تعیین‌کننده و عمده‌ای ایفا نمود.
او با گذشت زمان، در کوره حوادث و دانشگاه جنگ دانشجوی کار کشته‌ای شده بود. نور علی شوشتری گفته بود:
- با سیدابراهیم آل نبی رفته بودیم داخل استحکامات و مواضع عراقی‌ها، یک افسر عراقی در حال رفتن به دسشویی بود تا چشمش به ما افتاد به زبانی فارسی- عربی به ما گفت؛ ایست
آل نبی با دست ‌اشاره‌ای به چپ و راستش کرد به گونه‌ای که آن افسر عراقی فکر کرد او در محاصره است و خودش را تسلیم کرد. در حالی‌که ما فقط دو نفر بودیم و عمق تجهیزات و امکانات دشمن.
سیدابراهیم آل نبی در ابتدای جنگ که سرباز بود در جبهه آبادان به محاصره عراقی‌ها در آمده بود و با شکست حصر آبادان نجات پیدا کرده بودند. حالا با تجربه‌ای که داشت، هم خودش را نجات داده بود و هم نیروی دشمن را به اسارت گرفته بود.
ابراهیم در جایگاه‌های مختلف وتیپ و لشکرهای مختلفی خدمت کرده بود و بارها مجروح شده بود تا اینکه در تاریخ 1366/8/18 که جانشین تیپ ذوالفقار بود از دانشگاه جنگ فارغ‌التحصیل شد و روح بیقرارش در عرش الهی به آرامش ابدی رسید. روحش شاد!