روایت یک خبرنگار از حضور ۲ روزه در اوین
در بخشی از این گزارش آمده است: «با خودم گفتم خبرنگار هم که باشی تا چیزی را با دو چشم خود نبینی باور نمیکنی و نمیتوانی تصویر درستی به جامعه نشان بدهی. پس عزمم را جزم کردم و با هماهنگی سازمان زندانها و به بهانه انتشار فیلمهایی از اوین، دو روز پیاپی عازم این ندامتگاه شدم و از بخشهای مختلف زندان بازدید کردم.
دفتر رئیس در اوین
تقریباً اولین ساختمان، متعلق به دفتر رئیس است. رئیسی که در عین اقتدار، با زندانیان رفاقت دارد و میگوید زندانی، میهمان ماست تا اصلاح و بازاجتماعی شود. مشکلات خاص خودش را دارد. نامه خانم «سپیده قلیان» خطاب به رئیس زندان روی میزش بود؛ درخواست مواد اولیه برای پختن کیک جهت تولد یکی از اعضای خانواده، که در ذیل آن پاراف کرده «مساعدت شود». نامه جوان دیگری که درخواست اتوی مو کرده بود، آن هم در زندان! درخواست برای دیدارهای حضوری که در شرایط کرونا، انجامش سختتر شده تا حجم انبوهی از نامهها خطاب به مسئولان عالی دستگاه قضا.
به مراقبین هم تذکر داده که عصبانیت و ناراحتیهای مددجویان را درک کرده و هیچگاه از کوره در نروند؛ چون زندانی آمده تا اصلاح شود نه تنبیه. و در پشتِ این دیوارهای بلند، کسی را برای گفتن درد دلها و ملاطفت ندارد، جز زندانبانش.
ماجرای فیلمهای منتشره از اوین
رئیس زندان در پاسخ به سؤالم اینطور توضیح میدهد: از سال 95 تا 99 هرچه در زندان بوده را گشتند و چند فیلم تقطیع شده ساختهاند که در اکثر آنها، زندان و مأمورین زندان بیتقصیرند و در مقصرها نیز، عاملین در اختیار واحدهای نظارتی و قضایی دستگاه قضا هستند. فیلم کندن درب نگهبانی و ضرب و شتم زندانی توسط مأمور را هم پرسیدم که گفت فیلم تقطیع شده است؛ چون آن زندانی از صبح که به دادگاه رفته با سرباز ما درگیر بوده و هنگام ورود به زندان درب نگهبانی را از جا میکنَد تا بهصورت سرباز بزند اما سرباز به جای خویشتنداری، ناپختگی کرده و به زندانی ضربه میزند... که همانند دیگر موارد اکنون در حال برخورد قضایی است. و اما حرف آخر، ما خودمان هم شاید نمیتوانستیم اینقدر زندان، اندرزگاهها (بند) و بندهای زندان را تمیز و مرتب منعکس کنیم. برای انتشار چند اشتباه که از سوی مأمورین سر زده، لطف بزرگی کرده و تمیزی اوین را به همگان نشان دادند. ما تصاویر زیادی داریم که... خانم «ن.م» خودش را به شیشه نگهبانی میکوبد و دستش خونی میشود؛ خون ریخته شده به زمین را طور دیگر روایت میکنند.
خب، همین خانوم را ما به زور از زندان بیرون کردیم تا به زندان محل سکونتش برود (چون قانون است). یا آن آقای مدعی، کارش در زندان رقص است اما خودزنی که میکند، میگوید از وضعیت زندان ناراضی است! فیلم رقصش الان در گوشیام هست.
در بند 4 اوین
وارد سالن که شدم، هر چند نفر در یک اتاق نشسته یا خوابیده بودند. افراد مشهوری در این بند حضور دارند از آقای «الف.ط» گرفته تا متهمان یا محکومان پرونده پتروشیمی، محیطزیست و «و»، «خ» که میگویند شاخ اینستاگرام بودهاند. همه اتاقها تلویزیون و یخچال دارد. آشپزخانه 35 شعلهای هم در ابتدای سالن است برای آنها که نمیخواهند غذای زندان را بخورند. فروشگاه هم وسط بند. البته برخی ناراضی بودند اما نه از زندان، از اینکه چرا رسیدگی به پروندهشان طولانی شده یا برخی از این دست موارد که ارتباط مستقیمی با زندان ندارد.
آموزش در اوین
از آموزش زبان انگلیسی ـ فرانسوی گرفته تا کارگاه منبّتکاری و مکانیکی. در طبقه اول، اندرزگاه 4 و در جنب کتابخانه مجلل و بزرگش که بیش از 10 هزار جلد کتاب دارد. کلاسهای روزانه برای مددجویان برقرار است؛ از کلاس زبان انگلیسی و اسپانیولی گرفته تا آموزشهای تخصصی مثل مکانیکی! «میگفت 6 ماه است که در اوین زبان انگلیسی را شروع کرده و به سطح قابل قبولی رسانده است.» اساتید زبان، از اساتید زبان دانشگاه بودند. البته برخی مددجویانی که به زبان آشنایی دارند نیز همراهی میکردند.
اشتغال در اوین
به سالن بزرگی رفتم که در آن، حدود 500 مددجو در حال خیاطی بودند؛ هر کدام از مددجویانی که صبحها تا ساعت 14 برای اشتغال به این بخش میآمدند، به کاری مشغول بودند که من فقط به بخش خیاطی آن رفتم. حقوقشان هم بهموقع به حسابشان واریز میشد. گفته میشد شهید لاجوردی این بخش را با چهار چرخ خیاطی کلید زده و با کمک خیرین توسعه داده است.
کرونا در اوین
همه مددجویان که واکسن دُز اول را دریافت کردهاند و قرار است تا چند روز دیگر دُز دوم را نیز دریافت کنند. بهداری زندان، چند بیمار کرونایی داشت که آنها را برای درمان و گذراندن دوران نقاهت در قرنطینه نگه داشته بود. ناگفته نماند، هر زندانی به محض ورود باید در بخش قرنطینه 14 روز را سپری کند و بعد از گذراندن قرنطینه و البته نداشتن علائم و تست کرونا، به بندها منتقل میشود.
ملاقات در اوین
همه امکان ملاقات دارند مگر کسانی که قاضی آنها را بر اساس مصالح و با استناد به قانون ممنوع الملاقات کرده است.
ورزش در اوین
سالن ورزشی مجهزی در اوین برای ورزشهایی چون بدنسازی فراهم بود. سالن استخر بهدلیل کرونا بسته شده بود اما والیبال و فوتبال (گلکوچیک) تقریباً در همه بندها برقرار بود. صبحها، ورزشها و نرمشهای صبحگاهی با شرکت مسئولین اندرزگاهها و مراقبین برگزار میشد؛ حداقل پنج میز مخصوص بازی شطرنج در اندرزگاه 4 وجود داشت که از صبح تا زمانی که گفته میشود، خاموشی میزنند، برای مددجویان قابل استفاده است.
معنویت در اوین
صدای اذان در بند 4 پیچید. طبقه پایین بند، نمازخانه بزرگیاست؛ مملو از نمازگزاران. از آنکه جرمش مالی است، تا محکوم امنیتی. همه به نماز میایستند. بعد نماز، کلاس قرآن توسط یکی از مددجویان برگزار میشود. پرچم مشکی به احترام محرم در همه بندها نصب شده است. و اما نهایت اینکه، آزادی از اوین. میگفت بهترین صدا، صدای پیج نگهبان بند است که آزادیات را اعلام کند. وقت آزادی رسیده است؛ مسئولان زندان برای بعد آزادی مددجویان هم برنامه دارند. از وام اشتغال گرفته تا مشاورههای خانواده و اجتماعی پسازندان.»