kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۵۵۲
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۸

چرا آمریکا مهره پیاده را حرکت داد؟ (یادداشت روز)



روز دوشنبه، ۲۲ شهریور شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌درباره ایران جلسه دارد. دیروز هم رابرت مالی، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران به پاریس رفت تا با مقامات کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان در این‌باره گفت‌وگو کند.
در همین حال خبرهای غیررسمی ‌و تایید نشده حاکی است ایران درخواست سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ به تهران را بی‌پاسخ گذاشته است. برخی منابع غربی در این‌باره دست به تحریف زده و مدعی شده‌اند ایران این درخواست را رد کرده، حال آنکه در واقعیت چنین نبوده و تهران فعلا نه با این درخواست موافقت کرده و نه آن را رد کرده است.
فعلاً نگاه‌ها به جلسه روز دوشنبه شورای حکام و خروجی آن دوخته شده است. یکی از اصلی‌ترین اعتراضات گروسی به کاهش نظارت آژانس بر فعالیت هسته‌ای ایران برمی‌گردد. گروسی در این مورد درست می‌گوید. جمهوری اسلامی ایران تا خردادماه دسترسی گسترده و نظارت شدیدی بر فعالیت‌های هسته‌ای ما داشت اما هم‌اکنون این دسترسی و نظارت به حداقل میزان خود رسیده است.
گروسی علاقه دارد این کاهش دسترسی و نظارت را به ایران نسبت دهد و در این‌باره فضاسازی کند و به راحتی از کنار این موضوع بگذرد که با چه روندی کار را به اینجا برساند. ابتدا آمریکا بود که براحتی و وقیحانه برجام را زیرپا گذاشت و با قلدری از آن خارج شد. جمهوری اسلامی ایران هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداد و به‌طور کامل به تعهدات خود عمل کرد و آژانس هم نظارت بی‌سابقه و شدید خود را بر آن فعالیت‌های حداقلی داشت. در این بین اروپایی‌ها 11 تعهد به ایران دادند که خروج آمریکا از برجام را جبران می‌کنند. بعدها آقای ظریف اعتراف کرد که سه کشور اروپایی به هیچکدام از این تعهدات عمل نکردند.
پس از مجموعه ‌این تحولات بود که جمهوری اسلامی به‌صورت گام به گام از تعهدات خود کاست و کار به جایی رسید که امروز می‌بینیم. گرچه آمریکا کلاً از برجام خارج شد و اروپایی‌ها هم به هیچ‌کدام از تعهدات خود عمل نکردند اما هنوز هم ایران به بخشی از تعهدات خود پایبند است. پس اگر گروسی اعتراضی دارد و می‌خواهد کسی را ملامت کند، باید آمریکا و اروپایی‌ها را مورد خطاب قرار دهد، نه ایران. اما آیا گروسی و اساساًً آژانس می‌توانند این‌گونه حرفه‌ای عمل کنند؟
«ژن کویل» که از سال 1976 تا 2006 در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) مشغول به کار بوده، اظهارنظر قابل تأملی دارد. او می‌گوید؛ «در کنفرانس‌هایی که توسط سازمان بین‌المللی انرژی اتمی ‌در وین برگزار می‌شود، بیش از دانشمندان و متخصصان واقعی، افسران اطلاعاتی در راهروها قدم می‌زنند. فقط یک مشکل کوچک وجود دارد و آن هم اینکه آنها باید صحبت کنند و شما نمی‌توانید کسی که تاریخ خوانده را به آنجا بفرستید.»
سال ۱۳۹۱ «جی کارنی»، سخنگوی وقت کاخ سفید با بیان اینکه آمریکا برنامه هسته‌ای ایران را زیر نظر دارد، گفت: «بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌چشم‌های ما هستند.» سال 1394 دوازده بازرس آژانس از پارچین بازدید کردند. بعدها معلوم شد حداقل دو نفر از آنها جاسوس بوده‌اند. یکی جاسوس سیا و دیگری عامل سازمان اطلاعاتی فرانسه.
در واقع برخلاف ظاهر و آنچه باید باشد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ نه یک نهاد فنی که یک نهاد کاملاًً سیاسی است. آمریکایی‌ها در مقطع فعلی، یک‌بار دیگر این نهاد را در راستای اهداف خود فعال کرده‌اند. اما هدف آنها از جنجال جدید چیست و چه می‌خواهند؟ فشار از طریق آژانس به ایران و برای اجبار ایران به شروع مذاکرات در اسرع وقت. ممکن است آنها برای رسیدن به این هدف حتی قطعنامه‌ای هم روز دوشنبه پخت‌وپز کنند. درباره بازی جدید آژانس و غرب،
ذکر چند نکته ضروری است؛
1- اگر آمریکا و سه کشور اروپایی در جلسه شورای حکام دست به اقدام احمقانه زده و علیه ایران قطعنامه صادر کنند، در واقع به پای خود شلیک کرده‌اند. هدف آنها از سرگیری سریع مذاکرات است و چنین قطعنامه‌ای نه تنها ایران را به میز مذاکره نزدیک نمی‌کند بلکه مسیر بازگشت ایران به
میز مذاکره را دشوارتر و طولانی‌تر نیز خواهد کرد.
موضوعی که در تماس تلفنی چهارشنبه گذشته رئیس‌جمهور ایران و رئیس شورای اروپا نیز انعکاس یافت و آقای رئیسی به شارل میشل گوشزد کرد؛ «همکاری‌های جدی جمهوری اسلامی ایران با آژانس نمونه بارزی از اراده ایران برای شفافیت در فعالیت‌های هسته‌ای‌اش است. طبیعی است در صورت برخورد غیرسازنده در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، انتظار اینکه ایران واکنش سازنده داشته باشد، منطقی نیست. اقدامات غیرسازنده طبیعتاً مخل مسیر مذاکره نیز هست.»
2- جمهوری اسلامی ایران مذاکره را ‌ترک نکرده و چنین قصدی نیز ندارد. اما در عین حال برای آن عجله‌ای هم ندارد. این موضوع دو دلیل اصلی و مهم دارد؛ نخست آنکه ادامه مذاکره از نظر ایران نیازمند یک بازنگری جدی و عمیق در شیوه و راهبرد مذاکراتی است. ما پیش از این 6 دور در وین مذاکره کرده‌ایم و عملاًً هیچ نتیجه‌ای نداشته است و ادامه مذاکرات با راهبرد قبلی عاقلانه نیست و تهران درصدد بازنگری در آن است. این بازنگری زمانبر است و تغییر دکوراسیون اتاق مذاکره نیست که چند روزه قابل انجام باشد. نکته دیگر آنکه تاکنون مذاکره برای ایران چه دستاورد و نفعی داشته است که برای آن سر و دست بشکند و عجله داشته باشد؟
3- مسئله ایران و آژانس با مذاکره فنی قابل حل نیست. چرا؟ چون ماهیت موضوع سیاسی بوده و تا وقتی ما با آنان که نخ‌های عروسک آژانس را در دست داریم به یک توافق سیاسی نرسیم، مسائل فنی نیز هرگز حل نخواهد شد. گروسی را رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید بر صندلی مدیرکلی آژانس نشاند. آژانس خریدار نیابتی آمریکاست. واشنگتن می‌خواهد از طریق این واسطه امتیازات مفت دریافت کند و وقتی ایران بگوید در قبال دادن امتیازات چه چیزی عاید من می‌شود گروسی جواب بدهد ما یک نهاد فنی هستیم و چه امتیازی می‌توانیم به شما بدهیم! دروغ هم نمی‌گوید. او چیزی برای عرضه کردن به ایران ندارد.
4- و بالاخره از همه مهم‌تر آنکه آمریکایی‌ها یک برنامه بزرگ و جامع برای منطقه دارند. خروج سراسیمه از افغانستان بخشی از این پازل بزرگ است. آمریکایی‌ها برای پیشبرد برنامه خود به شدت به احیای سازوکار 5+1 و در پی آن بازگشت به برجام و توسعه آن نیاز دارند. توسعه‌ای که مهار قدرت موشکی ایران و کاهش نفوذ منطقه‌ای آن، دو پایه اصلی آن هستند. داشتن دیدی کلان و جامع از میدان و شرایط آن، لازمه تصمیم و حرکت درست است. گروسی در این شطرنج پیچیده، فقط یک مهره پیاده است.
محمد صرفی