ذکر نجاتبخش (حکایت اهل راز)
یکی از تجّار تهران که از مریدان حضرت آیتالله شاهآبادی(ره)، استاد اخلاق امام بود، بعد از مدتی بر اثر تبلیغات مسموم علیه آقا، مردّد شد که در درس آقا شرکت کند یا نه و چند وقت بعد، خواب دید قیامت شده و در صحرای قیامت جمعیت زیادی در آتش بودند. طبقه طبقه، مثل پلههای استادیوم ورزشی، آتش بود و همه در این آتش بسیار عجیب میسوختند، وقتی که این جمعیت در درون آتش چشمشان به من افتاد صدایم زدند، فلانی به دادمان برس. گفتم: من برایتان چکار کنم؟ گفتند: باید بروی پیش آقای شاهآبادی، یک ذکری بگیری و ما را نجات بدهی. گفتم آقای شاهآبادی را ازکجا پیدا کنم؟ گفتند در آن باغ. دیدم باغ بزرگی است و وارد آن شدم و آقای شاه آبادی را دیدم که در یک سالن بزرگ و مرتب نشستهاند. وقتی قضیه را برایشان گفتم ایشان فرمودند: «برو به آنها بگو من ذکری اعظم از ذکر «یا حسین» ندارم، من هم آمدم به آن جمعیت گفتم و آنها یک «یا حسین» گفتند و همه نجات پیدا کردند. «بعد از خواب پریدم و فهمیدم اشتباه کردم. وقتی آقای شاهآبادی این مطلب را شنیدند، فرمودند بُعدی ندارد که یا حسین(ع) یکی از اسماء الهی باشد.
* برگرفته از کتاب آسمانی، چاپ نهم، 1388، ص 88.