kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۴۹۲
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۰:۵۶

داســتان پر و پیــمان



محمدتقی فهیم
وجه ممیزه گاندو، ساخته شدن در ژانر تثبیت شده است؛ گاندو، سرآمد سریال‌های جاسوسی، پلیسی است که تاکنون در تلویزیون ایران تولید و پخش شده است.
آرش قادری در مقام نویسنده توانسته داستانی کامل و لازم در گونه امنیتی جاسوسی با ارجاعات روز و براساس پرونده‌های واقعی با خرده داستان‌های ذهنی بنویسد، او برخلاف قریب به اکثریت آثاری که همواره کمبود قصه دارند، داستانی به اندازه نوشته و جواد افشار در جایگاه کارگردان با به کارگیری تجارب گذشته‌اش، خوب از عهده اجرای آن برآمده است و...
اما «گاندو 2» (به ویژه ادامه‌اش که پس از انتخابات روی آنتن رفت) از ضعف‌هایی چند رنج می‌برد، نقایصی که اصلی‌ترین عاملش از متن و سناریو نشات می‌گیرد. از مستقیم‌گویی در رویکردهای سیاسی که بگذریم (به نظرم این وجه کار نقص نیست بلکه به سبک و سیاق کار برمی‌گردد) اما از پرحرفی و کمبود حادثه نمی‌توان گذشت، خصوصا فقدان تعلیق که معمولا اُس و اساس کارهای پلیسی جاسوسی را تشکیل می‌دهد.
به عبارتی پاشنه آشیل کارهای جاسوسی، حادثه و تعلیق است. معمولا در این دست آثار، عطف‌ها با حادثه جلو می‌رود و تنش‌ها از ایجاد تعلیق شکل می‌گیرند. اما قادری ترجیح داده تا عطف‌هایش را با نصیحت و توضیحات شفاهی که بعضا بدیهیات را بازگو می‌کند، درهم آمیزد.
کم توجهی نویسنده به داستانک‌تراشی برای تیم اصلی امنیتی‌ها نیز باعث شده تا مخاطب نتواند با آنها همراهی کند. محمد را می‌شناسیم و دوربین هرازگاهی سری به اندرونی او می‌زند تا بیننده بشناسدش، تک سکانس‌هایی از عبدی در خلوت و دخترش داستانی شده است، ولی تا اینجای قصه چند عنصر مهم، شناسنامه و خلوت‌هایی برایشان در نظر گرفته نشده است، مثلا رسول، سعید و حتی شهیدی و... درحالی که باید برای آدم‌های مهم در داستان، خرده‌قصه‌هایی برایشان تراشیده می‌شد تا بر جذابیت کار بیفزاید.
خلاصه اینکه «گاندو 2» در سیزده قسمت اولیه‌اش، قوی‌تر و بالنده‌تر حتی از فصل اولش ظاهر شد و با اینکه ادامه‌اش هم قابل تایید و تحمل است، اما اگر در محتوا و مباحث مطروحه‌اش بتوان به آن امتیاز خوبی داد ولی در اجزای هنری و به تعبیری فرم و ساختمانش لرزش‌های جدی دارد.