kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۲۰۳
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۳

بی‌تفاوتی اجتماعی از نگاه قرآن

 

علی جواهردهی
در نوشتار حاضر پدیده بی‌تفاوتی عده‌ای از افراد جامعه در قبال همنوعان خود و رویدادهای جامعه بررسی شده و عوامل دخیل در این موضوع و نیز اهمیت یاری رساندن به دیگران و همکاری و تعاون به نیازمندان و ارزش همگرایی اجتماعی از نگاه قرآن تشریح شده است.
***
تعاون و امداد، اصل اخلاقی
تحلیل اسلام نسبت به انسان آن است که وی موجودی اجتماعی است. او نیازهایی دارد که بی‌اجتماعی هرگز نمی‌تواند برای آن پاسخی درخور و مناسب پیدا کند. از جمله این نیازها می‌توان به نیازهای عاطفی و روحی اشاره کرد.
از این روست که کوچک‌ترین واحد اجتماعی یعنی خانواده برای نیازهای عاطفی و پاسخ‌گویی به آن شکل می‌گیرد و خداوند در آیات چندی در تحلیل آفرینش زوجیت برای همه چیز به ویژه انسان به انگیزه دست‌یابی به آرامش اشاره می‌کند و آن را فلسفه زوجیت انسان و انگیزه ازدواج در انسان‌ها مطرح می‌سازد.
از اصول اساسی اجتماعی نیز همگرایی و همدلی است که در سایه تعاون، امداد، همکاری، احسان و نیکوکاری تحقق می‌یابد. بر این اساس، هیچ انسان اجتماعی نمی‌تواند نسبت به دیگری بی‌تفاوت باشد؛ زیرا واکنش بی‌تفاوتی به معنای واگرایی اجتماعی و فروپاشی اجتماع و جامعه خواهد بود و انسان به دلیل همان نیاز به پاسخ‌گویی به خواسته‌های عاطفی و غیر آن می‌بایست اجتماع را برای خود حفظ کند.
اما چه علل و انگیزه‌های معنوی و مادی موجب می‌شود تا انسان به جای واکنش‌های مثبت به نیازهای دیگران، بی‌تفاوت از کنار آن بگذرد؟
برای پاسخ‌گویی درست به مساله باید به این نکته توجه داشت که رفتارهای انسانی ریشه در نوع بینش و نگرش انسان‌ها دارد و در حقیقت بازتابی از اندیشه‌ها و نگرش‌هاست. از این رو، در تحلیل علل و عوامل همگرایی در شکل تعاون و همکاری و یا واگرایی اجتماعی و بی‌تفاوتی می‌توان به بینش‌ها و نگرش‌های افراد توجه کرد. بر پایه این اصول بنیادین است که قرآن، به اصول بینشی و نگرشی ارزش بسیار می‌دهد و همواره در تحلیل هر رفتار کنش و واکنشی، به بازخوانی بینش‌ها و نگرش‌ها می‌پردازد و در تغییر رفتارها به تغییر در بینش‌ها و نگرش‌های انسان توجه می‌دهد.
قرآن در تبیین این‌که تعاون اجتماعی نیاز جوامع انسانی است بر این نکته تاکید می‌کند که انسان‌ها زمانی به این مساله واکنش درست و مناسب نشان می‌دهند که بدانند یاری به دیگری تا چه اندازه می‌تواند در کمال‌یابی انسان نقش داشته باشد. از این رو قرآن به انسان‌ها می‌آموزد که فلسفه آفرینش، دست‌یابی انسان به کمال مطلق از طریق تقرب الهی و عبودیت است. عبودیت در مفهوم قرآنی هر چند که دو بخش عبادی محض و غیرمحض دارد، ولی اگر به خوبی عبادت در مفهوم قرآنی تجزیه و تحلیل شود می‌توان گفت که هر یک بی‌دیگری معنا و مفهومی ندارد، لذا در تحلیل قرآنی، ایمان مومن که موجب رستگاری و رهایی از خسران است، ایمان می‌باشد که دارای دو وجه درونی و بیرونی باشد در عین حال باید دارای دو وجه دعوت به حق و نهی از منکر باشد.
به سخن دیگر، ایمان واقعی در تحلیل قرآنی، شامل خودسازی و دیگرسازی است. از این رو، شخص مومن باید هم خود را در مسیر کمالی قرار دهد و هم دیگران را به
آن سو بخواند و در عمل با احسان و ایثار و دیگر امور اجتماعی، دیگران را بدان ترغیب کند.(سوره عصر)
انسان کامل از نظر قرآن، انسان اجتماعی است.
از این روست که تصوف و رهبانیت که خودسازی فردی است عملی ناقص و ناتمام شمرده و حتی از آن نهی شده است. در حالی که عرفان اجتماعی به شکل پارسایان شب و شیران روز معنا و مفهوم تازه‌ای می‌یابد و انسان کامل از درون چنین شیوه‌ای، پدیدار می‌شود.
بنابراین یاری، یاوری، پشتیبانی کردن یک‌دیگر و بی‌تفاوت نبودن نسبت به مسائل و مشکلات دیگری، جزو ذات انسان کامل و مومن واقعی دانسته شده است. خداوند در آیه 2 سوره مائده لزوم تعاون اهل ایمان با یکدیگر را اساس تقوا برمی‌شمارد.در همین آیه نقش بینش و نگرش‌های درست را مورد تحلیل قرار می‌دهد و می‌فرماید که توجه انسان به کیفر سخت خداوندی در دنیا و آخرت، زمینه‌ساز همکاری انسان‌های مومن براساس تقوا با یکدیگر است.
در حقیقت، قرآن با توجه دادن به این حقیقت که
هرگونه واگرایی اجتماعی و بی‌تفاوتی نسبت به یکدیگر، به معنای بی‌تقوایی و ناخشنودی خداوند است که خود عامل کیفر و عذاب خواهد بود، مومنان را وادار می‌سازد که نسبت به دیگری واکنش‌های مثبت نشان داده و برای کمک و یاری وی بشتابد و بی‌تفاوت از کنار مشکلات و خواسته‌ها و نیازهای دیگری نگذرند.
خداوند در همین آیه بر لزوم تعاون و همکاری اهل ایمان برنیکی تاکید می‌ورزد و علت گرایش بدان را نیز تقوای الهی بر می‌شمارد.
از نظر قرآن، مومنان دارای عزم دینی و حضور موثر اجتماعی و همیاری نسبت به یکدیگر در همه امور به ویژه در مسائل کلان اجتماعی و سیاسی هستند و همین تقوا و گرایش به تعاون موجب می‌شود که نسبت به مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه بی‌تفاوت نباشند و همانند ناظر بی‌طرف ننگرند، بلکه نسبت به هرگونه خواسته و نیاز فردی و جمعی مردمان واکنش مثبت نشان دهند.
آیه 72 سوره انفال و نیز آیات 36 و 39 سوره شورا، به واکنش سریع و محکم مومنان نسبت به تجاوزات دشمنان اشاره کرده و می‌فرماید که مومنان واقعی کسانی هستند که با حضور موثر و نقش سازنده در مسایل اجتماعی، در برابر متجاوزان می‌ایستند و بی‌تفاوت از کنار تحرکات مختلف دشمن نمی‌گذرند.
این بدان معناست که همان اندازه که بی‌تفاوتی نسبت به نیازها و خواسته‌های فردی و اجتماعی جامعه اسلامی و ایمانی امری نادرست است و موجب بازخواست و کیفر سخت در دنیا و آخرت می‌شود، هرگونه همراهی و همکاری با دشمنان نیز امری ناپسند و گناه و حرام است. (بقره آیه 85 و مائده آیه 2)
در تحلیل قرآنی، تعاون اجتماعی است که برقراری مقررات مثبت و سازنده در جامعه را سبب می‌شود(مائده آیات 1 و 2) و اگر خداوند وفای به پیمان‌ها را فرمان می‌دهد از آن‌روست که مقررات با همکاری جمعی و همگرایی اجتماعی در جامعه به درستی اجرایی شود.
در همه پژوهش‌های علمی و عملی ثابت شده است که اصولا برقراری مقررات در جامعه تنها با تعاون و همگرایی اجتماعی شدنی است و هرگونه واگرایی اجتماعی زیر پا گذاشتن مقررات و قوانین و بی‌تاثیری آن را سبب می‌شود.
اگر به آیاتی که درباره اصول اساسی اسلام چون انفاق، زکات، احسان، ایثار، تعاون و مانند آنها توجه شود به خوبی می‌توان دریافت که همگرایی به عنوان یک اصل اخلاق اجتماعی و بلکه وظیفه و مسئولیت دینی مورد تاکید قرار گرفته است.
عقل انسانی و رفتار عقلایی در طول تاریخ این معنا را اثبات می‌کند که تعاون و همکاری نسبت به دیگری، امری ضروری است و انسان‌ها اصولا بی‌همگرایی و تعاون نمی‌توانند اجتماعی را ایجاد و آن را
تداوم بخشند.
خرد انسانی به تنهایی این معنا را اثبات می‌کند که انسان‌ها می‌بایست برای ایجاد و حفظ اجتماع با یکدیگر همکاری داشته باشند و کارها و نیازهای دیگری را برطرف سازند و این یک اصل اخلاقی است که نمی‌توان از آن
چشم پوشید. بر این اساس بی‌تفاوتی به عنوان یک اصل
ضد اخلاقی و نابهنجاری اجتماعی تلقی می‌شود و خردمندان چنین رفتاری را ناپسند می‌شمارند.
امداد، ضد بی‌تفاوتی
امداد به معنای یاری رساندن در نیکی یا در بدی(لغت‌نامه دهخدا) و نیز یاری کردن و یاری دادن(فرهنگ فارسی معین) آمده است ولی چنان‌که کتب لغت اقرب الموارد و فرهنگ لاروس توضیح داده‌اند، این واژه در معانی چون بخشیدن مال به کسی و یاری دادن و فریادرسی به دیگری نیز به کار رفته است.
در آیات قرآنی این معنا با واژگانی چون ظهر، مد، نصر، اید و مشتقات آنها به کار رفته و این مفهوم از راه این واژگان مورد تاکید قرار گرفته است.
خداوند از هرگونه بی‌تفاوتی و ناظر بی‌طرف بودن نسبت به جامعه و دیگری نهی کرده در آیه 72 سوره انفال، یاری رساندن مهاجران و انصار به مومنان غیرمهاجر در صورت کمک‌خواهی در راه دین را مطرح نموده و آن را امری واجب برشمرده است
به سخن دیگر، واکنش نشان دادن مومنان نسبت به هرگونه کمک‌خواهی هر مسلمان و مومنی در هر کجای جهان، امری واجب شمرده و هرگونه بی‌تفاوتی و ناظر بی‌طرف بودن نسبت به مشکلات و خواسته‌های مومنان مذموم دانسته شده است.
بسیار اتفاق افتاده است که در خیابان‌ها و جاده‌ها مردمانی با ماشین‌های خراب ایستاده‌اند و نیاز به کمک فنی دارند و یا سوخت می‌خواهند. بی‌تفاوتی نسبت به این موارد به معنای دور شدن از تقوای الهی و ایمانی است. اگر انسان بتواند به دیگری کمک کند باید در این کار کوتاهی نکند و نمی‌توان به صرف شخصیت اجتماعی و اعتباری از کمک کردن سر باز زد.
اگر انسان توانایی یاری رساندن داشته باشد و به سبب کمبود وقت و اموری دیگر از این دست، از کمک و یاری خودداری کند می‌توان گفت که بی‌تقوایی پیشه کرده است؛ زیرا اگر بپذیریم که خداوند ربوبیت همه چیز را به عهده دارد می‌تواند کاری کند که زمان به نفع شخص تمام شود و کاری که می‌بایست ساعت‌ها و روزها وقت و عمر شخص را بگیرد به ربوبیت الهی در کم‌ترین زمان ممکن انجام شود.
در ارزش و اهمیت کمک به دیگری و امدادرسانی به خلق خدا همین بس که صاحب جواهرالکلام که بزرگ‌ترین استاد مسلم فقه شیعی است و فقه جواهری در حوزه‌های علمیه زبانزد عام و خاص است، می‌فرمود که اگر ناتوان از هر کاری نسبت به خلق بودم و تنها می‌توانستم در بیرونی خانه بنشینم و برای مردم استخاره بگیرم این کار را انجام می‌دادم.