kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۱۱۵
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۹:۴۵
نگاهی به فیلم «عزیز دل»

روایت مهاجرین زیر سایه استعمارگران

 

فاطمه قاسم‌آبادی

مسئله پناهندگی و مهاجرت از کشورهای شرقی و آفریقایی که بیشتر مردمشان برای فرار ازجنگ‌های داخلی و مشکلاتی از این قبیل، به سمت اروپا و آمریکا روانه شده‌اند، در این دو دهه اخیر، روند افزایشی به خود گرفته است. زمانی مردم کشورها به خاطر تبلیغات غربی‌ها و امید رسیدن به استانداردهایی که فکر می‌کردند با رفتن به کشوری غربی، می‌توانند به آن برسند، اقدام به مهاجرت می‌کردند ولی در این دو دهه اخیر، اروپا و کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، استرالیا، شاهد سیل پناهندگانی بوده‌اند که نه با برنامه قبلی و تخصص خاص، که به خاطر فرار از آتش جنگی‌هایی که در مملکت شان شعله‌ور شده، اقدام به مهاجرت کرده‌اند.
واقعیت این است که در این نوع پناهندگی اجباری، بیشتر مردم کشورهایی که مجبور به مهاجرت شده‌اند، به خاطر ظلم‌ها و دسیسه‌های همین کشورهای پیشرفته که حالا منت پناه دادن بر سرشان می‌گذارند، آواره شده‌اند.
در حال حاضر و با شکست‌های پی‌در‌پی کشورهای اروپایی و آمریکا و متحدین شان، در به دست آوردن منابع کشورهای شرقی و آفریقایی، این کشورها به شدت نسبت به مهاجرین واکنش‌های منفی دارند، گویی دیگر هیچ علاقه‌ای به باقی مانده‌های خرابی‌هایی که ایجاد کرده‌اند، ندارند و ترجیح می‌دهند صورت مسئله را پاک کنند.
هالیوود در این بین، با توجه به نقش خود در تلطیف افکار عمومی نسبت به بدرفتاری‌های این کشورها با مهاجرین، سعی کرده تا از طریق ساخته‌های مختلف و بیشتر به دست کارگردانانی که ملیت شرقی یا آفریقایی دارند، به مخاطبین در مورد قضیه مهاجرین و مهاجرت، دیدگاه‌های خود را بخوراند.
فیلم «عزیز دل» به کارگردانی «زرسنای برهانی» کارگردان اتیوپی آمریکایی تبار است که در آن داستان مهاجرت مردم آفریقا به انگلستان، در قالب ماجراجویی‌های یک دختر انگلیسی سفید پوست، بیان می‌شود.
داستان عزیز دل
فیلم عزیز دل، درباره زندگی دختری به نام «لیلی عبدال» است که در دوران کودکی‌اش با والدین خود که انگلیسی بودند، به آفریقا سفر می‌کند. لیلی در آفریقا توسط پدر و مادرش در یک معبد، در کشور اتیوپی رها می‌شود و این اتفاق باعث می‌شود تا او نیز در آفریقا ماندگار شود.
پس از چند سال، لیلی به خاطر جنگ‌های داخلی اتیوپی، به مراکش می‌رود و در آنجا با دکتری سیاه پوست به نام عزیز آشنا می‌شود که مبارز است و بعد از چند جابه جایی در نهایت این دختر به انگلستان و سرزمین مادری خودش می‌رود و در لندن، لیلی به جامعه‌ مهاجرین مسلمان نزدیک می‌شود و سعی می‌ کند افراد را به خانواده‌ خود برساند....
مهاجرین طلبکار
در فیلم عزیز دل، بر خلاف تمام اخباری که در مورد بد رفتاری‌ها و تحقیر مهاجرین در اروپا و دیگر کشورهای غربی وجود دارد، مخاطبین می‌بینند که کارمندان اداره مهاجرت شبانه‌روز در تلاش هستند تا به مهاجرین بهترین خدمات را ارائه دهند و این مهاجرین هستند که با طلبکاری با آنها برخورد می‌کنند!
در فیلم عزیز دل مخاطبان دختری انگلیسی تبار را می‌بینند که تمام تلاش خود را برای راحتی و زندگی خوب مهاجرین به کشور مادری‌اش می‌کند. این دختر که مانند جهانگرد در کشور‌های مسلمان آفریقایی و شرقی گشته است، بر حسب اتفاق توانسته با فرهنگ‌های مختلف، در جوامع مسلمان آشنا شود و در راه کمک به ارتقای مردم جنگ زده، کمک‌های بسیاری کند.
این نوع به تصویر کشیدن دختری انگلیسی که شیفته مسلمانان و کمک به آنهاست، مخاطبان آشنا با تاریخ را به یاد شرق شناسان (پوششی که معمولا برای جاسوسان غربی بکار برده می‌شد) قدیم می‌اندازد.
در فیلم عزیز دل، مخاطبین هرگز با مشکلات و موانع زندگی پناهندگان در کشوری مانند انگلستان مواجه نمی‌شوند و به جایش تصویری مصنوعی از مردمی را می‌بینند که به آوارگان جا و غذا داده‌اند و این آوارگان هم مانند انگل به امکانات کشور جدید چسبیده‌اند و رسیدگی بیشتر را حق طبیعی خود می‌دانند.
زنان
در ادبیات استراتژیک زن به معنای کشور و سرزمین است. به خاطر همین هم این مطلب که در نهایت، مرد مسلمان سیاه پوست ماجرا به دختر سفید پوست و انگلیسی تبار نمی‌رسد، معنای کاملا مشخص و واضحی دارد.
در فیلم عزیز دل، مرد سیاه پوست که دانشگاه رفته، دکتر و مبارز است، نگاه منفی و روشن‌فکرانه‌ای در مورد زندگی و سرزمینش دارد که به هیچ وجه شبیه نگاه مبارزان
ضد ظلم و استعمار نیست. این مرد در دیالوگی به لیلی می‌گوید:
«تو مجبور نیستی یک اتیوپیایی باشی، حتی مجبور نیستی مسلمان باشی... می‌توانی به انگلستان بروی و هر چه که می‌خواهی باشی!» این تصویر از یک مبارز مسلمان، در فیلم عزیز دل که به صورت یک روشن‌فکر بی‌مایه که هیچ پایبندی به شرعیات ندارد و مشروب خوردن خود را تفسیر منحصر به فردش از اسلام می‌داند، کاملا دیدگاه کارگردان اتیوپی آمریکایی‌تبار فیلم را نسبت به سرزمین و دین مادری‌اش نشان می‌دهد.
در فیلم عزیز دل، مخاطبین می‌بینند که زنان مهاجر مسلمان هیچ پایبندی خاصی به
دین شان ندارند و در مقایسه با دختر انگلیسی، دیدشان نسبت به اعتقاداتشان، بسیار سطحی است.
از طرف دیگر این دختر انگلیسی بسیار مهربان که مانند فرشته‌ای زمینی به تصویر کشیده می‌شود، تفسیر کاملا متفاوتی از دین اسلام دارد و با دیدگاه‌های خاص خودش، دین را تعریف می‌کند و به شدت علاقمند به تدریس قرآن به بچه‌های مسلمانان است!
کارگردان شخصیت لیلی را به صورت نمادی از زن فهیم، عاقل و روشن فکر، به تصویر می‌کشد که با همین نگاه، بارها مسلمانان را از مشکلات‌شان نجات می‌دهد و به آنها امیدواری می‌دهد. این تصویر رؤیایی از انگلیسی‌ها به قدری دلسوز است که انسان را به فکر وا می‌دارد که اگر این دختر نماد غرب دلسوز است، چگونه این همه خرابی توسط کشورهای غربی برای مسلمانان در سراسر دنیا به وجود آمده است؟
بازخورد‌های منفی
فیلم عزیز دل، مشکلات داستانی و فیلمنامه فراوانی دارد ولی علاوه‌بر این نقص‌ها، شخصیت‌پردازی‌هایش هم چنگی به دل نمی‌زند و در وحله اول مخاطب با دختر سفید پوستی
مواجه می‌شود که هر چند از 7 سالگی پدر و مادرش او را بین مردم اتیوپی رها کرده‌اند ولی او مانند بلبل انگلیسی را با لهجه آمریکایی صحبت می‌کند!
کارگردانی ضعیف و عدم هم ذات پنداری مخاطبین با هیچ کدام از شخصیت‌ها و
به خصوص شخصیت‌های اصلی، باعث شد تا فیلم عزیز دل نتواند نظر مثبت منتقدین و مخاطبین را به دست بیاورد و در حد اثری سفارشی که میبایست رفتار مهربانانه انگلیسی‌ها را نسبت به مهاجرین نشان بدهد، باقی ماند.