kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۱۱۳
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۱

خنجر «زخم کاری» از پشت بر پیـکرهای «ایسـتاده در غـبار»!

 

مهدی بهرامی‌زاده

این روزها شبکه نمایش خانگی شاهد پخش یک سریال از کارگردانی جوان است، اما آنچه در این میان موجب نگرانی است تأثیر این سریال بر تغییر ذائقه خانواده‌ها در فیلمی با محتوایی کاملا متعارض با آثار قبلی کارگردان است.
محمد حسین مهدویان که در سال 91 با «آخرین روزهای زمستان» در تلویزیون خلاقیتش را به تصویر کشید و در جشنواره فجر 94 با «ایستاده در غبار» تجربه‌ای شیرین و شگفت‌انگیز از ورود به سینما را ثبت کرد، تنها در فاصله سه سال بعد با «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» تصویری از یک فیلم‌ساز دغدغه‌مند و مسلط به تکنیک‌های روز دنیای سینما را به رخ کشید.
مهدویان با ساخت آثاری همچون مستند گونه شهید باقری، سینمایی ایستاده در غبار و زندگی سردار جاوید‌الاثر حاج احمد متوسلیان ،ماجرای نیمروز یک و دو و تلاش برای دفن فتنه‌های خوارج اوایل انقلاب، با ایجاد نوآوری و خلاقیت در به تصویر کشیدن حلقه مفقوده تاریخ مستور مانده آن دوران یعنی دوران دفاع مقدس و قساوت‌های منافقین در آن ایام را به زیبایی هرچه تمام‌تر به تصویر کشید.
ماحصل آن چند اثر ارزشمند آن شد که با بهره‌گیری از قدرت سینما نسل جدید را با برگه‌هایی کمتر خوانده شده
از تاریخ پس از انقلاب یعنی دورانی که بسیاری از مردان تربیت یافته مکتب امام تمام قد در غباری از فتنه ناشی از دسیسه‌های غرب روباه صفت و منافقین خوارج مآب سراسر کشور را فراگرفته بود آشنا کند.
مهدویان تا فیلم «لاتاری » نشان داد که یک فیلم‌ساز می‌تواند با ساخت آثاری هدفمند و تعهد به آرمان‌ها و ارزش‌های اجتماعی و... نیز مخاطب جذب کند.
بعد از لاتاری و ماجرای نیمروز دو‌، مهدویان با اتکا به همان توانایی‌های فیلم‌‌سازی به سراغ «درخت گردو» رفت که نسبت به آثار قبلی‌اش با استقبال کمتری مواجه شد و پس از آن به ناگهان به سراغ سینمای کمدی آمد و با بهره‌گیری از بازیگران مطرح و پولساز دنیای کمدی سعی در تغییر ژانر داشت که به جای خود قابل بررسی است.
اما آنچه این روزها بیشتر مورد انتقاد طرفداران سبک مهدویان قرار گرفته است سریال شبکه نمایش خانگی با عنوان «زخم کاری» است که از نظر مفهومی و محتوایی تفاوتی آشکار با آثار قبلی فیلمسازی متعهد همچون وی دارد.
اگرچه در آثار قبلی‌، داستان حول شخصیت‌هایی چون شهدای دفاع مقدس یا رزمندگان نهاد‌های امنیتی اوایل انقلاب و مبارزین با جریان‌های نفاق می‌چرخید و یا در لاتاری شخصیتی به نمایش در آمد که بعد از گذشت سالها از جنگ هنوز هم پابند ارزش‌های دوران دفاع مقدس بود، اما این بار داستان حول محور شخصیتی می‌چرخد که برای رسیدن به پول و قدرت از هیچ اقدام و عملی پرهیز ندارد.
اگر بپذیریم که جامعه مخاطبین مهدویان با توجه به آثار ارزشمند ابتدایی وی، افرادی دغدغه‌مند و علاقه‌مند به ارزش‌های به نمایش کشیده شده در فیلم‌های او هستند و با توجه به این اعتماد ایجاد شده و بر همان اساس به تماشای سریال جدید این کارگردان نشسته‌اند، اما باید به صراحت اعلام کرد که در بعد محتوایی به طور قطع به سمت «آثار مخرب از بعد اجتماعی و تربیتی» پیش می‌رود.
این سریال که در شبکه نمایش خانگی به صورت گروهی توسط خانواده‌ها و در کنار فرزنداشان البته بدون رعایت محدودیت سنی در حال پیگیری است با به تصویر کشیدن عریان صحنه‌های خیانت و قتل و خشونت قدم بزرگی در «افزایش سطح نگرانی خانواده‌ها» نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی برداشته است.
در حالی که از سال‌های نه چندان دور تا کنون دغدغه بسیاری از افراد مراقبت از فرزندان و خانواده‌ها در برابر آثار مخرب ناشی از شبکه‌های ماهواره‌ای، اینترنتی و... به دلیل تغییر ذائقه رفتاری نسل‌های جدید ناشی از دیدن تصاویر و محتواهای خشن فیلم‌ها و بازی‌های بدون سانسور با محتواهای خشن بود، اما اکنون این محتواهای نامناسب توسط افرادی چون مهدویان «داخلی‌سازی» شده و بسیار راحت‌تر از قبل در اختیار خانواده‌ها قرار گرفته است.
اوج بحران جایی خودنمایی می‌کند که کارگردانی جوان که با ساخت آثاری در میان خانواده‌های دغدغه‌مند و ارزشی طرفدارانی برای خود دست و پا کرده بود، خواسته یا ناخواسته با تغییر ناگهانی محتوای آثارش به طور طبیعی طیفی از همان افراد را هم به دنبال خود خواهد کشید و در نهایت بسیاری از این افراد چوب اعتمادشان به این فیلمساز را خواهند خورد، پربیراه نیست اگر بگوئیم «خنجر زخم کاری» از پشت بر این مردم دغدغه‌مند «ایستاده در غبار» انواع و اقسام فتنه‌های فرهنگی و تربیتی خواهد خورد و به قول معروف «من از بیگانگان هرگز ننالم، که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.»