ایران در رسانههای جهان
سرویس سیاسی-
رسانههای بینالمللی و منطقهای روزانه اخبار و تحلیلهای مختلفی را درباره ایران منتشر میکنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیلها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانههای خارجی درباره کشورمان است.
اوراسیا ریویوو: سناریوی افغانستان
برای نزدیک شدن ایران و روسیه به هم
چه کارکردی دارد
تحولات سیاسی که از زمان به قدرت رسیدن طالبان در این کشور به سرعت در افغانستان در حال شکلگیری است، مواضع همگرایی میان روسیه و ایران را آشکار میکند.
مسکو و تهران سفارتخانههای خود را در کابل باز نگه داشته و برای تخلیه شهروندان خود عجلهای ندارند. به نظر میرسد که دو کشور به این نتیجه رسیدهاند که تسخیر طالبان یک واقعیت است که باید با آن روبرو شوند. روسیه قبلاً با رد روایت غربیها در مورد این گروه و همچنین اتخاذ مواضع حمایتی در مجامع بینالمللی، به ویژه سازمان ملل، سیگنالهای گرمی را به طالبان ارسال کرده است. این میتواند پیامی برای طالبان باشد که مسکو میتواند چتر حمایت بینالمللی را برای آنها فراهم کند.
این امر همزمان با نزدیک شدن روسیه و ایران و هماهنگی مشترک این دو کشور در موضوعات متعدد منطقهای و تلاش آنها برای استفاده از فرصتهای ژئوپلیتیک ایجاد شده به دلیل عدم تعامل درست واشنگتن با گروههای مختلف و خروج آن از افغانستان است.
شکست ایالات متحده در حوزه افغانستان، یک پیروزی ژئواستراتژیک برای ایران و روسیه است، زیرا خلأ محسوسی را برای خروج قویترین رقیب از مرزهای نزدیک خود ایجاد کرده است و این فرصت را برای آنها فراهم میکند که نفوذ و حضور خود را افزایش دهند.
خروج تحقیر آمیز آمریکا مسکو را راضی میکند، زیرا آنها هنوز شکست خود در افغانستان تحت حمایت ایالات متحده را در طول جنگ سرد فراموش نکردهاند و بنابراین روسیه میبیند که تحولات جاری در افغانستان فرصتی تاریخی به آنها میدهد تا محاسبات جنگ سرد خود را با آمریکا و ناتو، تسویه کنند. در همین حال، برای ایران هم خروج آمریکا از اهمیت کمتری برخوردار نیست، زیرا سیاست منطقهای تهران بر این استوار است که آمریکا را از حوزههای حیاتی نفوذش دور نگه دارد.
روسیه و ایران همچنین از تعهدات طالبان برای نابودی داعش، مهار تحرکات القاعده، پایان قاچاق مواد مخدر و تامین امنیت مرزهای خود سود خواهند برد. این تعهدات بخشی از تلاشهای طالبان برای تغییر چهره خود، در داخل و خارج از کشور، برخلاف گذشته است. این گروه به دنبال کسب مشروعیت و به رسمیت شناخته شدن در سطح بینالمللی است تا از درگیری دیگری مشابه سال 2001 پس از حملات 11 سپتامبر، جلوگیری کند.
با وجود همه اینها خروج آمریکا به این معنا نیست که واشنگتن این کشور را به رقبای خود واگذار میکند. برخی معتقدند که خروج آمریکا از افغانستان بخشی از استراتژی عمدی این کشور برای انتقال منابع نظامی خود به شرق و محاصره روسیه و چین در زمین و دریا است. در پرتو این محورِ ایالات متحده، افغانستان ممکن است به منبع فاجعه، بحران، تروریسم و قاچاق مواد مخدر تبدیل شود که هم ایران و هم روسیه را تحت تأثیر قرار میدهد.
در حال حاضر و در شرایط برابر، تهران و مسکو روابط نسبتاً بدون تنشی در افغانستان دارند؛ به نوبه خود، هم روسیه و هم ایران خواهان یک دولت باثبات در کابل هستند تا از پیامدهای احتمالی بیثباتکننده امنیتی جلوگیری کنند.
نشنال اینترست: ایران و اسرئیل؛
ارتش کدام پیروز خواهد شد؟
«مایکل پک» مدیرعامل اجرایی سازمان رسانههای جهانی ایالات متحده در نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» نوشت: بر اساس رتبه بندی پایگاه «گلوبال فایر پاور» در سال 2018، نیروهای مسلح ایران با شاخص قدرت 0.3131 در رتبه سیزدهم جهان قرار دارد و (رژیماشغالگر)اسرائیل با شاخص 0.3444 در رتبه شانزدهم قرار گرفته است. در مقام مقایسه، ایالات متحده رتبه اول را دارد و پس از آن روسیه، چین، هند، فرانسه و انگلیس قرار دارند. عجیب اینکه مصر در رده دوازدهم قرار دارد و از ایران و (رژیم)اسرائیل جلوتر است. اندونزی پانزدهم است و از اسرائیل جلوتر است. از سوی دیگر، اسرائیل از پاکستان (مقام هفدهم)، کره شمالی (مقام هجدهم) و سوئد (سی و یکم) جلوتر است.
«این سومین سال پیاپی بود که (رژیم) اسرائیل در رتبه بندی این سایت قرار گرفت و نسبت به سال قبل یک پله سقوط کرد و نسبت به سال 2016 که در رده یازدهم قرار داشت، پنج پله سقوط کرد.» در همین حال، ایران از رتبه بیستم در سال 2017 به رتبه سیزدهم در سال 2018 صعود کرد.»
اما پایگاه «گلوبال فایر پاور» دقیقاً این نمرات را چگونه محاسبه میکند؟ رتبهبندی نهایی پایگاه «گلوبال فایر پاور» از بیش از 55 عامل جداگانه برای تعیین شاخص قدرت یک کشور استفاده میکند. «فرمول منحصر به فرد داخلی به ملتهای کوچکتر و پیشرفتهتر اجازه میدهد تا با کشورهای بزرگتر، هر چند کمتر توسعه یافته رقابت کنند...»
وب سایت در ادامه توضیح میدهد که نمرات توسط اصلاحکنندههای مختلف تنظیم میشوند. به عنوان مثال، «رتبهبندی تنها بر تعداد کل سلاحهای موجود در هر کشور تکیه نمیکند، بلکه بر تنوع سلاح هم متمرکز است.» سایر تغییرات شامل جغرافیا، صنعت، منابع طبیعی، نیروی انسانی و توان مالی هم دخیل میباشد.»
پایگاه «گلوبال فایر پاور» همچنین نوشت: «ذخایر هستهای مورد توجه قرار نمیگیرد، اما امتیازهایی به قدرتهای هستهای شناخته شده / مشکوک تعلق میگیرد.» اعتقاد بر این است که اسرائیل دارای سلاحهای هستهای است.
در حالی که فرمول پایگاه «گلوبال فایر پاور» برای ارائه شاخص قدرت، نامفهوم و گنگ است؛ به احتمال زیاد این وب سایت از عوامل سنتی زیادی برای محاسبه نمرات خود استفاده میکند. به عنوان مثال، جمعیت ایران در فهرست این پایگاه، 82 میلیون نفر، با نیروی انسانی بالقوه 47 میلیون نفر بوده، در حالی که (رژیماشغالگر) اسرائیل دارای 8.3 میلیون نفر جمعیت است که 3.6 میلیون نفر از آنها برای خدمت سربازی در دسترس هستند. ایران تقریباً 100 برابر مساحت اسرائیل، نفت دارد. ایران دارای بیش از 900 هزار پرسنل نظامی فعال و ذخیره در مقابل 615 هزار اسرائیلی است، اگرچه ایرانتانک و هواپیمای کمتری دارد.
همانطور که هرکسی که وب سایتهای دفاعی را مطالعه میکند متوجه میشود، رتبه بندی قدرت نظامی اغلب در بهترین حالت بیفایده و در بدترین حالت مسخره است. اما مهمتر از همه، ماهیت کذایی این شاخصها است که تمایل دارند شرایط حاکم بر قدرت نظامی را نادیده بگیرند.
سان: کنترل طالبان در افغانستان میتواند یک ضرر بزرگ
برای ایالات متحده باشد؛ زیرا چین، روسیه و ایران ممکن است اتحاد جدیدی را ایجاد کنند که به آمریکا آسیب برساند
روزنامه «سان» در نسخه آمریکایی خود نوشت: به گفته یکی از کارشناسان، حاکمیت طالبان در افغانستان ممکن است منجر به اتحادهای جدیدی میان چین، روسیه و ایران شود که به ایالات متحده آسیب میرساند. جیسون کمپبل، مدیر سابق افغانستان در دفتر وزارت دفاع ایالات متحده گفت: «اثر ژئواستراتژیک این قضیه میتواند عمیق باشد.» وی افزود: «چین ، روسیه و حتی ایران میتوانند از نظم سیاسی جدید در کابل بهرهمند شوند. طالبان ممکن است بتوانند با تهدید خلبانان آموزشدیده آمریکایی، هواپیمایی را که در زمان خروج آمریکا از افغانستان تصاحب کردهاند، را پرواز دهند. «وی هشدار داد که «بزرگترین نگرانی» این است که سلاحهای کوچک و سلاحهای بهجا مانده از نیروهای خارجی در افغانستان اینک به دست افراد نادرست بیفتد. گزارشهای موثقی هم وجود دارد که نشان میدهد، پس از دیدارهای چند هفته پیش در سطوح عالی با طالبان، چینیها آمادگی خود را برای پذیرش دولت جدید طالبان در افغانستان اعلام کردهاند. وی افزود: «روسیه و ایران علیرغم مخالفت تاریخی با طالبان، در سالهای اخیر از این گروه حمایت کرده و روابط نزدیکتری با رهبران آن برقرار کردهاند.»
«آنچه در حال حاضر در آنجا اتفاق میافتد ممکن است به عنوان یک ضرر بزرگ برای ایالات متحده تلقی شود، زیرا چین، روسیه و ایران در حال دستیابی به امتیازات ویژهای هستند؛ این در حالیست که ایالات متحده حضور، دید و حتی بخشی از اعتبار خود را از دست داده است.»
دکتر نایجل گولد دیویس، تحلیلگر ارشد موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، به سان گفت: «سقوط آشفته افغانستان به مثابه ضعف آمریکا تلقی میشود.» وی گفت: «البته اگر دشمن شما مشخص کند که چه کسی این ویژگیهای منفی را نشان میدهد، شما از مزیت استفاده خواهید کرد. آنها احساس جسارت میکنند و سعی دارند تا این موضوع را به بوته آزمایش بگذارند که آیا آمریکاییها واقعا عزم و اراده و تعهد خود را حفظ میکنند یا خیر. « وی افزود: «ما در حال ورود به یک وضعیت ناپایدار هستیم. رقابتها بیشتر خواهد شد، نه کمتر. این میتواند برای مدتی وضعیت کاملاً آشفتهای داشته باشد. این میخواهد نظم نوین جهانی باشد، یا چیزی بیشتر از این، ممکن است شبیه یک «دنیای جدید بینظمی وآشوب» باشد.»
کمپبل بااشاره به تهدیدات تروریستی در نتیجه خلاء قدرت پیش آمده گفت: «بدون حضور اطلاعاتی در محل، توانایی تشخیص تهدیدهای نوظهور محدود خواهد بود.» وی افزود: اگر تجهیزات نظامی پیشرفته به دست افراد نادرست برسد، نگرانیهای زیادی بوجود خواهد آمد.» «نگرانیهای منطقی هم وجود دارد که سلاحهای کوچک بتوانند مشکلات بزرگی برای ایالات متحده و متحدانش ایجاد کنند و اصلیترین نگرانی این است که این سلاحهای کوچک در سالهای آینده به چرخش خود ادامه دهد.»
جان بولتون ، مشاور نظامی سابق کاخ سفید، گفت که دشمنان اصلی غرب در حال حاضر به دنبال کسب مزایایی از خلأ قدرت در حال افزایش هستند. وی در وال استریت ژورنال نوشت: «نتایج در حال حاضر عمیقاً منفی است و چین و روسیه برای بدتر کردن وضعیت بر علیه ما سرمایهگذاری کردهاند.»