kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۹۵۲
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۴

پیـوند زناشـویی و راه‌های استحکام آن

 

فرشته محیطی
پیوند زناشویی،‌ پیوندی عاطفی
شاید شما و یا یکی از بستگان و آشنایان شما نیازمند پیوند عضوی شده باشید. در این موارد بیشترین تلاش و تحقیقات در این باره صورت می‌گیرد تا عضوی مناسب پیدا شود؛ ‌زیرا اگر عضو مناسب پیدا نشود ممکن است که حتی پس از پیوند، بدن عضو را پس بزند و موجب مشکلات بسیاری شود که از جمله آن حذف عضو پیوندی است. در یک انتقال ساده خون از بدنی به بدن دیگر، لازم است که گروه‌های خونی و ارهاش آن مشخص شود، زیرا اگر این شرایط تامین نباشد انتقال جز مایه دردسر چیزی نیست.
انسان ها با توجه به خلافت الهی خود استاد پیوندهای عجیب و غریب هستند. گونه‌های گیاهی و جانوری را چنان به هم پیوند می‌دهند که محصولی جدید با کیفیتی برتر و کمیتی بیشتر به دست می‌آورند. گونه‌های جانوری چون قاطر از پیوند اسب و الاغ یک دستاورد تمدنی و تاریخی بشر است. امروز بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی به اشکال گوناگون با هم پیوند می‌خورند.
اما در این میان سخت‌ترین و پیچیده‌ترین پیوند میان نر و ماده انسانی است؛ هر چند که همه آفریده‌های الهی به شکل زوج آفریده شده‌اند و خداوند بصراحت به این حقیقت در آیه ۴۹ سوره ذاریات اشاره دارد و می‌فرماید: وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ از هر چیزی زوجی آفریدیم تا متذکر شوید؛ اما باید توجه داشت که پیوند زوجیت در دیگر آفریده‌ها بسادگی صورت می‌گیرد ولی در انسان به سبب اموری بویژه امر روح خاص انسانی، این پیوند همراه با پیچیدگی و سختی است؛‌ چرا که انسان‌ها به شکلی آفریده شده‌اند که هر یک به طور مستقل می‌بایست دست به انتخابی بزنند و زوج خویش را انتخاب کنند؛‌ چرا که تفاوت‌های بسیاری در انسان‌ها بویژه در حوزه روحیات و اخلاقیات است که بی‌توجهی به آن می‌تواند پیوند زناشویی را به نابودی بکشاند.
به سخن دیگر، انسان‌ها تنها به یک خواسته طبیعی و غریزی و در فضای فیزیکی و جنسی پاسخ نمی‌دهند، بلکه با این انتخاب خودشان، بیش از آنکه به نیازهای فیزیکی و جسمی و جنسی پاسخ دهند، باید پاسخگوی نیازهای روحی و عاطفی و روانی خودشان باشند. اینجاست که شناخت اخلاق و روحیات یکدیگر در یک پیوند مناسب بسیار مهم و اساسی است. البته این بدان معنا نیست که جنبه‌های فیزیکی و زیبایی‌های اندام و مانند آن در پیوند زناشویی و موفقیت و عدم موفقیت پیوند نقش ندارد،‌ بلکه نقش آن بسیار کمرنگ است؛ زیرا اگر همسران از نظر فیزیکی همانند باشند، این بدان معنا نخواهد بود که پیوندی موفق انجام گرفته است؛ بلکه آنچه مهم و اساسی است پیوندی روحی و عاطفی و معنوی میان همسران است. پس همسانی و تناسب فیزیکی هر چند لازم است ولی کافی نیست، بلکه آنچه لازم و ضروری‌تر است پیوند روحی و عاطفی و اخلاقی میان همسران است.
از آنجا که شناسایی و کسب دانش از ظواهری چون اندام و تناسب اندام بسیار ساده و آسان است می توان بسادگی با یک نگاه آن را به دست آورد و حتی در صورتی که بخشی از این فیزیک به عللی چون حیا مخفی و نهان است از طرق گوناگون
می توان سلامت و صحت آن را به دست آورد و نسبت به مناسب بودن آن آگاهی به دست آورد؛ اما کسب آگاهی نسبت به امور باطنی چون اخلاقیات، روحیات، افکار، عقاید و مانند آن، بسیار سخت و پیچیده است، و نمی‌توان بسادگی نسبت به آن کسب دانش کرد. این بخش با اینکه از اهمیت بیشتری برخوردار است، ولی دستیابی به اطلاعات در این زمینه سخت‌تر، پیچیده‌تر و نیز زمانبرتر است.
خداوند در آیات بسیاری تبیین می‌کند که مهم‌ترین انگیزه در ازدواج تامین ابعاد عاطفی، روحی، روانی و معنوی همسران است؛ هر چند که نیازهای جنسی(احزاب، آیه ۳۷؛ بقره، آیه ۱۸۷) و گاه جسمی مانند تامین آسایش و رفاه و غذا و خانه و مانند آن می‌تواند یک محرک برای ازدواج به حساب آید (نور، آیه ۳۲ ؛ نساء، آیه ۳۴ )، ولی آنچه انسان را وادار به ازدواج می‌کند همان انگیزه‌‌های عاطفی و روانی است؛ زیرا انسان‌ها به گونه‌ای آفریده شده‌اند که با پیوند زناشویی می‌توانند به آرامش و سکونت برسند و نیازهای عاطفی و روانی خود را تامین کنند.(روم، آیات ۲۱ و ۳۰)
حتی کسانی که ازدواج را برای بقای نسل و داشتن فرزند انجام می‌دهند در حقیقت در جستجوی پاسخ به یک نیاز عاطفی و روانی هستند.(نحل، آیه ۲۷) پس اگر بخواهیم مهمترین فلسفه پیوند ازدواج و زوجیت در میان انسان‌ها را بر شماریم نخست مساله عاطفی و دستیابی به سکونت و آرامش روحی و روانی مطرح است و سپس اموری چون بقای نسل و تامین آسایش و رفاه و مانند آن قرار می‌گیرد.
تناسب و کفو بودن در روحیات و اخلاقیات
بر این اساس باید گفت که مهم‌ترین ویژگی همسران که باید مورد توجه قرار گیرد تا یک پیوندی مناسب تحقق یابد، توجه به کفو بودن و همسانی در افکار و اندیشه‌ها و اخلاقیات و روحیات است.
از این روست که در آیات قرآنی نخستین شرط را اسلام قرار داده است؛ زیرا اگر از نظر عقاید و افکار و باورها یکسان نباشند این پیوند یا انجام نمی‌گیرد یا به سرعت از هم فرو می‌پاشد؛‌ چرا که سبک زندگی و رفتاری آدمی را عقاید و افکار او می‌سازد. به سخن دیگر، سبک زندگی هر کسی بیانگر فلسفه زندگی اوست. اگر کسی خدا و آخرت و حساب و کتاب معاد را قبول نداشته باشد به دنیا چنگ می‌زند و می‌کوشد تا به هر شکلی لذات دنیوی را تامین کند. در این صورت حتی عدالت نیز برای او مفهومی نخواهد داشت؛ زیرا هر زمان که احساس کند قدرت آن را دارد که بر خلاف عدالت رفتار کند،‌ بدان شیوه عمل می‌کند. این افراد وقتی به عدالت پای‌بند نیستند به طور طبیعی هیچ گونه احسان و ایثار و گذشت و عفوی از حقوق خود نخواهند داشت.
در حالی که معتقد به اسلام و معاد،‌ اصالت را به حقیقت زندگی اخروی می‌دهد و می‌کوشد تا به هر شکلی شده آخرت خود را تامین کند. این گونه است که دنیا برای او چون متاعی بی‌ارزش می‌شود که باید به عنوان مقدمه و ابزار از آن استفاده کرد. پس ایثارگری و احسان و مانند آن را برای دستیابی به آخرت به عنوان یک اصل اساسی می پذیرد و بدان پایبند است. این گونه است که دو سبک مختلف و متضاد زندگی با دو فلسفه اسلام و کفر پدید می‌آید و نمی‌توان میان این دو زندگی جمع کرد. از این روست که قرآن شرط نخست در پیوند مناسب را اسلام دانسته است.(نور، آیه ۳ )
شرط دوم که البته ارتباطی به عقاید و باور نیز پیدا می‌کند، طیب بودن است.(نور، آیه ۲۶) در قرآن بیان شده که پیوند مناسب تنها زمانی خواهد بود که انسان همسری طیب بگیرد؛ یعنی کسی را انتخاب نکند که خبیث باشد. طیب بودن به معنای پاک و پاکیزه یک اصطلاح شرعی و عرفی است. طیب هر چیزی است که با خصوصیات طبیعت و طبع آدمی مناسب و برای سلامتی و رشد جسمی و روانی انسان مفید است. در مقابل خبیث هر چیز نامناسب و زیانباری است که با طبیعت و طبع انسان سازگار نیست.
پس همسر طیب کسی است که به پاکی گرایش دارد و از استعمال امور خبیث و زیانبار چون گوشت خوک، شراب،‌ مواد مخدر تباه کننده عقل و هوش و مانند آن پرهیز می‌کند. شاید بتوان گفت که مهمترین عنصر در پاکدامنی انسان را می‌بایست در پاکی و طهارت روح و روان او جست؛ زیرا آنچه در یک انسان اصالت دارد بخش روحی اوست. لذا کسی که عفت و حیا می‌ورزد انسانی پاکدامن و پاک سرشت و مناسب پیوند زناشویی است تا دختران و زنان هرزه و ناپاک.(نور، آیه ۳ )
شرط سومی که می‌توان آن را به یک شکل به شرط نخست بازگرداند مساله ایمان است. البته از آنجا که اسلام و ایمان دو مرتبه متفاوت از یک امر است،(حجرات، آیه ۱۴) می‌توان گفت که انسان می‌بایست در انتخاب همسر کسی را برگزیند که اسلام در جان و دلش نفوذ کرده و سیر و سلوک او را شکل بخشیده باشد. در اینجا کسی مورد نظر است که متدین و پایبند به همه افکار و عقاید بویژه ولایت معصومان(ع) باشد و در امتحانات سخت الهی موفق و سربلند بیرون آمده و در جای لغزش نداشته و اگر داشته توبه کرده و خودسازی کرده باشد.(بقره، آیه ۲۲۱؛ نساء، آیه ۲۵)
اگر این عناصر اصلی تامین شود و انسان کسی را انتخاب کند که از نظر عقاید و اخلاق(حیا، عفت، پاکدامنی و مانند آن) همسان و کفو باشد، آن گاه می‌بایست به فکر اندام و فیزیک و سلامتی آن بود؛ که آن نیز یک امر لازم است و انسان تنها در کنار کسی احساس آرامش و آسایش می‌کند که از نظرش زیبا و مناسب باشد.
اعتمادسازی
شرط نخست بقای پیوند
اصلی‌ترین شرط در بقای پیوند ایجاد اعتماد میان همسران است؛ چرا که فقدان این عنصر به معنای پس زدن پیوند خواهد بود. بر اساس آیات قرآن اعتماد میان همسران بسیار مهم است. اینکه همسر اعتماد کند که خیانت مالی و جنسی در میان نیست.
باید دانست تا زن به همسرش اعتماد نکند، نمی‌تواند لذت جنسی بدهد یا ببرد؛ زیرا نوع ساختار فیزیک جنسی زن به گونه‌ای است که پیش از اعتماد به طرف مقابل هیچ‌گونه واکنش مثبت و مناسب جنسی بروز نمی‌دهد.
جالب اینکه بسیاری از زنان می‌گویند که از همسرشان لذت نمی‌برند ولی به دلایلی آن را مخفی نگه می‌دارند. بخشی از این علت را می‌بایست در حوزه اعتماد متقابل جست و جو کرد. تا اعتماد پیش نیاید چنین تمایلات جنسی سالم پدید نخواهد آمد. پس زوج‌های جوان بویژه داماد باید توجه کند که دختری که همسر او شده سال‌ها به او گفته شده که خودش را از هر مردی حفظ کند و عفت و حیا ورزد. پس نمی‌توان به سرعت او را به رفتاری بر خلاف آن کشاند. از این رو دوره نامزدی را دوره اعتمادسازی گفته‌اند تا همسر احساس امنیت کند.
راه‌های تقویت و استحکام
روابط عاطفی
در اسلام بر اینکه همسران دست‌کم در هرروز سه زمان را بدون هیچ مزاحمی در کنار هم باشند مورد تاکید قرار گرفته است.(نور، آیه ۵۸) این زمان‌ها موجب می‌شود تا بتوانند روابط عاطفی و احساسی را تقویت کنند و به هم اعتماد نمایند.
صحبت و مصاحبت با همسر باید طولانی باشد بویژه در آغاز زندگی تا افکار و عقاید و نیز اخلاق و روحیات به یکدیگر نزدیک شود. از این رو مصاحبت با همسر مورد تاکید قرار گرفته و امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید أَحسِنِ الصُّحبَهَ لَها فَیَصفُوَ عَیشُکَ؛ با همسرت خوش رفتار باش تا زندگى‌ات با صفا شود.(من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۲، ح۵۸۳۴)
احترام به همسر و تکریم و تعظیم یکدیگر می‌تواند این صمیمیت را افزایش دهد و گرایش عاطفی و احساسی را تقویت کند و پیوند زناشویی را مستحکم‌تر کند. از این رو امام باقر(ع) می‌فرماید: اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ الله اَشَّدُّکُم اِکراما لِحَلائِلِهِم؛ گرامى‌ترین شما نزد خدا، کسى است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد.(وسایل‌الشیعه ج۲۱‌، ص۳۱۱‌، ح۲۷۱۵۷؛ نیز من لایحضر الفقیه ج۳ ، ص۵۰۶ و تهذیب الاحکام ج۸، ص۱۴۱)
فاطمه (س) نیز در این باره می‌فرماید: خِیارُکم اَلیَنُکم مَناکِبَهً وَ اَکرَمُهم لِنِسائِهِم؛ بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم‌تر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده‌اند.(عوالم‌العلوم و المعارف ج۱۱‌، ص۹۰۹)
مرد می‌تواند به ‌اشکال گوناگون همسرش را مورد تکریم قرار دهد. از جمله می‌توان به مواردی ‌اشاره کرد که امام سجاد(ع) در این حدیث بیان کرده است: وَ اَمّا حَقُّ الزَّوجَهِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ الله‏َ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَها لَکَ سَکَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِکَ نِعْمَهٌ مِنَ الله‏ِ عَلَیْکَ فَـتُـکْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ کانَ حَقُّکَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَیْکَ اَنْ تَرْحَمَها؛ حق زن این است که بدانى خداوند عزوجل او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتى از جانب اوست، پس احترامش کن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجب‏تر است اما این حق اوست که با او مهربان باشى.(من لایحضره الفقیه
ج ۲، ص ۶۲۱، ح ۳۲۱۴)
اگر همسران سخنی برای گفتن ندارند رو بروی هم بنشینند و به یکدیگر نگاه کنند؛ چرا که ارتباط غیر کلامی خودش تاثیر شگرفی دارد و این گونه نیست که نشستن در کنار هم بی‌فایده و بی‌اثر باشد.
از این رو آموزه‌های دینی بر این گونه رفتار تشویق و ترغیب شده است. پیامبر(ص) می‌فرماید: إنَّ الرَّجُلَ إذا نَظَرَ إلَى امرَأَتِهِ وَنَظَرَت إلَیهِ نَظَرَ الله تَعالى إلَیهِما نَظَرَ الرَّحَمَهِ؛ وقتى مردى به همسر خود نگاه کند و همسرش به او نگاه کند خداوند به دیده رحمت به آنان نگاه مى‌کند.(نهج‌الفصاحه ص۲۷۸‌، ح ۶۲۱)
بی‌گمان شوخی با همسر خیلی مهم و اساسی است. این شوخی‌ها می‌تواند کلامی یا رفتاری باشد. شوخی موجب سرور و شادی در زندگی می‌شود و ارتباط عاطفی و احساسی را میان همسران تقویت می‌کند.
از نظر اسلام کارهای لغو و بیهوده جایز نیست ولی برخی از کارها را با آنکه از مصادیق سرگرمی و لغو و لهو است ولی می‌توان برای گرم کردن روابط عاطفی میان همسران مورد استفاده قرار داد.
همسران می‌توانند به هر شکلی یکدیگر را سرگرم کنند. در روایت از پیامبر(ص) نقل شده که ایشان فرمود: کُلُّ لَهوِ المؤمنِ باطِلٌ إلاّ فی ثلاثٍ‌: فی تأدیبِهِ الفَرَسَ ، و رَمیِهِ عَن قَوسِهِ ، و مُلاعَبَتِهِ امرأتَهُ ، فإنّهُنَّ حَقٌّ؛ هر گونه سرگرمى براى مؤمن نادرست است، مگر در سه کار: در تربیت اسب، تیراندازى با کمانش و بازى و شوخى با همسرش؛ زیرا این سه کار، حق است.(الکافی‌، الکینی، ج ۵، ص۵۰، حدیث۱۳)
یکی از عوامل مهم گرمی روابط عاطفی میان همسران، مسئله آراستگی و آرایش طرفین است که البته آرایش و آراستن و مانند آن اختصاص به زنان ندارد و مردان نیز باید این کار را بکنند هرچند انتظار از زن بیشتر است زیرا مردان به دیدن و زنان به لمس و معاشقه و ملاعبه تحریک می‌شوند.
در حدیثى آمده است‌: یَجِبُ عَلَى الرَّجُلِ لِامرَأتِهِ ما یَجِبُ لَهُ عَلَیها‌، أن یَتَزَیَّنَ لَها کَما تَتَزَیَّنُ لَهُ فى غَیرِ مَأثَمٍ؛ مرد در برابر زنش‌، همان وظیفه‌اى را دارد که زنش در برابر او دارد؛ یعنى خود را براى او بیاراید‌، همچنانکه زنش‌، خود را براى او مى‌آراید؛ ولى نباید به گناه بیفتد.
امام باقر(ع) می‏فرمایند: النسآء یحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینه؛ همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و پاکی را در مردانشان ببینند.(مکارم الاخلاق، ص‏۸۰ )
رسول‌اللّه(ص) نیز می‌فرماید: اِختَضِبوا بِالحِنّاءِ؛ فَإِنَّهُ یَجلُو البَصَرَ ، ویُنبِتُ الشَّعرَ ، ویُطَیِّبُ الرّیحَ‌، ویُسَکِّنُ الزَّوجَهَ؛ به حنا خضاب بندید؛ چرا که دیده را جلا مى‏دهد‌، مو را مى‏رویاند‌، بو را خوش مى‏سازد و همسر مرد را آرامش مى‏بخشد.(الکافی، جلد ۶ ، صفحه ۴۸۳ ، حدیث ۴‌، ۹ دانش‌نامه احادیث پزشکی: ج۱، ص ۵۴۸)
نکته قابل تأمّل‌، اینکه بر پایه حدیثى از امام کاظم(ع)، یکى از عوامل آلودگىِ زنان شوهردار‌، بى‌توجهى شوهران آنان به آراستگى خود براى همسران است. متن حدیث این است‌: إنَّ التَهیِئَهَ مِمّا یَزیدُ فى عِفَّهِ النِّساءِ‌، وَ لَقَد تَرَکَ النِّساءُ العِفَّهَ بِتَرکِ أزواجِهِنَّ التَّهیِئَهَ؛ آراسته بودن ، از عواملى است که بر پاکدامنىِ زن مى‌افزاید. زنان‌، از آن رو ترکِ پاکدامنى مى‌کنند که شوهرانشان آراسته بودن را ترک می‌کنند.(مکارم الاخلاق، ج 1‌، ص 218‌،
ح 641. بحار‌الانوار ، ج79‌، ص 307‌)
اینها تنها گوشه‌ای از مسائلی است که در روایات برای رسیدن به سکونت و آرامش و تقویت پیوند مناسب و سالم زناشویی بیان شده است.