عوامل شکست نهضت کوفه(4)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
با توجه به اینکه مردم کوفه به امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای تشکیل حکومت اسلامی به کوفه دعوت کردند و حتی با نماینده امام حسین(ع) «مسلم ابن عقیل» بیعت کردند، اما ناگهان نظرشان به کلی تغییر کرد و ابتدا از مسلم دوری کردند تا در تنهایی به شهادت رسید و سپس رویاروی امام حسین(ع) در کربلا ایستادند و آن حضرت را به شهادت رساندند! چه عوامل و علل و اسبابی موجبات این دگردیسی ماهوی را فراهم آورد و چگونه این افراد به سرعت رنگ عوض کردند؟
پاسخ:
در سه بخش قبلی پاسخ به این سوال از منظر جامعهشناسی به جامعه کوفه از نظر نژادی، اعتقادی و سیاسی شامل: حامیان اهل بیت، هواداران بنیامیه، خوارج و افراد بیتفاوت و متلونالمزاج پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم:
ب) روانشناسی کوفیان
به طور کلی ویژگیهای روانی بیشتر افراد جامعه آن روزگار کوفه را، که در شکست ظاهری نهضت امام حسین(ع) دخیل بودهاند، میتوان چنین برشمرد:
1- نظامناپذیری
هسته اولیه شهر کوفه را قبایل بدوی(صحرانشین) تشکیل میدادند که بنا به علل مختلف، در فتوحات اسلامی شرکت کردند و سپس از صحرانشینی و کوچ روی به شهرنشینی روی آوردند. اما با این حال خلق و خوی صحرانشینی خود را از دست نداده بودند. یکی از ویژگیهای صحرانشینان، داشتن آزادی بیحد و حصر در صحراها و بیابانها است. از این رو، آنان از همان ابتدا به درگیری با امیران خود پرداختند بهگونهایکه خلیفه دوم را به ستوه آوردند تا جایی که از دست آنان، اینچنین شکوه نمود: «چه مصیبتی بالاتر از اینکه با صد هزار جمعیت روبهرو باشی که نه آنها از امیری خشنودند و نه امیری از آنان رضایت دارد؟! (تاریخ طبری، ج 4، ص 165) به تعبیر دیگر میتوان گفت مردم چنین جامعهای امیر عادل و آزاداندیش را برنمیتابند و در مقابل آنها به معارضه برمیخیزند و از فرمان آنان اطاعت نمیکنند که نمونه بارز آن را در رفتار کوفیان با امام علی(ع) مشاهده میکنیم. طبیعی است چنین جامعهای را امیری مانند «ابن زیاد» است که با خشونت و ستمگری، آنان را وادار به اطاعت در برابر حکومت نماید.
2- دنیاطلبی
گرچه بسیاری از مسلمانان صدر اسلام، با نیتی خالص و به جهت رضای حق و پیشرفت اسلام در فتوحات اسلامی شرکت میجستند، اما کم نبودند افراد و قبایلی که به قصد به دست آوردن غنایم جنگی در این جنگها شرکت میکردند. اینان پس از سکونت در کوفه حاضر به از دست دادن دنیای خود نبودند و به محض احساس خطر فورا عقب مینشستند و برعکس هرگاه احساس منفعتی میکردند، سریعا به میدان داخل میشدند.
به عنوان نمونه حضور کوفیان در دو جنگ جمل و صفین است که در جنگ جمل به خاطر ترس از حکومت نو پای امام علی(ع) تنها دوازده هزار نفر یعنی حدود ده درصد از جمعیت جنگجویان کوفه در این جنگ به نفع امام علی(ع) شرکت کردند! که بعد از پایان جنگ یکی از اعتراضات خواص آنان، مصادره و تقسیم نشدن غنایم جنگی به وسیله امام علی(ع) بود!
اما در جنگ صفین که حکومت امام علی(ع) را قویتر و سامان یافتهتر میدیدند و امید زیادی به پیروزی داشتند رغبت بیشتری به شرکت در جنگ از خود نشان دادند، به طوری که تعداد سپاهیان امام علی(ع) را در این جنگ بین 65 تا 120 هزار نفر نگاشتهاند که شمار افراد غیرکوفی آن بسیار ناچیز بودهاند. فراوانی نویسندگان نامه به
امام حسین(ع) بیعت با مسلم را نیز میتوان با توجه به همین اصل توجیه کرد. اگرچه عده اندکی از افراد مخلص نیز در میان آنان بودند!
3- رفتارهای احساسی
با مطالعه مقاطع مختلف تاریخ کوفه، میتوانیم، احساسی بودن رفتار کوفیان را مشاهده کنیم. علت اصلی این ویژگی را هم میتوان عدم شناخت عمیق اسلام و عدم رسوخ ایمان و باورهای قلبی آنان دانست و این هم از افراد و قبایل بدوی که با دیدن شوکت اسلام به آن پیوستند و برای دنیای خود به جنگ رفتند و از ارزشهای بدوی و قبیلهای خود دست برنداشتند، انتظاری جز این نمیتوان داشت. شاید معروف شدن کوفیان به نیرنگبازی و بیوفایی تا جایی که به ظهور مثلهایی مانند اغدر من کوفی (فریبکارتر از کوفی)، یا الکوفی لایوفی (کوفی وفا ندارد) انجامیده نیز ناشی از همین ویژگی احساساتی بودند آنها باشد.
4- پرخاشگری و خشونت
نظامی بودن شهر کوفه و پدید آمدن فرصتهای متعدد برای جنگیدن، روحیهای خشن و پرخاشگرانه به آنان داده بود. آنان با استفاده از قدرت نظامی و فتوحات خویش، مغرورانه در برابر هر تحولی پرخاش کرده و باخشونت و شورشگری در صدد بازیابی هویت و به دست آوردن منفعت خویش بودند.
5- قبیله گرایی
قبیلهگرایی حاکم بر عراق و جزیره العرب در کوفه نیز نمود داشت، و افراد قبیله به رئیس قبیله خود، بیش از رئیس حکومت وابسته بودند. از سوی دیگر سیاستمدارانی همچون معاویه و ابن زیاد با تطمیع رؤسای قبایل از توانایی آنان ضد امامان شیعه و اهل بیت(ع) سوءاستفاده میکردند!
ادامه دارد