kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۶۱۳
تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۱
بازخوانی پیام رئیس جمهورِ شهید برای روز جهانی تئاتر

شهید رجایی و راهکارهای اجرایی «تئاتر برای همه»

 

محمد محمدی*

با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، مناسبات فرهنگی و هنری کشور نیز دستخوش تغییرات بسیار شد، یکی از این مناسبات بحث حوزه هنرهای نمایشی کشور علی‌الخصوص مقوله هنر تئاتر بود که در دوران پهلوی بدل به دروازه‌ا‌ی برای ورود فرهنگ و تمدن غرب و غربی‌گری در کشور شده بود از تأسیس مراکز تئاتری به سبک و سیاق اروپایی گرفته تا یازده دوره جشن هنر شیراز به‌عنوان نماد تجددخواهی در کشور، همگی دست‌به‌دست هم دادند تا با تابلو فرهنگ و هنر متجدد و آوانگارد، تیشه به ریشه فرهنگ و هنر غنی ایرانی زده و از اساس آن را نابود کنند. سیاستی که به‌قدری در آن تندروی شد که در کنار معدود اعتراضات منتقدین و کارشناسان داخلی حتی صدای برخی از سفرای کشورهای اروپایی را نیز درآورد، اما سال 57 و با پیروزی انقلاب اسلامی خط بطلانی کشیده شد بر ادامه آن رویه خانمان‌سوز که هدفش تنها و تنها نابودی هنر واقعی و عجین شده با فرهنگ خانواده‌های ایرانی بود. البته که تغییر آن‌هم در بُعد و وسع سال‌های 57 نیازمند زمان و پشتوانه‌های علمی ‌و تئوریک قوی و کارآمد بود که متأسفانه هنر کشور به مدد فعالیت‌های خاندان پهلوی از آن تهی شده بود.
حال دیگر تئاتر به‌عنوان هنری سرتاپا خارجی و غربی که جای خود داشت اما در کمال ناباوری و در فروردین سال 60 شهید محمدعلی رجایی نخست‌وزیر وقت طی پیامی ‌روز جهانی تئاتر را گرامی‌ داشت، پیامی ‌که شاید در ظاهر برای یک مناسب جهانی صادر شده بود اما در اصل برای هنرمندان و فرهیختگان داخل نوشته و منتشر شد.
شهید رجایی در پیامش مانیفست تئاتر در روزگار پس از انقلاب اسلامی را همچون هنرمندی باسابقه و بادانش تبیین و مطرح کرد به‌گونه‌ای که گویی او سال‌هاست در این حوزه به تحقیق و پژوهش مشغول است اما متأسفانه این پیام مهم در چهار دهه پس ‌از آن علی‌رغم ظرفیت‌های رسانه‌ای جریان انقلاب آنچنان‌که نیازمند است هرگز نه مطرح شد و نه اصلاً توسط مدیران مربوطه اجرایی شد.
در بخشی از پیام شهید رجایی به مناسب روز جهانی تئاتر آمده است:
«به هنرمندان واجب است ارتباط خود با توده محروم را برقرار و مستحکم کنند و در مبارزه بی‌امان آنان با ظلم و زور و فساد شرکت نمایند، کوخ‌نشینان و مستضعفان عالم در انتظار آنند که نویسندگان نمایشنامه‌ها و بازیگران صحنه تئاتر بازگوکننده آرمان آنان باشند و اسناد رسوایی و فصیحت مستکبران و ستمگران را به نمایش بگذارند، صحنه نمایش باید صحنه مبارزه با زشتی و پلیدی و ظلم و تجاوز و محل ایجاد روح امید و مبارزه در توده مردم باشد، صحنه نمایش باید محل تزکیه و ‌تربیت و تقوی و فضیلت و در سیر تعالی انسان به‌ سوی الله با مردم مؤمن و معتقد همراه و همگام شود، هنرمند واقعی کسی است که خواست‌ها و آمال مردم جامعه خود را بشناسد و در نوشته و نمایش، مردم جامعه را پیش از آن خدا را ناظر بر عمل خویش بدانند، تأثیر پذیرفتن از منابع غربی درگذشته صحنه تئاتر را در جامعه ما تنها به قشر معینی اختصاص داده بود و اینک به عهده هنرمندان تئاتر است که نمایش را به میان توده محروم جامعه و به روستا ببرند.»
به‌راستی‌که چنین پیامی‌آن‌هم در روزگاری که نه مناسبات جهانی و بین‌المللی مسئله بود و نه اساساًً هنر تئاتر دارای جایگاه خاص در بین مدیران بود همچون چراغی برای اهالی این رشته و هنر شد تا تفاوت خود را به نسبت دوران پهلوی و در روزگار انقلاب اسلامی بروز و ظهور دهد، شهید رجایی با شناختی که از تئاتر و هنرهای نمایشی آن‌هم در وسعت بین‌المللی داشت در این پیام ابراز می‌کند که اگر قرار باشد تئاتر از ورطه غربی و ‌اشرافی‌گری عدول کند و به مسیر انسانی و واقعی خود بازگردد می‌بایست در مسیر مردم مداری و برای مردم بودن گام بردارد، سیاستی که شاید در دهه‌های بعد تنها از آن‌یک شعار آن‌هم در جشنواره‌ها ماند و عملاًً به منصه ظهور نرسید. به‌عنوان ‌مثال در دوره بیست‌وششم جشنواره تئاتر فجر در حالی شعار تئاتر برای همه به‌عنوان اصلی‌ترین شعار جشنواره مطرح شد که مدیرکل وقت هنرهای نمایشی کشور خود در سالیان بعد تئاتر موسوم به لاکچری را در مجلل‌ترین هتل کشور به روی صحنه برد و دبیر وقت نیز سال بعد تماشاخانه‌ای را احداث کرد و با افتخار از گران بودن بلیت‌هایش سخن گفت و از این‌ دست نمونه‌ها بسیار است که شعار «تئاتر برای همه» فقط در حد و حدود یک شعار طی چهار دهه مدیریت تئاتر کشور باقی مانده و نه چیز دیگری.
تئاتر برای مردم حرف اصلی و اساسی شهید رجایی در آن پیام بود؛ تئاتری که تمایزش به نسبت دوران پهلوی که تنها برای قشری خاص، ‌اشرافیون و به‌ظاهر روشنفکرنماها شده بود می‌بایست پس از پیروزی انقلاب در خدمت و برای توده‌های مردم به صحنه می‌رفت، سیاستی که متأسفانه در سال‌های گذشته و به‌خصوص در هشت سال دولت به اصطلاح تدبیر و امید باز بر همان مسیر پیش از انقلابش حرکت کرد و خروجی‌اش چنین شد که امروز علی‌رغم ادعای دولت‌مردان سابق مبنی برافزایش مخاطب باید اذعان کرد که اغلب این آمارها تنها مربوط به مخاطبانی است که توان خرید بلیت‌های 200 هزار تومانی را داشتند.
اما این روزها که دولت مردمی بر سرکار آمده و موسم انتخاب مدیران تخصصی حوزه هنر فرارسیده انتظار می‌رود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدنظر قرار دادن پیام شهید رجایی تئاتر را از‌اشرافی‌گری و غربزدگی برهاند و این هنر مهم و موثر در سایر هنرها را برای مردم به معنای واقعی کلمه اجرایی و شعار تئاتر برای همه را در دولت مردمی محقق سازد که ان‌شاءالله همچنین خواهد شد.
* کارشناس هنرهای نمایشی