kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۴۷۶
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۷
بررسی قیام 15 خرداد؛ مبدأ تحولات منتهی به انقلاب اسلامی- 46

آسیب‌شناسی نهضت و راهکارها

 

نهضت الهی امام خمینی(رحمهًْ‌الله علیه)، پدیده اجتماعی شگرفی است كه - به قولی - در پانزدهم خرداد سال 1342 تولد یافت، و همچون موجودی زنده و پویا، بالیدن گرفت و رشد كرد، و با تمام فرازها و نشیب‌ها و سختی‌ها و سركوب‌ها و دوستی‌ها و دشمنی‌ها و... در بیست و دوم بهمن ماه سال 1357، در كالبد انقلابی دینی و عظیم و با نام جمهوری اسلامی ایران، توانست نظام شاهنشاهی قدرتمندی را واژگون سازد و بر آن پیروز آید.
از آن پس نیز، این پدیدة زنده و پویا، به حیات بابركت خود ادامه داده و همچون موجودات زندة دیگر دچار فزونی‌ها و كاستی‌ها و فرازها و نشیب‌های پرشماری شده است، و باز همچون هر موجود ذی حیاتی دشمنان و آفاتی او را تهدید كرده‌اند و بر او تاخته‎اند. این نهضت نیز در برابر هجمه‌ها و آسیب‌ها و آفات از خود واكنش نشان داده و در حفظ و بقای خویش كوشیده است. اما برای ارزیابی موقعیت كنونی این موجود و برآورد توفیق‌ها و ناكامی‌های آن، و نیز به منظور رفع موانع بالندگی و پیشرفت بیشتر آن، ابتدا باید چیستیِ این نهضت را بازشناسی كنیم. به عبارت دیگر، می‌باید ویژگی‌های خاص و فصل‌های ممیز و اهداف و آرمان‌های آن را مشخص كنیم و سپس با بررسی این شاخص‌ها و آرمان‌ها به پیشرفت‌ها یا ناكامی‌ها و آسیب‌دیدگی‌های آن پی ببریم.
اما وجه تمایز اساسیِ نهضت و انقلاب
امام خمینی(رحمه الله علیه) با دیگر نهضت‌ها و انقلاب‌های بزرگ، نظیر انقلاب اكتبر و انقلاب كبیر فرانسه، همان طور كه از نامش پیداست «اسلامی»‌ بودن آن است.
بر این اساس باید بررسی كرد كه آیا جنبة اسلامی بودن نهضت در این سال‌ها، و در همه ابعاد گوناگونِ آن، تقویت شده یا كاستی گرفته است. در صورت نخست می‌توان نتیجه گرفت كه انقلاب در مسیر هدف حقیقی و اصیل خود حركت كرده است، و در غیر این صورت روشن می‌شود كه از غایت خویش دور افتاده و درجا زده یا خدا ناكرده راه به قهقرا پیموده است.
از دیگر سوی، و به هر روی، فایدة دیگر این بازكاوی آن است كه در مسیر این كاوش، و با شناسایی آسیب‌ها و آفت‌هایی كه دامن‌گیر نهضت بوده - یا شده - است، می‌توان راهكارهایی یافت و تدبیرهایی‌اندیشید، و با كاربست آنها در اصلاح و تعالی وضع موجود در همة ابعاد كوشید.
بی‌شك چنین كاوشی، مجالی بس وسیع و امكاناتی فراوان می‌طلبد، و ما در این مقام، به برخی از مهم‌ترین شاخص‌ها و زمینه‌ها اشاره‌ای خواهیم كرد.
 وحدت و همدلی مؤمنان
ناهماهنگی و تفرقه میان مسلمانان، مُرده‌ریگ شومِ‌ نخستین بدعتی بود كه در اسلام بنیان نهاده شد. این میراثِ شوم، نسل به نسل میان مسلمانانْ دست به دست گشت و همواره از سوی دشمنان و معاندانِ دین و به‌خصوص حاكمان و سلاطین دامن زده شد؛ چراكه هرگاه همدلی و وحدتی میان مسلمانان برقرار می‌شد، اولین چیزی كه به خطر می‌افتاد، موجودیتِ حكومت‌های غاصب و جائر بود. این امر حتی پیش از تاریخ اسلام نیز جریان داشته، و همواره در تاریخ، به رغم توصیه‌های انبیای الهی و امامان معصوم(علیهم‌السلام)، پراكندگی امت‌ها مایة ضعف و زبونی آنها در برابر پادشاهان و حكّام ستمگر بوده است.
این همه در حالی است كه آیات و روایات، یكی از مهم‌ترین عوامل پیروزی و رستگاری مؤمنان را وحدت و هماهنگی میان آنان می‌دانند:
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَهًْ اللهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فأ‌صْبَحْتمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانَا...1 [یكدیگر] بودید، پس میان دل‌های شما الفت‌انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید....»
همچنین در جای دیگر می‌فرماید:
إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوص؛2 «در حقیقت خدا دوست دارد كسانی را كه در راه او، صف در صف، چنانكه گویی بنایی ریخته شده از سرب‌اند، جهاد می‌كنند.»
آیاتی كه به این مهم می‌پردازند چنان پرشمار و صریح‌اند،3 و نیز توصیه‌های حضرت رسول
(صلى الله علیه وآله) در زمینة هماهنگی مسلمانان و كنار گذاشتن اختلافات و سلیقه‌های شخصی و گروهی به قدری گسترده و گوناگون‌اند،4 كه می‌توان «وحدت و همدلی میان مؤمنان»‌ را «راهبرد كلّی همة پیامبران و جانشینان ایشان»‌ دانست.
اما با این حال بی‌توجهی به این امرِ اساسی باعث بروز انحرافات جبران‌ ناپذیر و اختلافات نظرگیری در امّت اسلام، پس از رحلت پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) گشت. این انحرافات، چنان دامن‌گیر بود كه موجب شد امام علی(علیه‌السلام)، به ناچار، تمام دوران حكومتش را درگیرِ جنگ با دشمنان و مخالفانِ درون امّت مسلمان باشد.
پانوشت‌ها:
1-  آل عمران (3)، 103.
2- صف (61)، ‌4.
3- برای مشاهده مثال‎های بیشتر مراجعه كنید به: آل عمران (3)، 105؛ توبه (9)،71؛ حجرات (49)، 10؛ فتح (48)، 29.
4- در این باره مراجعه كنید به: محمّد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج2، ص133 (باب اخوهًْ المؤمنین بعضم لبعض)؛ محمّد فیض كاشانی، محجّهًْ البیضاء، ج3، ص290، 319، 322، 388؛ حسین بن علی بن محمّد بن احمد خزاعی نیشابوری، تفسیر ابوالفتح رازی، ج2، ص 450؛ محمّد بن اسماعیل البخاری، صحیح بخاری، ج8، ص43؛ احمد بن محمّد بن حنبل، المسند، ج4، ص 286.