چرا «مقاومت اسلامی» بازدارنده و اقتدارآفرین است؟
کامران پورعباس
با گذشت 15 سال از پیروزی حزبالله لبنان در برابر ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه تابستان سال 1385، واژه مقدس «مقاومت» برای همیشه ماندگار و جاویدان شد.
به همین مناسبت با مروری بر جنگ 33 روزه و تحولات اخیر لبنان، به بررسی و تحلیل بازدارندگی و اقتدارآفرین بودن مقاومت اسلامی در عصر حاضر به صورت مشهود و مستند میپردازیم.
***
جنگ سی و سه روزه
جنگ سی و سه روزه در تابستان سال 1385 رخ داد. در این جنگ رژیم صهیونیستی به خاک لبنان تجاوز همهجانبهای کرد و جنگ سختی درگرفت اما شکست مفتضحانهای از حزبالله لبنان متحمل گردید.
آغاز جنگ با عملیات هوایی رژیم صهیونیستی ضدلبنان با 40 جنگنده در بامداد 13 جولای 2006 انجام و در نتیجه آن 54 سکوی ثابت و متحرک موشکهای فجر 3 و 5 تخریب شد. علاوهبر این تعدادی از مراکز و پایگاههای حیاتی حزبالله لبنان و انبار مهمات این حزب نیز هدف حمله قرار گرفت.
صهیونیستها پس از اجرای این عملیات احساس کردند که پیروز جنگ شدهاند،اما حزبالله لبنان با موشکهایی با برد
40 کیلومتر عمق سرزمینهایاشغالی را هدف گرفت. در همان روز اول حزبالله 200 موشک بهسمت اراضیاشغالی شلیک کرد.
در این جنگ، نخستین بار تلفات نظامیان رژیم صهیونیستی از تلفات طرف مقابل فراتر رفت و در مقابل 74 شهید از اعضای جنبش مقاومت اسلامی لبنان، 117 نظامی و افسر ارشد رژیم صهیونیستی کشته شدند.
یک مرکز فرانسوی دو سال بعد از این جنگ با انتشار گزارشی رسمی از دولت فرانسه که در 300 صفحه منتشر شد، اعلام کرد که در این جنگ دوهزار و300 صهیونیست به هلاکت رسیده و بیش از 700 نفر زخمی شدند، این در حالی است که رژیم صهیونیستی آمار تلفات این جنگ را 119 نفر ذکر کرده بود، همچنین تعداد 160تانک متعلق به اسرائیل منهدم شده که 65 دستگاه از آنها بهطور کامل از بین رفتهاند، 38 دستگاه از اینتانکها از نوع مرکاوا بودند که اسرائیل ادعا میکرد غیر قابل انهدام هستند.
منهدم شدن دو فروند هواپیمای جنگی، دو فروند بالگرد نظامی و دو فروند ناوچه ساعره رژیم صهیونیستی حکایت از توانمندیهای بینظیر حزبالله داشت.
یکی از مهمترین دستاوردهای جنگ 33 روزه برای مقاومت تجهیز آن به پیشرفتهترین سلاحهای دفاعی و در اختیار گرفتن زبدهترین و تخصصیترین یگانها در عملیات هجومی، افزایش کمی و کیفی توان موشکی و موشکهای نقطه زن و اشراف اطلاعاتی در سطح دریا، زمین و هوا در کنار گسترش نیروها و امکانات بود.
حمایتهای ایران
در طول این جنگ، جمهوری اسلامی ایران حمایتهای گستردهای از حزبالله انجام داد.
سردار سرافزاز اسلام و سیدالشهدای مقاومت شهید
حاج قاسم سلیمانی تقریباً در تمام طول جنگ 33 روزه در لبنان بود و امام خامنهای در اوایل جنگ پیامی شفاهی از طریق
حاج قاسم برای سید حسن نصرالله فرستادند که نقشی تعیینکننده و سرنوشتساز در پیروزی حزبالله داشت.
شهید قاسم سلیمانی ماجرای حضورش در جنگ
33 روزه و پیام رهبری و آثار معجزهآسای این پیام را سالها قبل تشریح نمود:
«من روز اول که حادثه اتفاق افتاد به لبنان برگشتم؛ چون یک روز قبل از آن آنجا بودم. در واقع اول به سوریه آمدم، منتها همه راهها به سمت لبنان مورد حمله قرار گرفته بود، خصوصاً تنها راه رسمی ورودی که گذرگاه مرزی لبنان به سوریه بود، پیوسته زیر آتش هواپیماها بود و هواپیماها لحظهای آنجا را ترک نمیکردند. تماسی داشتیم با دوستانمان از راه خط امن و عماد آمد دنبال من و من را از سوریه از یک راه دیگری که یک بخش آن پیاده بود و یک بخشی را هم با ماشین طی کردیم، به لبنان منتقل کرد....
تقریباً هفته اول که سپری شد، از تهران اصرار داشتند که من به تهران بیایم تا درباره جنگ توضیح بدهم. من از یک راه فرعی برگشتم.
آن وقت رهبر معظم انقلاب در مشهد بودند و من خدمت ایشان رسیدم برای جلسه سران سه قوه و مسئولان اصلی که عضو شورای امنیت ملی بودند و غالباً در بخشهای امنیتی و اطلاعاتی حضور داشتند. در جلسه مشهد، من گزارشی از حادثه دادم. گزارش من گزارش تلخی بود. یعنی مشاهدات من افقی از پیروزی را نشان نمیداد. جنگ کاملاً جنگ متفاوت و تکنولوژیک و دقیقی بود....
وقت نماز شد و حضرت آقا رفتند برای وضو گرفتن.... نماز خواندیم و برگشتیم به جلسه. گزارش من تمام شده بود.
آقا شروع به صحبت کردند. چند مطلب را فرمودند، از جمله اینکه فرمودند نکاتی که فلانی «گفتند پیرامون جنگ، همینطور است؛ این جنگ، جنگ بسیار سخت و شدیدی است اما من تصور میکنم این جنگ شبیه جنگ خندق است.» آقا آیات جنگ احزاب یا همان جنگ خندق را قرائت کردند و حالت مسلمانها، حالت اصحاب و یاران پیغمبر، حالتی که بر صف آنها حاکم بود را بیان کردند. بعد فرمودند «اما من تصورم این است که پیروزی این جنگ، همانند پیروزی جنگ خندق خواهد بود.» من در دلم تکان خوردم، چون اصلاً چنین ظنی از نظر نظامی نداشتم....
در ادامه، آقا دو نکته دیگر فرمودند که خیلی مهم بود؛ یکی فرمودند «من تصورم این است که اسرائیل این طرح را از قبل آماده کرده بود و میخواست همین طرح را در یک غافلگیری کامل به اجرا بگذارد و حزبالله را در غافلگیری نابود کند. عمل حزبالله در گرفتن این دو اسیر، آن غافلگیری را به هم زد.»
خب، من این اطلاعات را نداشتم، سید هم این اطلاعات را نداشت، عماد هم نداشت. هیچکدام این اطلاعات را نداشتیم. من همیشه این اعتقاد را داشتم و به دوستانمان هم گفتهام که در این بیست سالی که در محضر آقا بودم، نتیجه تقوا را و ثمره آن را که حکمت میشود و بر زبان و بر دل و بر عقل جاری میشود، من در آقا بهطور کامل دیدم. لذا در هر چیزی که الان ایشان شبهه میکنند، مطمئن میشوم که در انتهای آن، شبهه درمیآید و یا بر هر چیزی که یقین میکنند، مطمئن میشوم که در آن، [مقصود] به دست میآید. وقتی آقا این نکته را فرمودند برای من خیلی نویدبخش بود؛ چون این حرف، سید را خیلی کمک میکرد و خیالش را راحت میکرد. مخصوصاً اینکه در اواخر جنگ، تعداد شهدا بالا رفت و حجم انهدام و تخریب هم بالا رفت. سیّد عبارتهایی بیان میکرد که من را متأثر میکرد و من نمیخواهم آن عبارتها را بیان بکنم. دیدم این بیان آقا خیلی بیان خوبی است برای او که ممکن است کسی شماتت کند و مثلاً بگوید چرا حزبالله برای گرفتن دو اسیر، کل شیعه را با خطر مواجه کرد. اما بیان این موضوع که حزبالله با گرفتن دو اسیر، نهتنها خودش را بلکه ملت لبنان را از یک نابودی کامل نجات داد، خیلی نویدبخش و مهم بود.
یک نکته سومی هم فرمودند که جنبه معنوی داشت؛ فرمودند «به اینها بگویید دعای جوشن صغیر را بخوانند.» در شیعه عموماً دعای جوشن کبیر معروف است و دعای جوشن صغیر حداقل در بین عموم مردم - غیر از خواص - معروف نیست.... آقا فرمودند «این دعای جوشن صغیر حالت یک انسان مضطر است؛ انسانی که در یک اضطرار شدید است و میخواهد با خدا حرف بزند.»
من همان شب به تهران آمدم و مجدداً به سوریه برگشتم. احساس بسیار خوبی داشتم چراکه حامل یک پیامی بودم که شاید برای سید از هر امکان دیگری ارزشمندتر بود. مجدداً عماد آمد دنبال من و از همان راه برگشتیم و رفتم پیش آقاسید و موضوع را برای ایشان نقل کردم.
شاید هیچ چیزی به اندازه این کلمات در روحیه سید مؤثر نبود. اولاً ایشان یک خصوصیتی دارد که ماها تا حالا هیچکدام به این درجه نرسیدهایم. فکر میکنم ما اصلاً درس ولایتشناسی را باید برویم پیش ایشان یاد بگیریم. او اعتقاد جدی به بیانات رهبر معظم انقلاب دارد و اینها را یک بیانات الهی و غیبی میداند. لذا به هر بیانی و به هر کلمهای که از ناحیه رهبر معظم انقلاب صادر شده باشد، اهتمام جدی و توجه اساسی و فوقالعاده دارد. من به سید توضیح دادم و او هم خیلی خوشحال شد.
سپس بهسرعت موضوع اول که «نتیجه این جنگ، همانند پیروزی جنگ خندق خواهد بود؛ و اگرچه سختیهای زیادی دارد اما پیروزی بزرگی حاصل میشود» از قول رهبر معظم انقلاب در بین همه مجاهدین منتشر شد؛ از کسانی که در نقاط جلو بودند و درگیر بودند تا افراد در همه صفوف. ثانیاً این تحلیل که «دشمن از قبل یک طرح حمله داشته است» مبنای اصلی عملیات سید در توجیه افکار عمومی و توجه دادن افکار عمومی به نیت دشمن شد. در موضوع سوم هم مسئله دعای جوشن صغیر رایج شد؛ چون این دعا مفاهیم خیلی ارزنده عرفانی و معنوی و عبودی دارد و شاید بتوان گفت جزو بهترین دعاهای مفاتیح است. انتشار این دعا وسعت پیدا کرد و تلویزیون المنار بهشکل مرتب آن را با یک صوت زیبا و حزین پخش میکرد. حتی در بین مسیحیان هم این دعا را میخواندند. چون دعا، دعای الهی است، عرفانی است و متعلق به یک طایفه نیست. یعنی هر کسی که عبودیت و تعبد داشته باشد، به قدرت الهی و به خداوند سبحان اعتقاد داشته باشد، این دعا در او اثر میگذارد؛ لذا این پیام خیلی مؤثر بود و شروعی شد برای یک تحرک دیگر و میتوان گفت که خون تازهای در وجود حزبالله دمید تا حزبالله با یک امید بیشتری و اعتمادبهنفس بیشتری وارد معرکه با دشمن شد....
من تا پایان جنگ برنگشتم و بهطور کامل در این
۳۳ روز در لبنان ماندم.»
پیروزی حزبالله لبنان
سرانجام این جنگ با حمایتهای گسترده ایران به نفع حزبالله خاتمه یافت.
غربیها و اسرائیلیها به شکست رژیم صهیونیستی در جنگ سی و سه روزه اعتراف کردهاند.
انديشكده آمريكايي رند در گزارشي نوشت:
«آنچه در نهايت جنگ دوم لبنان نام گرفت در حالي به پايان رسيد كه ميتوان گفت از سال 1948 به اين سو اين عمليات بيثمرترين عملكرد ارتش اسرائيل بوده است، زيرا اولينبار بود كه ارتش اسرائيل جنگي را به پايان ميرساند كه هيچ پيروزي نظامي روشني براي طرف اسرائيلي به همراه نداشت.»
کميسيون وينوگراد، کميته تحقيق دولتي اسرایيل است که در 17 سپتامبر 2006 براي بررسي عملکرد رژیم صهیونیستی در جنگ سیوسه روزه تشکيل شد.
این کمیسیون در ارديبهشت 1386 گزارش مقدماتياش را ارائه داد. در اين گزارش ايهود اولمرت(نخست وزير)، عمير پرتز(وزير جنگ) و دان حالوتس(رئيس وقت ستاد ارتش اسرائيل) مسئول شکست جدي اين رژيم در جنگ «وعده صادق» با حزبالله لبنان معرفي شدند.
تودهنی محکم و پشیمانکننده
رهآورد مقاومت اسلامی در لبنان، پیروزی غرورآفرین و حیرتانگیز در جنگ 33 روزه و متعاقب آن بازدارندگی و اقتدار بود به گونهای که رژیم صهیونیستی تا پانزده سال جرأت حتی یک حمله محدود به لبنان را هم پیدا نکرد و بعد از 15 سال هم که یک حمله هوایی بسیار محدود انجام داد تودهنی محکم و پشیمانکنندهای دریافت کرد.
در مرداد ماه 1400، جنگندههای رژیم آپارتاید صهیونیستی برای اولین بار پس از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶، به مناطقی در جنوب لبنان حمله هوایی انجام دادند، در حالی که به هیچ وجه
واکنش حزبالله را پیشبینی نمیکردند.
اما مقاومت لبنان پاسخ فوری داد و با صدور بیانیهای آن را اعلام و مسئولیتش را پذیرفت. حزبالله با صدور بیانیهای اعلام کرد در پاسخ به حملات هوایی رژیم صهیونیستی، مناطقی در اطراف مواضعاشغالگران اسرائیلی در مزارع شبعا را با دهها راکت با کالیبر 122 میلیمتری هدف قرار دادند.
رسانههای صهیونیستی اعداد راکتها را حدود 20 عدد اعلام و به عبور موفق ۹ یا 10 راکت از سامانه پدافندی گنبد آهنین اذعان کردند.
دقایقی بعد شبکه المیادین گزارش داده که صهیونیستها با گلوله 155 میلیمتری مناطقی در جنوب لبنان را هدف قراردادند که همه گلولهها در فضای باز به زمین برخورد کرده است!
رسانههای رژیم صهیونیستی از هراس «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی درباره ورود به رویارویی مستقیم با حزبالله و ترس از ساقط شدن کابینهاش خبر دادند.
رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کردند: رویکرد اسرائیل در شمال، تشدید درگیری نیست بلکه مختومه کردن آن است.
ارتش این رژیم هم اعلام کرد: رویارویی و رفتن به سمت جنگ به نفع ما نیست و تلاش میکنیم که لبنان به خط درگیری تبدیل نشود.
معادله بازدارندگی
چند روز پس از این سیلی دندانشکن، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود بهمناسبت پانزدهمین سالگرد پیروزی مقاومت بر دشمن صهیونیستی در جنگ جولای 2006، اظهار داشت: مهمترین دستاورد لبنان در جنگ 33روزه این بود که معادله بازدارندگی و قواعد جلوگیری از درگیری شکل گرفت و بازدارندگی قابلتوجهی را در برابر اسرائیل ایجاد کرد که بسیار راهبردی و استراتژیک است. وقتی امنیت به وجود آید همه چیز وجود خواهد داشت، وقتی امنیت وجود نداشته باشد سرمایهگذاری و تجارت و اقتصاد نیز وجود نخواهد داشت لذا این دستاورد بزرگ و راهبردی توسط مقاومت لبنان به دست آمد و امنیت و آرامش 15 سال است که بهاستثنای برخی تنشهای مقطعی در لبنان به وجود آمده است.
سید حسن نصرالله در این سخنرانی تصریح کرد: مقاومت لبنان از سال 2006 تاکنون در تمامی ابعاد کمی و کیفی و ناوگان تسلیحاتی و سلاحهای مختلف و همچنین موشکهای دقیق و نقطهزن تقویت پیدا کرده است.
توانمندیهای فوق تصور
حزبالله لبنان در جنگ سی و سه روزه و پس از آن در عرصه مبارزه با داعش در سوریه، نقشآفرینی مؤثر و درخشانی نموده است و به نیرویی عظیم و دارای توانمندیهای شگفتانگیز و بازدارنده تبدیل شده است.
یک اندیشکده اروپایی با انتشار نتایج مطالعات خود اعلام کرد، حزبالله لبنان از توانمندی رزمی «فوق تصوری» برخوردار است به نحوی که موجب حیرت تروریستها در سوریه و نظامیان صهیونیستی شده است.
اندیشکده اروپایی «مطالعات امنیتی» طی گزارشی ویژه در زمینه توانمندیهای حزبالله لبنان تحت عنوان «حزبالله لبنان، 3 ارتش در قالب متحد نظامی» نوشت: واحدهای تجسسی، پیاده نظام، یگانهای تکتیرانداز و سامانههای ارتباطی پیشرفته همراه با تاکتیکهای متغیر رزمی موجب حیرت شورشیان سوری و نظامیان صهیونیستی شده است.
این اندیشکده افزود: نیروهای مقاومت حزبالله هر موقع که متوجه نقض قانون از سوی نیروهای اسرائیلی میشوند با پیشگیری و سیاست مقابله به مثل و پرتاب کاتیوشا علیه مواضع اسرائیل به آنها حمله میکند.
طبق ارزیابیهای این اندیشکده، حزبالله در جریان جنگ 33 روزه سال 2006، انواعی از تاکتیکها و قابلیتهای نظامی فراتر از تصور را به نمایش گذاشت و در آن نبرد بهطور مطلوب از راکتها، خمپارهاندازها و موشکهای سطح به هوا، سطح به دریا استفاده و مسیرتانکهای اسرائیلی را نیز مینگذاری کرد.
اندیشکده مطالعات امنیتی اروپا در ادامه تاکتیک رزم حزبالله را «نزاع هیبریدی» نام گذاشت و نوشت: این نزاع مجموعهای از عملیات رزمی، نبردهای کوچک یا نامنظم و نیز قابلیت انجام رزمهای متقارن است.
در ادامه این گزارش ویژه میخوانیم: واحدهای نابغه حزبالله دارای مهارت کامل در حفظ قلمرو خود هستند و با استفاده از سامانههای ارتباطی پیشرفته تاکتیکهای تدافعی مناسبی را اتخاذ کردهاند، برای مثال تونلهای زیرزمینی بتنی ساخته و پرتابهای راکتی پنهانی علیه اسرائیل داشتهاند.
این اندیشکده همچنین تأکید کرد؛ حزبالله اسرائیل را طی مراحل مختلف شگفتزده کرده است زیرا شیوه رزمش نه متقارن است و نه نامتقارن است.
موشکهای دقیق و بازدارنده
اکنون پروژه موشکهای دقیق به یکی از مهمترین دستاوردهای مقاومت اسلامی در لبنان و یکی از اساسیترین عوامل بازدارندگی حزبالله تبدیل گردیده است که منبع نگرانی تلآویو و کابوس صهیونیستهاست و مانع از هرگونه اقدام نظامی علیه حزبالله میشود.
سید حسن نصرالله چندین بار بر این نکته تاکید کرده که مقاومت دارای هزاران موشک دقیق است؛ موشکهایی که میتوانند به هر نقطه در فلسطیناشغالی برسند؛ از ایلات در دورترین نقطه جنوب اسرائیل و الناقوره در شمال و از جمله حیفا و تلآویو.
دهها هزار موشک آماده به شلیک حزبالله لبنان تبدیل به چالش جدی امنیتی برای رژیم کودک کش صهیونیستی شده و مقامات و کارشناسان این رژیم روزی نیست که از این مسئله ابراز نگرانی نکنند.
طال لیو رام تحلیلگر نظامی روزنامه معاریو در مقالهای به قدرت موشکی حزبالله لبنان پرداخت و نوشت که علیرغم تمامی تلاشهای تلآویو، اما این قابلیت حزبالله رو به جلو پیش میرود.
در بخشی از این مقاله میخوانیم: اقدامات نظامی اسرائیل در سوریه و حملات هر از گاه آن و همچنین بحران سیاسی و اقتصادی در لبنان و مشکلات اقتصادی در ایران، موجب نشده که پروژه موشکهای نقطهزن حزبالله متوقف شود و این مسئله مسئولان سیاسی و مقامات نظامی اسرائیل را در برابر شرایط بدی قرار میدهد و آنها نگران این هستند که در سالهای آتی چگونه با این تهدید مقابله کنند.
رسانههای صهیونیستی گزارش دادهاند که طبق ارزیابیهای ارتش اسرائیل زرادخانه موشکی حزبالله از زمان جنگ جولای تاکنون بسیار تقویت شده و این حزب 150 هزار موشک از انواع مختلف در اختیار دارد.
وبسایت صهیونیستی والا اعلام کرد که زرادخانه حزبالله شامل موشکهایی با برد 15 تا 700 کیلومتر و موشکهای بالدار با برد 200 کیلومتر و هواپیماهای بدون سرنشین با برد
400 کیلومتر است. این وبسایت تصریح کرد که طبق ارزیابیهای ارتش اسرائیل، حزبالله در جنگ بعدی روزانه بین هزار تا سه هزار موشک به سمت اسرائیل شلیک میکند.
آلون بن دیوید کارشناس امور نظامی رژیم صهیونیستی تاکید کرد: ارتش اسرائیل تهدید موشکهای نقطهزن در لبنان علیه اسرائیل را راهبردی میداند و قدرت این موشکها میتواند سامانههای راهبردی اسرائیل را فلج کند و حزبالله با این موشکها میتواند پایگاه هکریا در تلآویو را هدف قرار دهد که مقر وزارت اطلاعات و ستاد مشترک ارتش در آنجا قرار دارد.
رسانههای اسرائیلی همچنین به نقل از یک کارشناس برجسته اسرائیلی اعلام کردند که موشکهای دقیق حزبالله بزرگترین خطر برای اسرائیل و ارتش آن است.
سید حسن نصرالله در گفتوگوی خود با شبکه المیادین در پایان سال 2020 تأکید کرد که تعداد موشکهای دقیق مقاومت نسبت به سال گذشته دو برابر شده و مقاومت میتواند هر منطقهای را در سراسر فلسطیناشغالی مورد هدف قرار دهد.