kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۰۹۲
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۸

خونخواهی امام حسین(ع) در همه زمان‌ها(خوان حکمت)

 


[از امام باقر(ع) پرسیده شد که در روز عاشورا چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟
حضرت فرمودند: بگوئید: «أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)»؛ خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ع)، به خونخواهی او برمی‌خیزند.](1)
«ثار»؛ يعني خونبها. ما در جمله دوم به يکديگر عرض مي‌کنيم و از ذات اقدس اله مسئلت مي‌کنيم که آن توفيق را خدا به ما بدهد که ما خونبهاي حسين بن علي را بگيريم.
يک وقت کسي را مي‌کُشند، خونبهاي او را وليّ او مي‌گيرد، برابر آيه: «و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولی‌اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛»(2) مسئله قصاص است. اين مسئله قصاص حقّ شخصي است که به اولياي دم مي‌رسد، آنها حق قصاص دارند؛ گاهي مي‌توانند قصاص کنند، گاهي مي‌توانند به مقدار‌تراضي طرفين تبديل به ديه کنند؛ چون قتل عمد ديه ندارد، فقط قصاص است. با‌تراضي طرفين مي‌توانند به مقدار ديه که بيشتر از ديه معمول است يا کمتر از ديه متعارف است يا معادل ديه توافق کنند. اصلاً ديه در قتل عمد نيست، اين مربوط به ‌تراضي طرفين است. گاهي اسقاط است، گاهي عفو است، گاهي تخفيف است، گاهي تبديل به ديه؛ نه ديه مصطلح. ديه‌اي که به‌ تراضي طرفين تأمين مي‌شود، اين حقّ شخصي است.
در جريان قيام مختار و امثال مختار قاتلان کربلا به هلاکت رسيدند و کسي از آنها نمانده است. ما به چه مناسبت در جمله دوم دعا مي‌گوييم، خدا آن توفيق را به ما بدهد که ما خونبهاي حسين بن علي را بگيريم؟ سالار شهيدان از آن جهت که به‌عنوان حسين بن علي بن ابي‌طالب(عليهم‌السلام) يک شخصيت حقيقي داشت، خونبهاي او مربوط به فرزندان اوست؛ اما از آن جهت که امام است، امام پدر روحاني امت است. اينکه وجود مبارک رسول گرامي(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهًِْ»؛(من و علی، پدران این امتیم)(3) يعني اگر شما امت ما هستيد، بايد شناسنامه بگيريد. آن نام و نام فاميلي و آن خصوصياتي که پدر و مادر شما گرفت، مربوط به شخصيت حقيقي شماست. وقتي مکلّف و بالغ شديد، بايد شناسنامه بگيريد. ما حاضريم شما را به‌عنوان فرزندي قبول بکنيم، بياييد فرزندان ما بشويد. آنکه وارد حوزه تشيّع نشد، شناسنامه نگرفت. آنکه شيعه راستين شد شناسنامه گرفت؛ پدر واقعي او پيغمبر(ص) است، مادر واقعي او فاطمه زهرا(س) است. ما فرزندان اين خاندان هستيم. بر اساس آن شناسنامه‌اي که زمان بلوغ به بعد گرفتيم. ما مي‌توانيم بگوييم از آن جهت که امت يک امام هستيم، پدر ما را کشتند. ما موظف هستيم حق اين قصاص را «إلي يوم القيامهًْ» بگيريم. اگر ما فرزندان پيغمبر و اهل‌بيت(عليهم‌السلام) هستيم؛ يعني فرزندان حق هستيم. ما از آن جهت که فرزندان حق هستيم، فرزندان عدل هستيم، فرزندان عقل هستيم، حق داريم خونبهاي حق و عقل و عدل را بگيريم؛ «وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ». اين شعار «إلي يوم القيامهًْ» هست.
پس هر کس قيام مي‌کند تا حقي را احيا کند، باطلي را اماته کند، اين دارد خونبهاي حسين بن علي(ع) را مي‌گيرد، چه بداند و چه نداند. اگر بداند که اجر مضاعف دارد، اين وظيفه ماست «إلي يوم القيامهًْ». اگر زينب کبري(س) در شام آن سخنراني را کرد، سوگند ياد کرد فرمود: «فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ‏ سَعْيَكَ‏ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا» (هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدا، که هرگز نمی‌توانی یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی)(۴)، همين است. قسم به خدا نام ما زنده است. قسم به خدا تو قدرت نداري نام ما را محو کنی؛ تو يعني کسي که طرفدار باطل است. اين سخن نوراني زينب کبري(س) امروز هم جاري است؛ يعني هيچ استکباري، هيچ صهيونيستي قدرت ندارد حق را از بين ببرد؛ چون ما حق مسلّم و حق ممثّل هستيم. گاهي از اينها تعبير مي‌کردند به قرآن ناطق، گاهي تعبير مي‌کردند به حق ناطق، گاهي به عدل مسلّم؛ اينها ناظر به مسئله امامت است، ناظر به مسئله ولايت است، ناظر به مسئله نبوت و رسالت و امثال اينهاست. اينها مردني نيستند.
اينکه فرمود: قسم به خدا تو نمي‌تواني نام ما را محو کني، حقّ ما را از بين ببري، نه يعني دودمان اموي و مرواني، بلکه عباسي هم که پنج قرن توانستند ائمه(عليهم‌السلام) را يا مقتول يا مسموم بکنند، آنها هم نتوانستند؛ لذا شما الان هيچ قبري از ساساني، ساماني، سلجوقي، اموي، مرواني، پانصد سال حکومت عباسي اينها را نمي‌بينيد. آنچه که الان جهان را دارد اداره مي‌کند، نام مبارک اهل‌بيت است، حسين بن علي است. جهان با حق خلق شده است. باطل يک عاريت است.
بنابراين اين جمله اوّل يک امر عبادي است براي ثواب بردن که «أَعْظَمَ اللهُ أُجُورَنَا [و اُجوركم] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ(ع)». اما دوم تفسير عاشوراست، تحقيق عاشوراست، قيام عاشوراست، حفظ قيام عاشوراست، حسين بن علي پدر ماست، ما فرزندان حسين بن علي هستيم. تنها شيعه بودن به اين نيست که مثلاً نام مبارک حضرت را ببريم و او را دور از خود بدانيم. نخير! ما واقعاًً فرزندان حسين بن علي هستيم، ما قبول کرديم «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهًِْ» را، امامت آنها را و ولايت آنها را پذيرفتيم. آنها پدران ما بودند، پدران ما هستند، پدر ما را شهيد کردند، ما حق داريم قصاص خون پدرانمان را از باطل‌گراياني که يزيديان عصرند، امويان عصرند، مروانيان عصرند، بگيريم.
بيانات حضرت آيت‌الله جوادي آملي(دام‌ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 97/7/5
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. مصباح المتهجد، ج‏2، ص772.
[2]. اسرا، 33.
[3]. علل الشرائع، ج1، ص127.
[4]. اللهوف علی قتلی الطفوف/ ‌ترجمه فهری، النص، ص185.
خوان حکمت هر دو هفته یک‌بار روزهای یکشنبه منتشر می‌شود