kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۰۳۴
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۱
نگاهی به فیلم مستند «کودتای 53»

پاک کردن رد پای جاسوسی که از سـردسـیر نیامده بود

 

سعید مستغاثی
فیلم مستند «کودتای 53» مدعی است که ابعاد تازه و ناگفته‌ای از کودتای 28 مرداد 1332 در ایران را به نمایش گذاشته است. کودتایی که پس از گذشت نزدیک به 70 سال، هنوز اسناد رسمی آن از سوی آمریکا و انگلیس یعنی دو متهم اصلی اجرای آن انتشار نیافته است. خاطرات کرمیت روزولت و کریستوفر مونتاگ وودهاوس، دو مقام مسئول آمریکایی و انگلیسی در کودتای 28 مرداد، به ترتیب در سال‌های 1979 و 1982 منتشر شد. این دو کتاب در ایران بازتاب گسترده داشت و این تصور را به وجود آورد که گویا سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده و بریتانیا اسرار عملیات پنهان خود در کودتای
28 مرداد 1332 را آشکار ساخته اند! اما دو مأخذ فوق صرفاً خاطرات شخصی دو مأمور اطلاعاتی بازنشسته به شمار می‌رفتند نه اسناد رسمی. دولت بریتانیا، که تا دهه 1980 از اساس، منکر موجودیت سازمانی به نام اینتلیجنس سرویس (MI6) بود، در این زمینه هرگونه اتهامی را رد کرد.
ویلیام راجر لویس، نویسنده کتاب «مصدق، نفت و مشكلات امپرياليسم بريتانيا» در این باره می‌نویسد:
«... انگلیسی‌ها بسیار سرنّگه دارتر از آمریکایی‌ها بودند. تا قبل از انتشار کتاب وودهاوس هرگونه ‌اشاره‌ای به دخالت MI6 در کودتای ایران از محافل آمریکایی ناشی می‌گردید. روزولت در چاپ اول کتاب خود، که مجبور به جمع‌آوری نسخه‌های آن شد، کوشیده بود با این ادعا که توطئه از شرکت نفت انگلیس و ایران ریشه می‌گرفته است، بر مداخله دولت انگلیس سرپوش بگذارد...»
در ماه مه 1997، مقامات CIA اعلام کردند که تقریباً تمامی اسناد مهم سیا درباره کودتای 28 مرداد 1332 در اوایل دهه 1960 معدوم شده است و چیزی برای انتشار وجود ندارد!
پس از این اظهار نظر، مهم‌ترین سند آمریکایی که دربارۀ کودتای 28 مرداد 1332 منتشر شد، تاریخچه عملیات کودتا نوشته دونالد ویلبر بود. این سند را ظاهراً یکی از کارکنان پیشین سیا در اختیار جیمز ریزن، کارشناس نیویورک تایمز در امور اطلاعاتی قرار داد و نامبرده آن را در شماره‌های 16 آوریل و 18 ژوئن 2000 روزنامه فوق منتشر کرد. سپس این سند در سایت نیویورک تایمز قرار گرفت.
اما طی این سال‌ها هر از چند گاهی اسنادی منتسب به کودتای 28 مرداد از سوی محافلی وابسته یا در ارتباط با ماموران سابق سرویس‌های جاسوسی آمریکا و یا انگلیس منتشر شده که اغلب در واقع موضوع تازه‌ای را به آنچه قبلا فاش شده بود، نیفزوده‌اند. یکی از این موارد همین فیلم مستند «کودتای 53» ساخته تقی امیرانی است که با تبلیغات فراوان در چندین جشنواره از جمله فستیوال‌های لندن و ونکوور به نمایش درآمد و در سالگرد این کودتا در 28 مرداد 1399 نیز به نمایش عمومی گذارده شد.
فیلم «کودتای 53» مدعی است که برای اولین بار با افشای نام یکی از مامورین اصلی MI6 به نام «نورمن داربی شر»، اصلی‌ترین عامل کودتای یاد شده را افشاء کرده است. ماموری که البته نام و فعالیت هایش، پیش از این نیز در مقالات «انگلستان و سرنگونی دولت مصدق» از ویلیام راجر لوییس و «کودتای سال 1332 علیه مصدق» از مارک گازیوروسکی آمده بود!
تقی امیرانی در مستند «کودتای 53» سعی کرده با ساختاری تعلیق آمیز، مخاطب خود را به حلقه مفقوده کودتای 28 مرداد و عوامل اصلی آن برساند. ساختاری که با ایفای نقش و گفتار و شرح ماجرا توسط خود امیرانی با لحن دانای کل، تقریبا از همان اوایل کار شکل نمی‌گیرد. شاید بتوان گفت بازسازی صحنه‌های مصاحبه داربی شر با بازی رالف فاینس و ارائه نقش خشک و انعطاف ناپذیر وی در حد خواندن یک بیانیه یا انشاء، مانع دیگری در راه ایجاد تعلیق یاد شده به نظر می‌رسد. مصاحبه‌ای که کارگردان فیلم آن را متعلق به اصلی‌ترین عامل کودتای یادشده دانسته و صحبت هایش را کلیدی‌ترین اسرار آن کودتا تلقی می‌کند. صحبت‌هایی که امیرانی ادعا می‌کند از فیلمی به نام «پایان امپراتوری» (منبع الهام مستند «کودتای 53» برای جست‌وجوی عامل اصلی کودتای 28 مرداد) حذف شده بود.
در واقع تناقض فیلم مستند «کودتای 53» از همین جا آغاز می‌شود! امیرانی از کجا متوجه شده متن مصاحبه شخصی که به هر دلیل از فیلم مستند «پایان امپراتوری» حذف شده، متعلق به عامل اصلی کودتا بوده است؟ این در حالی است که در آن مستند افراد بسیاری از سرجاسوس‌های سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا مصاحبه کرده و به افشاگری پرداخته بودند. آیا صرف اینکه مثلا داربی شر گفته در جریان قتل افشارطوس قرار داشته (که برخی دیگر از عوامل خارجی کودتا نیز به آن اعتراف داشته اند) نشان از نقش اصلی او در جریان کودتای 28 مرداد دارد؟ این در حالی است بسیاری از حرف‌هایی که به حساب داربی شر از زبان رالف فاینس درباره کودتای یادشده می‌شنویم، پیش از آن نیز در کتاب‌های دانلد ویلبر و مانتی وودهاوس و کیم روزولت و پیتر رایت و... آمده بود و برخلاف آنچه امیرانی مدعی است، داربی شر حرف تازه‌ای بیان نکرده و اساسا حرف هایش، نشان از نقش اصلی وی در کودتا ندارد.
این مسئله آنگاه بیشتر زیر علامت سؤال می‌رود که در ادامه، اساسا وجود مصاحبه داربی شر مورد تردید قرار می‌گیرد؛ آلیسون روپر، محقق و پژوهشگر فیلم مستند «پایان امپراتوری» صریحا اظهار می‌دارد که اصلا از «داربی شر» فیلمی گرفته نشده و حتی یادش نمی‌آید که با وی مصاحبه‌ای انجام داده باشد. مارک اندرسون، کارگردان و تهیه‌کننده مستند یادشده نیز می‌گوید که داربی شر همه چیز را حاشا کرده و چیز دندان گیری نگفته است. همفری ترولین، فیلمبردار فیلم نیز تنها فردی را خاطر می‌آورد که حرف‌های صریح‌تر و رک‌تر می‌زده و البته همین توصیفات را هم خود امیرانی به وی القاء کرده و به اصطلاح در دهانش گذارده است!
در واقع می‌توان مصاحبه «داربی شر» و افشای ناگفته‌های کودتای 28 مرداد توسط کسی که اصلی‌ترین عامل خارجی آن کودتا خوانده شده را «مگ گافین» فیلم مستند «کودتای 53» به حساب آورد. یعنی یک موضوع اصلی که در واقع وجود خارجی ندارد.
تنها فردی که با اطمینان در این مورد حرف می‌زند و اصلا متن اصلی گفت‌و‌گوی منتسب به «داربی شر» را در اختیار امیرانی گذاشته، هدایت متین دفتری است که می‌گوید مشاور فیلم «پایان امپراتوری» بوده است. متین دفتری علاوه‌براینکه متن مصاحبه «داربی شر» را به امیرانی داده، (با ساده‌لوح فرض کردن مخاطبش)، ادعا می‌کند خود داربی شر در یکی از نمایشات خصوصی فیلم «پایان امپراتوری» از دست‌اندرکاران فیلم درخواست کرده، مصاحبه‌اش را حذف کنند! و مدعی است که الیسون روپر و مارک اندرسون این موضوع را به وی گفته اند، درحالی که دو فرد یاد شده اصلا مصاحبه با شخصی به نام داربی شر را به خاطر نیاورده و از اساس آن را منکر شدند!!
قابل ذکر اینکه هدایت متین دفتری که بنا بر اسناد موجود از جمله روزنامه تهران ژورنال در
12 سپتامبر 1960(شهریور 1340)، با دریافت جایزه انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه به عنوان پادوی سناتورهای آمریکایی در کنگره ایالات متحده استخدام شد و بعد از پیروزی انقلاب نیز با تاسیس جبهه‌ای به نام دمکراتیک ملی به جمع‌آوری ضد انقلابیون در یک گروه پرداخت و پس از آغاز عملیات تروریسی مجاهدین خلق، به شورای به اصطلاح مقاومت آنها پیوست.
مستند «کودتای53» از آشفتگی‌های محتوایی هم رنج می‌برد، از جمله یک چهارم پایانی فیلم که ورای موضوع و سوژه اصلی فیلم، در دقایق کسالت‌باری به زندگی و پایان کار مصدق پرداخته و به جای آن بسیاری از فراز و نشیب‌های مربوط به کودتای 28 مرداد را ناگفته باقی گذارده و سانسور کرده مانند نقش شبکه بدامن در کودتا، نقش آیت‌الله کاشانی و فداییان اسلام در ملی شدن صنعت نفت و قیام سی تیر، تصمیم مصدق مبنی بر ممنوعیت راهپیمایی‌های ضد کودتا از 25 تا 28 مرداد که تاثیر مهمی در تجمع اراذل و اوباش و فواحش برای راه‌اندازی مجددکودتای شکست خورده داشت و...
اما یکی از تهیه کنندگان اصلی فیلم «پایان امپراتوری» شخصی به نام «برایان لیپینگ» است که در سال 1985 در برنامه‌هایی در تلویزیون گرانادا درباره کودتای 28 مرداد برای اولین بار به نقش برادران رشیدیان و جاسوسانی همچون رابین زینر و وود هاوس و... پرداخت. در همان ایام، ناگهان سلسله مقالاتی با نام مستعار در برخی نشریات فرانسوی درباره کودتای یاد شده و همچنین برخی عوامل رژیم شاه چاپ شد. این تحرکات رسانه‌ای دقیقا پس از دستگیری ارتشبد فردوست، رئیس‌ دفتر اطلاعات ویژه شاه اتفاق افتاد که بسیاری از مسائل پشت پرده دوران محمدرضا را برای نخستین بار افشاء کرد. از جمله اصلی‌ترین عوامل به سلطنت رسیدن رضاخان و همچنین کودتای 28 مرداد یعنی سر اردشیر جی و پسرش سر شاپور جی ریپورتر.
در واقع می‌توان گفت پس از دستگیری ارتشبد فردوست و هراس از افشای نام و عنوان مخفی‌ترین عامل اجرای سیاست‌های استعماری امپراتوری روچیلدها، تمامی تلاش کانون‌های استعماری و صهیونیستی بر این قرار گرفت که به نوعی نقش امثال اردشیر جی و شاپور ریپورتر در تاریخ معاصر ایران و کودتاهای سوم اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 را پوشانده و رد پای آنها را پاک کنند. جاسوسانی که فراتر از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل، ماموران مستقل امپراتوری صهیونی روچلیدها بودند که بسیاری از وقایع تعیین‌کننده یکصد سال اخیر کشورهای غرب آسیا را رقم زده است. ساخت فیلم مستند «کودتای 53» را یکی از همین نوع تلاش‌های می‌توان دانست که به واسطه یکی از جاسوسان قدیمی کانون‌های صهیونی یعنی هدایت متین دفتری رقم خورده است.