عصبانیت و حمله مدعیان اصلاحات به کابینه پیشنهادی رئیسی
سرویس سیاسی-
در ادامه این مطلب آمده است: وابستگی برخی از این افراد به آستان قدس، تشکیلات ستاد اجرایی فرمان امام و همچنین وزارتخانههای دولت نهم و دهم، شعار عملکرد فراجناحی رئیسجمهور جدید را تا حدودی کمرنگ کرده است. این در حالی است که عدم استفاده از زنان و تکجنسیتی بودن کابینه در کنار بهره نگرفتن از اقوام متفاوت، یکی دیگر از نواقص کابینه جدید به شمار میرود.
همدلی نوشت: به هر روی واقعیت آن است که مردم در بحران تحریم و کرونا و دشواری معیشت بیش از هر چیز از شعارزدگیها خستهاند و به دنبال کاسته شدن از حجم فشارهایی هستند که این روزها بر جسم و روان خود احساس میکنند. از اینرو به نظر میرسد کابینه آینده باید جریانی جدید بیافریند و موجی از امید، حرکت و پویایی را که جامعه به شدت به آن نیازمند است، ایجاد کند. متاسفانه کشور در همه حوزهها، در آستانه بحران است یا در گامی عقبتر، با مشکلاتی فزاینده در بسیاری از بخشهای مهم روبهرو است. اقتصاد، تولید، صنعت، فرهنگ، آموزش، درمان، ورزش، کشاورزی، آب و دیگر حوزههای مهم از بخشهایی هستند که انکار مشکلات فراوان آن، جز چشمپوشی از صورت مسئله اصلی نیست. کابینه جدید، حجم انبوهی از کارهای دست نخورده را روی میز خود دارد که جز با گشایشها و طرحهایی جدید، به نتیجهای نمیرسند. فارغ از نامها و گرایشها، وزرای جدید باید طرحی نو دراندازند و با ایدههای عملیاتی جدید، تکانی به تن راکد جامعه و انتظارات تلنبار شده مردمان سرزمین خود دهند.
کابینهِ دولت سیزدهم هنوز تشکیل نشده که آماج تخریب بانیان وضع امروز کشور قرار گرفته است. مدعیان اصلاحات که طی این سالها سنگ دولت تدبیر و امید را به سینه میزدند حالا ضمن هجمه به وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم، میگویند «کشور در همه حوزهها، در آستانه بحران است یا در گامی عقبتر، با مشکلاتی فزاینده در بسیاری از بخشهای مهم روبهرو است» گو اینکه اینها از کره دیگری آمدهاند و مشکلات 8 سال گذشته در دولت دیگری رخ داده است و اساساً همه مقصر بودهاند جز مدعیان اصلاحات!
جوانگرایی دولت سیزدهم
به مذاق مدعیان اصلاحات خوش نیامد
مصطفیهاشمیطبا، فعال سیاسی مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «جوانتر شدن اعضای کابینه تنها به سن نیست؛ بلکه کیفیت و کارآیی افرادی هم که انتخاب شدهاند، مهم است. این احتمال وجود دارد که افرادی سن بیشتری نیز داشته باشند اما از تجربه و توانایی بیشتری نسبت به افراد حاضر برخوردار باشند. آن چیزی که دارای اهمیت است کیفیت مدیریت افراد است؛ نه سن آنها. اگر هشت سال گذشته را از سن اعضای کابینه آقای روحانی کسر کنیم اعضای کابینه گذشته نیز در چنین سنی کار خود را آغاز کردهاند. موضوع جوانترشدن اعضای کابینه دارای اهمیت است اما برخی از آن به عنوان چماق استفاده میکنند تا مدیریت باتجربه را بکوبند.»
هاشمی طبا در ادامه گفت: «بنده افرادی را میشناسم که در 70 سالگی هستند اما بهاندازه یک جوان 30 ساله کارآیی و توانمندی دارند. به همین دلیل نمیتوان کارآیی یک کابینه را زیاد به موضوع سنو سال گره زد؛ بلکه باید کارآیی و توانایی افراد را ملاک قضاوت قرارداد.»
یکی از وعدههای آقای رئیسی برای تشکیل دولت سیزدهم، توجه جدی به شایستهسالاری در کنار جوانگرایی، روحیه انقلابی، ساده زیستی و فسادستیزی بوده است. اما همانطور که قابل پیشبینی بود، این رویکرد به مذاق مدعیان اصلاحات خوش نیامده است.
مدعیان اصلاحات پیش از این حمایت ویژه از مدیران نجومی را در کارنامه خود ثبت کردهاند. این طیف مدیران نجومی را ذخایر نظام و مفسدان دانه درشت اقتصادی را نیز کارآفرین برتر جا میزند.
طیف مدعی اصلاحات همچنین با تقدیس از «ژنرالهای خودخوانده»، اصل شایستهسالاری را لگدمال کرده و به رویکرد بسیار مهم چرخش مدیران نیز بیاعتنایی کرده است.
قطعاً جوانگرایی به معنای کنارگذاشتن و بیاعتنایی به مدیران باتجربه و سابقه دار نیست، بلکه به معنای میدان دادن به استعدادهای عظیم داخلی است. مسئلهای که مدعیان اصلاحات همواره به آن بیاعتنا هستند.
تبعات عملکرد فاجعهآمیز و خسارتبار روحانی
برای دولت رئیسی
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «ایستاده بر لبه ابرتورم» نوشت: «تورم مهارنشدنی در راه اقتصاد ایران است و کشور را به پرتگاه ابرتورم بیش از گذشته نزدیکتر کرده است. اگرچه که نقدینگی 3705 هزار میلیارد تومانی و پایه پولی 500 هزار میلیارد تومانی نیز به نوبه خود باعث نگرانی خواهد شد و اگر در کنار شیوع پیک پنجم و ورود برخی استانها به شرایط فوق حساس قرار گیرد، وضعیت به مراتب بدتری را برای آینده اقتصاد ایران تصویر میکند...با این روند در ماههای آینده دولت با تورمی رو به رو خواهد شد که هیچگاه درکشور تجربه نشده و میتوان ادعا کرد تورم، تحریم و کرونا چالشهایی است که تیم اقتصادی رئیسی با آنها دست بهگریبان است و مردان اقتصادیاش میبایست در برابر آن بهترین عملکرد را داشته باشند.»
واقعیت این است که بخشی از جریان اصلاحطلب آلوده به روحیه دیکتاتوری است. بر همین اساس اگر مردم کاندیدای مورد حمایت این طیف را برای ریاست جمهوری انتخاب کنند، قطعاً فتح الفتوح اقتصادی در پیش است و اگر مردم در انتخابات، فرد دیگری را برگزینند، باید منتظر اتفاقات تلخ و طاقت فرسا باشند و به گذشته حسرت بخورند.
در حال حاضر نیز این طیف به جهت شکست در انتخابات، پروژه ناامیدسازی و یأس آفرینی را کلید زده است. جریانی که امروز مشغول یاس آفرینی است، همان جماعتی است که سال ۹۶ مدعی بود که اگر رئیسی یا قالیباف رئیسجمهور شوند، وضعیت کشور بحرانی شده و دلار ۵ هزارتومان خواهد شد.
این درحالی است که دولت رئیسی در واقع میراث دار کارنامه فاجعهآمیز و پر خسارت دولت برآمده از جریان اصلاحات است. «عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاحطلب- فروردین ۹۹- گفته بود: «توجه داشته باشید که دولت در سالهای قبل خیلی مسائل کم اهمیتتر از کرونا را هم نتوانست مدیریت کند. از آنجا که آقای روحانی در دو سال گذشته منفعل بوده و باری به هر جهت عمل کرده است طبیعتاً نمیتوان از او انتظاری داشت... من معتقدم انتظار مدیریت این شرایط از آقای روحانی اساساً انتظاری واهی است زیرا او مدتهاست که به طور جدی نشان داده هیچ برنامهای ندارد و دچار روزمرگی شدید است».
تعطیلات یک هفتهای در دولت روحانی
بازوی کمکی ویروس کرونا شد
روزنامه ایران دیروز در گزارشی تصریح کرد؛ «تعطیلات یک هفتهای از ۲۹ تیر تا سوم مرداد [در دولت روحانی] خود به عنوان بازوی کمکی ویروس، منجر به شیوع و گردش بیشتر ویروس شد و روند صعودی سریع مبتلایان و البته مرگها را رقم زد.»
این روزنامه نوشت: «تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا برای کنترل وضعیت فوق بحران تعطیلی یک هفتهای از ۲۹ تیر تا سوم مرداد بود اما این تعطیلیها روی کاغذ باقی ماند و تنها یک تعطیلی اسمی بود که طی آن فقط ادارات تعطیل شدند؛ هیچ نظارتی هم وجود نداشت و در نتیجه بساط مسافرتها به راه، کافهها و رستورانها باز و مجالس عروسی و عزا نیز با جمعیت بالا برگزار شد؛ تعطیلاتی که نه تنها منجر به کنترل دلتا از ابتدای ورودش به کشور نشد، بلکه خود به عنوان بازوی کمکی ویروس، منجر به شیوع و گردش بیشتر ویروس شد و روند صعودی سریع مبتلایان و البته مرگها را رقم زد. همان طور که ایرج حریرچی- معاون کل وزارت بهداشت - گفته است، رعایت دستورالعملهای بهداشتی به زیر ۳۸ درصد سقوط کرده است و ۶۲ درصد دستورالعملها هم رعایت نمیشود. همچنین در ۴ استان رعایت پروتکلها به زیر ۲۵ درصد رسیده و در ۲۳ استان پوشش ماسک در اماکن عمومی کمتر از ۵۰ درصد است.»
ایران افزود: «اما نکته تلخ ماجرا آنجاست که کنترل اپیدمی به حال خود رها شده و در یک کلام اجرای شیوه نامهها و پروتکلهای ضد کرونا در کشور با مشکل روبه رو است؛ به طوری که از طرح جامع مدیریت هوشمند کرونا، نظارتها و جرائم بازدارندهای که پیش از این و در سال گذشته به تصویب رسید و به اجرا گذاشته شد، خبری نیست؛ طرحی که مکرراً هم اعلام شد نیازمند اصلاح است و با گذشت زمان هم از یادها رفت و تکلیف آن هم هنوز مشخص نیست. هر چند که در این شرایط کارشناسان حوزه سلامت لاک داون موقت و واقعی و همچنین نظارت جدی و اعمال قاطع تعطیلی را راهکار برون رفت از این شرایط بحرانی میدانند تا فشار و بار بیمارستانها اندکی کاهش یابد.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «در همین حال سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری کشور از طرح تحول مقابله با کرونا سخن میگوید. او بعد از مراسم تحلیف ریاست جمهوری، یک بار به بیمارستان امام خمینی(ره) و روز بعدش به داروخانه ۲۹ فروردین سر زده و از نزدیک در جریان وضعیت بیمارستانها و کم و کاستیهای بیماران کرونایی قرار گرفته است. استراتژی فعلی او ایجاد تحول در برنامههای ستاد ملی مقابله با کرونا است اینکه باید و سریعاً در مقابل بیماری اقدام شود. رئیسی پس از بازدید از بیمارستان امام خمینی(ره)، با توجه به تشدید وضعیت بیماری کرونا در کشور و افزایش شیوع و ابتلا در روزهای گذشته، دستورات فوری برای مقابله و مهار کرونا صادر کرد. تأمین فوری اقلام درمانی بالاخص سرم و اکسیژن، بازنگری در پروتکلهای بهداشتی و تعیین ضمانت اجرا برای آن، تمهید واردات واکسن به میزان مورد نیاز به منظور قطع زنجیره انتقال تا قبل از آغاز فصل سرما و تأمین بدون محدودیت ارز برای واردات واکسن از جمله دستورات مهم رئیسجمهوری در این جلسه بود.»
دولت تدبیر و امید باعث حوادث دی وآبان 98
اصلاحطلبان که عامل اصلی روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بودند و در آن دولت مناصب اصلی را در اختیار داشتند چنان از خود کارنامه ضعیفی برجا گذاشتند که باورش حتی برای خودشان نیز سخت است.
در این میان روزنامه شرق در سرمقاله خود به تعریف و تمجید از دولت اصلاحات پرداخته و نوشته است: «دولت خاتمی با یک جامعه تودهای روی کار آمد و در مسیر خود برای ماندگاری دولت و ایدههایش تلاش کرد به سمت جامعهای کثرتگرا گام بردارد. جامعهای با نهادهای مستقل که افراد آن صرفا از طریق دولت متشکل نشود. این نهادسازی و اعتنا به مردم و نهادهای خصوصی چنان حساسیتبرانگیز شد که ادامه کار را برای دولت اصلاحات بسیار دشوار کرد.»
شرق در ادامه در توضیح ادعای خود مبنی بر سخت شدن کار بر دولت اصلاحات نوشت: «دولت اصلاحات میدانست برکشیده جامعه تودهای است با این تفاوت که در دل این جامعه، طبقاتی با علقههای سیاسی و فرهنگی وجود دارند که این جامعه تودهای را به تحرک وامیدارند؛ ازاینرو دولت خاتمی مصمم شد به یاری این طبقات به دولتی فراطبقاتی دست پیدا کند. استراتژیای که به دلیل مخالفت نهادهای رسمی[!!] با این رویکرد و بیش از آن عدم باور اطرافیان پرنفوذ خاتمی به یک دولت فراطبقاتی، باعث شد این شیوه دولتداری شکل نگیرد.»
شرق مدعی شده که مخالفت نهادهای رسمی و اطرافیان خاتمی مانع تشکیل یک دولت فراطبقاتی شد! ادعای شرق در حالی است که معلوم نیست چه کسی با ایده دولت فراطبقاتی موافق بوده است؟! چرا که به گفته این روزنامه حتی اطرافیان اصلاحطلب خاتمی نیز با آن مخالف بودند.
این نوشتار افزوده است: «دولت روحانی با توان یک جامعه تودهای ممکن شد اما این دولت به تضادها و تنشهای طبقاتی دامن زد. تضادهایی که از دل آن شکافهای طبقاتی عیان شد. حوادث دی و آبان ۹۸ نمونه بارز این تنش طبقاتی است.»