kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۲۵۸۸
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۶
روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- 33

روایت یک دیدار ویژه در اوج فتنه

 

گفت‌وگو باحجّت‌الاسلام‌والمسلمین پارسانیا
سی‌ام تیرماه 1388 کشور همچنان در اوج التهابات پس از انتخابات ریاست‌‎جمهوری قرار داشت. چند روزی از جنجال خطبه‌های نماز جمعه‌ جناب آقای ‌هاشمی رفسنجانی نگذشته است که رئیس‌جمهور سابق نیز پیشنهاد رفراندوم را پیش می‌کشد. از آن سو، نامه‌ رهبر انقلاب به منتخب ملّت برای الغای انتصاب آقای رحیم‌مشایی به مقام معاونت اوّل رئیس‌جمهوری، همچنان بی‌پاسخ مانده است. رسانه‌های بیگانه و بلندگوهای داخلی‌شان نیز همچنان مشغول تردیدافکنی در اعتماد مردم به نظام هستند. در این شرایط، جمعی از فضلای حوزه‌ علمیّه دیداری با رهبر انقلاب دارند تا دیدگاه‌های خود درمورد انتخابات و مسائل کشور را بی‌پرده با ایشان در میان بگذارند. برای آنکه سخنان حضّار صریح مطرح شود، جلسه از حضور دیگران خلوت شد، مشروح دیدار و حتّی خبر رسمی نیز در آن ایّام منتشر نگردید؛ امّا مروری بر مقدّمات، متن و حواشی دیدار، اکنون روشنگر بسیاری از حقایق است. آنچه در پی می‌آید، حاصل گفت‌وگو با حجّت‌الاسلام‌والمسلمین حمید پارسانیا یکی از حاضران در آن جلسه است. روایت این عضو کنونی شورای‌عالی انقلاب فرهنگی از آن نشست حدوداً سه ساعته، پس از سال‌ها ارائه شده؛ امّا همچنان نکات فراوانی دارد که به فهم عمیق‌تر از شرایط آن روزها، وضعیّت افکار نخبگان و نیز دیدگاه‌ها و کنش‌های رهبر انقلاب درمورد فتنه کمک می‌کند.
شما در پایان تیرماه سال ۱۳۸۸ به همراه تعدادی از فضلای حوزه‌ علمیّه‌ قم، با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار داشتید. به‌عنوان مقدّمه گفت‌وگو توضیح دهید چرا این دیدار انجام شد؟ چه مباحثی از سوی مهمانان مطرح گردید؟ و موضع رهبر معظّم انقلاب چه بود؟
رهبر معظّم انقلاب از طرق مختلف با حوزه در ارتباط دوطرفه هستند. گاه این ارتباط‌ها با واسطه و گاه بی‌واسطه است. یکی از روحانیونی که در این زمینه بسیار فعّال هستند جناب آقای مروی [معاون وقت امور حوزوی دفتر رهبری] است. ایشان در طول سال و به‌طور مستمر با مراجع، علما و فضلای حوزه دیدار و جلسه دارند و ضمن رصد تحوّلات در موضوعات مبتلابه جامعه و نظام و حوزه، با آنها رایزنی و مشورت می‌کنند و مسائل را به رهبر معظّم انقلاب و یا دفتر ایشان منتقل می‌کنند.
جمعی که در آن تاریخ خدمت رهبر انقلاب رسیدند، بخشی از فضلای حوزه بودند که در ایّام انتخابات ۸۸ و بعد از حوادث پیرامون آن، در درون حوزه به صوَری احساس مسئولیّت می‌کردند و به دنبال نوعی راهکار برای حلّ مسائل بودند، بعضاً دیدارهایی را با برخی از مراجع ترتیب داده بودند. آن روزها حوزه بسیار محلّ آمدوشد گروه‌های مختلف بود و خیلی از مسائل داشت رقم می‌خورد. هرکس احساس می‌کرد که نقشی را باید ایفا کند و نمی‌شد ساکت و منتظر ماند. برخی از این دوستان از طریق نوشتن نامه خطاب به آقا و برخی از طریق آقای مروی و حتّی مواردی از طریق جناب آقای حجازی، نظرات خود را درمورد مسائل پیش‌آمده مطرح کرده بودند. در این گفت‌وگوها و در آن نامه‌ها بعضاً تقاضای دیداری خدمت ایشان هم مطرح شده بود. بالاخره این دیدار در پایان تیرماه سال 88
انجام شد.
فضای جلسه چگونه بود؟
در آن نشست، فضا کاملاً یک فضای طلبگی بود؛ یعنی بحث مثل محیط‌هایی که طلبه‌ها سرِ ‌درس و بحث گفت‌وگو می‌کنند با حفظ احترام و شئونی که وجود داشت. اصولاً جلسه، جلسه‌ رسمی‌ای نبود.
از چه جهت؟
از جهت اینکه کاملاً به‌صورت یک مباحثه و اظهارنظر و محاجّه بود؛ دوستان بعضاً هرچه به ذهنشان می‌رسید بیان می‌کردند. فضای گفت‌وگو بود؛ یعنی هیچ‌کدام از دوستان احساس‌شان این نبود که دارند یک کار رسمی می‌کنند؛ آمده بودند تا تحلیل خودشان را عرضه بکنند و بشنوند و بگویند؛ یعنی باز تحلیل‌شان نسبت به آنچه که از حضرت آقا می‌شنوند را هم بگویند.
برگزاری جلسه به این شیوه، نظر فضلا بود؟
دوطرفه بود؛ یعنی هرچند این شیوه موردنظر ما بود امّا عامل تحقّق گفت‌وگو، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بودند. استقبال ایشان از این گفت‌وگو هم بسیار مناسب و خوب بود؛ یعنی دامن زد به اینکه بحث به همین ترتیب تا آخر ادامه پیدا بکند. ایشان دو نکته را بیان کردند که جلسه را از حالت رسمی خارج و به جلسه‌ استاد و شاگردی تبدیل کرد؛ نکته‌ اوّل ایشان این بود که ما همیشه در حوزه پُز شما را می‌دهیم و به تلاش‌های شما در جهت تعالی روزافزون نقش و جایگاه و کارکرد حوزه امیدواریم و هر نوع حمایتی از آن می‌کنیم؛ بر همین اساس نکته‌ دوّمی که نقل به مضمون بر آن تأکید فرمودند این بود که هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو.
جلسه در سه مقطع و سه بخش تقسیم می‌شد: بخش اوّل، تحلیل‌ها و پرسش‌هایی بود که دوستان مطرح کردند؛ بخش دوّم، پاسخی بود که آقا نسبت به مباحث مطروحه دادند و علاوه‌برآن به منشأ مسائل پیش‌آمده پرداختند؛ و در بخش سوّم هرکدام از دوستان دومرتبه بر اساس پاسخی که ایشان دادند، اظهارنظر کردند.
مواجهه‌ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با آنچه که حاضران در جلسه مطرح کردند چگونه بود؟
برخورد آقا صریح و استدلالی بود؛ نسبت به برخی از موارد خبرهایی را دادند که ما نمی‌دانستیم و یا تصوّر دیگری درباره‌اش داشتیم؛ در مواردی به صراحت برخی از اعتراضات دوستان درباره‌ عملکردهای نادرست اجتماعی و سیاسی را تأیید کردند و در مواردی هم باصراحت تحلیل و نقد دوستان را رد کردند.
در مجموع، جلسه روشنگر حقایقی بود. معلوم شد که اوّلاً در چه مواردی ارزیابی دوستان حاضر نسبت به دیدگاه و عمل رهبری منطبق با واقع است؛ ثانیاً چه سیاست‌ها و عملکردهایی را رهبری داشته و دنبال کرده‌اند و انتساب کدام حرکت‌های اجتماعی به آقا نادرست است؛ ثالثاً منطق مواجهه‌ ایشان با انتخابات برگزارشده و مسائل قبل و پس از آن چیست؛ رابعاً پاسخ ایشان به برخی از تحلیل‌های مطرح در جامعه درخصوص شیوه‌ مواجهه‌شان با جریان‌های سیاسی و ادّعای اینکه ایشان به دنبال جرّاحی بخشی از نیروهای فعّال در کشور هستند چه می‌باشد.
باتوجّه ‌به این توضیحات، من فکر می‌کنم که یک مقدار ورود ماهوی و جزئی بکنیم به مسئله. در این بخش خوب است توضیح بدهید که محورها یا مسائلی که مدّ نظر دوستان بود
- اعمّ از اینکه تحلیل داشتند، یا شبهه و ابهام و پرسش- چه بود؟
شاید بتوان گفت در مجموع 9 مطلب محلّ بحث و گفت‌وگو قرار گرفت. ابتدا 6 مطلب توسّط دوستان بیان شد، و دو مطلب به‌طور ضمنی در بین مباحث مطرح شد و نهمین مطلب در پایان توسّط حضرت آقا به‌عنوان مطلب اصلی و مهم توضیح داده شد.
مطلب نخست این بود که آیا ایشان در این انتخاباتی که واقع شده به دنبال یک جرّاحی و حذف جمعی هستند و یا اینکه رویکرد دیگری وجود دارد؟ البتّه نظر دوستان این بود که اگر این‌طور چیزی هست، درباره‌ آن حرف دارند. چون قاعدتاً آن‌چنان‌که از رهبری حضرت امام(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) سابقه‌ای وجود دارد و از پیشینه‌ای که در فعّالیّت‌های خود حضرت آقا به ویژه در دوران اصلاحات هست، نه این‌چنین بوده و نه چنین توقّعی می‌رود؛ و لذا واقعاً پرسش و ابهام بود؛ ابهام نه فقط برای خود عزیزانی که آنجا بودند؛ این ابهامی بود که بعضاً در سطح جامعه هم مطرح می‌شد و سؤالی بود که نیاز داشت پاسخش از خود رهبر معظّم انقلاب شنیده بشود و ببینیم که چه رویکردی وجود دارد.
مطلب دوّم این بود که به نظر دوستان برخی از مواضع و رفتارهای صورت‌گرفته در دولت آقای احمدی‌نژاد یک نوع اختلال در مناسبات بین رهبری با جمعی از مراجع و بزرگان حوزه به‌وجود آورده است.
مسئله‌ سوّم ناظر به حضور جریانی بود که خیلی مواضع تند می‌گیرند و برخوردهای خشنی انجام می‌دهند به‌گونه‌­ای که عملاً به‌سوی حذف برخی‌ها پیش می‌روند؛ یعنی توقّع دارند که یک برخورد حذفی و جرّاحی‌ای نسبت به همه‌ افرادی باشد که به نحوی در انتخابات ۸۸ به کاندیداهای غیر منتخب رأی دادند یا در یک مسیر متفاوتی بودند و این برخوردهای نادرست گاه نسبت به شخصیّت‌های حوزوی دارد انجام می‌شود. اسم حضرت آقای استادی به‌صورت خاص آمد و نوع مواجهه‌ای که با ایشان شده بود و اشاره شد به راه‌پیمایی‌ای که در قم انجام شده بود.
بحث چهارم، مربوط به شکافی بود که در بین فضلای حوزوی به‌وجود آمده بود (کسانی که در دوران سازندگی و بعد از آن در دوران اصلاحات به دغدغه‌های رهبر معظّم انقلاب توجّه داشتند و برای تحقّق آن پیگیر بودند). مسائل و رخدادهای مقطع انتخابات نیز از طرفی به سردرگمی و از طرف دیگر به تشدید این شکاف منجر شده بود و نگرانی این بود که همچون زمان حضرت امام که با شکل‌گیری تشکّلی در مقابل جامعه‌ مدرّسین، انشقاقی به‌وجود آمد، مجدّداً انشقاق جدیدی رخ دهد.
این سردرگمی چه ارتباطی با رهبر معظّم انقلاب داشت؟
آن چیزی که در اینجا یک مقدار به مسئله دامن می‌زد، حمایت‌هایی بود که آقا از دولت و آقای احمدی‌نژاد داشتند؛ یعنی پرسش نسبت به این حمایت‌ها بود و مشخّص نبودن پاسخ آن، تشتّت بین معتقدان به نظام و رهبری را تشدید کرده بود. در واقع این زمینه برای پرسش بعدی یعنی پرسش پنجم بود که آیا چتر رهبری محدود شده است؟ چرا که هم در زمان حضرت امام و هم در دوره‌ حضرت آقا، چتر رهبری نوعاً فراگیر بوده است؛ امّا الان عدّه‌ای احساس می‌کنند چتر رهبری دارد به یک جناح و جریان خاص وابسته می‌شود. در واقع آن چیزی هم که داشت رخ می‌داد همین بود.
بخشی از مجموعه‌ای که درون انتخابات آمده بودند، مقابله‌ خودشان را متوجّه رهبری و اصل نظام کردند و به صورتی داشتند از ذیل چتر رهبری خارج می‌شدند. این مسئله‌ای بود که ذهن دوستان را به خود مشغول کرده بود و به دنبال پاسخ آن از سوی رهبری بودند...