یک نکته مهم از دل دربی (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
دربی 96 با تمام حساسیتهایش به پایان رسید و اینبار تیم آبیپوش برنده از میدان خارج شد. پیرامون اتفاقات فنی مسابقه و دلایل ثبت این نتیجه میتوان ساعتها بحث و گفتوگو کرد اما فارغ از مباحث فنی و شکل و شمایل تاکتیکی دو تیم، آنچه بیشتر اهمیت داشت، نوع رفتار اعضای دو تیم در جریان مسابقه بود.
آن رفتارها بهویژه از جانب اعضای کادر فنی و نیمکت نشینان نشان داد که اگر این افراد خود واقعی شان که ریشه گرفته از ذات ورزش و مرام و مسلک آن است باشند و برخی جریانات بیرونی مخرب و فرصتطلب، دخالتی در کار و بار فوتبال و افراد آن نداشته باشند، هم مردم از تماشای مسابقاتی چون شهرآورد لذت میبرند و هم فرهنگ آسیب دیده فوتبال ترمیم میشود.
اتفاقات همین مسابقه، بار دیگر نشان داد که اهالی فوتبال- نه اشتباهی آمدهها- این رشته را بزرگ میشمارند و در بزنگاهها، بزرگوارانه و محترمانه عمل میکنند و اگر در مقاطعی رفتارهایی از آنها سر میزند که دور از انتظار است، اینها همه نشات گرفته از عملکرد «چیپ» برخیهایی است که در نقش وزیر و مدیر، رسانه و...میخواهند فوتبال و آدمهای آن را کوچک کنند.
این برخیها را میتوان در چند بخش تقسیم کرد که مهمترین آنها به مدیریت کلان ورزش برمیگردد؛ جایی که باید در جهت تعمیم فرهنگ حقیقی ورزش که تلفیقی از احترام، دوستی و پهلوانی است گام بردارند، اما متاسفانه بزرگترهایی که در آن بخش میبایست بزرگتری کنند، کوچک بوده و خود در نقش تفرقهانداز، بوقچی و... ظاهر میشوند.
بخش دیگر ماجرا، رسانههایی هستند که دیگر کارشان از زرد بودن هم گذشته و برای جذب مخاطب ابایی از به جان همانداختن چهرههای ورزشی حتی روی آنتن زنده ندارند و از زردی به سیاهی رسیدهاند.
نمونه اش یکی از برنامههای رادیویی که دقیقا دو ساعت قبل از آغاز دربی 96، مجری آن خطاب به دو پیشکسوت دعوت شده به برنامه که با احترام از تیمهای مقابل خود یاد میکردند گفت: «ما شما را آوردهایم که برای هم کری بخوانید، نه اینکه از تیمهای مقابل خود تعریف کنید و...!» ملاحظه میفرمائید؟ این تنها یک نمونه از آن جریانات مخربی است که به سبب نداشتن درک درست از جایگاهی که در اختیار دارند، میخواهند فوتبال و آدمهای آن را در مسیر کوچک شدن قرار دهند و البته گاهی برخی از ورزشیها نیز همسو و همنوا با آنان بر این طبل شوم میکوبند.
مسابقه اخیر استقلال و پرسپولیس اما نمایشی زیبا از رفتار مربیان و بازیکنانی بود که شاید به این باور مهم رسیده باشند که مردم هم- به جز آن بخشاندکی که اتفاقات را تنها از دریچه فضای مجازی مینگرند و خواهان جار و جنجال هستند- از حاشیه سازیهای کنار زمین خسته و دل آزرده و خواستار فوتبالی زیبا درون و بیرون میادین هستند.
مردمی که با تماشای مسابقات یورو 2020 و رفتارهای مربیان و نیمکتنشینان تیمهای حاضر در آن جام، این پرسش در ذهن شان نقش بسته بود که؛ چرا ما مثل آنها رفتار نمیکنیم؟ یا چرا آنها شبیه ما نیستند؟ فوتبال ایران با این سرمایههای با ارزش که شهرآورد تنها یکی از آنهاست، میتواند در بالاترین سطح بدرخشد اما همان عواملی که در بالا به آنها اشاره شد، سد بلندی برابر آن قرار دادهاند.
داشتن تماشاگران عاشقی که تعداد قابل توجهی از آنها حتی به رغم بدون تماشاگر بودن دربی با حضور مقابل دربهای ورزشگاه آزادی تیمهای محبوب خود را تشویق میکردند، آرزوی بسیاری از کشورها- حتی کشورهای صاحب فوتبال- است، همانطور که آنها جایگاه مردمی و تاریخی شهرآورد ما را با دیده حسرت مینگرند، لذا باید با رفتارهای درست و حرکت در مسیر زیبا ساختن فوتبال مان، ضمن پس زدن آدمهای اشتباهی – از وزیر و معاون وزیر گرفته تا مدیر و مخربهای مجازی- قدر این سرمایهها را بدانیم.
این باور ماست که اگر فوتبال ایران از نظر فرهنگی اصلاح شود و شکل رفتاری اهالی اش از آنچه در سالیان اخیر دیده ایم، به گونهای شبیه آنچه در دربی اخیردیدیم تغییر کند، به موازات این تغییر، پیشرفتهای فنی و موفقیتهای مستمر اتفاق خواهد افتاد و برای تحقق این خواسته، بزرگترهایی باید در راس ورزش و در راس فوتبال قرار بگیرند که لیاقت و تخصص آن پست و جایگاه را داشته باشند.