حاتمبخشی شهرداری تهران به جای رسیدگی به مشکلات کلانشهری
سرویس اجتماعی-
در روزهای گذشته خبرهایی منتشر شد که شهرداری تهران برای برخی پروژهها و برنامههای غیر ضروری هزینههای کلانی از جیب مردم پرداخت کرده است.
از جمله این موارد که بر روی سامانه شفافیت شهرداری تهران قرار گرفته است، میتوان به پرداخت 338 میلیون تومانی به کمیسیون ملی یونسکو برای «ثبت تهران به عنوان شهر یادگیرنده»، یا « نمایشنامهخوانی آنلاین توسط عباس جمشیدیفر» که آن هم 326 میلیون تومان از جیب شهرداری بر باد داده است اشاره کرد.
تعیین قیمتهای گزاف -آن هم آنطور که اعلام شده بدون تشریفات اداری و مناقصه- برای برخی پروژههای بعضا کوچک مانند شعرخوانی و کارهای فانتزی و غیر اولویتدار دیگر از طرف شهرداری تهران، ذهن بسیاری از شهروندان را درگیر کرده است، چراکه در شرایط این روزهای شهر تهران به خصوص با وجود سیستم فرسوده و توسعه نیافته ناوگان حملونقل شهری و بحران کرونا، مدیران شهرداری دائم از نبودن بودجه نالان هستند و فریاد سر میدهند و در سویی دیگر با بریز و بپاش در قراردادهایی کاملا نامأنوس برای شهروندان آن هم با روشهای قیمتگذاری خاص و مختص به شهرداری تهران، به قول خودشان سعی در شادمان کردن و انعطاف پذیرتر کردن محیط شهر و فضای زندگی شهروندان دارند.
حواشی طراحی لوگوی «تهران ۱۴۰۰»
موضوع هزینه هنگفت برای طراحی لوگوی «تهران 1400» نیز از موارد پر حاشیه روزهای اخیر بوده است. در همین زمینه خبرگزاری تسنیم دیروز نوشت:«کلانشهر تهران امروز با فهرست عریض و طویلی از مشکلات مواجه است و در این بین مشکلاتی چون آلودگی هوا، ترافیک، کافی نبودن حملونقل عمومی، بافتهای فرسوده و... سالهاست در صدر این فهرست قرار دارند.
در هر دورهای، امید به حل مشکلات در دل مردم جان تازهای میگیرد اما متأسفانه باید گفت در دوره فعلی مدیریت شهری بسیاری از امیدها ناامید شد و در راستای حل معضلات گام موثر و شایستهای برداشته نشد.
متأسفانه رویکرد سیاسی مدیریت پنجم شهر تهران با انتخاب محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران کلید خورد و بسیاری از اقدامات معطوف به زیر سؤال بردن مدیریت گذشته شهری شد و بسیاری از فرصتها، سوخت.
به گفته ناصر امانی منتخب ششمین دوره شورای شهر تهران هم، مدیریت پنجم شهر تهران در کنار ناکامیهایی چون انتخاب شهردار و حمایت نشدن از سوی دولت، تنها هنرش سخن گفتن از گذشته بود!
البته مدیریت شهری فعلی علاوهبر تمرکز روی گذشته بر موضوعاتی مانند شفافیت نیز تأکید زیادی داشته و دارد در حالی که بارها این ادعا از سوی صاحبنظران حوزه شهری زیر سؤال رفته است زیرا بسیاری از آنها بر این باور هستند که انتشار دادههای غیرمهم خام (نه اطلاعات) در سایت بدون ارائه تحلیلهای علمی، شفافیت محسوب نمیشود!
حال در شرایطی که مردم انتظار فعالیت پرشتاب و چشمگیری برای باز شدن کلاف سردرگم مشکلات تهران را از مسئولان دارند، اخباری منتشر میشود که بیش از پیش مردم را از انتخاب گذشتهشان پشیمان میکند! اخیراً جدول هزینههای طراحی لوگوی تهران 1400 در فضای مجازی دست به دست میشود که نشان میدهد برای این اقدام یکهزار و 600 میلیارد تومان هزینه شده است!!
مشاهده این ارقام سرسامآور در مدیریت شهری فعلی که بسیاری از مسئولان آن، دوره گذشته شهرداری را متهم به حیف و میل منابع مالی میکنند، در وهله اول این پرسش را ایجاد میکند که اساسا ضرورت صرف این هزینه چه بوده است؟ با این نوع هزینهکردهای گزاف و بیهوده، کدام مشکل شهر و شهروندان حل شده؟ چه منفعتی برای شهروندان داشته است؟ و اگر این هزینهها، حیف و میل منابع نیست، پس چیست؟
البته سید محیالدین فاضلیان؛ مدیرکل فرهنگی معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران اخیراً در توئیتی اعلام کرد: در روزهای اخیر جدولی از مبدایی مبهم پیرامون هزینههای تهران 1400 منتشر شده که از سویی منجر به تفاسیر و قضاوتهای غلط و از سویی پرسشهایی شده است.
وی ادامه داد: عجالتا میگویم جدول منتشر شده نه یک فاکتور رسمی، بلکه جدولی ساختگی از مکاتبات و مراودات اداریی است که تیترهای مبهم و چینشی نامتقارن و غیرقابل استناد دارد؛ هزینه لوگوی تهران 1400 عدد ساختگی 1.6 میلیارد نیست؛ تا فردا گزارشی مبسوط از هزینههای این کمپین منتشر خواهم کرد.
هنوز از این گزارش مبسوط خبری نشده و تماس با برخی اعضای شورای شهر تهران از جمله حجت نظری و ناهید خداکرمی بیحاصل بوده است اما آنچه در ذهن افکار عمومی باقی مانده این است که این موضوع تنها نمونهای از هدر رفت منابع در شهرداری است که رسانهای شده و چه حیف و میلهایی از این دست که ردپایی از آنها در رسانه دیده نمیشود.امیدواریم مدیران امروز شهرداری و شورای شهر مدعی شفافیت در این باره توضیحات قانعکنندهای برای افکار عمومی داشته باشند و این موضوع به عنوان یکی از نشانههای گران اداره کردن شهر تهران توسط تیم فعلی مدیریت شهری تهران در ذهن مردم ثبت نشود.»
توجیهات مدیر روابط عمومی شهرداری
برای فرار از واقعیت
بعد از بلند شدن اعتراضات نسبت به این حجم از دست و دل بازی شهرداری برای انجام امور به اصطلاح فرهنگی، غلامحسین محمدی مدیر روابط عمومی شهرداری تهران، به جای تشکیل کنفرانس خبری و جلسه پاسخگویی رو دررو با خبرنگاران در پاسخ به انتقادهای مطروحه، اقدام به پاسخ به شبهات در فضای مجازی و صفحه توئیتر شخصی خود نمود.
غلامحسین محمدی در بخشی از این توضیحات در صفحه شخصی خود نوشت:«ذیل ماده ۳۱ آئین نامه معاملات شهرداری مبنی بر ترک تشریفات در صنایع مستظرفه و از سوی دیگر بند ۳-۵ آئیننامه معاملاتی شرکت پیامرسا چون شرکت ارائه دهنده برخی خدمات هنری، سمعی، بصری، طراحی، تبلیغات، موسیقی و... میباشد و انجام اینگونه پروژهها بنا به درخواست متقاضی نیازمند استفاده از خدمات افراد خاص با درجهبندیهای متفاوت میباشد قیمتگذاری جهت اجرای چنین پروژههایی دارای نوسان بوده و در چارچوب قیمتگذاریهای متداول، اخذ استعلام بها، نظریه کارشناسی و ارزیابی توسط کارشناسان رسمی میسر نیست. لذا انجام چنین پروژههایی با پیشنهاد مدیرعامل و تصویب هیئتمدیره به صورت ترک تشریفات قابل انجام است.
یعنی عملا برای انجام بخش عمدهای از فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و رسانهای که مبتنی بر سلایق و الگوهای خاصی است بنا به سیاستهای شهرداری، هیئتمدیره میتواند با توجه به درخواست کارفرما تصمیمگیری کند. »
محمدی افزود:« لذا اگر به تشخیص کارفرما مناقصه به دلیل نیاز به محصولی با کیفیت منحصر بفرد یا خدماتی انحصاری منتفی باشد و ترک تشریفات نیاز باشد، پیام رسا ضمن بررسی نظر کارفرما از وندور لیست اشخاص حقیقی و حقوقی با صلاحیت شناسایی شده در فراخوان پیشنهاد لازم را به هیئتمدیره ارائه میدهد.»
همانطور که مشخص است این توضیحات مدیر روابط شهرداری در نهایت به آنجا ختم میشود که به راحتی و با اضافه کردن واژه «ترک تشریفات » در توضیحات قراردادهای منعقده بین پیمانکار و کارفرما یا همان شرکت « پیام رسا»، اساس این قیمت گذاری نه مناقصه و نه قانون خاصی بوده است بلکه به دلیل آنچه که در توضیحات محمدی به عنوان « خدمات افراد خاص با درجهبندیهای متفاوت» ذکر شده بنابراین «قیمتگذاری جهت اجرای چنین پروژههایی دارای نوسان بوده» و از « چارچوب قیمتگذاریهای متداول» خارج شده است، بنابراین و با تکیه بر همین استدلال مدیر روابط عمومی شهرداری قیمتگذاریهای فانتزی در اختیار شهرداری و کارفرما قرار گرفته و هر طور که اراده شود پول از بیتالمال هزینه میگردد.
در «پیام رسا» چه خبر است؟
شرکت پیام رسا که در واقع در یک سر تمامی این قراردادهای مورد سؤال و مبهم شهرداری قرار دارد از زیرمجموعههای مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران است که مدیر آن توسط مدیر روابط عمومی شهرداری عزل و نصب میشود.
این شرکت به عنوان «مجری امور تبلیغات، رسانه و اجرای رویدادهای رسمی وابسته به شهرداری تهران» معرفی شده است و کلیه امور از این قبیل در سطح تهران بر عهده این شرکت زیر مجموعه شهرداری تهران قرار دارد.
به نظرمی رسد دست و دل بازی شرکت پیام رسا شهرداری تهران در حدی است که به راحتی آب خوردن برای پروژههای در مقیاس کوچک در حد پروژههای عمرانی بذل و بخشش میکنند.
شهری معطل اتوبوس و واگن مترو
معضل کمبود منابع مالی یکی از کلیدواژههای پر تکرار از سوی مدیران شهری پایتخت در دوره اخیر است که
هر از گاهی از سوی مسئولان شهرداری و اعضای شورای شهر مطرح میشود که یکی از علتهای آن نیز عمل نکردن دولت به وظایف خود در قبال شهرداری و نپرداختن بدهی قانونی خود به مدیریت شهری میباشد.
در دوران دولت تدبیر و امید و به خصوص در چند سال آخر که مدیریت شهر هم به دست افراد هم سو و هم حزب دولتیها قرار گرفت، مردم همچنان چشم انتظار تغییری هر چند کوچک در ناوگان حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس و حتی تاکسی ماندهاند.
سال گذشته بود که عضو شورای شهر با اعتراف به این وضعیت اسفناک حملونقل شهری، دولت را به کلاه گذاشتن بر سر شهرداری تهران متهم کرد.
بهمن 97 محمد علیخانی، ر ئیس کمیسیون حملونقل شورای اسلامی شهر تهران به خبرگزاری مهر گفت: دولت در زمینه مطالبات شهری کلاه گشادی را بر سر شهرداری گذاشته و علیرغم مشخص بودن رقم مطالبات، هیچ توجهی به پرداخت آنها نمیکند.
با این اوصاف که مدتهاست شهرداری کاسه چه کنم؟ برای رفع نیازهای کلان پایتخت مانند حملونقل عمومی به دست گرفته است، انجام اموری از قبیل «پولپاشیها در فضای مجازی برای بزرگنمایی کارنامه ضعیف شهرداری» در کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی» و یا حاتمبخشیها در پروژههای غیر ضروری اما پر هزینه همچون نمایشنامهخوانی آنلاین یا «ثبت تهران به عنوان شهر یادگیرنده» برای شهروندان علامت سؤالی بزرگ به همراه دارد.
حاتم طائی شدن شهرداری تهران
در پروژههای «خاص و مبهم»!
اگر فرض را برحسن نیت مدیران شهری بگذاریم و عدم وجود سوء نیت در برخی تصمیمات واگذاریها و قیمتگذاریهای دور از قیمت واقعی این پروژهها از سوی افرادی خاص را از ذهن دور کنیم، باید بگوئیم در حالی که شهرداری تهران در این دوران و به شهادت بسیاری از کارشناسان و حتی تعدادی از اعضای شورای شهر اصلاحطلب در انجام امور فرهنگی و فضا سازی و مناسبتی عملا کارنامهای ضعیف ارائه داده است، با یک محاسبه سرانگشتی میتوان در یافت که هزینه فقط تعدادی از این پروژههای به اصطلاح فرهنگی، هنری و یا تبلیغاتی به راحتی میتوانست صرف رفع نیازهای ضروری شهر شود.
در دورانی که به اعتراف پیروز حناچی، شهردار تهران و محسنهاشمی، رئیسشورای شهر تهران، دولت کوچکترین همیاری در پرداخت مطالبات معوق چندین ساله شهر و شهروندان نکرده و در دوران کرونا نیز با توجیه کمبود منابع مالی از نجابت شهروندان گرفتار در شلوغی حملونقل عمومی سوء استفاده شد، روا نیست که به اسم انجام کارهای فرهنگی و به قولی نشاطآور برای شهروندان (که البته آن هم به شدت مورد انتقاد کارشناسان و حتی برخی از اعضای همین شورای شهر پنجم واقع شد) خود را به جای «حاتم طائی» جا بزنند و با فضل و بخشش از دارائیهایی مردم برای افراد و شرکتهایی خاص با کارنامهای نامشخص و پروژههایی کوچک و کم اهمیت، جیب شهر را برای مدیران خالیتر از قبل کنند.