وقتی آزار زنان سرگرمکننده میشود!
فاطمه قاسمآبادی
حدود چهار سال از افشاگری و دستگیری برنامهریزی شده تعدادی از متجاوزین نامدار هالیوود و شکایت از برخی سلبریتیهای غربی بهدلیل رسوایی اخلاقی، میگذرد.
در این چهار سال، به غیر از محکومیت تعداد محدودی از متجاوزین، بیشتر متهمین توانستند از اتهامات تبرئه شوند و این مسئله مشکلات زیادی برای قربانیان بهوجود آورد. این موج که در ظاهر برای کمک به قربانیان ولی در واقع برای قبح زدایی و عادی کردن مسئله تجاوز در سنین مختلف براه افتاد، در عمل باعث شد نگاه به تجاوز به سمت عادی شدن برود و این معضل، تبدیل شود به راهی که هر زنی باید در زندگیاش و بهخصوص برای پیشرفت، طی کند. در این بین، نگاه هالیوود و ساختههای غربی، دست به دست هم دادند تا این دیدگاه را به پای بهای بالغ شدن و پیشرفت زنان بنویسند و مسئله تجاوز، را با این رویکردها به خورد مخاطبینشان بدهند. فیلم «زن جوان آتیهدار» به نویسندگی و کارگردانی «امرالد فنل» کارگردان زن انگلیسی است که جایزه بهترین فیلمنامه اصلی یا غیراقتباسی را در سال 2021 از آن خود کرد؛ او نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی نیز بود.
داستان انتقام
داستان فیلم زن جوان آتیهدار، در مورد دختری به نام «کَسی» است که زمانی با دوستش «نینا» دانشجوی رشته پزشکی بودند ولی بعد از تجاوز دستهجمعی پسران همکلاسیشان به نینا، در شبی که نینا تنها و بدون دوستانش به پارتی دوستانه میرود، هر دو از رشته پزشکی انصراف میدهند و به کار در یک کافیشاپ مشغول میشوند. بعد از مدتی نینا که در شکایت از متجاوزین ناکام میماند، از نظر روحی به هم میریزد و دست به خودکشی میزند و میمیرد و پس از آن، کَسی کار و زندگیاش را رها میکند و شبها به بارها و مکانهای مختلفی میرود و با تظاهر به اینکه مست است و حالت عادی ندارد، مردانی که میخواهند از وضعیتش سوءاستفاده کنند را شناسایی میکند و با طعمههای خود به خانهشان میرود تا عدالت را به روش خودش اجرا کند....
مدتی که میگذرد، این روش دیگر «کسی» را راضی نمیکند و تصمیم میگیرد از کسانی که در آن زمان، نسبت به ادعای نینا مبنی بر تجاوز، بیتفاوت بودند یا در آن دست داشتند، انتقام بگیرد و در این راه اتفاقات زیادی میافتد...
قربانیان واقعی کجا هستند؟
در فیلم زن جوان آتیهدار، مخاطبین میبینند که از همان ابتدای داستان، مدام سعی میشود به آنها القا شود که نینا یا قربانی ماجرا، هیچ تقصیری در اتفاقی که برایش افتاده ندارد و این اطرافیانش هستند که مقصر اصلی ماجرا هستند.
در این فیلم سعی شده تا قانون هر عملی عکسالعملی دارد، به سخره گرفته شود و شخصیت اول ماجرا یا همان کَسی، توقع دارد وقتی یک زن خودش را بهصورت طعمه قابل دسترس در گله گرگها قرار میدهد، به جای قربانی شدن، نجات پیدا کند!
این شعارهای تو خالیِ «فرقی نمیکند که قربانی تجاوز کجا باشد و چه لباسی پوشیده باشد، در هر صورت باید در امان بماند»، به ظاهر شعارهایی برای پشتیبانی از زنان هستند ولی در واقع مخاطبینشان را تشویق میکنند تا بدون هیچ محافظی پا به قفسی پر از مار بگذارند و انتظار داشته باشند که بدون هیچ گزشی بیرون بیایند!
واقعیت اینجاست که چنین افرادی حتی اگر بر فرض زنده بمانند، آسیب شدیدی میبینند و این دقیقاً همان قسمتی است که قرار است، نادیده گرفته شود و دردش برای قربانیان کمرنگ شود.
در فیلم زن جوان آتیهدار، این موضوع که نینا بدون هیچ کدام از دوستان دخترش، تنها به مهمانی شبانه میرود و به قدری مست میکند که کنترل عقلش را از دست میدهد، بهصورت کماهمیتترین بخش ماجرا جلوه داده میشود و دوست نینا هم تنها بهخاطر نحوه برخورد با نینا، بعد از تجاوز معترض است و انگار نه انگار که محافظت از حریم شخصی برای یک دختر یا یک زن، باید اولویت داشته باشد تا محکوم کردن مجرمین بعد از وقوع جرم...
در راستای همین منظور، تولیداتی در چند سال اخیر در سینما و تلویزیون غرب ساخته شد که در آنها زنان، بهصورت علنی و غیرعلنی خودشان به سمت خطرات احتمالی میروند و بعد از به دردسر افتادن ادای قربانیان را در میآوردند! ساختههایی مانند 13 دلیل برای، بامب شل و... از این دسته هستند که در آن زنان با پای خود و با اراده، به سمت خطر میروند و در نهایت هم به تجاوز ختم میشود.
در بین این ساختهها هیچ تصویر درستی از قربانیان واقعی تجاوز و زنانی که بدون هیچ اشتباه رفتاری قربانی میشوند، وجود ندارد.
بهخاطر همین سیاستها هم نمیشود انتظار داشت که امرالد فنل، کارگردان زن انگلیسی فیلم زن جوان آتیهدار، به جای ساخت یک کمدی فانتزی درجه دو، در رابطه با موضوع تجاوز، به سراغ بازگویی زندگی «سارا اورارد» زن جوانِ هموطنش برود که نه پوشش نامتعارفی داشت و نه هشیاریاش را از دست داده بود، بلکه بهخاطر گذران زندگیاش شب، موقع برگشت از محل کارش، پلیس به او تجاوز میکند و در نهایت هم کشته میشود و هیچ اقدام قابل توجهی هم از طرف قانون برای احقاق حق این زن و امثال او اتفاق نمیافتد.
شخصیتهای تکراری
در فیلم زن جوان آتیهدار، شخصیتپردازیها بسیار تکراری و مصنوعی هستند. شخصیت کَسی با بازی «کَری مولیگان» دختری است غمگین، عصبانی و به دنبال انتقام، این شخصیت که باید طبق فیلمنامه با آدمهای مقصر ماجرا مراوده داشته باشد، تنها شخصیت هوشمند و با احساس داستان است که در این مسیر، مجبور است با عدهای زن و مرد احمق که ضریب هوشی و احساسات انسانی پایینی دارند، درگیر شود. هیچ المان خاص و نکته شخصیتی خاصی در مورد شخصیت کَسی وجود ندارد و او هم مانند دیگر نمونههای فمنیست انتقام گیرنده، در سالهای اخیر سینما به تصویر کشیده میشود.
در انتهای ماجرا هم که این تنها شخصیت با هوش، از فراسوی مرگ و با پیشبینیهای قبلی از احتمال مرگش، مثلا بینندگان را متعجب میکند و انتقامش را از عاملین ماجرا میگیرد.
کارگردان در زن جوان آتیهدار سعی کرده ضعف در شخصیتپردازی و عدم انسجام فیلم نامه را زیر لوای سبک فانتزی و کمدی تاریک فیلم پنهان کند ولی موفق نبوده و به جایش یک کمدی درهم و تنها سرگرمکننده میسازد که با ماجرایش، چند ساعتی وقت مخاطبیناش را پر میکند.
منتقدین غربی زیادی از فیلم زن جوان آتیهدار استقبال کردهاند و این اثر را فیلمی جالب و خوش رنگ و لعاب دانستهاند.
«دن مکا»، یکی از منتقدین معروف فیلم استیج، در مورد زن جوان آتیهدار میگوید: «سراسر این فیلم بسیار سرگرمکننده است و برای مدت خیلی طولانی در ذهن شما باقی میماند.»
این نوع رویکرد منتقدین و استفاده مشترک و زیاد از کلمه «جالب» و «سرگرمکننده» در مورد فیلمیکه داستانش ماجرای تجاوز به یک دختر و عدالت خواهی برای این قربانی است، کاملاً نشان میدهد که نگاه به زنان و بخصوص مسئله تجاوز، در دیدگاه غربی دقیقاً چه معنایی دارد.
فیلمی برای منتقدین
فیلم زن جوان آتیه داربا توجه به تبلیغاتی که برایش شد و حمایت برخی هنرمندان، نتوانست در گیشه بیشتر از 16 میلیون دلار بفروشد که نسبت به فیلم های همردهاش، این میزان فروش رقم کمیبهحساب میآید ولی این فیلم، با وجود رقبت کم مخاطبین با استقبال منتقدین غربی مواجه شد و بیشتر سایتهای معتبر نمرات بالایی به آن دادند. زن جوان آتیهدار همچنین در پنج رشته نامزد دریافت جایزه اسکار شد که در نهایت توانست اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را از آن خود کند.
این فیلم در ادامه موج اعتراضها با رویکردی که از چهار سال پیش تکراری شده، موضوع تجاوز و انتقام را در قالبی فانتزی به خورد مخاطبین خودش داد و از همین رو مورد توجه منتقدین بسیاری قرار گرفت.