محدوده پرسش و پاسخهای دینی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی آیا پرسش و پاسخهای دینی بابش مفتوح است و هر سوالی را میتوان پرسید یا اینکه محدودیتهایی برای آن در نظر گرفته شده است؟
پاسخ:
غریزه پرسشگری
غریزه پرسش و پرسشگری یکی از غرایز اولیه بشری است و شاخص رشد و اعتلای دستگاه فکر و اندیشه است. طفل از حدود سه سالگی و گاهی کمتر شروع میکند به سوال و پرسش از پدر و مادر و پرستار درباره اموری که در محیط پیرامونی او هستند و نظرش را جلب میکنند. دائما میپرسد که این چیست و آن چیست؟ فلان چیز برای چیست؟ و... روانشناسان سن سه سالگی را سن پرسش نام نهادهاند. یکی از مسائل تربیتی کیفیت مواجهه پدر و مادر و سایر مربیان در برابر سوالات اطفال است. البته نباید جلوی این غریزه را گرفت و ممانعت کرد و هم نباید به آنها دروغ گفت. باید در حدود فهم خود آنها، راهنماییهای لازم را انجام داد.
سوال و جهل بسیط و مرکب
سوال از جهلی آمیخته به علم، نادانی آمیخته به دانش پیدا میشود. یعنی یک مجهول در برابر بشر خودنمایی میکند. از طرفی آن مجهول را نمیداند، و از طرف دیگر میفهمد که مجهولی دارد. یعنی به جهل خود پی برده است. لذا سؤال میکند. اگر آن مجهول برایش معلوم باشد سؤال نمیکند، و اگر هم آن مجهول واقعا برایش مجهول باشد، اما خودش آگاهی به جهل و بیخبری خود نداشته باشد، باز درصدد جستوجو، تحقیق و سؤال برنمیآید. پس انسان وقتی درصدد تحقیق و جستوجو و پرسش برمیآید که نداند اما بداند که نمیداند. این است که دانشمندان گفتهاند که بزرگترین امتیاز انسان نسبت به سایر جانداران آن است که جهل او جهل بسیط است، یعنی به جهل خود میتواند علم پیدا کند که نمیداند، برخلاف حیوانات که جهل آنها جهل مرکب است، یعنی هر چه را نمیدانند نمیدانند که نمیدانند. حالت پرسش و سؤال وقتی در ذهن نسبت به مطلبی پیدا میشود که ذهن درباره آن مطلب دچار شک و تردید شده باشد، و به طور کلی شک حاکی از نوعی رشد و اعتلا است. حیوان شک نمیکند نه از آن جهت که به مرحله بالاتر از شک یعنی یقین رسیده است، بلکه در مرحله دون شک است. بسیاری از انسانها در مرحله دون شک هستند نه در مرحله فوق شک!
پرسش در قرآن
1- در قرآن کریم به طور صریح دستور داده شده چیزهایی را که نمیدانید از کسانی که میدانند بپرسید. «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» از اهل ذکر (دانایان) بپرسید آنچه را که نمیدانید (نحل- 43)
2- در بعضی از آیات دیگر از بعضی از سؤالات با اینکه عنوان دینی دارد نهی میکند: مپرسید از چیزهایی که اگر فاش شود غمگین میشوید و شما را اندوهناک کند و اگر بگذارید تا اینکه قرآن فرود آید خود آشکار شود بر شما... (مائده- 101 و 102) پرسش نیکو کلید دانش و نصف علم است
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «حسن السؤال نصف العلم» خوب و نیکو سؤال کردن نیمی از علم و دانش است (بحارالانوار، ج 1، ص 224)
امام باقر(ع) میفرماید: «الا ان مفتاحالعلم السؤال» آگاه باشید که کلید دانش پرسش است (همان، ج 36، ص 359)
لزوم پرسش از علوم کاربردی
پرسش در واقع مقدمه چیز دیگر است: یا مقدمه تحقیق است یا مقدمه عمل. اگر سؤال مقدمه تحقیق علمی یا روش عملی و کاربردی نباشد، تنها مجهول بودن یک چیز کافی و مجوز نیست که انسان وقت خود و دیگری را به پرسش درباره آن بگذراند. زیرا مجهولات بشری بینهایت است، و هر اندازه موفق به کشف مجهولاتی بشود عدد بیشتری از مجهولات در برابرش نمایان میگردد و آخرین حد علم یک عالم این است که به جهل و نادانی خودش اقرار میکند. «تا بدانجا رسید دانش من- تا بدانم همی که نادانم بنابراین علت پرسش بهتر است این باشد که راه یک عمل را یاد بگیرد، مانند سؤالاتی که یک پزشک از بیمار میپرسد و به دنبال آن دستورالعملهایی به او برای شفای بیماری میدهد. بنابراین انسان اگر بخواهد از همه مجهولاتش بپرسد به جایی نمیرسد زیرا مجهولات بینهایت است، پس اولویت با سؤالات و پرسشهایی است که لازم و ضروری و مفید در زندگی فردی و اجتماعی میباشد و جنبه کاربردی آن لحاظ شود.
افراط و تفریط در پرسشها
مردم از نظر سؤال و پرسش گاهی در حد افراط و گاهی در حد تفریط هستند. در آثار دینی از جاهلی که استنکاف از تعلم و یادگیری دارد، سخت مذمت شده و خواسته شده که عالم باید علم خود را بهکار بندد و جاهل باید از تعلم و سؤال که نوعی تذلل و تواضع است استنکاف نداشته باشد، بلکه برای خود فخر بشمارد که دانشجو و متعلم است. امام علی(ع) میفرماید: عالم مستعمل علمه، و جاهل لایستنکف ان یتعلم (نهجالبلاغه- حکمت 364) در وسط این است که انسان اولاً تشخیص بدهد که دانستن چه چیزهایی برایش لازم است و دانستن چه چیزهایی برایش لازم نیست یا ممکن نیست. از میان اموری که دانستن و عمل به آنها برایش لازم و ضروری است با رعایت اولویتها و «الاهم فالاهم» سؤالاتی را انتخاب کند و از کسانی که میدانند بپرسد. ضمناً از اینکه سؤال و پرسش و طرح مسئله برایش شغل و عنوانی شود بپرهیزد.