ورشکستگی و تعطیلی مراکز درمانی وقفی به علت یک تصمیم غلط
با عدم اصلاح تعرفهها، مراکز درمانی و بیمارستانهای خیریه و موقوفه رو به تعطیلی رفته، پرستاران و کارکنان این مراکز به بیمارستانهای دیگر میروند و در نظام سلامت کشور اخلالی موثر ایجاد میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس، موقوفات درمانی از ارکان موثر نظام سلامت در کشور هستند. بیش از هزار و 200 بیمارستان، درمانگاه و مرکز بهداشت موقوفه و خیریه در کشورمان وجود دارد که از این بین ۱۳۳ بیمارستان، ۴۵۰ درمانگاه و مابقی مرکز بهداشت موقوفه و خیریه هستند. بیمارستانها و مراکز درمانی موقوفه از اجزای موثر نظام درمانی کشور است که در حوزه مسئولیت اجتماعی نقش ویژهای در کشور دارد و بسیاری از مردم از این مراکز خدمت دریافت میکنند.
بررسیها نشان میدهد به واسطه برخی سوء برداشتها از مفهوم موقوفات درمانی، این مراکز دچار تهدید بقا شدهاند و اخیراً برخی ناهماهنگیهای سیاستی، سبب اخلال در نظام اداره این مراکز شده است. نا آشنایی سیاستگذار با فرآیند اداره این مراکز زمینه این ناهماهنگی را فراهم نموده است. در حال حاضر تفاوت تعرفهگذاری این مراکز با بیمارستانهای خصوصی، بقای این مراکز را تهدید میکند که با این وضعیت خلأ جدی در نظام سلامت ایجاد خواهد شد.
گزارش و بررسیهای میدانی نشان میدهد که به واسطه این تفاوت تعرفهگذاری ظرفیتهای این مراکز معطل مانده و توان خدمت رسانی را به واسطه عدم توان تامین نیروی متخصص درمانی ندارند. برخی از این مراکز تعطیل شده و برخی نیز با زیانهای بسیار زیاد همچنان به همت متولیان متعهد و توانمند نیمنفسی میکشند. نیم نفسهایی که به زودی قطع خواهد شد.
بررسیها نشان میدهد سه مرکز درمانی در هفته گذشته تعطیل شدهاند. میانگین تفاوت تعرفههای مراکز درمانی موقوفه و خصوصی نزدیک به 50 درصد شده است. در این شرایط بدیهی است که نیروی درمانی متخصص جلب و جذب مراکزی غیر از موقوفات خواهند شد و در این شرایط ظرفیتهای این مراکز معطل مانده و مردم از خدمات آنها بیبهره میمانند. این کارها باعث میشود تا پزشکان فوقتخصص بهدلیل پایین بودن تعرفهها در مراکز درمانی و بیمارستانهای موقوفه و خیریه حضور نیابند و رفته رفته این مراکز درمانی تعطیل شوند. اما ایراد کار کجاست؟ ناآشنایی سیاستگذار با فرآیند اداره این مراکز زمینه این ناهماهنگی را فراهم نموده است.
ساختار مراکز درمانی موقوفه
سه نوع ساختار بیمارستان و مرکز درمانی موقوفه داریم؛ نوع نخست اینکه واقف زمینی را از اموال شخصی وقف کرده و با درآمد خودش ساختمانی را ساخته و وقف کرده است و هیچ رقبهای را در نظر نگرفته و در وقفنامه نوشته است که این موقوفه را وقف کرده تا خدمات درمانی برای فقرا رایگان باشد؛ واقف برای توسعه بیمارستان در وقفنامه نوشته است که متولی باید از درآمد بیمارستان درصدی را برای توسعه بیمارستان اختصاص دهد.
در نوع دوم، واقف رقباتی را بهعنوان پشتوانه موقوفه قرارداده است؛ مثل بیمارستان نجمیه که واقف ۱۴ مغازه و یک کاروانسرا و مجموعه را برای پشتوانه اقتصادی موقوفه درمانی، وقف کردهاما در گذر زمان سرقفلی این رقبات براساس قوانین واگذار شده است؛ بهعنوان مثال اجاره کل سالیانه رقبات بیمارستان نجمیه به ۱۰۰ میلیون تومان هم نمیرسد.
در نوع سوم، بیمارستانهایی را داریم که واقف زمین را وقف کرده و اعیانی ساخته نشده است و از ظرفیت خیرین بیمارستان اعیان ساخته شده است؛ بیمارستان لولاگر و بیمارستان فیروزآبادی از نوع سوم هستند که بر اساس ساختاری که وزارت بهداشت طراحی کرده فقط از ظرفیت موجود در این بیمارستانها استفاده میشود و وزارت بهداشت کاری ندارد که در آینده این بیمارستانها از بین برود یا از بین نرود.
بهعنوان مثال بیمارستان سوم شعبان در سال ۱۳۹۸، ۱۲ میلیارد تومان متضرر شد و بازاریها از جیب خودشان برای جبران ضرر گذاشتند؛ مثلاً در گذشته تمامی مراکز درمانی موقوفه و خیریه قسمت مددکاری داشتند و در این قسمت، نیازمندان شناسایی میشدند و درمان برای آنها رایگان بود، اما در حال حاضر نهتنها قسمت مددکاری تعطیل شده بلکه این مراکز در پرداخت حقوق اولیه کارمندان خود ماندهاند و در آستانه تعطیلی قرار دارند.
بررسیها نشان میدهد، تعرفهها در گذشته بهصورت خصوصی و دولتی تقسیمبندی میشد اما متأسفانه از سال ۹۳ به بعد این ساختار در شورای عالی بیمه تصویب شد و تعرفه مراکز درمانی موقوفه و خیریه ۲۰ درصد پایینتر از خصوصیها محاسبه میشود اما هر سال کمتر و کمتر شده است؛ تا اینکه در حال حاضر در برخی موارد تا ۷۰ درصد پایینتر است.
با این وضعیت مراکز درمانی و بیمارستانهای خیریه و موقوفه رو به تعطیلی میروند، پرستاران و کارکنان مراکز درمانی و بیمارستانهای خیریه و موقوفه به بیمارستانهای دیگر میروند و در نظام سلامت کشور اخلالی موثر ایجاد میگردد. برای اینکه این مراکز تعطیل نشوند باید تعرفهها را اصلاح کرد.