جلوههای دشمنی جریان باطل با جریان حق
با این حال ناصرالدین شاه و صدر اعظم او به شدت بر قرارداد خود با تالبوت اصرار میورزیدند و با تطمیع و تهدید و سركوبهای بسیار كوشیدند تا حرف خود را بر كرسی بنشانند؛ ولی با پافشاری میرزای شیرازی و پایمردی و پشتیبانی مردم، سرانجام پادشاه ایران مجبور شد قرارداد ذلّتبار خود را با كمپانی انگلیسی لغو كند.
گریه تلخ میرزای شیرازی
تحریم تنباكو به فتوای آیتاللهالعظمی میرزای شیرازی بازتاب اجتماعی و سیاسیِ شگرفی داشت. این واقعه قدرتهای داخلی و خارجی را شگفتزده كرد و عمق و گسترة حقیقی اقتدار روحانیت را در جامعة دینی ایران آشكار ساخت.
پس از شكست ناصرالدین شاه در این ماجرا و لغو قرارداد انحصار توتون و تنباكو، همة مردم شادمان شدند، اما وقتی این خبر به مرحوم میرزای شیرازی(رحمه الله علیه) رسید، ایشان به سختیگریه كرد. از ایشان دربارة علت ناراحتیشان سؤال كردند. ایشان پاسخ داد: «برای اینكه دشمنان فهمیدند كه مركز قدرت، اسلام است.2 آنها از این پس در صدد از بین بردن این قدرت مركزی بر میآیند و با او ستیز خواهند كرد.»
در حقیقت از همان روزِ نخستِ پس از صدور فتوا نیز دشمنان و بدخواهان متوجه اقتدار دین و روحانیت در جامعه مذهبی ایران شدند و دستبه كار ترفندها و دسیسهچینی بر ضد اسلام و روحانیت گردیدند، و كوشیدند تا با «تهدید به حبس و تبعید»، «تطمیع»، «تفرقهافكنی میان عالمان دین»، «ابراز مودت به برخی روحانیان»، «تحریف شخصیت» و... این نقش و قدرت بیبدیل را تضعیف و نابود سازند.3
حقیقتِ روحانیستیزی
همان طور كه از گفتة مرحوم میرزای شیرازی بر میآید، آنچه موجب دشمنی با روحانیت شده است، همان امری است كه مایه عداوت با ائمّه اطهار و پیامبران(علیهمالسلام) بوده است، و آن، ستیز با دین خداست. بنابراین، روحانیستیزی نیز جلوهای دیگر از ستیزهجوییهای اهل باطل با پیروان حق است:
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُكَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ یُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللّهِ یَجْحَدُون؛4 ]ای پیامبر] به یقین، میدانیم كه آنچه میگویند تو را سخت غمگین میكند. در واقع آنان تو را تكذیب نمیكنند، لكن ستمكاران آیات خدا را انكار میكنند.
جلوههای اصلی دشمنیها بر ضد دین تبیین شد، و روشن گشت كه دشمنانِ حق، عداوت خویش را با دین خدا، اغلب در مبارزه با انبیای الهی، امامان معصوم(علیهمالسلام) یا جانشینان آنان در دوران غیبت، یعنی فقیهان دین و روحانیانِ راستین، بروز میدهند.
این هر سه جلوه، در واقع به یك حقیقت
بازمیگردند و تمام این تباهكاریها از یك چاه متعفن میجوشند.
اما شیطان و همكارانش - چه از جنیان و چه از آدمیان - همچون شجرهای بزرگ و نفرین شدهاند با شاخ و برگهای بسیار، كه هرگاه شاخهای از آن شكسته و كَنده شود، دوباره شاخهای دیگر میروید و میوهای تند و تلخ و زهرآگین میرویاند.
به دیگر سخن، در زمان انبیا(علیهمالسلام) هر پیامبری كه مبعوث میشد، كفار و مشركان با وی به مخالفت بر میخاستند و بسته به ویژگیهای اجتماعی و باورهای غالب آن روزگار و نیز با توجه به دعاوی پیامبرشان از ترفندهای گوناگونی بر ضد آنان مدد میجستند و با او از راههای مختلفی دشمنی میورزیدند.
پس از پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله) و در دوران امامت نیز این دشمنیها پایان نگرفت؛ بلكه در جلوهای دیگر و با شگردهایی نوین و گاه قدیمی ادامه یافت.
با آغاز غیبت امام عصر(عج) و شروع مرحلة جدید حیات مسلمین، كه فقهای پاكسرشت و پرهیزگار - با ویژگیهایی كه اهلبیت (علیهمالسلام) تعیین كردهاند - زعامت دین را بر عهدهدارند، ستیزهجوییهای پیروان باطل با شگردهایی پیچیده و نوپدید - افزون بر ترفندهای پیشینیان - آغاز شد و تا امروز همچنان
ادامه دارد.
پانوشتها:
1- ر.ك: ابراهیم تیموری، تحریم تنباكو، اولین مقاومت منفی در ایران، ص 112 - 230.
2- الاسلام یعلو و لا یُعْلی علیه (محمد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 17، ص 376.)
3- در این زمینه مراجعه كنید به: حامد الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ص 297، 298، 304، 305، 306؛ نیكی رِ.كدی، تحریم تنباكو در ایران، ص 146-153.
4- انعام (6)، 32.