kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۰۹۴۳
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۴
بررسی قیام 15 خرداد؛ مبداء تحولات منتهی به انقلاب اسلامی- ۲۷

نفوذ و اقتدار معنوی روحانیت

 

نظر به جایگاه علم و عالمان دینی در مكتب اسلام و نیز وظایف و مسئولیت‌هایی كه دین برای ایشان تعیین‌ كرده است، وجود زمینة نفوذ و قدرتِ معنوی فقیهان و علمای وارسته را در میان تمام توده‌های مردم و طبقات مختلف اجتماعی - به‌خصوص در جوامع دینی - آشكار می‌سازد. به عبارت دیگر یك روحانی حقیقیِ دین‌شناس، هم باید در میان مردم و در خدمت خلق خدا باشد و در تعلیم و نشر معارف دین و مسائل روزآمد جامعه و تطبیق آنها با یكدیگر بكوشد و برای رفع شبهات فكری و عقیدتی، و تبیین و حل مشكلات و مسائل شرعی مردم بكوشد، و هم باید در پی ارشاد ارباب قدرت و امر به معروف و نهی از منكر آنان و دفاع از ساحت دین در مقابل كج‌روی‌های حكومت‌ها باشد. به این ترتیب میان روحانیت و تمام طبقات اجتماع تعامل و ارتباطی بسیار نزدیك برقرار می‌شود و زمینة نفوذ و قدرت معنوی و اجتماعی عالمان و‌اندیشمندان دینی فراهم می‌آید.
از سویی اگر در خاستگاه نبی‌ستیزی‌ها و ولیّ ستیزی‌های اهل باطل، نظری دیگر افكنیم، در می‌یابیم علت آن همه دشمنی‌ها، اینجا نیز وجود دارد. به عبارت دیگر، «دین» كه عامل اصلیِ نبرد میان اهل حق و اهل باطل بود، در این مقام نیز رخ می‌نماید و مانع زیاده‌خواهی و بیداد‌گری‌های طاغوت می‌شود، و در این میان فطرت‌های پاك مردم و انسان‌های آزاده، همان‌طور كه خداوند آنان را آفریده است، در پی یاری دین خدا و نیز یاری پیروان و مدافعان دین خدا بر می‌آیند، و به این ترتیب روحانیت به یكی از دشمنان خطرناكِ طاغوت تبدیل می‌شود؛ دشمنی كه هستی و موقعیت اهل باطل را تهدید می‌كند.
آگاهی دشمنان از اقتدار روحانیت
با آنكه نفوذ معنوی روحانیت در میان مردم، چیزی نیست كه از نگاه دولت‌ها و حكومت‌ها پنهان بماند، برخی وقایع موجب می‌شود كه گستره و عمق این اقتدار معنوی، بر صاحبان قدرت‌های سیاسی و حكومت‌ها روشن‌تر گردد. بعضی حوادث تاریخی و اجتماعیِ تاریخ معاصر ایران نیز از این جمله‌اند، و وقوع آنها، هشداری برای دولت‌های فاسق و حكومت‌های دین‌ستیز بوده و هست. برای مثال ماجرای تحریم تنباكو یكی از نمودهای اقتدار معنویِ عالمان دینی به شمار می‌آید.
ماجرای قرار‌داد رِژی(تنباكو): امتیاز انحصار كامل تولید، فروش و صدور توتون و تنباكو به مدت 50 سال به تالبوت انگلیسی واگذار شد. او نیز در برابر متعهد شد كه سالانه 15 ‌هزار لیره، و پس از پرداخت كلیه مخارج و سود سهام به میزان 5 درصد، یك ربع از منافع سالیانه را به ناصرالدین شاه قاجار بپردازد.
برای كسب این امتیاز، ظاهراً هیچ پولی به طور رسمی پرداخت نشده بود؛ اما با این حال، هم در اسناد ایرانی و هم در اسناد انگلیسی یاد شده است كه ناصرالدین شاه و مقامات عالی رتبه، رشوه‌های گزافی گرفته بودند.
این امتیاز هر عملی را در زمینة توتون و تنباكو مطلقاً به كسب اجازه از صاحب امتیاز، مشروط می‌ساخت. در عوض، صاحب امتیاز، به توتون‌كاران وعده می‌داد كه در مقابل محصول شان، پول نقد به آنها بپردازد یا احیاناً محصول آنها را با نرخ بهرة ناچیزی پیش‌خرید كند.1
قرارداد مزبور از سویی برای اقتصاد ایران - به طور كلّی - و برای صنعت دخانیاتِ كشور، كه در آن زمان رونق داشت بسیار زیان‌بار بود و از سوی دیگر با مبانی فقهی شریعت اسلام مغایرت داشت.2 به همین روی، مخالفت‌های داخلی مردم و علمای دینی را در پی داشت. اما ناصرالدین شاه به این اعتراضات توجهی نكرد، و فعالیت‌های انگلیسی‌ها روز‌به‌روز موجب وخامت اقتصاد داخلی و نارضایتیِ بیشتر مردم شد.
سرانجام پس از آنكه فعالیت‌های مردمی و مكاتبات برخی علما با ناصرالدین شاه به نتیجه نرسید، مرجع تقلید زمان، مرحوم آیت‌الله‌العظمی میرزا محمّدحسن شیرازی حكم تحریم تنباكو را صادر كرد:
«بسم ‌الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباكو و توتون - بأیّ نحو كان - در حكم محاربه با امام زمان(عج) است. حرّره الاحقر محمّدحسن الحسینی.»3
پس از صدور این فتوا، در زمانی كمتر از یك نیمروز حدود 100 هزار نسخه از آن به دست مردم نگاشته شد و این خبر به سرعت به تمام نقاط ایران رسید:
این فتوا با انضباط تمام رعایت شده، تمام توتون‌فروش‌ها دكان‌های خود را بسته و تمام قلیان‌ها را برچیدند، و اَحدی نه در شهر و نه در میان نوكرهای شاه در‌اندرون او لب به استعمال دخانیات نمی‌زنند.
مردم ایران هر وقت فتوایی از طرف ملایی متنفذ یا مجتهدی معتبر برسد، با انضباط تمام اطاعت آن را گردن می‌نهند....4
پانوشت‌ها:
1- ر.ك: نیكی، ر.كِ، تحریم تنباكو در ایران، ترجمة شاهرخ قائم‌مقامی، ص 40.
2- ابراهیم تیموری، تحریم تنباكو، اولین مقاومت منفی در ایران، ص 87 - 88.
3- همان، ص 103؛ حسن اصفهانی كربلائی، تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباكو، ص 118.
4- بخشی از یادداشت‌های دكتر فووریه - پزشك مخصوص ناصرالدین شاه - دربارة فتوای میرزای شیرازی (همان، ص 104 - 105).
شیخ حسن كربلائی در این باره می‌نویسد: «از بركات توجّه مخصوص حضرت امام عصر - عجل الله تعالی فرجه و ظهوره و صلی ‌الله علیه و علی آبائه الطاهرین - همة این اصناف مختلف مردم دارالخلافه، از مرد و زن، عالم و عامی، عالی و دانی، بزرگ و كوچك با همة آن طبایع مختلفه و آرای متخالفه، چنان در كمال تمكین و انقیاد، همگی بر سر این یك نقطه متفق و مجتمع شدند كه تا عصر جمعه [یك روز پس از رسیدن خبر فتوای میرزای شیرازی] در تمامیِ این چنین شهر عظیم، از هیچ نقطه و محلّی دودِ دخان و چپق و قلیان بلند نمی‌شد؛ حتی از حرم‌های پادشاهی و مجالس ادارات دولتی و سرای دیوانیان و قهوه‌خانه‌ها و سربازخانه‌ها نیز بالمرّه دود دخانیه برداشته شد؛‌ به حدی كه قلیان‌ها را تماماً شكسته و میانة‌ قلیان‌ها سوخته گردید.... مردمِ اوباشِ بَلَد، و به اصطلاحِ وقت، مَشتی‌ها كه از هیچ روی، هیچ باكی از هیچ‌گونه مناهی و معاصی ندارند، به غیرت اسلامیّت، چپق‌ها را یك‌سره شكستند، و شكسته‌ چپق‌ها را بر تختگاه ادارة كمپانیِ امتیاز‌انداختند. از این جماعتِ‌ مَشتی‌ها این كلمه به فزونی شنیده می‌شد: من عرق را علانیه و بر ملا می‌خورم و از هیچ كس هم باكی ندارم ولی چپق را تا آقای میرزا حلال نكند، لب نخواهم زد، و نیز این كلمه كه می‌گفتند: عرق را به امید شفاعت صاحب زمان می‌خورم ولی چپق را به چه امید بكشم؟» حسن اصفهانی كربلائی، تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباكو، ص 119.