kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۹۶۳۶
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۹

ای سرانگشت تو آغاز گل‌افشانی‌ها

 

دیده بارانی
تقصیر ماست غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته پنهانی شما
بر شوره‌زار معصیتم ‌گریه می‌کنم
جانم فدای دیده بارانی شما
پرونده‌ام برای شما دردسر شده
وضع بدم دلیل پریشانی شما
ای وای من! که قلب شما را شکسته‌ام
آقا چه شد تبسم رحمانی شما؟
ای یوسف مدینه مرا هم حلال کن
عفو و گذشت سنت کنعانی شما
آیا حقیقت است که اصلاً شبیه نیست؟ 
رفتار ما به رسم مسلمانی شما
ایران ما اگرچه بسی شاه دیده است
چشم امید بسته به سلطانی شما
صدها هزار نوح و سلیمان نشسته‌اند
در انتظار منصب دربانی شما
عشاق شهر یکسره تعریف می‌کنند
از لحن و صوت مکی قرآنی شما
نشنیده یاد روضه گودال کرده‌ام
دل می‌برد تلاوت روحانی شما
این ‌اشک روضه حال مرا خوب کرده است
ردخور نداشت نسخه درمانی شما
وحید قاسمی
گل و گندم و لبخند
چشم‌ها پرسش بی‌پاسخ حیرانی‌ها
دست‌ها تشنه تقسیم فراوانی‌ها
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغ‌های دل ما، جای چراغانی‌ها
حالیا! دست کریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بی‌سر و سامانی‌ها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی!
ای سرانگشت تو آغاز گل‌افشانی‌ها!
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزل‌ها و غزل‌خوانی‌ها...
سایه امن کسای تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عریانی‌ها
چشم تو لایحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانی‌ها(چشم به راه سپیده)

قیصر امین‌پور
آبروی خاک
ما بی‌تو تا دنیاست، دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
ای سایه‌سار ظهر گرم بی‌ترّحم!
جز سایه دستان تو، جایی نداریم
تو آبروی خاکی و حیثیّت آب
دریا تویی، ما جز تو دریایی نداریم
وقتی عطش می‌بارد از ابر سترون
جز نام آبی تو، آوایی نداریم
شمشیرها را گو ببارند از سر بُغض
از عشق، ما جز این تمنایی نداریم!
سلمان هراتی
یعنی انتظار...
خانه را آراستن بر یار یعنی انتظار
روی دل گرداندن از اغیار یعنی انتظار
خواب را در چشم ‌گریان، ره ندادن تا سحر
اشک و بی‌تابی و استغفار یعنی انتظار
در غیاب و در ظهور آن امام منتقم
با عدو آماده پیکار یعنی انتظار
در هوای دوست پاره کردن بند هوا
دادن دل را به دست یار یعنی انتظار
حب دنیا دور دل پیچیده چون مار هوس
در حقیقت کشتن این مار یعنی انتظار
صبح جمعه ناله اَین الحسن، اَین الحسین
دم به دم با ناله‌های زار یعنی انتظار
پاک کردن خانه دل را ز هر آلایشی
از برای دعوت دلدار یعنی انتظار
ناله یا مهدیِ زهرا به بیت سوخته
در میان آن در و دیوار یعنی انتظار
شیعه دارد غیرت از عباس و ایثار از حسین(ع)
همچنان این غیرت و ایثار یعنی انتظار
«میثم» این مصراع را بر لوح دل باید نوشت
پیروی از میثم تمار یعنی انتظار
غلامرضا سازگار
خلوت‌ دل‌
چه زیباست روی تو را خواب دیدن
فروغ نگاه تو را در آب دیدن
چه زیباست در چشمه نور چشمت
شکوفایی روشن ناب دیدن
چه زیباست دور از شکوه حضورت
نگاه تو در چشم احباب دیدن
چه زیباست تصویر روحانی تو
به یک‌باره در پیکر قاب دیدن
چه زیباست در خلوت دل نشستن
جمال تو دور از تب و تاب دیدن
چه زیباست در جست‌وجوی عطشناک
لب عاشقان تو سیراب دیدن
چه زیباست در چشم دریایی تو
نگاه خروشان گرداب دیدن
چه زیباست در اقتدای نمازم
تو را در تجلای محراب دیدن
چه زیباست گر پا گذاری به چشمم
نشستن کناری و سیلاب دیدن
عباس براتی‌پور