آزموده را آزمودن خطاست
مهدی جبرائیلی تبریزی
وعده غیرواقعی، تخیلی و دستنیافتنی
وعده دادن در رقابتهای سیاسی امری مرسوم ومشروع است اما عناصر قدرتطلب که هر راهی را برای نیل به آن جائز میدانند، از اقتضائات عمومی جامعه (اقتصادی، فرهنگی و...) استفاده وقول رفع مشکلات و نواقص میدهند که در بیشتر موارد غیرواقعی و یا از توان آنها خارج است. وعده دروغ و غیرواقعی، در قرآن با سیاق توبیخ به شدت نهی شده است(صف/2 و3 ).
تقوا نقش بازدارنده بیبدیل در این مورد دارد. نقل ماجرایی از سیره امام متقیان که الگوی اهل ولایت است در این مقام بسیار بجا است: خلیفه دوم پیش از درگذشتش، شورایی شش نفره برای تعیین خلیفه بعد از خود تشکیل داد که حضرت علی(ع) عضو آن بود. وی عبدالرحمنبنعوف را به عنوان شخص تعیینکننده در شورا معرفی کرد. عبدالرحمن ابتدا از امام علی(ع) خواست به شرط عمل به کتاب خدا، سیره پیامبر (ص) و سیره دو خلیفه قبلی عهدهدار خلافت شود، اما حضرت شرط عمل به سیره شیخین را نپذیرفت و فرمود: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا (ص) عمل کنم»(الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ق، ج۳، ص۷۱.(عبدالرحمن پس از آن شروط مذکور را با عثمان بن عفان در میان گذاشت و پس از پاسخ مثبت او، وی را عهدهدار خلافت کرد.(الامامهًْ والسیاسهًْ، ج۱، ص ۴۶-۴۴؛ الاعلام، ج۴، ص۲۱۰؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۴۴؛ مسند ابن حنبل، ج 1، ص 162، ح 557، تاریخ یعقوبى، ج2، ص 162).
در حالی که انتخاب حضرت علی(ع) به عنوان خلیفه قابل مقایسه با انتخابات امروزی مانند ریاستجمهوری و مجالس و... نیست. با این وجود ایشان با تمسک به دروغ و وعده کاذب و با توجیه هدفی که مقدس و سرنوشتساز بوده، به دنبال کسب قدرت نبود.
برخی از شعارهای انتخاباتی در دورههای گذشته: «من میخواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید (با این کلید) مسئله هستهای و تحریمها هم حل خواهد شد و رونق اقتصادی هم ایجاد خواهد شد».
«مردم در همان 2 ماه اول دولت تدبیر و امید آثار کارهای انجامشده را میبینند. برای از پیشِروی برداشتن مشکلات اقتصادی برنامه یکماهه، 3ماهه، یکساله و 4ساله در نظرگرفتهایم». رفع نیاز ازیارانه، چرخیدن همزمان موتور اقتصاد و سانتریفیوژها با رفع تحریمها و با راهبرد مذاکره با آمریکا از جمله وعدههایی بود که هیچ وقت رنگ واقعیت و عینیت به خود ندیدند.
شايعهسازي
شايعه، انتقال شفاهي پيامي است كه براي برانگيختن باور مخاطبان و همچنين تاثير در روحيه آنان ايجاد مي شود. مطالب كلي شايعه بايد حول محورهاي اساسي و مهمي باشد كه مخاطب نسبت به آن حساسيت بالايي دارد. فضاي توليد شايعه نوعاً عدم امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق است. به عبارت دیگر فقدان اصل خبر و يا منبع موثق خبر ریشه شایعات به شمار میروند.
نکته مهم درشايعه، شمول بخش قابلتوجهي از واقعيت یا همان تاكتيك تسطيح است. البته ضريب نفوذ آن بستگي به درجه ابهام و اهميت آن دارد. در واقع هرچقدر شايعه پيرامون مسائل «مبهم» و «مهم» باشد همان مقدار ضريب نفوذ آن افزايش مييابد.
شايعات براساس موضوع وجامعه هدف انواع مختلفی دارد: شايعات تفرقهافكن، هراسآور، اميدبخش، آتشين، خزنده، دلفيني يا غواصي(كه به تناسب زمان توليد و بعد از تاثيرگذاري براي مدتي خاموش و دوباره با ايجاد زمينههاي ذهني لازم در جامعه، ايجاد ميشود. در شايعهسازي از تاكتيكهاي گوناگون از جمله تسطيح، همانندسازي، برجستهسازي (بزرگنمايي) و... نيز استفاده ميشود.
مشغول ساختن جامعه به امور بیهوده
از جمله ترفندهای مورد استفاده، مشغول کردن جامعه به امور بیهوده و غافل ساختن توده مردم از مسائل اصلی و اولویتدار است. با توجه به فقدان توانایی عموم جامعه از فهم و تحلیل پدیدهها وشناخت شخصیتها و جریانها این روش در عرصههای سیاسی و اجتماعی و حتی مذهبی میتواند اثرگذار باشد.
مثال تاریخی: کعبالاحبار یکی از مقربین درگاه معاویه بوده است. «معاویه او را برای خود برگزید و از اصفیای خود نمود تا آنچه میخواهد از اکاذیب و اسرائیلیاتش در میان قصص و داستانهایش برای تأیید حکومت معاویه و تثبیت قوام دولتش روایت نماید» (امامشناسی، ج 18، ص 339).
او قصد داشت تا مردم را از علی(ع) و افکارش دور کند، و از این روی، به ترویج افکار و قصص باطل میپرداخت. (الإصابة، ج 5، ص 323).
دروغ بزرگ
اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مرسوم است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار ميگيرد. بدين معني كه پيامي را كه به هيچ وجه واقعيت ندارد، بيان ميكنند و مدام بر «طبل تكرار» ميكوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب كند. معروفترين استفاده اين تاكتيك درزمان آدولف هيتلر و توسط رئيس دستگاه تبليغاتي نازيها، گوبلز بوده است. گوبلز ميگويد: «دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور آن براي مردم راحتتر است.»
در زمان تبليغات انتخابات رياست جمهوري سال 88 شايع شد كه مبلغي حدود 18 ميليارد دلار از كشور خارج و به شكلي(مضحك!) به يكي از كشورهاي همسايه وارد شده است. اين دروغ به قدري بزرگ بود كه برخي آن را باور كردند. در حالي كه ميزان درآمد ساليانه كشور از 90 ميليارد دلار كمتر است و اين حجم مالي يعني چيزي حدود 20 درصد درآمد كشور. اين دروغ بزرگ كه توسط رسانههاي ضدانقلاب پمپاژ ميشد عدهاي را به ترديد و در مواردي به پذيرش آن وادا شته بود.
انسانيتزدايي و اهريمنسازي
يكي از موثرترين شيوههاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و سخت)، «انسانيتزدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، ميتوان اقدامات خشونتآميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.
در اين تاكتيك با استفاده از برچسبزني صفات منفي به حريف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجيه حملات و تهاجمات عليه رقيب ميپردازند.
ارائه پيشگوييهاي فاجعهآميز
در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوههاي جنگ رواني (از جمله كليگويي، پاره حقيقتگويي، اهريمنسازي و...) به ارائه پيشگوييهاي مصيبتبار ميپردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و براساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند. از اين تاكتيك در تبليغات انتخاباتي استفاده ميشود كه نمونههاي بسياري از آن را ميتوان در انتخابات گذشته رياستجمهوري برشمرد. دلار 50 تومانی، حمله آمریکا به ایران، تشدید تحریمها و... نمونههای شنیده شده از این طیف هستند.
ارائه اخبار و آمارهاي آلوده به دروغ از وضعيت سياسي، اقتصادي كشور و فاجعهآميز بودن آينده كشور در صورت تداوم وضع موجود، ذيل اين تاكتيك تعريف ميشود كه شعار «تغيير» نيز در اين رابطه از سوي يكي از نامزدها پيگيري ميشد.
ايجاد تفرقه و تضاد
از جمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع ميشود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است.
ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود ميكند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده میشود. ايجاد تفرقه و تضاد موجب ايجاد «گسست» شده و در جامعهاي كه به لحاظ طبيعي اين گسستها وجود داشته باشند، تقويت ميشوند؛ از قبيل گسست قوميت، مذهب، دين، جنسيت، زبان، نژاد و...
مهمترين هدف اين تاكتيك، ايجاد گسست بين مردم و نظام سياسي است كه باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومي مردم و مقبوليت و پذيرش رژيم سياسي ميشود. اشعثبنقیس در جنگ صفین جزو سپاه حضرت علی(ع) بود. اما او به عنوان نفوذی و فعال در جهت اهداف معاویه در میان سپاهیان حضور داشت. ماموریت او تحریک و تشجیع مردم به حکمیت و تحذیر آنان از جنگ با معاویه بود. او درشهادت امام(ع) نقش داشت.
مورد دیگر عبیداللهبنعباس برادرکوچکتر عبداللهبنعباس عموزاده رسول اکرم(ص) و امام علی(ص) و والی یمن در زمان حضرت بود. او از فرماندهان ارشد امام حسن(ع) بود. معاویه با یک میلیون درهم او را فریفت که با 8 هزار نفر از سپاهیانش به معاویه پیوست.
نتیجه اینکه باید با درس گرفتن از تجربه گذشته مراقب رادیکالیزه شدن جامعه توسط طیف غربگرا که اتفاقاً آشکارا توسط دشمنان قسمخورده نظام و مردم ایران مانند صهیونیسم و منافقین مورد حمایت قرار میگیرند، بود و در تحیر دو قطبیسازی آنها بر روی خط سیری که امام جامعه ترسیم میکند، حرکت کرد و فریفته شعارهای شعورسوز نشد.
این جریان امتحان خود را درطول سالیان طولانی درعرصه تقنین و اجرا پس داده است و خسارات جبرانناپذیرش در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و... را همگان دیدهاند. پس نباید خطای آزموده را دگرباره آزمود.
رهبر معظم انقلاب اسلامي ميفرمايند: «بايد بگرديد، بين خودتان و خدا حجت پيدا كنيد؛ يعني بتوانيد از راهي برويد كه اگر خداي متعال پرسيد شما به چه دليل به اين فرد رأي داديد، بتوانيد بگوييد به اين دليل بين خودتان و خدا، دليل و حجتي فراهم كنيد و بعد با خيال راحت برويد رأي بدهيد.» (31/2/76).
از منظر ایشان انتخابات تکلیف الهی است: «همچنان كه اصل انتخابات يك تكليف الهي است، انتخاب اصلح هم يك تكليف الهي است.» (31/2/76).
بنابراین هرگونه کوتاهی و سهلانگاری در انجام این وظیفه موجب عقوبت الهی خواهد شد. و از آنجایی که رای هرکسی مستقیما با سرنوشت جامعه و تکتک آحاد آن ارتباط دارد رای به غیراصلح سبب تضییع حقوق دیگران و موجب ضمان خواهد شد.