بانک مرکزی همچنان آمارها را سانسور میکند
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «روز گذشته بانك مركزي نماگرهاي سهماهه سوم سال 99 را منتشر كرد كه مانند آنچه درخصوص نماگرهاي اقتصادي سهماهه دوم منتشر كرده بود، جاي برخي اعداد و ارقام خالي بود. همچنان صادرات نفت جزو يكي از آمارهاي محرمانه به شمار ميرود و با وجود اينكه رسانههاي خارجي ميزان فروش نفت ايران را تخمين زدهاند، اما در آمارهاي رسمي بانك مركزي به جاي اعداد، خط تيره است. نكته ديگر تداوم عدم انتشار شاخص قيمت مصرفكننده در اين گزارش است. با وجود اينكه چند سالي است كه مركز آمار مسئول انتشار گزارشهاي مربوط به تورم است، اما حتي اعدادي كه اين مركز به عنوان تورم رسمي كشور منتشر كرده نيز در نماگرهاي اقتصادي، خالي است. شاخص بهاي توليدكننده نيز ديگر غايب اين گزارش است. نكته در اين است كه پيش از انتشار نماگرهاي اقتصادي، شاخص بهاي توليدكننده توسط مركز آمار منتشر شده بود. وضع مالي دولت نيز از ديگر آمارهايي است كه منتشر نشده است. با وجود اينكه كارشناسان بر انتشار بدون سانسور آمارها براي افزايش اعتماد فعالان اقتصادي تاكيد دارند، اما به نظر ميرسد بانك مركزي روش قبلي خود براي سانسور آماري را ادامه خواهد داد.»
گفتنی است سانسور آمارهای مهم اقتصادی که هر چند وقت یکبار رخ میدهد، تکرار تاریخ در دولتهای مختلف است و این ذات دولتهاست که هر آماری را که باب میلشان بود منتشر کنند و آمارهایی را که عملکردشان را به قضاوت (منفی) میگذارد را سانسور کنند.
از مهمترین سانسورهای دولت روحانی میتوان به سانسور آمارهای اقتصادی بانک مرکزی به ریاست عبدالناصر همتی که این روزهای سودای ریاست جمهوری دارد، اشاره کرد که از آذرماه سال 97 صورت گرفته و کماکان ادامه دارد. آخرین تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی هر چند دقایقی بیشتر روی سایت این بانک قرار نگرفت ولی موجب شد تا حداقل برای 2 سال هم شده مانع انتشار آمار از سوی بانک مرکزی
شود.
سر دادن خواستههای مردم با اهداف حزبی
روزنامه شرق در یادداشتی در شماره دیروز خود نوشت: «متأسفانه با وجود مشکلات عدیده هیچیک از کاندیداها برنامه مشخصی برای برونرفت از معضلات ارائه نداده و صرفا در قالب «اپوزیسیون» به طرح مشکلات پرداختهاند که مردم خود بیش از آنها به این مشکلات واقف هستند.»
در این باره ذکر این نکته لازم است که اصلاحطلبان در این دوره از این لحاظ که عملکردشان در قالب دولت تدبیر و امید و نیز در مجلس دهم (مجلس قبل) و در شورای شهر و شهرداری کنونی تهران بسیار ضعیف بوده و چنانکه خودشان بارها نوشتهاند؛ پایگاه اجتماعی آنها با فروپاشی گستردهای روبهرو شده و از طرفی دیگر امید چندانی به رای آوری نامزدهای خود ندارند بنابراین ترجیح میدهند که همه نامزدها را با یک چوب بزنند وگرنه برخلاف اظهارات این نامزدهایی در این دوره هستند که برنامهای منسجم دارند و در برنامههایی به جز مناظره به تبیین آن برنامههای پرداخته و میپردازند.
در ادامه این نوشتار آمده: «آنچه برای مردم در این مقطع بحرانی مهم است، نان، آب، مسکن و معیشت شرافتمندانه و دسترسی به سلامت عمومی است؛ درحالیکه آقایان اصل مدرک تحصیلی یا سواد کلاسیک را به رخ یکدیگر میکشند؛ غافل از اینکه ملت برای این مدارک اهمیتی قائل نیست. مردم نه به شعارها بلکه به شعور سیاسی- اقتصادی کاندیداها توجه دارند... کاندیداها باید به طور صریح بگویند موضع آنها در قبال پذیرش یا نفی برجام، پذیرش FATF و رفتار سیاسی در منطقه چیست؟ آیا میخواهند با گروگانگیری خارجیان خزانه ارزی را پر کنند؟ آیا با تور ماهیگیری میخواهند زیردریایی بیگانگان را
تور کنند؟»
طیف موسوم به اصلاحطلب را باید «ارباب وعدهها» نامید. همین طیفی که دست کم در دو دوره قبل شعارهای بسیاری دادند و با آن مردم را فریفتند. کسانی که از آب خوردن تا افزایش عمر خدمه پرواز را به برجام ربط داده بودند. درباره مدرک تحصیلی نیز باید گفت که این نامزد اصلاحطلب (مهرعلیزاده) بود که با حرکتی زشت و غیراخلاقی به پیش کشیدن مدرک تحصیلی پرداخت. حال آنکه خلاف گفتههایش به راحتی قابل استناد است.
از همه قابل تاملتر این است که در بخشی از این نوشتار به درستی ذکر شده «آنچه برای مردم در این مقطع بحرانی مهم است، نان، آب، مسکن و معیشت شرافتمندانه و دسترسی به سلامت عمومی است» و در چند سطر بعد از آن این روزنامه آورده بنابراین نامزدها باید بگویند نظرشان درباره FATF و برجام و گرفتن زیردریایی با تور ماهیگیری و....
اصرار بانیان وضع موجود در برجامیزه کردن اقتصاد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «امروز...اقتصاد ایران فلج شده و این پول ملی ایران است که ارزش خود را از دست داده، لذا در چنین وضعیتی با داد و بیداد کردن نمیتوان مسئله را حل کرد. باید مذاکرات صریح برای حل مسئله صورت گیرد و با چنین نگاهی به برجام و FATF قطعا هیچ کاندیدایی نمیتواند در آینده به موفقیت برسد و این نگاه در میان 5 کاندیدا در مناظره اول وجود داشت و به وضوح قابل مشاهده بود. این 5 نفر همان تیمی هستند که با شلیک به برجام که به خوبی در حال پیشرفت بود، مانع تداوم آن شدند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«مشخصا در سالهای اخیر آنچه که به مردم و اقتصاد ایران کمک شایانی کرد برجام بود که در یک سال و چند ماه پس از آن ثمرات آن را اقتصاد ایران مشاهده کرد و بدترین اتفاق نیز در سالهای اخیر برای ایران، برهم خوردن همان تفاهم بود».
علیرغم وعده و وعیدهای فراوان دولتمردان و مدعیان اصلاحات در سالهای گذشته درباره فتحالفتوح اقتصادی برجام، در نهایت ما از دلار 3 هزارتومانی در پیش از برجام رسیدیم به دلار 32 هزارتومانی در پسابرجام.
در هشت سال اخیر تمام ظرفیتهای دولت به وزارت خارجه خلاصه شد و در ادامه، تمام ظرفیتهای وزارت خارجه نیز به برجام خلاصه شد. همین رویکرد خسارتبار موجب افزایش
6 برابری قیمت مسکن شد و همین رویکرد خسارتبار، سفره مردم کشورمان را کوچک کرد.
با اینحال همچنان مدعیان اصلاحات در پی شرطیسازی اقتصاد و معیشت مردم هستند. این در حالی است که وضع موجود اقتصادی دستپخت همین طیف است.