فیضیه خونین در مقابل شاه و حزب رستاخیزش
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
حدود ساعت پنج بعد از ظهر شنبه 17 خرداد 1354، کماندوها و مزدوران رژیم شاه پس از سه روز محاصره مدرسه فیضیه قم، از طریق مسافرخانههای اطراف حرم و مدرسه فیضیه، به داخل مدرسه هجوم برده و به وحشیانهترین صورت به قتل و غارت طلاب بیدفاع مدرسه پرداختند. این برای سومینبار بود که مدرسه فیضیه مورد هجوم چکمهپوشان شاه قرار گرفته و در آتش قتل و غارت میسوخت.
بار نخست 13 سال قبلتر در 2 فروردین 1342 برابر با 25 شوال 1282 هجری قمری و سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیهالسلام) بود که مراسمی به همین مناسبت از سوی حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی در مدرسه فیضیه منعقد شده بود. همان سالی که حضرت امام خمینی بهدلیل جسارتهای رژیم شاه به اسلام و قرآن در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی و همچنین رفراندوم غیرقانونی لوایح ششگانه و انقلاب به اصطلاح سفید، عید نوروز را عزای عمومی اعلام کرده و اطلاعیه صادر کرده بودند که امسال عید نداریم.
در آن روز هم مزدوران شاه که با لباس مبدل در میان جمعیت حاضر در مراسم مدرسه فیضیه نفوذ کرده بودند، بدون آنکه رعایت شئونات دینی و احترام مجلس عزای اهلبیت(علیهمالسلام) را داشته باشند، ناگهان با عربدهکشی و خشونت به ضرب و جرح مردم و طلاب و سپس با ورود مأموران گارد شاهنشاهی به غارت مدرسه پرداخته و با چوب و چماق به جان طلبههای بیپناه فیضیه افتادند، آنها را از بالای بام مدرسه به پایین پرتاب کرده که سر و دست و پای بسیاری از آن طلاب شکست، حجرههای محقرشان را تخریب کرده و اموال ناچیزشان را به غارت بردند.
در همان هجوم سبعانه و ددمنشانه بود که نخستین شهید نهضت امام، طلبهای جوان به نام «سید یونس رودباری» تقدیم راه اسلام و قرآن گردید. هجوم اولیه مزدوران رژیم شاه به مدرسه فیضیه، در واقع نهضت نوپای امام را گامهای طولانی به جلو برد و افشای جنایات رژیم شاه که شاید سالها طول میکشید را یکشبه به انجام رساند.
عصر غمانگیز همان روز دوم فروردین که فیضیه به شهر جنگزدهای بدل شده و بدنهای طلاب زخمی و مجروح و مضروب بر کف آن قرار داشت و در عین حال شاه قصد داشت تا رعب و وحشت بیحد و حصری در دل طلاب و روحانیون و مردم قم بهوجود آورده تا جاییکه دیگر فکر چنین اقداماتی به ذهنشان خطور نکند، حضرت امام با صلابت و هوشمندی و شجاعت مثالزدنی در جمع سایر روحانیون و طلاب سخنرانی کرده و در بخشی از آن فرمودند:
«... دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را به خوبی نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم...»1
دومین هجوم رژیم شاه به مدرسه فیضیه در تابستان 1351 و همزمان با حمله به برخی دیگر از مدارس علمیه حوزه قم مانند مدرسه حقانی، خان و حجتیه صورت گرفت. در آن یورش نیز در و پنجرههای مدرسه شکسته شد، تعداد بسیاری از طلاب دستگیر شده و اموالشان را به غارت بردند. 2
در طول آن سالها رژیم شاه همواره در پی کنترل مدرسه فیضیه از طریق تغییر مدیریت و ساختار و در نهایت تعطیلی آن بود ولی همچنان در این امر ناموفق ماند.3 اما به نظر میرسید که یورش وحشیانه عصرگاه 17 خرداد 1354 دیگر تیر آخر رژیم وابسته شاه و مزدورانش است.
ماجرا از سه روز قبل و چهارشنبه که شب سالروز قیام پانزده خرداد بود، شروع شد. طبق معمول هر سال طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم بنا داشتند، مراسم بزرگداشت آن قیام تاریخی و شهدای گرانقدرش و همچنین تجلیل از رهبر در تبعید نهضت را برپا کنند. خصوصاً که شاه بنا به دستور اربابان آمریکایی خود، در اوج ادعاهای دموکراسی و حقوق بشر غربیها، به سیستم تکحزبی روی آورده و حتی همان چند حزبک فرمایشی خود را که در سیطره عوامل فراماسونری و درباری بود تعطیل و همه را در یک حزب سوپرفرمایشی به نام «رستاخیز» خلاصه کرده بود.
شاه افسارگسیخته بود و در اوج تبختر و سرشار از نخوت حمایت آمریکا و اسرائیل و افتخار نوکری و ژاندارمی آنها در منطقه که در ازای فروش کشور و غارت نفت و سایر منابع مادی و معنوی آن میسر شده بود، عربده میکشید که همه بایستی به عضویت حزب رستاخیز درآیند و اگر نمیخواهند از مملکت بیرون بروند!
اما حضرت امام خمینی در پیامی شرکت در حزب فرمایشی رستاخیز را حرام اعلام کرده و مقابله با خدعههای جدید شاه و استعمار را واجب دانستند.
امام در آن پیام فرمودند:
«... بر خطبای محترم و محصلین و طبقه جوان دانشگاهی و طبقات کارگر و زارع و تجار و اصناف است که با مبارزات پیگیر و همهجانبه و مقاومت منفی خود، اساس این حزب را ویران کنند و مطمئن باشند که رژیم در حال فرو ریختن است و پیروزی با آنهاست...»4
پیام امام موجب شد که طلاب در برگزاری مراسم سالگرد قیام 15 خرداد، مصممتر گردیده و بر آن باشند که مراسمی متفاوت با هر سال برگزار نمایند. از همین روی از عصر 14 خرداد مراسم در مدرسه فیضیه آغاز شد. این در حالی بود که مأموران شهربانی و عوامل ساواک نیز که برگزاری چنین مراسمی را پیشبینی میکردند از همان عصر 14 خرداد و شب پانزدهم در اطراف حرم و آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) مستقر شدند. آنها با لباسهای مخصوص و مجهز به وسایل ضدشورش اعم از باتوم و گاز اشکآور و پنجه بوکس همراه ماشینهای آبپاش، دور تا دور مدرسه فیضیه و میدان آستانه را محاصره کرده و هرگونه رفت و آمد را کنترل میکردند.
طلاب حاضر در مدرسه نماز مغرب و عشا را به امامت آیتالله اراکی اقامه کرده و پس از آن در حالی که تعدادشان به 400 نفر بالغ میشد، با سر دادن شعارهای «خمینی، خمینی، خدا نگهدار تو/ بمیرد، بمیرد، دشمن خونخوار تو»، «درود بر خمینی»، «مرگ بر پهلوی»، «مرگ بر حکومت یزیدی» و... با حمله مأمورین مواجه شده و در مدرسه را بستند.
از همین لحظه، درگیری مزدوران شاه و طلاب انقلابی مدرسه فیضیه علنی شد و گسترش یافت. مأمورین شهربانی از پشتبامهای مجاور مدرسه، گاز اشکآور به سمت آن پرتاب کرده و طلاب هم سعی داشتند با روشن کردن آتش و استفاده از آب حوض مدرسه، اثرات گاز اشکآور را خنثی کنند. 5
آن شب و همچنین روزهای 15 و 16 خرداد هم به همین منوال گذشت. طلاب در مدرسه فیضیه محاصره شده بودند و مأموران ساواک و کماندوهای تا دندان مسلح شاه با انواع و اقسام ابزارهای آمریکایی و اسرائیلی سرکوب، در چند لایه، فیضیه را در حلقه نیروهای خود قرار داده بودند که افراد بسیاری چه آنها که از فیضیه خارج میشدند و چه از اطراف مدرسه را دستگیر کردند. از طرف دیگر، هلیکوپترهای رژیم هم برای شناسایی بهتر طلاب و همچنین ایجاد رعب و وحشت بر فراز مدرسه فیضیه پرواز میکردند.
در همین حال که طلاب محاصرهشده با مشکل مواد غذایی روبهرو بودند، مردم با مقادیری نان، پنیر، خرما و میوه (از دریچه مابین مدرسه فیضیه و مسجد اعظم) به همراه مقدار زیادی مواد خوراکی از سوی مراجع، خصوصاً آیتالله گلپایگانی به آنها کمکرسانی کردند.6
سرانجام حدود ساعت 5 عصر روز 17 خرداد 1354، کماندوهای قویالجثه و مجهز به وسایل پیشرفته (باتوم چوبی و الکتریکی) از طریق ساختمانهای اطراف مدرسه فیضه به داخل آن ریخته و به ضرب و شتم و قتل و غارت طلاب اقدام کردند. طلبهها را از پشتبام فیضیه به پایین پرتاب کرده و حجرههایشان را به آتش کشیدند. در نهایت پس از ساعتها درگیری و ضرب و جرح طلاب، در حالی که برخی به شهادت رسیده بودند، حدود 350 نفر از آنان را به همراه 150 نفر از بیرون مدرسه دستگیر و تحویل ساواک و شهربانی دادند.
در سند ساواک در اینباره آمده است:
«... ساعت 16/30 روز 54/3/17 طبق طرح و برنامه تنظیمی قبلی، مأمورین شهربانی و ساواک قم در معیت اکیپ اعزامی از مرکز به مدارس فیضیه و دارالشفاء وارد که طلاب داخل مدارس مزبور به محض مشاهده مأمورین، شروع به تظاهرات و دادن شعارهای مخالف نموده و... که مأمورین به مقابله پرداخته و در اثر زد و خورد...تعدادی از شیشههای در و پنجره مدارس مزبور شکسته و سرانجام... طلاب مزبور دستگیر و به شهربانی دلالت گردیدند...»7
حضرت امام خمینی طی پیامی ضمن ابراز تأسف از واقعه جانسوز 17 خرداد 1354 مدرسه فیضیه و دارالشفاء كه واقعه قتلعام 15 خرداد 42 را زنده كرد، نوشتند:
«... شكستن سر و دستها و در و پنجرهها و كوبیدن تا سرحد مرگ و پرتاب كردن جوانان بیپناه از پشتبامها (به جرم اظهار عقیده برخلاف حزب شاهی و به جرم سوگواری برای مقتولین 15 خرداد) كه به حسب نقل بعضی مطبوعات خارجی، عدد مقتولین به 45 نفر و عدد مجروحین بسیار است كه در بیمارستانها پذیرفته نشدهاند؛ و بیش از 300 نفر در زندانها به سر میبرند كه سرنوشت آنها معلوم نیست...»
رادیو لندن در تفسیر سالیانه خود گفت:
«... بزرگترین اعتراض و قیام علیه شاه و حزب رستاخیزش در این سال، تظاهراتی بود که در شهر مذهبی قم توسط روحانیون به وقوع پیوست...»8
پس از این ماجرا، در مدرسه فیضیه برای مدت حدود سه سال بسته شد و حتی مسئله واگذاری آن به سازمان اوقاف مطرح شد. اما همچنان فیضیه تعطیل بود تا 12 فروردین 1357 و مراسم تشییع جنازه آیتالله میرزا ابوالفضل زاهدی که به این بهانه در مدرسه فیضیه باز شد و مجدداً در آستانه پیروزی انقلاب، مأمن و مکان اصلی حضور طلاب انقلابی گردید.
__________________________________
1- صحیفه امام- جلد اول- صفحه 166- مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س)
2- مجموعه مستند «راز یک نقش»- قسمت بیستوسوم- تیرماه 1388- شبکه خبر 3- مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک- مرکز بررسی اسناد تاریخی- چاپ اول- بهار 1380 4- پیام به ملت مسلمان ایران درباره اعلام تأسیس حزب رستاخیز- صحیفه امام- جلد سوم- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)- صفحه 75 5- قیام خونین 15 خرداد 1342 به روایت اسناد- دهنوی- موسسه خدمات فرهنگی رسا- 15 خرداد 1360 6 - همان 7- مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک- مرکز بررسی اسناد تاریخی- چاپ اول- بهار 1380- صفحه 299 8- بیانیه طلاب حوزه علمیه قم- روزنامه کیهان- 17 خرداد 1358