kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۸۶۷۵
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۶
بررسی قیام 15 خرداد؛ مبداء تحولات منتهی به انقلاب اسلامی- ۱۶

رویكردهای كلان مبارزاتی امام خمینی(ره)

 

 تضعیف باورهای دینی
در جوامع دینی و كشورهای اسلامی، سلطه بر ملّت‌ها بسی دشوارتر از سلطه بر زمامدارانِ‌ حكومت‌هاست،‌ و تنها به ضرب و زور اسلحه و قدرت نظامی نمی‌توان امّت‌های مسلمان را به بند كشید؛1 بلكه برای نفوذ در این جوامع و غلبه بر آنها - به‌خصوص دربارة جامعه‌ای شیعی همچون ایران - می‌باید با شگردهای فرهنگی، بر باورهای معنوی مردم تاخت و با كم‌مایه و بی‌پشتوانه جلوه دادن آنها،‌ این اعتقادات را تضعیف كرد و باعث عقب‌ماندگی جوامع خواند، و تنها به این ترتیب می‌توان زمینة پذیرش فرهنگ بیگانه و سپس وابستگی به آن را پدید آورد. اما حضرت امام
(رحمهًْ الله علیه)با شناخت عمیقی كه از قدرت‌های سلطه‌طلب و شگردهای آنان داشت به خوبی می‌دانست كه تضعیف باورهای دینی مردم، از رویكردهای بنیادین و كلان دشمنان اسلام است. او از سرنوشت حكومت عثمانی با خبر بود و همچنین می‌دانست كه چگونه آتاتورك بر بازماندة كوچكِ آن امپراتوریِ عظیم گماشته شد، و تركیه چگونه به كشوری لائیك مبدّل گشت، و بنابراین،‌ برخود فرض می‌دانست تا برای حفظ اسلام در برابر تمامیِ این دشمنان قیام كند.
اكنون با نظر به نگرة اصلی امام، در باب تكلیف هر انسان - یعنی قیام برای خدا و مبارزه با دشمنان دین - و نیز با توجه به انگیزه ایشان در تقویت عقبه فرهنگی و فكری امّت اسلام، رویكردهای كلان مبارزاتی امام خمینی روشن می‌گردد.
دفع شبهات فكری و فرهنگی
مرزبانی از ایمان و باورهای دینی مردم و دفع شبهات عقیدتیِ آنان مهم‌ترین رسالت عالمان دین است.2 این وظیفه‌ای است كه امام خمینی(رحمه الله علیه) از آغاز جوانی به آن اهتمامی ویژه داشته است. نگارش كتاب‌هایی همچون كشف‌الاسرار در ردّ‌اندیشة وهابیت (در دوران جوانی)، ردّ كتاب اسرار هزار ساله، مصباح الهدایه در حوزة عرفان (27 سالگی)، شرح دعای سحر در 29 سالگی، نمونه‌هایی از این دست فعالیت‌ها به شمار می‌آیند.
تخصص ویژة امام خمینی در علوم عقلیه موجب شد كه ایشان در همان عنفوان جوانی، تنها پاسخ‌گوی اشكالات و شبهات عقلی نسبت به اسلام، در حوزة علمیة قم باشد، و در آن روز اگر كسی نسبت به مسائل دینی اشكالی داشت و برای حل آن به قم مراجعه می‌كرد (با اینكه علمای زبردست و تراز اول در قم می‌زیستند) او را برای برطرف كردن ابهام و اشكالش به حضور امام خمینی راهنمایی می‌كردند. گویا در سال 1363 ه‍. ق. بود كه شخصی به علت شبهاتی كه معاندانِ دین به او تلقین كرده بودند، در ایمان و عقاید دینی خود دچار لغزش شده، برای به دست آوردن حقیقت به قم مراجعه كرده بود. او را به امام خمینی معرفی كردند، و ایشان با پشتكار و اهتمام فراوان، در مقام رفع شبهات و ابهاماتی كه در ذهن او جای گرفته بود بر آمد و تا آنجا به آن [امر] اهتمام ورزید كه 3 روز، حوزة درس خویش را تعطیل كرد، و سرانجام موفق شد كه شبهات را از ذهن او بیرون كرده، از انحطاط فكری و سقوط او در منجلاب تباهی و گم‌راهی جلوگیری نماید و او را به راه حق و حقیقت راهبری كند.
نیز آن روز كه كتاب سفسطه‌آمیز اسرار هزار ساله منتشر شد،‌ نظر به اینكه مطالب آن به مسایل عقلی مربوط بود، از طرف علما و مراجعِ قم برای ردّ آن به امام خمینی مراجعه شد و ایشان با آنكه مدتی بود به چشم‌درد مبتلا بود و توان مطالعه و نوشتن نداشت، دست به كار ردّ آن كتاب شد. شگفت آنكه وقتی در مقام نگارش ردّ این كتاب برآمد - و [در همان زمان] كتاب كشف الاسرار را [نیز] تألیف می‌كرد - به طور معجزه‌آسایی درد چشم ایشان برطرف شد؛ به طوری كه گویا عارضه‌ای متوجه ایشان نبوده است.3
بسیج نیروهای مردمی
پاره‌ای از‌اندیشه‌وران مسلمان، نظیر سیدجمال‌الدین اسدآبادی و برخی شاگردان ایشان، بر آن‌اند كه راه اصلاح وضعیت نابسامان جوامع اسلامی، نفوذ در دستگاه‌های حكومت‌ها و سعی در اصلاح آنهاست. بدین روی، با سلاطین و زمامداران حكومت‌ها به گفت‌وگو می‌نشستند و می‌كوشیدند تا از این راه آنان را به ارزش‌های دینی علاقه‌مند سازند و به اجرای احكام شرعی ترغیب كنند، و در نهایت راه را برای تشكیل دولت اسلامی هموار گردانند. ولی امام خمینی(رحمه الله علیه) با الهام از آموزه‌های وحی و با نظر به تجربه‌های تلخ تاریخی ایران و جهان،‌ برای اصلاح وضع جوامع، گفت‌وگو با سلاطین و ارشاد ارباب قدرت را كافی نمی‌دانست،‌ و معتقد بود كه اگر تعالیم وحی به درستی در اختیار جان‌های پاك مردم قرار گیرد آنان به طور طبیعی و خودجوش، خواهان حكومت اسلام و اجرای احكام آسمانی آن خواهند شد، و به این ترتیب،‌ نیروهای فراوان،‌ ولی پراكندة امّت اسلامی، یك‌سو شده‌، به قدرتی بی‌كران مبدّل می‌گردد كه هیچ سلطنت یا دولتی توان رویارویی با آن را
نخواهد داشت.
اما نیل به این آرمان بلند در گرو تحقق شرایط مهمی بود، و امام خمینی برای رسیدن به آن،‌ می‌بایست راه‌های ناهموار و سختی را می‌پیمود. برای این امر، تشكیلات اطلاع‌رسانیِ عظیمی لازم بود كه بتواند بنیة دینی و اعتقادی، و پشتوانة فكری و فرهنگی مردم مسلمان ایران را قوت بخشد، و امّت بزرگ مسلمان را متوجه وظیفة سنگین الهی‌اش گرداند.
پانوشت‌ها:
1- صحیفه نور، ج 1، ص 200.
2- محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 2،‌ص 5 - 6.
3- حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج 1، ص 37.