kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۸۴۹۵
تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۵۱
روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- ۱۵

اعتراف تلخ!

 

رهبر انقلاب می‌گویند شما بر اساس عقیده و مذاق سیاسی خود عمل کردید. اگر قصد قربت کرده باشید، خوشا به حالتان! «آن کسی که در یک کاری قصد قربت می‌کند و بعد نتیجه به کام او تلخ می‌آید، بیشتر پیش خدای متعال مأجور است تا آن کسی که قصد قربت می‌کند و نتیجه به کام او شیرین می‌آید؛ چون این فرد بالاخره یک اجر و بهره‌ دنیوی برده [امّا] آن یکی نه؛ بنابراین پیش خدا او مأجورتر است.»
رهبری با انتقاد از برخی مواضع دوگانه در برابر قانون‌گرایی، تأکید می‌کنند که در این مورد، راه درستی که بتوان پای آن ایستاد، سازوکارهای قانونی است؛ نه راه‌های فراقانونی که تضمینی برای قبول نتایج آن وجود ندارد:
«حالا فرض [کنید] ما یک مجموعه‌ حکمیّت هم معیّن کردیم؛ یک حُکمی هم دادند؛ اگر آن حکم برخلاف میل شما بود، قبول می‌کنید؟ من بعید می‌دانم. باز شبهه به‌وجود می‌آید. چرا ما بی‌خود شبهه را زیاد بکنیم؟ راه قانون را مشی کنید، درست عمل بکنید؛ ان‌شاءالله خدای متعال هم برکت خواهد داد.»
آقا از حضّار می‌خواهند که چایی میل کنند و شیرینی بردارند. خانم کروبی می‌گوید: ان‌شاءالله شیرینی‌اش شمارش کلّیّه‌ صندوق‌های آراء باشد.
رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند: «کلّی نگویید؛ هیچ لزومی ندارد. یک تعدادی را مشخّص کنید، بگویید اینها را بازشماری کنند، یا همین‌طوری تصادفی بازشماری بکنید. چه لزومی دارد که 40 میلیون رأی بازشماری بشود؟ تصادفی باشد. بازشماری بعضی [آراء] هم به نظر من جواب می‌دهد. می‌توانید به این نتیجه عمل بکنید، چه اشکالی دارد؟».
آقای آخوندی وقت می‌گیرد تا یک «شهادت تاریخی» بدهد. او خاطره‌ نیمه ‌شب پس از 2 خرداد 76 را بازگو می‌کند: «ساعت حدود یک نصف شب معلوم شد که در واقع آقای خاتمی رأی را دارند. من در ستاد انتخابات وزارت کشور بودم. خبر رسید که عدّه‌ای می‌خواهند از میدان هفت تیر، حرکت کنند به وزارت کشور و بگویند ما نتیجه‌ انتخابات را قبول نداریم. من آن وقت فکر کردم که چه‌کار می‌شود کرد؟ رفتم منزل و یک پیام تبریکی نوشتم برای آقای خاتمی و اوّل صبح _ 7 صبح _ رفتم خدمت آقای ناطق و به آقای ناطق گفتم که این پیام تبریک را شما امضا بکنید؛ همین الان بدهید صداوسیما. ایشان گفتند هنوز نتایج آراء اعلام نشده. گفتم من می‌دانم که آقای خاتمی برنده‌ انتخابات است و اگر شما این پیام تبریک را ندهید، ممکن است یک عدّه‌ای بخواهند اغتشاش کنند، آشوب کنند و ایجاد مشکل کنند؛ خوب است که شما این پیام تبریک را امضا کنید. ایشان امضا کردند و در واقع پیام تبریک ایشان فکر می‌کنم ساعت 10 ‌و نیم، 11 منتشر شد. قبل از اینکه وزارت کشور نتایج کلّی آراء را ساعت 2 بعدازظهر (روز شنبه‌ پس از انتخابات) قرائت بکند.».
این مقدّمه است برای حرف اصلی او: «ولی آقای خامنه‌ای! این دفعه به نظر من مشکل فساد در مقدّمات انتخابات است که من صبح خدمت آقای کدخدایی هم عرض کردم. متأسّفانه این دفعه شورای نگهبان در مقدّمات انتخابات خوب مراقبت نکردند. وگرنه من با نظر حضرتعالی موافقم که صندوق‌ها را 20 بار هم که بشمارند، نتیجه‌ آراء عوض نخواهد شد. اگر صندوق‌ها را بازشماری کنند، خیلی اتّفاقی رخ نمی‌دهد؛ ممکن است یک کمی‌ این‌وَروآن‌وَر بشود. ولی در مقدّمات انتخابات مشکلات بسیار زیادی هست که در واقع همان جوّ بی‌اعتمادی [را] که آقای دانش‌جعفری گفتند ایجاد کرده و کسی نمی‌تواند زیر بار نتیجه‌ انتخابات برود. من خواهشم از حضرتعالی این است که شورای نگهبان را موظّف بفرمایید که مقدّمات انتخابات را بیش از روز رأی و صندوق‌ مورد توجّه قرار بدهد؛ چون آنها بسیار مهم‌تر از خود روز رأی‌گیری است.».
رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند: «اگر چیزی باشد که یک الزام قانونی برای شورای نگهبان یا برای نظام ایجاد کند، حرفی نداریم؛ آن را هم رسیدگی کنند، بررسی کنند. [امّا] بالاخره آقای آخوندی! مرجع، شورای نگهبان است. [در این] مسائل بایستی منطقی و دور از احساسات [باشیم]؛ به خصوص در شرایطی مثل شرایط ما. الان شرایطی نیست که ما احساساتمان را اجازه بدهیم که بی‌مهار هر کاری می‌خواهد بکند؛ نه، شرایط حسّاسی است؛ حسّاس بودنش هم برای شخص من یا برای یک گروه خاصّی نیست؛ برای همه‌تان است؛ چون همه‌ شما بچّه‌های انقلابید، برای این انقلاب زحمت کشیدید، خون دل خوردید؛ همین‌طور که آقای الویری گفت؛ راست می‌گوید ایشان.». بعد سادگی مراسم ازدواج آقای الویری را یادآوری می‌کنند. مهریّه‌ همسر او را که یک جلد کلام‌الله مجید بود؛ همچنین خطبه‌ عقدی که یک سوی آن مرحوم آقای طالقانی بود و یک سوی دیگر خودشان. آقای منتجب‌نیا چند ثانیه وقت میخواهد تا پیشنهادی مطرح کند.
رهبر انقلاب می‌گویند: «چند ثانیه که عیبی ندارد.».
آقای منتجب‌نیا ضمن تأیید قانونمندی مدّ نظر رهبری، از رهبر انقلاب می‌خواهد که اجازه بدهند، نماینده‌ کاندیداهای معترض در بازشماری حضور داشته باشند.
رهبر انقلاب می‌گویند: «چه عیب دارد؟».
آقای کدخدایی هم می‌گوید: «آن که مشکلی نیست.». آقای منتجب‌نیا می‌خواهد که این ناظران اختیار و حقّ نظر دادن داشته باشند؛ چون سابقه‌ انتخابات گذشته این بوده که با وجود حضور نماینده‌ کاندیدا، امکان نظارت واقعی فراهم نبوده است.
رهبر انقلاب می‌گویند که ناظران کاندیداها حتماً حضور داشته باشند و نگاه کنند؛ چون این نظارت شوخی‌بردار نیست.
آقای کدخدایی هم می‌گوید امروز صبح از سوی شورای نگهبان به ستادهای معترض اعلام شده که آماده‌ بازشماری با حضور نمایندگان آنها هستند.
آقا تأکید می‌کنند: «حرف آقای منتجب‌نیا حرف درستی است. نظارت یعنی واقعاً آنجا حضور داشته باشند، بتوانند واقعاً ببینند، بدانند، بتوانند شهادت بدهند، وجدان [کنند].».
انتظار آقای منتجب‌نیا چیزی فراتر از این است: از همان نظارت استصوابی که خود شورای نگهبان می‌گویند.
امّا رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند: «آن نظارت طور دیگری است. این نظارت روی چیز دیگر است؛
این همان نظاره کردن است؛ یعنی نگاه کنند تا بتوانند بین خودشان و خدا وجدانشان را [قانع] کنند،
به یقین برسند. این خیلی خوب است.».
***
جلسه پس از سؤال و جواب های مکرّر و طولانی، خسته‌کننده شده است. رهبر انقلاب از همه‌ حضّار و آقای زارعی _ از ستاد آقای احمدی‌نژاد که می خواهد صحبت کند _ اجازه میخواهند که بروند. همه صلوات می فرستند و چند نفر دور ایشان را می گیرند تا از این فرصت کوتاه هم استفاده کنند. آقا هنگام ترک اتاق، احوال خانم کروبی را می پرسند. خانم کروبی پاسخ می‌دهد: «ما دعاگوی حضرتعالی هستیم. همیشه عرض ارادت داریم محضرتان.». بعد می گوید: «بچّه‌هایی که در رقابت انتخاباتی فعّال بودند و در انتخابات شرکت کردند، بازداشت آنها کار قشنگی نیست، دستور بفرمایید آزادشان کنند.». پاسخ رهبری این است: «ببینید خانم کروبی! کار قشنگی نیست آدمی را که جرمی نکرده بازداشت کنند؛ کار قشنگی هم نیست آدمی که جرم کرده [را] بازداشت نکنند. اگر چنانچه کسی خلاف کرده بایستی با او برخورد بکنند. من البتّه سفارش کردم، بعد هم خواهم گفت؛ نیروی انتظامی در یک جاهایی تند حرکت کرده، من تأیید نمی‌کنم، مخالفم با نوع برخوردشان. به خود قرارگاه ثارالله که حالا مسئولیّت پیدا کرده، سفارش اکید کردم که مواظب باشید با مجرم و غیر مجرم یک‌جور برخورد نکنید، با مردم باید عادی برخورد کرد. اینها را من قبول دارم.».
خانم کروبی می‌گوید: «ما هم نظرمان همین بود. واقعاً زیبنده نیست.».
رهبر انقلاب ادامه می‌دهند: «منتها آقای کروبی یکی از حرفهایی که در انتخابات همیشه در این سخنرانی‌ها تکرار می‌کرد، این بود که برای بازداشتی‌ها چه کرده. بله، آقای کروبی همیشه مراجعه می‌کرد؛ [امّا] این به نظر من خیلی چیزی نیست که امتیاز محسوب بشود. کسی که واقعاً مجرم است، کار خلاف کرده، زندان افتاده، شما تأیید کنید زندان بودنِ او را؛ واقعاً تأیید کنید برخورد نظام را با او. نمی‌شود که نظام همین‌طور سهل‌انگاری کند، سست [باشد].».
بعد آقای الویری از یکی از فعّالان سیاسی نام می‌برد و می‌گوید دستگیر شده است.
آقا می‌گویند: «بله، امروز شنیدم که ایشان را گرفته‌اند. من نمی‌دانم علّتش چیست؛ سؤال هم نکردم. وزارت اطّلاعات هست، شماها خودتان رفیقید با اینها، از آقای محسنی اژه‌ای بپرسید، از معاونین ایشان بپرسید، ببینید قضیّه چیست. شما آدم‌های بیگانه‌ای که نیستید، آشنایید با آنها.». خانم کروبی تأکید می‌کند که برخی از دستگیرشدگان در اعتراضات روزهای اخیر، بچّه‌های شهدا هستند. امّا رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند: «شما بهتر از من می دانید منافاتی ندارد؛ چون بعضی از بچّه‌های شهدا هم خلاف می‌کنند.». خانم کروبی میگوید: «ما که ارادتمند به شما هستیم، شما علاقه‌ من را نسبت به خودتان می دانید.».
رهبر انقلاب می‌گویند: «آن را که می‌دانم. [امّا] بحث من این نیست خانم کروبی؛ بحث این است که بچّه‌ شهید مصونیّت نباید داشته باشد؛ یعنی این معنی ندارد که بگوییم چون بچّه‌ شهید است، چون آخوند است، چون دانشجو است، [مصونیّت دارد]. اگر دانشجو مجرم است، [باید برخورد کنند] و اگر مجرم نیست، نه. شما می‌دانید، من هنوز هم ارتباطم با دانشجوها خوب است؛ 70 سالَم است امّا ارتباطم با دانشجوها قطع نشده است؛ واقعاً هم به اینها علاقه دارم؛ واقعاً هم دوست می‌دارم همه‌ دانشجوها را؛ امّا این معنایش این نیست که اگر دانشجو جرم کرد، بگوییم چون دانشجو است، پس بنابراین نباید [رسیدگی شود]؛ نه، باید رسیدگی شود. سختگیری را قبول ندارم، سهل‌گیری را هم قبول ندارم. باید کار بشود. بله، خشونت نباید بشود، خشونت با مردم را من کاملاً مخالفم.».
بحث به اینجا که می‌رسد، خانم کروبی می‌گوید همین‌طور است و واقعاً به مصلحت نظام نیست.
آقا توضیح می‌دهند: «من اعتقادم این است، اینهایی که دیروز به این پایگاه [بسیج] حمله کردند، می‌خواستند این راهپیمایی مردم را خراب کنند؛ یعنی در واقع آنها با شماها مخالف بودند؛ با همین مجموعه‌ آقای موسوی مخالف بودند؛ اینهایی که حمله کردند به آن مرکز بسیج آنهایند. وَالّا آن کسی هم که خودش موفّق شده، نامزد مورد علاقه‌اش پیروز شده، او دیگر عصبانی نمی‌شود که بخواهد حمله بکند. آنهایند که به اسم شماها می‌خواهند تمام کنند. به نظر من تبرّی کنید.».