وعدههای بیپشتوانه و غیرکارشناسی آفت رقابتهای انتخاباتی
سرویس سیاسی ـ
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری وارد گود رقابت شدهاند و به مردم قول و وعده میدهند. فضای رقابت سالم انتخاباتی اگرچه با دادن وعدههای قابل تحقق و مبتنی بر واقعیات کشور و رعایت موازین اخلاقی و اسلامی ایجاد میشود، با قول و وعدههای غیرعملی، مشغول ساختن اذهان به مسائل فرعی، دروغبافی، تخریب و اهانت متعلق به دموکراسیهای غربی مسموم میگردد و قدرت تفکر و انتخاب صحیح تحتالشعاع قرار میگیرد.
برخی ارباب وعدهها میشوند اما بعد معلوم میشود ارباب چکهای بیمحل بودهاند. حسن روحانی ششم خرداد 92، در شبکه دوم سیما اینطور وعده داد؛ «انگیزه من از نامزدی، نیازی به توضیح ندارد. وضع و مشکلات کشور را همه میدانند... ریشه همه معضلات برمیگردد به بحث مدیریت و کارآمدی دولت... قرار بود در چشمانداز 20 ساله، رشد اقتصادی 8 درصد باشد؛ الان حدود 3 درصد است... دولت تدبیر و امید دنبال این است که مردم آنقدر درآمد سرشار داشته باشند که نیازی به یارانه 45 هزار تومانی نداشته باشند.»
وی در حالی که کلیدی را نشان میداد، ادعا کرد؛ «میخواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. بدانید مسئله هستهای و تحریمها هم حل و رونق اقتصادی ایجاد خواهد شد.»
سیاستمدار یا شومن و بازیگر؟
به همین قرار، سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی، اردیبهشت 96 گفت: «متنهای سخنرانی روحانی را سال 92 من نوشتم. 27-28 جمله طراحی شده بود که او بگوید. مثلاً جمله «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم»... روز به روز و با سیطره رسانهها، آدمهایی انتخاب میشوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا سیاستمدار.»
هم ترمز پیشرفت هستهای کشیده شد هم چرخ اقتصاد از حرکت افتاد
علیرغم وعدههای مدعیان کاربلدی ـ بینیاز شدن مردم از یارانه 45 هزار تومانی، لغو بالمره تحریمها، چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و چرخ اقتصاد و زندگی مردم ـ ارزش یارانه ظرف هفت سال، یک هشتم شد، تحریمها چند برابر شد و 95 درصد چرخه هستهای و غنیسازی اورانیوم که قبل از دولت روحانی، به مرز غنیسازی صنعتی نزدیک شده بود، با برجام از هم گسیخت.
هم چرخ سانتریفیوژها توسط دولت روحانی و شبکه خود تحریمی داخلی از حرکت باز ایستاد، هم چرخ اقتصاد نیز گرفتار رکود و تورمهای ششصد تا هشتصد درصدی شد تا جاییکه برخی مقامات دولتی آرزوی بازگشت به شرایط اقتصادی سال 92 یا 90 را مطرح میکنند و کارشناسان همسوی دولت نیز میگویند شش سال طول میکشد تا به اقتصاد پیش از برجام برگردیم!
تعطیلی صدها کارخانه و مرکز تولیدی، رکورد تورم 52 درصدی، کاهش 36 پلهای رشد اقتصادی و تحریمهای چند برابری از مصائب سوءمدیریت برجامی است.
ذخایر اورانیوم غنی شده نیز ظرف یک دهه، از کشور خارج شد. از مجموع 19 هزار سانتریفیوژ فعال، 15هزار دستگاه از کار افتاد، آبشارهای به هم پیوسته آن از هم منفک شد. 9700 کیلو گرم اورانیوم غنیشده از مجموع 10 هزار کیلو گرم واگذار شد، غنیسازی 20 درصد متوقف شد و کاربری رآکتور اراک تغییر یافت.
دولت با سوءمدیریت، در زمین تحریمکنندگان بازی کرده است
علیرغم امید دولت به لغو تحریم و وعده رفع یک باره تحریمها با اجرایی شدن توافق هستهای در دی ماه 94 امروز تقریبا اتفاق نظر جمعی وجود دارد مبنی بر اینکه تحریم، مسئله اول اقتصاد ایران نیست. روزنامه شرق از زبان یک صاحبنظر اقتصادی همسوی دولت نوشته بود: «دولت با سوءمدیریت، در زمین آمریکا بازی کرده... اثر تحریم، بیشتر از 30 درصد نیست. ناکارآمدی، ناشی از عملکرد تصمیمگیران است که بهویژه در دو دولت اخیر، کاملاً در زمین تحریمکنندگان بازی کردهاند. این تصمیمات سبب شده که توانمندیهای سیاسی و امنیتی کشور تحت تأثیر اشتباهات به ضعف کشانده شود. هدف تحریم، مشاغل و حوزه تولید بود. طراحان تحریم به صراحت گفتهاند که میخواستیم ارزهای آنها را برای کالاهای لوکس بیرون بکشیم. آیا باید برای واردات مازراتی و چوب بستنی بگذارید ارز خارج شود؟ تصمیمگیران نمیتوانستند متوجه شوند استخراج نفت در دنیا زیاد شده؟ اگر نمیتوانستند آیندهنگری کنند، حق نداشتند بر مسند تصمیمگیری وزارتخانهها بنشینند.»
اگر شور و شوق بایسته و شایسته انتخاباتی به چشم نمیخورد، ناشی از سوءتدبیر و مدیریت برجامبازان است که 8 سال بهترین فرصتها و مجالهای تدبیر و رشد درونزای اقتصادی را پای اعتماد به غرب سوزاندند، با شعار برداشتن تحریمها فرصتسوزی کردند و با تحمیل سیاست تعلیق و انتظار به کشور، شرطیسازی اقتصاد، عدم واکنش مناسب نسبت به عهدشکنی طرف غربی و جری کردن آنها، کمتوجهی به ظرفیت تجارت با همسایگان و محدود کردن دیپلماسی به آمریکا و اروپا نفس تولید و پیشرانهای اقتصادی را گرفتند و تیغ تحریم را تیزتر کردند و عامل رکود فراگیر، سقوط ارزش پول ملی، رکوردهای تورمی، نقدینگی فزاینده و تورمزا و بیکاری کمسابقه شدند.
قحطیهراسی اربابان وعده
عدهای که حالا قحطیهراسی هم میکنند تا از مسئولیتپذیری فرار کنند. روحانی اخیرا گفت: «نگذاشتیم حوادث (قحطی) سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ تکرار شود. دشمنان، تحریم را علیه ایران اعمال کردند که کشور دچار قحطی شود، اما ما اجازه ندادیم قحطی ایجاد شود.»(!)
وقتی میخواستند رأی پارو کنند، وعده آنچنانی میدادند که «دولت تدبیر و امید دنبال این است که مردم آنقدر درآمد سرشار داشته باشند که نیازی به یارانه 45 هزار تومانی نداشته باشند» و «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم» و مردم را از دلار 5 هزار تومانی و پراید 40 میلیون تومانی میترساندند اما اکنون با اعتماد به نفس میگویند نگذاشتیم قحطی دوره احمدشاه قاجار تکرار شود!
اما مگر قرار بود چه بلا و معضلات دیگری را به کشور تحمیل کنند
که تحمیل نکردند؟
زدن چوب حراج به بیتالمال، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، ریختن 30 میلیارد دلار ذخایر ارزی به حلقوم رانتخواران و 18 میلیارد دلار ارز به قیمت دولتی بدون تضمین واردات کالاها، حیف و میل 60 تن طلا (سکه)، کشور را گرفتار واردات گندم و گوشت و مرغ ساختن، شکستن رکوردهای تورم و رکود و ضریب جینی نقدینگی ویرانگر، فراهم آوردن مقدمات فتنههایی مانند ماجرای بنزین و بورس، اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال، کوتاهی در اصلاح نظام بانکی تورمساز، حذف سامانههای شفافیتساز و ضدقاچاق مثل «ایرانکد و شبنم»، فساد دهها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکتها و کارخانهها، دپو شدن میلیونها تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر و...
ریاست جمهوری دارای اختیارات وسیع در اداره کشور است اما کاندیداهای انتخابات نباید وعدههای غیرعملی دهند. نامزدها باید مطالبی را در وعدهها و شعارها بگنجانند که با امكانات كشور سازگار باشد تا به سرنوشت دولت فعلی دچار نشوند.
توصیه کلیدی رهبر انقلاب در سال 92
به کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری
رهبر معظم انقلاب، چهاردهم خرداد 1392 در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) فرمودند: «نامزدها وعدههای نشدنی ندهند. من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.»
در انتخابات پیش رو نیز برخی وعدهها مانند یارانه 450 هزار تومانی، رساندن تورم به 5 درصد و حتی کمتر از آن، وام 500 میلیونی به زوجهای جوان، حل کردن مشکل بازار سرمایه در سه روز و... چندان متكی به اطلاعات درست و مبتنی بر واقعیات کشور و معطوف به آثار مشهود نیست.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای پنجشنبه هفته گذشته نیز در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: «شعارهای غیرواقعبینانه هم داده نشود. شعارهای غیرواقعبینانه گاهی ممکن است فریب مردم تلقّی بشود. با توجّه به امکانات کشور و واقعیّات کشور بایستی شعار داد و وعده داد؛ اینجوری بایستی عمل کرد.»
نامزدهای انتخابات در حد و اندازه و نقش خود، با رقابت سالم، تکلیفگرایی و وعدههای شدنی و قابل تحقق، موجبات حضور همگانی و حداكثری مردم و انتخاب اصلح را فراهم کنند تا گرهها یکی پس از دیگری گشوده شود.