kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۸۱۵۶
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۲۹
روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- 14

هرگز قبول نخواهم کرد

 

رهبر انقلاب، ختم رسمی جلسه را اعلام می‌کنند؛ امّا می‌گویند: «من با دوستان اگر خواستند، می‌نشینم و صحبت می‌کنم.».
دوربین‌های تلویزیون به خواست رهبری از اتاق خارج می‌شود و ایشان خطاب می‌کنند به آقای الویری: «شما گفتید نیم دقیقه. درست است؟».
آقای الویری می‌گوید: «اگر شما ارفاق بکنید ممنون می‌شویم.».
همه می‌خندند. آقا می‌گویند: «دو برابرش می‌کنیم. یک دقیقه!».
آقای الویری می‌گوید از دید دوستان وی به دلیل همان چهار سرفصل تخلّفاتی که بیان شده، انتخابات مخدوش است و باید ابطال شود. راه‌حل را هم در این می‌داند که یک هیئت حقیقت‌یاب برای حلّ مسئله از طرف رهبری تعیین شود؛ همان‌طور که در دوره‌ حضرت امام، ایشان هیئت سه نفره‌ای را برای رسیدگی به اختلافات بنی‌صدر با سایر مسئولان کشور شکل دادند و مسئله حل شد.
رهبر انقلاب بلافاصله می‌گویند: «که آخر حل هم نشد! یادتان است دیگر».
آقای الویری اصرار دارد که باتوجّه‌به شبهات مطرح‌شده، شورای نگهبان نمی‌تواند مرجع رسیدگی به شکایات قرار بگیرد؛ چون 7 نفر از اعضای آن صریحاً از یکی از نامزدها حمایت کرده‌اند و موضع‌گیری خاصّی دارند. بعد بار دیگر پیشنهاد تشکیل هیئت حقیقت‌یابی را که مورد قبول و وفاق جمع باشد مطرح می‌کند. پیشنهاد دیگر او استفاده از سازوکار مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ چون طبق اصل 110 قانون اساسی، رهبری می‌تواند معضلات نظام را به آن ارجاع دهد.
رهبر انقلاب از آقای زنگنه که از قبل درخواست داشته تا صحبت کند، می‌خواهند از فرصت یک دقیقه‌ای‌اش استفاده کند.
او نیز تأکید می‌کند که این 40 میلیون رأی به جمهوری اسلامی بوده و افتخار نظام است؛ امّا معترضان با مخدوش و عوض شدن آراء مشکل دارند. او از صداوسیما گلایه دارد که معترضان را اوباش معرّفی می‌کند و نیز معتقد است که مردم به این وزارت کشور و شورای نگهبان اعتماد نمی‌کنند: «حضرتعالی به‌عنوان پدر ملّت و کسی که همه قبولتان دارند، وارد مسئله بشوید. اعتماد مردم باید جلب بشود. این مهم است.».
آقای زنگنه از تقسیم شدن جامعه که به ضرر کشور است، نگرانی دارد و می‌گوید ما فرمایش‌های شما برای اتّحاد و اتّفاق ملّی را قبول داریم؛ ولی مردم از اینکه احساس می‌کنند به رأی آنها آسیب رسیده عصبانی هستند.
آقا به آقای زنگنه یادآوری می‌کنند که شما گاهی آدم احساساتی‌ای هستید. الان هم یک مقدار از حرف‌هایتان ناشی از احساسات است، نه منطق. بعد توضیح می‌دهند: «شما می‌گویید مردم عصبانی‌اند. این طبیعی است. شما خیال می‌کنید وقتی که آقای خاتمی با 20 میلیون رأی پیروز شد، یک عدّه‌ای عصبانی نبودند؟ خب چرا، آنها هم عصبانی بودند؛ آنها هم همین حرف را می‌زدند؛ آنها هم همین داعیه‌ها و طلبکاری‌ها را می‌کردند. همان وقت به من هم مراجعه کردند. یکی از مسئولین عالی‌رتبه‌ آن روز آمد پیش من و از من خواست که آقا این انتخابات را ابطال کنید. من آن‌چنان تشری زدم که به نظرم بعد از آن بین ما و آن مسئول هنوز هم درست اصلاح نشده. البتّه امیدوارم حالا این حرف‌های من موجب نشود که بین ما و شما همین‌جور اصلاح نشود تا چند سال.».
رهبر انقلاب به آقای زنگنه که مدّت‌ها در نظام مسئولیّت داشته و دست‌اندرکار امور بوده یادآوری می‌کنند که امکان تقلّب در چنین موردی _ که بیش از 10 میلیون اختلاف رأی وجود دارد _ بسیار پایین است؛ اگر هم تردیدی هست، می‌توان از آدم‌های باتجربه در وزارت کشور که در جریان این امور هستند و بسیاری‌شان هم با آقای احمدی‌نژاد موافق نیستند، پرسید.
سپس تأکید می‌کنند اگر در این نظام نتوان به کسانی مانند آقای مؤمن و آقای جنّتی اعتماد کرد، به هیچ فرد دیگری هم نمی‌توان؛ چرا که آنها برای بردن و آوردن کسی، دین شان را از دست نمی‌دهند. فقهای شورای نگهبان آدم‌های قرص و محکمی هستند که مو را از ماست می‌کشند و بررسی شکایات نیز برعهده‌ همان‌ها است.
بعد به مسئله‌ ابطال انتخابات می‌پردازند که در اظهارات آقای الویری و دیگران مطرح شده بود:
«شما بدانید، یقین کنید، صددرصد بنده این را رد می‌کنم؛ اگر همه هم جمع بشوند بگویند ابطال، من قبول نخواهم کرد. ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم؛ چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید. چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد. مسئله‌ مرجع خلافِ قانون و فرایِ قانون هم جایش اینجا نیست؛ اینجا مرجع قانونی وجود دارد؛ راه قانون وجود دارد. من به شورای نگهبان و وزارت کشور توصیه کردم و بازهم می‌کنم؛ الان هم آقایان حضور دارند، به ایشان می‌گویم: به‌دقّت رسیدگی کنند؛ حتّی اگر لازم شد صندوق‌هایی را بازشماری کنند، حتماً بکنند. شماها هم بروید حضور داشته باشید نگاه کنید. همان مواردی که مورد شبهه است بروید نگاه کنید. اگر چنانچه نتیجه‌ بازشماری‌ها خلاف آن چیزی درآمد که الان در آمار رسمی وجود دارد، حتماً آن را دخالت بدهند. البتّه من مطمئنّم، یقین دارم که امکان ندارد که نتایج انتخابات را عوض کند؛ نتایج عوض نخواهد شد. [امّا] راه همین است؛ راه، راه قانونی است. من به آقای مهندس موسوی هم گفتم؛ ایشان هم قبول کرد از من که راه، راه قانونی است؛ از همان طریق قانونی مشی کنند، من هم قرص و محکم پشتش می‌ایستم. شما بدانید من با آقایان شورای نگهبان و با آقایان وزارت کشور رودربایستی ندارم؛ می‌ایستم پایش تا اینکه این قضیّه حل بشود.»
آقا مناقشه بر سر نتایج انتخابات مجلس ششم در تهران را مثال می‌زنند که قرائن اوّلیّه‌ متعدّدی بر وقوع تخلّف در آن وجود داشت و برخی بر ابطال انتخابات اصرار داشتند: «من خب سختم بود، شهری مثل تهران با دو سه میلیون رأیی که در اینجا دارند، آمدند پای صندوق‌ها رأی دادند، ما بزنیم توی دهن این‌ها. مگر می‌شود همچین چیزی. سختم بود؛ امّا درعین‌حال تسلیم شدم؛ گفتم اگر ثابت شد تخلّف، من ابطال می‌کنم. گفتیم رفتند تحقیق کردند، معلوم شد نه، تخلّف بوده، نه اینکه نبوده، امّا تخلّفی که مستلزم ابطال باشد نبود؛ سرنوشت‌ساز نبود. بله، تخلّفاتی بوده گوشه‌وکنار که خب آنها تأثیری خیلی نداشت در نتایج آراء.».