۲۸ خرداد لیلهًْالقدر سرنوشت کشور(نگاه)
دکتر محمدحسین محترم
۱- انتخابات ریاست جمهوری امسال از آن جهت مهم است که تداوم جمهوری اسلامی را در آینده و در گام دوم انقلاب تضمین و بیمه میکند. اهمیت انتخابات امسال همانند انتخابات گذشته در این نیست که کدام شخص و تفکر در داخل مجموعه نظام انتخاب شود، بلکه بعداز ۴۲ سال از انقلاب مردم به این بلوغ و آگاهی رسیدهاند که فهمیدهاند کدام جریان در مجموعه نظام و کدام جریان و تفکر، هر چند با بالا بردن تابلوی نظام، خارج از مجموعه نظام تعریف میشوند. این بصیرت و فهم مردم نیز ناشی از عملکرد و هرچه بیشتر آشکار شدن مواضع و دیدگاههای جریانها و اشخاص سیاسی نسبت به اسلام و انقلاب و مردم است. از سوی دیگر دشمنان نیز با ناامیدی از هرگونه گزینه نظامی فاجعهبار برای آنها، بیش از پیش فهمیدهاند هر روزِ بقای نظام جمهوری اسلامی تهدیدی برای منافع نامشروعشان میباشد و تنها امیدشان تاثیرگذاری بر فضای سیاسی- انتخاباتی برای تحمیل یک فرد غربگرا و دلبسته به آنهاست.
۲- موضوع اصلی در انتخابات امسال مضحکه سیاسی و کمدی - تراژدی مسببان وضع موجود است. جریانهای غربگرا که عملاً خارج از نظام و مردمند، اما در اسم و شعار تحت عناوین مختلف، خود را داخل نظام تحمیل کردهاند، تلاش دارند تا ریشه مشکلات ناشی از سیاست برجامی ناموفق دولت فعلی را از ناتوانی و ناکارآمدی خود دور و به سیاست موفقیتآمیزِ استکبارستیزی و مقاومت نسبت دهند و با سیاهنمایی که محصول عملکرد هشت ساله و بلکه ۳۲ ساله مدیریت اجرایی آنها بر کشور است، فضای سیاسی کشور را مبهم و دچار شک و تردید نمایند و مجدداً خود را بر مردم تحمیل و القاء کنند. لذا از یکسو مخالفان نظام و از سوی دیگر موافقان دولت فعلی نمیتوانند منتقد صادق وضع موجود باشند چراکه این دو جریان تاکنون تکمیل و ایجادکننده مشکلات کشور و مانع اصلی حل مشکلات مردم در گذشته و حال بودهاند. این موافقان نظام و مخالفان دولت فعلی که توده مردم هستند، میتوانند منتقد وضع موجود و حلال مشکلات در آینده با انتخابی آگاهانه و مشارکتی فراگیر و به دور از فضاسازیهای فریبکارانه جریان غربگرا باشند.
۳- انتخابات ۲۸ خرداد با مشارکت بالای مردم اولاً باید به این کمدی - تراژدی جریانها و اشخاص دوزیستِ سیاسی پایان دهد و ثانیاً باید به محکمه عمومی برای محاکمه کسانی تبدیل شود که عامل وضع موجود اقتصادی و معیشتی هستند. یکی از شاخصهای مدیر و مدبر بودن برای شورای نگهبان باید این باشد کسانی که سالها در جایگاه رییس قوه و معاون اول و وزیر نتوانستند و یا نخواستند مشکلات مردم را حل کنند، و عملکردشان نشان میدهد فقط به فکر منافع جناحی و شخصی خود بودند، اجازه حضور در صحنه انتخابات و تحمیل مجدد خود بر مردم را نداشته باشند، هرچند داوطلب شدن آنها خود دهنکجی و توهین به مردم است. مسببان و حامیان برجامِ خسارت بار و سیاست فاجعه بار ارز ۴۲۰۰ تومانی میتواند دو شاخص مهم باشد تا به بانیان و حامیان دولت فعلی و وضع موجود اجازه مجدد فریب افکار عمومی داده نشود. اینها تصور میکنند با چند ماه سکوت و پردهنشینی موجب پاک شدن حافظه مردم میشوند. لذا در رقابت جریان انقلابی با جریان غربگرا باید هوشیار بود که جریان غربگرا تلاش دارد با سیبل کردن کاندیدای پوششی که نماد مستقیم وضع موجود است، کاندیدای اصلی و البته اجارهای خود را که حامی آنها و وضع موجود بوده، از نقد مستقیم مردم دور نگه دارند و «این همانی بین کاندیدای اصلی و پوششی»، و «بین کاندیدای اصلی و دولت فعلی» را تحتالشعاع قرار دهند و به او اجازه حمله به جریان تحولگرا و انقلابی را بدهند.
۴- جریان انقلابی باید موضع شفافی نسبت به مسائل و علل و عوامل اصلی مشکلات کنونی داشته باشد و آن را با صداقت و صراحت اعلام کند. این که متاسفانه برخی از کاندیداها که خود را منتسب به جریان انقلابی میکنند، همانند بانیان وضع موجود و بدون توجه به خباثتها و بدعهدیها و فریبکاریهای آمریکا بخواهند ادعا کنند که «برجام اتفاق خوبی بود و اگر آمریکا به تعهداتش عمل کند، دولت من هم در صورت رئیسجمهور شدن عمل میکند» و یا اینکه «مخالف رابطه با آمریکا نیستم به شرطی که بایدن بهعنوان مبتکر تحریمها اعتماد ما را جلب کند»!، اولاً باید به این سؤال پاسخ دهند فرق شما با جریان غربگرا چیست؟ و اگر قرار باشد مردم به این شعارهای تاریخ گذشته و نخنما رأی دهند، پس بهتر نیست به نسخه اصلی این شعارهای فریبکارانه رأی دهند؟! ثانیاً با توجه به افول قدرت آمریکا در شرایط موجودِ منطقه و جهان وقتی سیاست جریان انقلابی بر این است که «تحریمها را خنثی کنیم» و با توجه به خوی استکباری آمریکاییها و وجود تجربه خوشبینی کاذب دولت فعلی به برجام و اوباما و بایدن در هشت سال گذشته با دستاورد هیچ، دیگر خوب یا بد بودن برجام و خوشبین بودن به بایدن و رابطه با آمریکا موضوعیت خود را خودبهخود از دست میدهد، همانگونه که در اندیشه حضرت امام(ره) و دیدگاه مقام معظم رهبری متجلی است. لذا این شعارها دیگر رأی آور نیست و وسیله هدف را توجیه نمیکند!
۵- میزان مشارکت به نتیجه عملکرد دولتها بستگی دارد. هرچه دولتها کارآمدتر و حلال مشکلات مردم باشند، میزان رضایتمندی و مشارکت مردم افزایش مییابد و هرچه ناکارآمدتر و مخل حل مشکلات مردم باشند، موجب کاهش مشارکت و رضایتمندی مردم خواهد شد و تجربه چهل ساله انقلاب در کشور ما نیز همین را نشان میدهد. لذا دولت فعلی با ناکارآمدی و عدم تلاش لازم و بعضاً به واسطه نفوذیها با تلاش برای عدم حل مشکلات مردم، حداکثر سهم را در هرگونه کاهش مشارکت احتمالی را دارد. اما از سوی دیگر در یک حکومت مردمسالار واقعی، میزان مشارکت مردم در انتخابات نماد مشروعیت و مقبولیت نظام حاکم است و به فرمایش رهبری «موجب عزت و آبروی کشور میشود». از این جهت مردم ایران با وجود همه مشکلات، یک بار دیگر بر اساس فرمایش رهبری که تاکید دارند «دشمنان میخواهند مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را بگیرند»، سناریوی دشمنان را که با رخنه و نفوذ در بدنه اجرایی کشور مشکلات کنونی را رقم زده، خنثی خواهند کرد. شاید این سخنان «نوام چامسکی» اندیشمند و سیاستمدار آمریکایی در «پادکست اوریجینز» گویای همه حقیقت باشد که نباید از نقشههای مزورانه آمریکا در پشت پرده این انتخابات غافل شویم و هشداری باشد تا در انتخابات پیش رو از هر زمان دیگری مشارکت گستردهتری داشته باشیم. وی با اشاره به سیاست براندازی و آشوبطلبانه آمریکا در ایران میگوید: «ما آمریکاییها از همه تسلیم شدن را میخواهیم. دلیل حملات شرورانه آمریکا علیه کوبا این بود که کاسترو نافرمانی موفقیتآمیزی در برابر سیاستهای آمریکا داشت. آمریکا در سال ۱۹۹۰ در انتخابات نیکاراگوئه به مردم این کشور رسماً اعلام کرد یا به نامزد ما رأی دهید و یا شما را با جنگ تروریستی و تحریمها تحت فشار قرار میدهیم. اکنون نیز آمریکا در ایران همین را میگوید و میخواهد، و سیاست عملی بایدن با ترامپ هم هیچ تفاوتی ندارد!»
۶- داوطلبان و حامیان آنها باید مراقبت کنند در زمین طراحی شده دشمنان بازی نکنند و نباید در روزهای پیشرو دچار خطا و اشتباه شوند و سخنان و مواضع آنها فرصت و بهانه لازم را به سناریونویسان سرویسهای اطلاعاتی - امنیتی بیگانگان و رسانههای وابسته به آنها برای فضاسازی و مبهم کردن فضای انتخاباتی علیه مشارکت و انتخاب درست مردم بدهند. برخی که اکنون مورد اقبال رسانههای بیگانه و بهخصوص بیبیسی و اینترنشنال قرار گرفتهاند، باید هرچه زوتر به خود بیایند که در آنها چه دیدهاند که در مقابل نظام و جریان انقلابی مورد پوشش رسانهای گسترده بیگانگان قرار گرفتند. اما مردم نیز هوشیارند که خطر اصلی دوزیستان سیاسی هستند. باید مراقب بود این دوزیستان و جریانهای غربگرای حامی آنها با القاء خطر جعلی، ملت را از خطر اصلی غافل نکنند.
۷- جریان انقلابی باید بداند اکنون وقت «ایستادن در میدان» است و این جریان همیشه نیاز به ایثار دارد. کسانی که اکنون در یک آشفتگی و پارادوکس به عنوان حامی وضع موجود، در صحنه انتخابات منتقد وضع موجود شدهاند، تلاش دارند با تکیه بر خطاهای احتمالی جریان انقلابی و فریب افکارعمومی با کشاندن انتخابات به مرحله دوم از این برزخ سیاسی خارج و خود را بر مردم تحمیل کنند. اکنون تمام نمادهای فساد و اشرافیت سیاسی و خانوادگی با کارنامهای از ناکارآمدی با هم به صحنه آمدهاند. در چنین شرایطی ضروری است تمام ظرفیت مردمی و نمادهای ارزشی و انقلابی پشت سر یک کاندیدای واحد که «نماد کارآمدی» باشد؛ مجتمع شوند. لذا باید روی کسی اجماع صورت گیرد که عدالتخواهان در او قدرت فسادستیزی، نظامیان در او قدرت تولید امنیت، جریانهای سیاسی در او قدرت وحدت آفرینی، دانشگاهیان در او قدرت تحولآفرینی، عالمان دینی در او قدرت حفظ اسلام، انقلابیون در او قدرت حفظ آرمانهای انقلابی، کارمندان و کارگران در او پاکدستی، محرومان در او قدرت حمایت از خود و... و ملت ایران تحقق همه این موارد را با کار جهادی در او ببینند. انتخابات ۲۸ خرداد نه تنها «لیلهًْالقدر» چهار سال آینده بلکه سرنوشت کشور و مردم در چند دهه آینده را رقم خواهد زد. پس باید انتخابی عقلانی- اعتقادی براساس عملکرد و کارنامه فردی که میخواهیم سرنوشت کشور را به دست او بسپاریم، باشد و نه هیجانی و احساسی براساس شعارهای فریبنده و بدون عمل نظیر آنچه که در هشت سال گذشته شاهد بودیم.