دولت حتی تصنعی هم گرانی را کنترل نمیکند!
سرویس سیاسی-
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: اعتدالیون و اصلاحطلبان حیات و مماتشان به طبقه متوسط و طیف خاکستری جامعه وصل است و اگر روزی روزگاری دلخوری و قهری رخ دهد دیگر در خواب باید صندلیهای بهشت، بهارستان و پاستور را ببینند.
در ادامه این مطلب آمده است: قصدم این نیست که دولت، مردم را شب انتخابات گول بزند بلکه نکته اینجاست دولت فعلی حتی در ظاهر و بهصورت تصنعی نیز تلاشی برای کنترل گرانی انجام نمیدهد. ایکاش حداقل به حرمت دستور رئیسجمهور که تأکید داشت در سال جدید نباید کالایی و خدماتی گران شود قدری در این زمینه ملاحظهکاری رخ میداد.
آفتاب یزد نوشت: اکنون در شرایطی که باید اخبار داغ انتخاباتی را پوشش دهیم و تحلیل کنیم هرروز با موج جدید اخبار گرانی و تورم روبهرو هستیم. تولیدکنندههای مواد غذایی و خدمات دهندهها با بهانه و بیبهانه گران و گران میکنند و از دولت نیز صدایی برنمیخیزد.
لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات که همواره با وعدههای پوشالی وارد کارزار رقابتهای انتخاباتی میشوند میدانند که از آرای سیاسی و ایدئولوژیک خود آبی گرم نمیشود. آنها در تلاشاند تا با تاکتیکهای روانی و تبلیغاتی - حداقل ارزانی تصنعی کالاها - قشر خاکستری جامعه را به سمت خود متمایل کنند.
کلید روحانی قفلی باز نکرد، رفت سراغ بیل!
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به بهانه اظهارات اخیر رئیسجمهور نوشت: در همین روزها ناگهان جناب رئیسجمهور ضرورت وجود دو بیل را اعلام نمودند. یک بیل برای شکستن کمر کرونا و بیل دوم برای حمله به کمر تحریم. ظاهراً کلید ابتدای دولت در باز کردن قفلهای زنگزده مشکلات، چندان توفیقی کسب نکرده و اینک نیاز به بیل پیدا شده تا بهوسیله آنها کمر موانع باقیمانده شکسته شوند. دعا میکنیم این اقلام سریعاً یافت شوند تا نیاز به کلنگ و لودر و... پیدا نشود.
رئیسجمهور اختیار ندارد اما کاندید میشویم!
روزنامه اینترنتی همدلی در مطلبی به انتقاد از شعارها و وعدههای نامزدها پرداخت و نوشت: سختترین کار این است، در رویارویی با مردم بلازدهای که به شدّت در تنگنایِ زندگی قرار دارند و تا خِرخِره گرفتارِ مشکلات و به لقمه نانی محتاج، اینجا و آنجا با شور و هیجان بیآنکه از کارنامهمان بگوییم، از برنامههای اطوکشیدهمان سخن به میان آورده و به عادت دیرینه به مردم «صافوصادقمان» درِ باغ سبز نشان دهیم!
در این مطلب آمده است: چند تا از این «منتخبان» از رئیسان جمهور بگیر، تا نمایندگان مجلس و...، تاکنون آنگونه که شایسته و بایسته بوده است به وظیفه ذاتیشان عمل کرده و به سوگندی که در جایگاهِ امانتدار مردم یاد کردهاند، همچنان وفادار مانده و از حقوقِ ملّت، نه در شعار، که در عمل، تمامقد دفاع کرده و تا آخر بر عهد خویش با مردمِ پایبند ماندهاند؟
همدلی نوشت: فرض را بر این بگیریم که از قیفِ تنگ نهادهای نظارتی عبور کرده و اعتماد مردم را در این روزهای اوج بیاعتمادی، با عجله و در این چند روز مانده به انتخابات به دست آورده و....، تازه میرسیم به گذرِ از خوانِ اصلی یعنی خوانِ هفتم، خوان «اختیارات رئیسجمهور.» تجربه عملی نشان از این واقعیت دارد، جایگاه این مهم بیشتر در کتابهایِ قانون است تا در میدان عمل!
لازم به یادآوری است که مدعیان اصلاحات مدتهاست که برای فرار از پاسخگویی مسائلی مانند بداقبالی روحانی و گزاره «اختیارات نداریم» را مطرح میکنند. نکته قابلتأمل آن است که اگر رئیسجمهور اختیار ندارد پس چرا اصلاحطلبان برای رسیدن به پاستور اینهمه سر و دست میشکنند؟ از یاد نبریم که اتفاقاً رئیسجمهور اختیارات گستردهای دارد؛ از چینش کابینه تا برنامهریزی، در اختیار داشتن بودجه کشور، بودجهنویسی، سیاست خارجی، عضویت در دهها شورای عالی و.... اصلاحطلبان که حدود 3 دهه بر پستهای مدیریتی کشور تکیه زدهاند، چه اختیاری میخواستهاند که نداشتهاند؟
گلایه بورسی روزنامه اصلاحطلب از رئیسجمهور و وزیر اقتصاد
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: در شرایطی که بازار سرمایه بیرمق روزگار میگذراند، یک روز رئیسجمهوری سقوط بورس را فرازونشیب بازار مینامد و نمک بر زخم سهامداران میپاشد، روز بعد حرفهای وزیر اقتصاد درخصوص استقراض دولت از مردم داغ دل سرمایهگذاران بورسی را تازه کرده و آه از نهادشان بلند میکند. پنجشنبه 30 اردیبهشت فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد در گفتوگویی درخصوص پوشش کسری بودجه گفته بود: «در حوزه پوشش کسری بودجه بهجای اینکه از بانک مرکزی قرض بگیریم اوراق فروختیم و از مردم برای تأمین مالی استقراض کردیم. سال ۹۹ ازنظر تأمین مالی بحرانیترین و موفقترین سال بوده و با وجود بودجه ۵۷۱ هزار میلیارد تومانی فقط ۱۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان از بودجه را از طریق فروش نفت تأمین کردیم.»
عملکرد دولت روحانی، مردم را گلایهمند کرد
حسین انصاریراد، نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «واقعیت این است که عملکرد آقای روحانی نیز تیر خلاص به امید مردم بود...امروز مردم حتی برای تهیه کمترین مایحتاج خود نیز با چالشهای جدی مواجه شدهاند. در چنین شرایطی، بحران کرونا نیز مزید بر علت شده و مشکلات کشور را بیشتر کرده است. به همین دلیل وضعیت جامعه عادی نیست.»
انصاریراد در ادامه گفت: «امروز کشور با یک بنبست مدیریتی مواجه شده که هم سیاست داخلی را تضعیف کرده و هم سیاست خارجی را. این بنبست نیز در حوزههای مختلف فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی تا حدی قابل مشاهده است. به همین دلیل مدیریت آینده کشور باید با یک مدیریت قوی و متکی به مردم از این بنبست عبور کند.»
مدعیان اصلاحات این روزها علی رغم اذعان به کارنامه بسیار ضعیف دولت روحانی، از جهانگیری بهعنوان یکی از بهترین کاندیداهای ریاست جمهوری نام میبرند. این در حالی است که وی 8 سال معاون اول دولت روحانی بوده و به عبارتی یک از مسببین اصلی وضع موجود است.
از سوی دیگر مدعیان اصلاحات در 8 سال اخیر دولت روحانی را دربست در اختیار گرفته و خود شریک اصلی دولت در ایجاد وضع موجود هستند.
ادعاها سوئیسی، مدیریت آفریقایی!
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «امکانات ایرانی، قیمتهای آمریکایی» به افزایش نجومی و افسارگسیخته قیمتها در بازار مسکن اشاره کرد و نوشت: «متوسط هر مترمربع خانه در تهران تا هفته گذشته (پیش از انتشار گزارش بانک مرکزی درخصوص بازار مسکن در اردیبهشت) با مظنه دلار 23 هزارتومانی در تهران 1260 دلار بود. البته که در مناطق گران مانند منطقه یک متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی به 2608 دلار نیز رسید. اما این قیمتهای دلاری نشاندهنده همان قدرت خریدی است که طی سالها از کف خانوادهها رفته است. برای پی بردن به بزرگی عدد متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی باید به این نکته توجه کرد که میانگین دستمزد آمریکاییها در سال 2019 حدود 65 هزار و 800 دلار بود؛ یعنی یک خانواده آمریکایی با یک سال درآمد خود میتوانند خانهای 52 متری در تهران بخرد که البته اگر منطقه یک باشد، متراژ خانه کمتر و به 25 متر میرسد. مقایسه امکانات زندگی در دو کشور ایران و آمریکا نشان میدهد که حتی خرید خانه در پایتخت نیز برای خارجیها که به دلار حقوق میگیرند نیز گران است.»
گفتنی است همه اتفاقات ناخوشایند متصور برای بازار مسکن اعم از رکود، رکود تورمی، افزایش جهشی قیمتها، کاهش شدید و عملاً توقف ساختوساز، بیاعتمادی مردم به بازار، مهاجرت معکوس به حاشیه شهرها و کلانشهرها به دلیل افزایش هزینههای خانوارها در بخش مسکن، افزایش حاشیهنشینی، شکاف عجیب قدرت خرید خانوارها با قیمتهای موجود در بازار، توقف نوسازی بافتهای فرسوده و.. کارنامه عملکرد دولت برآمده از همین جریان مدعی اصلاحطلبی و بهویژه عباس آخوندی وزیر مستعفی دولت تدبیر و امید است که اتفاقاً این روزها با شعارها و ادعاهای پرطمطراق وقیحانه خود را نامزد پست ریاست جمهوری و جالب اینکه روزنامه اعتماد هم بهطور مکرر برای وی رپرتاژ میرود.
اصلاحطلبان ناتواناند و اعتماد عمومی به آنها ریزش کرده
سرمقاله دیروز روزنامه شرق به قلم سردبیر این نشریه طیف موسوم به اصلاحطلب به انتخابات و شرایط پیرامونی آن اختصاص داشت.
نکته قابلتأمل این نوشتار این است که نویسنده تلاش میکند تا در لابهلای ارائه فکتهایی از فیلسوفان یا جامعهشناسان و... برداشتهای خود را نیز به مخاطب القا کند که یکی از نمونههای شاذ این برداشتهای شخصی این ادعا است که هرکسی با رأی بالایی در هر انتخاباتی پیروز شود مقابل نهادهای نظارتی خواهد ایستاد!
دراینباره باید گفت که اگر کسی مطابق قانون و اسناد بالادستی کشور حرکت کند و نیز همانطور که پیش از رسیدن به مسئولیت با شناخت از ساختار نظام سیاسی کشور وارد انتخابات شده؛ پس از رأی آوردن نیز منافقانه عمل نکند و بر همان مشی بماند چرا باید نیاز به این داشته باشد که مقابل نهادهای نظارتی بایستد؟! باید این را مدنظر قرارداد که هر فردی که در انتخابات نامزد میشود یعنی آن نظام سیاسی را باور دارد و از آن شناخت کافی نیز حاصل کرده نه چونان کسانی که در موقع انتخابات صف میکشند و در موقع جوابگویی به ملت فرافکنی میکنند که ما اختیاری نداشتهایم.
در بخش دیگری از این نوشتار آمده: «تحولخواهان با آگاهی از ناتوانی اصلاحطلبان، درصددند وقت بخرند تا با دامنزدن به ستیزهای طبقاتی و تحریک کنشگران مدنی و همصدایی با آنان، روی یک محور قرار بگیرند و در وقت مقتضی به رؤیای خود دست یابند. اما اصلاحطلبان نمیتوانند از تمام ظرفیتهای جامعه مدنی استفاده کنند؛ آنان در گذر ایام با ریزش اعتماد عمومی روبهرو شدند و اینک برای هژمونیکشدن راه دشواری پیشرو دارند. بسیاری پیشازاین بر این باور بودند که این شرایط مستعد ظهور قیصری است؛ تحلیلی که رفتهرفته در میان رویدادهای سیاسی رنگ باخت.»