عوامل استحکام و تداوم نظام خانواده از منظر امیرالمومنین(ع)
مهدی جبرائیلی تبریزی
تشکیل خانواده و انتخاب همسر، مهمترین دوره زندگی هر انسانی است که باید با دقت و حساسیت لازم انجام گیرد. درگام بعدی تلاش برای حفظ تداوم و بقای نهال خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که این نهال نوبنیاد، بدون مراقبت، توانایی مقاومت در برابر طوفان حوادث را نخواهد داشت.
«متأسفانه خانواده، در دنياي صنعتي امروزي با آسيبهاي فراواني مواجه است. امروزه زندگي ماشيني و پيشرفته صنعتي موجب تضعيف خانواده و ارتباطهاي خانوادگي شده است؛ واقعيتهايي که با اندک تأمل در جهان پيرامون ميتوان به آن پي برد. بشر امروز قدر اين رحمت و نعمت الهي را ندانست و به خاطر لذتهاي زودگذر دنيايي و کسب ثروت و شهرت، نقش خانواده در زندگي اجتماعي بسيار کمرنگ شده است. زن و مرد در جوامع غربي، اغلب هر يک بهدنبال لذايذ زودگذر دنيايي خود هستند و روابط خانوادگي از هم گسسته است»(آیتالله مصباح یزدی، مجله معرفت، ش 125).
استحکام و بقاي نظام خانواده منوط به تحقق شاخصهایی است که اعضاي خانواده باید آنها را رعایت کنند.بنابراین باید دانست برای موفقیت در زندگی خانوادگی کسب چه مهارتهایی ضرورت دارد. بدون شک از جمله مهمترین مهارتهای زندگی خانوادگی، شناخت عوامل تحکیم بنیان خانواده و عمل بر اساس این مبانی است.
دین اسلام با دقت درتمام جوانب نیازهای انسان، در این حوزه هم مثل سایر حوزهها دیدگاهی کامل و روشنگرانه دارد. شیوههای دین، آمیزهای از شیوههای شناختی، عاطفی و رفتاری است. هم به نیازهای مادی توجه دارد و هم به نیازهای معنوی. هم بعد شناخت و عقلانیت را دربر میگیرد، هم بعد عاطفی و هم بعد رفتار را. بنابراین آموزههای دین، هم جامعنگرند و هم واقعنگر.(عباس پسندیده، رضایت از زندگی، ص٧).
حضرت علی(ع) هم بهعنوان یکی از پیشوایان دینی، توصیههای فراوانی در این خصوص دارند که در مطلب حاضر به بررسی برخی از این توصیهها خواهیم پرداخت.
راضی بودن به تقدیر الهی
«رضا و رضوان و مرضاهًْ به معنى خشنودى است»(قاموس قرآن، ج3، ص102).
ایمان و یقین به اینکه عالم آفرینش بدون حساب و کتاب نبوده و گردانندهای عالم و عادل در پس این نظام، همه چیز را بر اساس حکمت و مصلحت اداره میکند؛ در وجود انسان آرامشی حقیقی و انرژیزا پدید میآید و از وضع موجود و تقدیرات الهی خشنود خواهد شد. البته این به معنای رکود و فعالیت نکردن نیست؛ بلکه مومن در عین رضایت به قضای خداوندی، تلاش میکند و در راه راست قدم برمیدارد.
شیرینی زندگی در سایه همین رضایت است: «هركس به آنچه خداوند به او داده است راضى باشد، راحتترين زندگى را دارد»(عيونالحكم و المواعظ؛ ص143).
مال حلال
روزي حلال و توجه به كسب و كار و دوري از ركود و بيكاري مورد توجه اسلام و رهبران الهي اين مكتب انسانساز بوده است.
مال حرام در زندگی و سرنوشت هرکسی نقش ویرانگری دارد. خوراک انسان تأثیر وضعی درسرشت و سرنوشت او گذاشته و رفتارها و زندگی او را جهتدهی میکند. حرام، سعادت را از زندگی برچیده و سایه ظلمت و شقاوت را بر خانه و خانواده میگستراند. از منظر امیرمومنان(ع) حتی سنگ بیارزشی دارای تأثیر این چنینی است:
«سنگ غصبی در خانهای، ضامن ویرانی آن است»(نهجالبلاغه، صبحی صالح؛ ص805).
همچنین فرمودند: «حرام(سحت) هلاککننده است»(تصنيف غررالحكم و دررالكلم؛ ص355). سُحت به پوستى كه از چيزى بركنده شود و به معنای عذابى
ريشهبرانداز و هلاكتكننده است و در اصطلاح گناهى است كه صاحبش را با ننگ و عار همراه مىکند، بهطوری كه دين و جوانمردياش را از ريشه بركنده و از بين ببرد(ترجمه مفردات راغب، ج2 ،ص190).
عفت و پاکدامنی
پاکدامنی و تعهد نسبت به همدیگر از جمله اصول اساسی است که تداوم و بقای خانواده را موجب میشود.
استاد شهيد مطهري در تعريف عفاف مينويسد: «عفاف و پاکدامنی بهعنوان یک حالت نفساني یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حكومت عقل و ايمان، تحت تأثير قوه شهواني نبودن، شره نداشتن»(تعليم و تربيت در اسلام، ص152).
حضرت علي(ع) درباره حقيقت عفت ميفرمايد: «عفت، مقاومت در برابر شهوتهاست» (مستدركالوسائل؛ ج11؛ ص263).
خویشتنداری و عفاف محیط خانواده را از فساد اخلاقی و اختلافات ویرانگر در امان میدارد؛ زیرا عفّت، بزرگترین عامل حفظ انسان از غلتیدن به ورطه فساد و تباهی است. امیرالمؤمنین(ع)فرمودهاند: «نتیجه پاکدامنی، مصون ماندن است»(شرح غررالحکم، ج 3، ص 323).
انسان عفیف، در خواستهها و تمایلات خویش حد و مرزی قائل شده و خطوط قرمز را مراعات میکند، به همین دلیل در زندگی زناشویی به همسر خود قانع بوده، در پی هوسرانی نمیرود.
حضرت علی(ع) پایبندی به اصول خانوادگی و عدم اجازه ورود نامحرم به حریم زندگی را بهعنوان یکی از صفات کمالی زن معرفی میکند: «برخی از بهترین خصلتهای زنان برای مردان زشت و ناپسند است مانند تکبر، ترس و بخل. هرگاه زنى متكبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمىدهد و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مىكند و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مىگيرد»(نهجالبلاغه، ح 234).
و به مردان توصیه میکند در پوشش همسران و روابطشان دقت داشته باشند که بهترین روش برای حفظ پاکی و سلامت زن است(نهجالبلاغه، نامه31).
حضرت فاطمه(س) در آخرين لحظات زندگي به شوهر وفادار خويش صادقانه اظهار داشت: «اي عموزاده! هيچگاه دروغ و خيانتي در زندگي از من نديدي و از وقتي كه با من زندگي مشترك آغاز کردی، هرگز با دستورهايت مخالفت نكردم.
علي(ع) هم در جواب او فرمود: پناه بر خدا! تو نسبت به خدا داناتر، نيكوتر، پرهيزکارتر، بزرگوارتر و هراسناكتر از آني كه بخواهم درباره مخالفت با خود، تو را سرزنش و توبيخ كنم»(المناقب، ص180).
همکاری و تقسیم کار
دریک خانواده منسجم، پویا و اعتدالگرا هر یک از اعضاء درکارها و رفع سختیها و مشکلات با همدیگر مشارکت و همکاری دارند. ضروریترین عامل در استواری هر کانون انسانی، تقسیم کار است و در تعیین چگونگی تقسیم کار، بیش از هر چیز میباید به استعدادهای تکوینی مرد و زن نظر داشت و چنین دقت نظری بدون بهرهگیری از افق برتر وحی امکانپذیر نخواهد بود»(جامی از زلال کوثر، ص132 و 133).
از جمله آثار تقسيم كار این است که «زن احساس ميكند كه در زندگي جايگاهي دارد و فقط تكليف ندارد تا همه كارهاي خانه به دوش او باشد. هم تكليف دارد و هم حق دارد و بايد حرمتش حفظ شود»(علي حسينزاده، معرفت اخلاقي شماره 5، سال دوم، شماره اول، زمستان 1389، صفحه 147 ـ 167).
کار خانه را زهرا(س) به اختیار خودش انتخاب کرده و علی(ع) به او تحمیل نمیکند. در عین حال علی(ع) میخواهد فشاری بر همسر عزیزش وارد نیاید (و در کارها به او کمک میکند)(انسان کامل، ص296).
اميرالمؤمنين(ع) به جاروب كردن خانه مىپرداخت و فاطمه (س) با دستاس، گندم آرد و آن را خمير میکرد و نان مىپخت(الكافي؛ ج5؛ ص86).
هنگامیکه رسول خدا پیشنهاد تقسیم کار در منزل امام علی(ع) را میدهند، حضرت فاطمه(س) مسرور شده و رضایت خویش را اینگونه ابراز میکند: «جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار [کار منزل برعهده زهرا و تدبیر امور بیرون بر عهده علی] تا چه اندازه خوشحال شدم، چرا که رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت»(بحارالأنوار؛ ج43؛ ص81).
گفتوگوی صمیمی
ایجاد فرصت اظهار بیان برای تکتک اعضای خانواده و رعایت اصل مهارت گوش دادن بدون قضاوت و پیشداوری و ارزیابی سریع، رشد و احساس هویت و شخصیت خانواده را بهدنبال دارد. در واقع با گوش دادن به حرف همدیگر، اهمیت و ارجمندی طرف مقابل در زندگی را گوشزد میکند.
متأسفانه با همهگیر شدن تکنولوژی و فناوری، از جمله اینترنت و ماهواره و... ارتباط کلامی خانوادهها به کمترین حدّ خود رسیده و خانواده از یک فضای صمیمی، ارتباط نزدیک، تبادل افکار وحل مشکلات به سپری کردن اوقات در زیر یک سقف مبدل گشته است. بنابراین صحبت کردن با چهره بشاش موجب میشود تا رایحه دلانگیز دوستی، فضا و محیط خانه و خانواده را معطر گرداند.
«در حالىكه بهكارگيرى الفاظ نامناسب و رعايت نكردن عفت كلام، علاوه بر اينكه از مراتب معنوى انسان مىكاهد، باعث از بين رفتن صميميت و محبت در ميان همسران مىگردد و آنان را نسبت به همديگر جسور و بىپروا مىكند»(پرسشها و پاسخهاى دانشجويى، دفتر چهل و هشتم، ص95).
علی(ع) میفرمایند: «زیبا خطاب کنید، تا جواب زیبا بشنوید»(غررالحكم و دررالكلم، ص158).
امنیت رواني در خانواده
«بعد از نیاز جنسی که میتوان آن را نخستین عامل تشکیل زندگی مشترك دانست، تأمین نیازهاي عاطفی و روانی را میتوان مهمترین عامل براي تداوم و بقاي نظام خانواده دانست»(اخلاق در قرآن، آیتالله مصباح یزدي، ج 3، صص 92- 74).
از دیدگاه حضرت علی(ع) «زندگی با ترس و استرس، گوارا نیست»(عيونالحكم و المواعظ؛ ص170).
«به همین دلیل میتوان گفت یکی از شاخصههاي سبک زندگی اسلامی در محیط خانواده اصالت دادن به عواطف متقابل میان همسران و بهطورکلی همه اعضاي خانواده نسبت به یکدیگر است. خانواده اسلامی خانوادهاي است که محل امنیت و آرامش و سکون است. اضطراب و تشویش و بیاعتمادي در آن جایی ندارد. اصولاً یکی از اهداف اصلی توصیه اسلام به تشکیل خانواده همین است(روم/21). اسلام میخواهد با تشکیل خانواده محلی براي سکونت و آرامش زن و مرد و سایر اعضاي خانواده تأمین کند»(همیشه بهار، ص 87).
روابط عاطفى در زندگی مشترک حضرت علی(ع) بسيار عميق بود، بهگونهاى كه فاطمه زهرا (س)عشق و محبت خود به على(ع) را به سلمان ابراز مىدارد و در شرايطى به على(ع)مىگويد: «جان من فداى تو و حافظ تو؛ همواره با تو خواهم بود در خوبى و راحتى و سختى و بلاها»(دشتي، نهجالحياهًْ، صص145- 147) از آن سو، على(ع) نيز عشق وافرى به همسرش داشت، بهگونهاي كه در شهادت او مىگويد: «صبرم كم شده و توان خويشتندارى برايم نمانده؛ كار هميشگيام اندوه و شببيداري است، تا آنكه در دار آخرت با تو باشم»(نهجالبلاغه، خ 202).
احترام متقابل
زن و مرد در کانون گرم خانواده با درک روحیات یکدیگر میتوانند مسیر پر پیچ و خم زندگانی را با آرامش پشتسر بگذارند و در این مسیر درک و توجه به روحیات ظریف زن از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین هر کلمه، گفتار و حرکت، در بردارنده بار عاطفی و روانی خاصی است که تأثیر مثبت و منفی مستقیمی میتواند ایجاد کند. از این رو همسر خانواده دوست دارد در ارتباط با او از محبت و احترام دریغ نشود. شوهر باید به همسرش از این منظر که او امانت الهی است و فردی مستعد کمال، پیشرفت و تحول در عرصه زندگی است، بنگرد.
علی(ع) پیرامون این اصل در زندگی مشترک خودشان میفرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا را تا هنگامی که خداوند او را به سمت خود برد خشمگین نکردم، در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم، او نیز مرا خشمگین نکرد و هیچگاه مرا نافرمانی نکرد»(بحارالأنوار؛ ج43؛ ص134).
مدارا و سازگاری
سازگاری عبارت است از اینکه زوجین با کم و زیاد هم از جهات گوناگون بسازند و با رفاقت و همدلی کمبودهای یکدیگر را برطرف کنند. پس برای داشتن یک زندگی به دور از تنش و پرخاش باید از موشکافی عیوب و ایرادهای احتمالی همدیگر و به رخ کشیدن آنها جدا اجتناب کنند و عیبپوشی و سازگاری را سرلوحه زندگی قرار دهند. همچنین زن و مرد بایستی مصلحت زندگیشان را بر منفعت شخصی ترجیح دهند و از آن بالاتر مصلحت زندگی خودشان را بهخاطر دخالت اطرافیان پایمال نکنند. امام علی(ع)در مورد سازگاری زن و مرد میفرمایند: «زن سازگار یکی از دو آسایش است»(غررالحكم و دررالكلم؛ ص87).
ایشان سازگاری را سبب انس و الفت و آرامش در زندگی میدانند: «انس و آرامش در سه چیز است؛ زن صالحه یکی از آنهاست»(تصنيف غررالحكم و دررالكلم؛ ص405). و در وصیتی به فرزندشان در مورد سازگاری با همسر چنین سفارش میکنند: «پس با او در هرحال مدارا کن و همنشین خوبی برایش باش تا زندگیات با صفا شود»(الآداب الدينيهًْ للخزانهًْ المعينيهًْ، ترجمه عابدى؛ ص113).
ایشان مدارا و نرمی را در معاشرت نشانه عقل میدانند(عيون الحكم و المواعظ؛ ص209).چرا که در حالت مدارا است که میتوان با طرف مقابل در آرامش و با منطق و استدلال ارتباط برقرار کرد، وگرنه نتیجه لجاجت و تندی چیزی جز لجاجت و کجرفتاری نخواهد بود. در نتیجه روابط از حیطه و سیطره عقل و تعقل خارج شده و جهالت بر روابط فیمابین سایه خواهد افکند. سایه جهالت ظلمت باراست و زندگی در ظلمت - که حقیقتها و واقعیتها قابل دیدن و درک کردن نیستند- عین بدبختی است.
در زنـدگـى خانوادگى اگر رفق و مدارا نباشد، تندى و خشونت سراسر زندگى را فراخواهد گـرفـت؛ چـرا کـه در طـول زنـدگى مشترک، موارد فراوانى یافت مىشود که رفتار و گفتار همسر، مطابق میل انسان نیست و در صورت عدم مدارا با همسر، هر یک از این موارد مىتواند زمینهاى بـراى بـروز خـشـونـت و دلخوری مـیان افراد خانواده باشد، در حالى که با رفق و مدارا مىتـوان بـسـیـارى از اخـتلافات را حل کرد و آرامش و صمیمیت را در محیط خانواده حاکم ساخت.
پرهیز ازتقاضاهای نامقدور و انتظارات بیجا
امروزه یکی از مشکلات رایج در خانوادهها این است که امکانات زندگی خودشان را با وسایل و امکانات زندگی دیگران مقایسه میکنند و در نتیجه توقعشان بیشتر از توان مالی همسرشان میشود. این مسئله موجب احساس سرشکستگی و عدم لذّت بردن از زندگی میشود.
حضرت علی(ع) در همین مورد میفرمایند: «درخواست زیاد، ملال به بار میآورد» (عيونالحكم و المواعظ؛ ص389).
بر این اساس زمینه و ریشه بسیاری از درگیریها و نزاعها در محیط خانواده ناشی از چشم و همچشمیهاست. از جمله ضررهای تقاضاهای نامقدور در کانون خانواده عدم تعادل مالی است که موجبات قرض، ربا، اقساط با مبالغ بالا و ناتوانی در پرداخت آن را فراهم میکند.
تشویق و ترغیب
اصل تشویق در خانواده از مهمترین رموز رشد، نشاط، همافزایی و تحکیم آن است. تشویق کردن علاوه بر ایجاد آرامش روانی و صمیمیت، سبب ظهور و رشد خلاقیت دیگران میشود. از این رو جایگاه تشویق در خانوادهها بسیار مغتنم است که متأسفانه مورد غفلت و بیتوجهی قرار میگیرد. امام علی(ع) در عهدنامهای که به مالک اشتر نخعی نوشتند، او را به ارزشگذاری و بها دادن به نیکان صالح فرمان دادند: «هرگز نیکوکار و بدکار نزد تو یکسان و در یک جایگاه نباشند، چرا که در این کار، بیرغبتی نیکوکاران در امر نیکوکاری و ورزیدگی و شوق بدکاران برای بدی است»(نهجالبلاغه، نامه 53).
رازداری و همپوشانی عیوب یکدیگر
انسانها برای محفوظ ماندن از سردی و گرمی هوا نیاز به لباس دارند. همچنین برای در امان ماندن از آسیبهای روحی و جسمی، زن و مرد به همدیگر بهعنوان پوشش و عایق در برابر آسیبها نیازمند هستند. قرآن زن و مرد را بهعنوان لباس برای همدیگر میداند.(البقرهًْ/ 187).
خداوند دو نفر از زنان پیامبر را بهخاطر افشای رازهای خانوادگی به شدت مورد عتاب قرار داده و از آنها میخواهد که از این عمل انحرافیشان توبه کنند(تحریم / 3-4).
امیرالمومنین(ع) رازداری را از عوامل خوشبختی معرفی میکنند: «رازدارى گوشهاى از خوشبختى است»(بحارالأنوار؛ ج75؛ ص63).
پرهیز از سختگیریهای نابجا
سختگیریهای نابجا و ایجاد محدودیت در محیط خانه موجب تشویش خاطر و پریشانی است. فرد محروم و محدود از حق و حقوق معقول و مشروع اولا به آسیبهای روانی دچار شده و ثانیا باعث واکنش او در برابر رفتارهای طرف مقابل و نافرمانی شده و در نتیجه به اختلافات و درگیریهای خانوادگی منجر خواهند شد.
امام علی(ع) در وصیتی به فرزندش محمد حنفیه میفرماید: «اگر میتوانی چیزی را بیش از توان زن بر او تحمیل نکنی، انجام بده. چرا که این باعث دوام زیبایی و راحتی خیال و حال خوش او خواهد بود. چون زن به مثابه گل است نه قهرمان، پس با او در هر حال مدارا کن»(تحفالعقول؛ ص87).
نظم در زندگی
«نظم» به معناى آراستن، برپا داشتن و ترتيب دادن و انضباط به معناى نظم و انتظام، ترتيب و درستى، عدم هرج و مرج، سامانپذيرى و آراستگى است.
نظم و انضباط در روايات اسلامى مورد تأكيد قرار گرفته است. بهعنوان نمونه، اميرمؤمنان(ع)كه بارها نتايج زيانبار بىنظمى و تشتّت را در فكر و عمل مسلمانان ديده بود، در بستر شهادت و در آخرين پيامش، فرزندان خود و همه مسلمانان را به تقواى الهى و نظم دركارها فراخواندهاند:
«شما را و همه خانواده و فرزندانم و هركس راكه نوشته من به او مىرسد، به تقواى الهى و نظم دركارهايتان سفارش مىكنم»(بحارالأنوار؛ ج42؛ ص256).
به امام عرض کردند فرد عاقل را برایمان توصیف کنید؛ فرمود: «عاقل کسی است که هر چیزی را در جای خود قرار میدهد. از صفات جاهل سؤال کردند؛ فرمود گفتم»(نهجالبلاغه، صبحی صالح؛ ص 510).
یعنی وقتی عاقل نظم دارد، فرد جاهل بینظم بوده و در زندگی خود بیبرنامه است.
وجود روحیه مشورت در میان اعضای خانواده
اهمیت مشورت و نظرخواهی از دیگران نقش مهمی در موفقیت انسان در زندگی دارد. اما مشورت با شریک زندگی بهویژه در امور زندگی مشترک و تربیت فرزندان میتواند به ایجاد آرامش و الفت در میان اعضای خانواده کمک کند. همچنین با تشریک مساعی بهترین راه در زندگی انتخاب میشود.
حضرت علی(ع) فرمود: «سزاوار انسان خردمند است كه رأى خردمندان را بر رأى خويش بيفزايد و دانش و آگاهى خويش را با به دست آوردن دانش حكيمان و دانايان افزون سازد»(عيونالحكم و المواعظ؛ ص232).
ایشان مشورت را روشنیبخش راه درست و تکروی را مخاطرهآمیز میدانند: «نظر خواستن عين هدايت است و هر كه خود را از نظر ديگران بينياز ببيند به مخاطره افتد»(نهجالبلاغه، همان مدرک؛ ص 506).
حضرت على(ع) در امور خانواده و مسائل مهم با حضرت زهرا(س) مشورت مىکرد و فاطمه(س) نيز در نهايت تواضع با ايشان همراهى داشت.(نهجالحياهًْ، ص 164- 167).
تکریم یکدیگر، ایجاد احساس شخصیت در فرزندان، ایجاد الفت و رأفت در میان اعضا خانواده، هماهنگی و همسویی در زندگی از جمله آثار مثبت و مبارک مشورت کردن در خانواده است.
سلام کردن
«سلام» در لغت، به معنای سلامت از هرگونه نقص و عیب و فناست و چون خداوند فناناپذیر و منزه از عیب و نقص است، یکی از نامهای او «سلام» است. هرگونه اظهار محبت در آغاز ملاقات «تحیت» است. پس در اصل، سلام همان تحیت، از ماده حیات و به معنای دعا کردن برای سلامتی و حیات دیگران است؛ بنابراین روشنترین مصداق تحیت سلام کردن است.
در اسلام سلام کردن نشانه تحیّت لفظی است و بنابر برخی آیات و روایات، تحیت بهشتیان نیز سلام است:
«اینان همان کسانی هستند که بهخاطر صبری که داشتهاند، غرفههای بهشت را پاداش یابند و درآنجا به درود و سلامشان بنوازند»(فرقان/75).
در قرآن کریم هم به سلام کردن به خود هنگام ورود به خانه سفارش شده است:
«فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّهًًْ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُبارَكهًْ طَيِّبَهًْ».(نور/61). هنگامى كه داخل خانهاى شديد، بر خويشتن سلام كنيد؛ سلام و تحيّتى از سوى خداوند؛ سلامى پربركت و پاكيزه.
مقصود از «سلام كردن بر خود» سلام كردن بر هر كسى است كه در خانه باشد، در اينجا نيز اگر نفرمود: «بر اهل آن سلام كنيد» خواست يگانگى مسلمانان با يكديگر را برساند، چون همه انسانند و خدا همه را از يك مرد و زن خلق كرده. علاوه بر اين همه مؤمنند و ايمان، ايشان را جمع كرده، چون ايمان قوىتر از رحم و هر عامل ديگرى براى يگانگى است.
جمله «تَحِيَّهًًْ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُبارَكَهًًْ طَيِّبَهًًْ» حال است، يعنى در حالى كه سلام تحيتى است از ناحيه خدا، چون او تشريعش كرده و حكمش را نازل ساخته تا مسلمانان با آن يكديگر را تحيت گويند و آن تحيتى است مبارك و داراى خير بسيار و باقى و طيب، چون ملايم با
نفس است.
آرى، حقيقت اين تحيت گسترش امنيت و سلامتى بر كسى است كه بر او سلام مىكنند و امنيت و سلامتى پاكيزهترين چيزى است كه در ميان دو نفر كه به هم برمىخورند برقرار باشد»(الميزان، ج15، صص166- 165).
حضرت علی(ع) سفارش میکنند که «كسي كه داخل خانه شود بر اهل خانه سلام كند و اگر اهل نداشته باشد و خانه خالى باشد بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْنا مِنْ رَبِنّا»(وسائلالشيعه؛ ج5؛ ص323).
سلام کردن مایه برکت و وسعت در زندگی است. امام علی(ع) فرمود: «چون يكى از شما به خانهاش داخل شد به اهل خانه سلام دهد و بگويد: «السلام عليكم» و اگر كسى در خانه نباشد بگويد: «السلام علينا من ربنا» و هنگام داخل شدن به منزلش سوره توحید بخواند كه فقر را برطرف سازد»(بحارالأنوار؛ ج10؛ ص105).