خسارتهای نبرد «سیفالقدس» در طولانیمدت هم برای صهیونیستها قابل جبران نیست
اشاره:
به دنبال عملیات موسوم به «شمشیر قدس» (سیف القدس) نیروهای مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی، با «ناصر ابوشریف» نماینده محترم جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران، به گفتوگو نشستیم. در این مصاحبه، که به صورت از راه دور و یک روز قبل از برقراری آتش بس انجام شد، ابوشریف ضمن اشاره به پیروزی مقاومت و ضرباتی که طی عملیات شمشیر قدس، بر پیکر رژیم صهیونیستی و صهیونیستهای مهاجر وارد شده است، تاکید کرد که این ضربات و خسارتها، حتی در طولانی مدت هم قابل جبران نیست. سرویس خارجی
عملیات سیف القدس در چه مواردی، با عملیات مشابه پیشین تفاوت داشته است؟
تفاوت عمليات کنوني با عمليات مشابه ديگر، اين است که اين بار ابتکار عمل با گروههاي مقاومت بوده است. در گذشته معمولاً اين رژيم صهيونیستي بود که زمان شروع عمليات را مشخص ميکرد، آغازگر آن بود و هدفش نیز دستيابي به اهداف بزرگ در همان ابتداي عمليات بود. اما اين بار هدف مقاومت، ضربه زدن به اشغالگران صهيونيست بود و آنان با حجم زياد و بيسابقهای از آتش فلسطينيان مواجه شدند، آتشی که به سمت تلآويو و دیگر شهرهاي فلسطين اشغالي روانه شده بود.
همين امر، ضربه بزرگي را به صهيونيستها وارد کرد، به طوري که ارتش صهيونيستي دچار چالش بزرگ شد و (به همه ) نشان داد که در زمينههاي بازدارندگي و جبهه داخلي، آسيبپذير است. حتي برخي از فرماندهان آن اذعان کردند که آمادگي و انتظار چنين تهاجمي را نداشتهاند. در نهايت اين رسوايي، بيانگر شکست اطلاعاتي رژيم صهيونيستي است. از سوی دیگر، جنگ کنونی به وضوح نشان داد که سلاح گروههاي فلسطيني پيشرفت کرده است.
اسرائيل برآورد کرد که اين گروهها حدود 12 هزار موشک در اختيار دارند. (در جنگ فعلی، تنها) چیزی بیش از 3300 موشک از نوار غزه به سمت سرزمينهاي اشغالي شليک شده است. از طرف ديگر، سيستمهاي پدافندي صهيونيستها هم نتوانست مانع عبور اين موشکها بشود، زيرا کثرت و تنوع آنها و تفاوت مسيرهاي پرتاب موشکها، اين سيستمها را ناتوان کرده بود. اين وضعيت، سردرگمي و تزلزل بزرگی را متوجه صهيونيستها کرده است. اعتبار اين رژيم در جهان به دليل حمله به غيرنظاميان و نابودي زيرساختها در غزه، به شدت لطمه خورده و حتي در داخل فلسطین اشغالی نیز، علیرغم وجود سانسور و نبود شفافيت، شاهد وخامت اوضاع داخلي و فروپاشي آرمانهاي صهيونيستها هستيم.
آیا احتمال پیوستن کرانه باختری به نبرد نظامی با صهیونیستها وجود دارد؟
ويژگي اصلی عمليات اخیر این بود که مردم فلسطين طی آن، يکپارچه و متحد شدهاند. نقطه شروع اين رويارويي، حوادث شهر قدس بود، که حمايت عاطفي ساير فلسطينيان در مناطق ديگر اشغالي را برانگيخت. ضربات نوار غز بر صهيونيستها، موجب اتحاد مردم فلسطين شد و تمام آحاد فلسطيني برحسب مکان و ابزارهاي خود، به رويارويي با اشغالگران برخاستند. در حال حاضر، نوار غزه در تمام نقاط تماس قيام کرده است و اين رويارويي به شکل عمليات نظامي خودنمايي ميکند و پيشبيني آينده آن دشوار است. اما تمام مردم غزه بايد عليه اشغالگران دست به انتفاضه سراسري بزنند. نکته مهم و خطرناک براي صهيونيستها، انتفاضه مردم فلسطين در مناطق 1948 است، که در وضعيت ناگواري به سر ميبرند. آنان با وجود داشتن شناسنامه اسرائيلي، شهروند درجه دو محسوب ميشوند و نسبت به آنان، تبعيض نژادي
روا داشته ميشود. در اين باره، نه فقط مردم کرانه باختري يا نوار غزه، بلکه تمام شهروندان داخل به اصطلاح اسرائيل، نيز از تبعيض نژادي و سياست آپارتايد رنج ميبرند و از حقوق اوليه خود محرومند. آنچه خطر بيشتري را متوجه اسرائيل ميکند، حوادث و رويدادهاي داخل نوار سبز سرزمينهاي اشغالي سال 1948 است. خيزش فلسطينيهاي اين مناطق براي مقابله با نيروهاي اشغالگر، پديدهاي خطرناک براي اسرائيليها به شمار ميرود و ممکن است منجر به بروز جنگ داخلي در درون اسرائيل بشود، همين امر، وجهه اسرائيل را مخدوش ميکند و باعث ميشود جهان با اقدامات نژادپرستانه اين رژيم کينهتوز، بيشتر آشنا شود.
یکی از ویژگیهای این جنگ، کشتار گسترده زنان و کودکان و حمله به زیرساختهای غیر نظامی غزه از سوی صهیونیستهاست، دلیل انفعال شدید دولتهای غربی و سازمانهای بینالمللی در این خصوص چیست؟
متأسفانه، خصوصيت جنگ فعلي اين است که ملت فلسطين و زنان و کودکان و خانهها و زيرساختهاي حياتي و رسانهها هدف قرار گرفتهاند و جهان آن را مشاهده ميکند. (این اتفاق) مطمئناً بر وجهه بينالمللي رژيم صهيونيستي تأثير منفي خواهد گذاشت. جهان اکنون با ماهيت اين رژيم آشنا ميشود (و میبیند) که چگونه زنان و کودکان را به خاک و خون ميکشد، مطبوعات و رسانهها را هدف قرار ميدهد و زيرساختها و تأسيسات آب و برق را از بين ميبرد. (رژیم صهیونیستی با این حملات، میخواهد) بر مردم و ساکنان اين مناطق فشار بياورد. در اين ميان، سازمانهاي بينالمللي شريک اصلي جنايتکاران صهيونيست هستند و اساساً کشورهاي بزرگ استعمارگر، خودشان بنيانگذار اين رژيم بودهاند و لذا، چگونه ميتوانند بر آن فشار بياورند و مواضع مثبت عليه اين جنايات بگيرند و اگر هم در ظاهر تحرکاتي نشان ميدهند، در اثر فشارهاي مردمي است. اما ماهيت شان جنايتکارانه است و ددمنشيهاي آنها کمتر از جنايات رژيم صهيونيستي نيست. در سال 1922، بريتانيا مجوز ايجاد موطن ملي براي يهوديان از حساب مردم فلسطين داد. انگلیس در سال 1947 فلسطين را تقسيم کرد و در سال 1948 نیز رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت. (طي دهههای اخیر نیز) سازمان ملل اسرائيل را از هرگونه مجازات و يا اقدامت کيفري بينالمللي، در امان نگه داشت. لذا، اين سازمان يک نهاد استعمار گر و حامي اسرائيل است. ما از اين سازمانهاي بينالمللي هيچ توقعي نداريم، چون آنها بودند که اين رژيم را تأسيس و سپس حمايت و مسلح کردهاند. آمريکا در اين مدت، عليرغم برخي از سخنان عوامفريبان(رهبران آن)، با فروش سلاح به ارزش 730 ميليون دلار، از اسرائيل حمایت کرد. تمام اين کشورها و سازمانهاي استعماري، در حوادثي که بر مردم فلسطين طی 100 سال اخير رفته است، شريک هستند. لذا، از آنان انتظار اقدام مثبت برجسته نداريم. ما از ملتها(ی غربی) انتظار داريم بيدار شوند و ماهيت دولتهاي استعماري کينهتوز خود را که شريک اصلی جنايات رژيم صهيونيستي هستند، بشناسند.
آیا برآورد دقیقی از میزان خسارات وارده بر صهیونیستها در این جنگ تا کنون دارید؟
درخصوص خسارات مستقيم و غيرمستقيم وارد شده بر رژيم صهيونیستي، بايد گفت که طبق گفته خود مقامات رژيم صهيونيستي، هزینههاي اين جنگ طی چهار روز نخست، معادل نصف تمام هزينههاي جنگ 51 روزه در سال 2014 بوده است. معني اين سخن آن است که اين جنگ هزينه سنگیني بر آنان وارد کرده است. خود ارتش صهيونيستي در سال 2014 به طور مستقيم ۵/۲ ميليارد دلار خسارت متحمل شده بود. خسارات غيرمستقيم جنگ کنونی هم بسيار زياد است؛ جامعه صهيونيستي در پناهگاهها به سر ميبرد، اقتصاد اين رژيم متوقف شد، روند گردشگري تعطيل و تمامی تورهاي گردشگري به اين کشور لغو شد، شرکتهاي هواپيمايي، بسياري از پروازهاي خود (به مقصد اسرائیل) را لغو کردند و به طور کلي، چرخ اقتصاد (این رژیم) از حرکت ايستاد. لذا، اين جنگ خسارات غيرمستقيم زيادي را بر رژيم صهیونیستی وارد کرده است. اينها فقط از جنبه اقتصادي است. اما، درخصوص موقعيت و جايگاه اين رژيم بايد گفت که آرزو و آرمان صهيونيسم در حال فروپاشي است و بسياري در داخل، درخصوص فايده حضورشان در داخل سرزمینهای اشغالی، از خود سؤال ميکنند و ترديدهايي درباره توانايي اين رژيم در حفظ امنيت آنها، براي شان به وجود آمده است. اين رژيم که درصدد ايجاد رابطه با برخي کشورهاي عربي بود، اکنون با يک سرنوشت نامعلوم مواجه است. لذا، به نظر من، آرزوي بزرگ صهيونيستها، با اين جنگ، در حال فروپاشي و اضمحلال است. جهان با مشاهده صحنههاي جنايت اشغالگران، دارد با حقيقت اشغلاگري (رژیم اسرائیل) آشنا ميشود و پي ميبرد که رفتارهاي اين رژيم، برخلاف تبليغات گسترده سران آن و همپيمانان، در دمکراتيک نشان دادن اين رژيم، به هيچوجه با قواعد دموکراسي همخواني ندارد. حتي گزارشات سازمانهاي حقوق بشري، اسرائيل را به عنوان يک رژيم آپارتايد، چه در غزه و چه در کرانه باختري، سرزمينهاي سال 1948 و يا در قدس، معرفي ميکنند. مردم عادي جهان دارند پي ميبرند که اسرائيل نه يک کشور دموکراتيک، بلکه یک رژيم استعماري کينهتور و زشت است. اين تصوير ارتش صهيونيستي است؛ ارتشي که روزي گفته ميشد شکستناپذير است. اکنون قدرت بازدارندگي اين ارتش، زيرسؤال رفته و معلوم شده است که نهتنها نميتواند از عهده اداره يک جنگ بزرگ بر آید، بلکه حتي از مديريت يک درگيري کوچک هم عاجز است. ضعف اطلاعاتي اين ارتش و ناتواني در نحوه شروع جنگ و ضعف جبهه داخلي، همه اينها لطماتی هستند که بر اين رژيم وارد شده و حتي در درازمدت هم قابل جبران نيستند.
پیامهای عملیات سیف القدس برای مردم فلسطین و امت اسلامی چیست؟
پيام عمليات «سیف القدس» اين است که مردم فلسطين واحد و متحد هستند و نميتوان آنها را تکهتکه کرد و سياستهاي اسرائيل براي ايجاد تفرقه ميان فلسطينيها، بايد متوقف بشود. پيام ديگر اين عمليات، دعوت از امت مسلمان براي همياري براي آرمان فلسطين و رويارويي با رژيم صهيونيستي است. زيرا، اين رژيم خطرناکترين عنصر براي مسلمانان و مقدسات آنان به شمار ميرود.اين عمليات به مسلمانان اين پيام را ميدهد که رژيم صهيونيستي در حال اجراي برنامه خود براي يهوديسازي قدس و در رأس آن، مسجدالاقصي است و لذا، از همه مردم فلسطين و امتهاي عرب و اسلامي انتظار ميرود که همگي بر ضد اين دشمن حقيقي متحد شوند و در برابر استمرار حيات آن، تماشاچي و متفرق نباشند، در حالي که برخي از اين کشورها شروع به برقراري روابط استراتژيک با اين رژيم کردهاند.