kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۷۵۲
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۲

بحران فرگوسن و انتظار از دولت(یادداشت روز)

در این یادداشت قصد داریم، با نیم‌نگاهی به بحران شهر فرگوسن آمریکا، عملکرد دولت حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی، رئیس جمهور محترم کشورمان و آمریکا را در مواجهه با یک مسئله مشابه و مشترک به نام «حقوق بشر» بررسی کنیم.


1- تقریبا در تمام طول عمر سی و چند ساله انقلاب اسلامی، «حقوق بشر» جزو اصلی‌ترین دستاویزهای آمریکا برای تحت فشار قرار دادن کشورمان بوده است.جهت اثبات این ادعا، نیازی به کنکاش برای یافتن مصادیق نیست. همه می‌دانیم، آمریکایی‌‌ها به هر مسئله‌ای در کشورمان–کوچک و بزرگ، مثبت یا منفی- به عنوان یک «فرصت» نگریسته و برای تبدیل کردن آن به «تهدید» از هیچ اقدامی دریغ نکرده‌اند. حقوق بشر هم یکی از این مسائل است.
موضع‌گیری‌های تند و خارج از عرف دیپلماتیک، تهدید، تحریم، تبلیغ و... از جمله واکنش‌هایی هستند نشات گرفته از یک کینه عمیق  و ریشه‌دار که به بهانه نقض حقوق بشر، از سوی بزرگترین ناقض حقوق بشر هیچ گاه حتی برای لحظه‌ای علیه کشورمان متوقف نشده است.این کشور در همین یک سالی که دولت روحانی روی کار آمده و با وجود کسب امتیازات فراوان در برنامه هسته‌ای کشورمان - که ادعا می‌کرد، نگران آن است - نیز، روی حقوق بشر، بیش از گذشته و به طور ویژه متمرکز شده است چرا که اساسا «حقوق بشر» در سیاست خارجی آمریکا و در برخورد با کشورهای مستقلی مثل ایران، همواره یک اصل و محور محسوب می‌شود.
اما «حقوق بشر» در خود آمریکا نیز داستانی دارد خواندنی. بخوانید:
اصطلاح «منشور حقوق بشر» اصولا به سه سند مصوب یعنی «اعلامیه جهانی حقوق بشر»، «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی» و «میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» اشاره دارد که در هر سه، آمریکا از بانیان اصلی تصویب آنها بوده اما این کشور «عملا» به هیچ یک از این اسناد در بدو تصویب نپیوسته است. آمریکا با گذشت سال‌ها و با اعمال حق شرط‌های فراوان، این اسناد حقوق بشری را تصویب کرده است.
به عنوان نمونه، «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی» در دسامبر 1966 و با تلاش‌های گسترده آمریکا در سازمان ملل به تصویب رسید اما تا سال‌ها کنگره این کشور مانع از پیوستن آمریکا به این میثاق می‌شد، تا آن که با گذشت بیش از 30 سال و در اکتبر 1997 پیوستن به این میثاق در آمریکا تصویب شد آن هم با اعمال 5 نوع رزرو (Reservations)، 5 بیانیه تفسیری (Understandings) و 3 اعلامیه (Declarations) برای کنوانسیونی که تنها 50 ماده دارد!
در ماده 20 همین کنوانسیون آمده است: «هر گونه‌ دعوت‌ (ترغيب‌) به‌ كينه‌ (تنفر) ملي‌ يا نژادي‌ يا مذهبي‌ كه‌ محرك‌ تبعيض‌ يا مخاصمه‌ يا اعمال‌ زور باشد به‌ موجب‌ قانون‌ ممنوع‌ است‌.»
جالب آنکه دولت آمریکا در سند تصویبی خود که در مجموعه اسناد سازمان ملل در دسترس است، با اعمال رزروی نسبت به همین ماده میثاق اعلام تحفظ کرده، یعنی خود را ملزم به پذیرش آن ندانسته است.
2- بیش از 10 روز است شهر فرگوسن، واقع در ایالت میسوری آمریکا، به صحنه درگیری‌های خونین بین معترضان به نژادپرستی و نیروهای مسلح امنیتی تبدیل شده است. تا این لحظه، شمار زیادی از مردم دستگیر، مجروح و حتی کشته شده‌اند. با وجود اعمال محدودیت‌های گسترده رسانه‌ای، گزارش‌‌ها و تصاویر منتشر شده از برخی رسانه‌ها نشان می‌دهد، نیروهای امنیتی این کشور به کمک نیروهای گارد ملی در سرکوب معترضان، از تجهیزات جنگی که پنتاگون در اختیارشان قرار داده استفاده می‌کنند. خبرنگاران دستگیر و در برخی مناطق به ویژه مناطق نزدیک به فرگوسن اجازه حضور به گزارشگران داده نمی‌شود و... تا آنجا که به گفته برخی ناظران، طی این چند روز، حقوقی از بشر باقی نمانده که در آمریکا نقض نشده باشد!
این بار جرقه ناآرامی‌‌ها با قتل یک نوجوان 18 ساله و سیاه‌پوست به دست پلیس زده شد؛ مسئله‌ای که در جامعه آمریکا امری بسیار عادی تلقی می‌شود.پلیس قاتل، 6 گلوله به سر و صورت این نوجوان شلیک کرده و بنا به گزارش پزشکی قانونی، این شلیک‌‌ها «قطعا» با قصد کُشت صورت گرفته است. اخیرا گزارشی منتشر شده ناظر بر اینکه، سالانه دست‌کم 400 نفر در آمریکا به دست پلیس کشته می‌شوند که اغلب آنها سیاه‌پوست و جزو اقلیت‌‌ها هستند. بیشتر قربانیان این حس عمیق نژادپرستانه، زیر 21 سال هستند و... (ملاحظه می‌فرمائید که چرا آمریکا ماده 20 یادشده از کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی را نپذیرفته است؟!)
3- با کنار هم قرار دادن موارد 1 و 2، دو سوال به ذهن متبادر می‌شود؛ سوال اول اینکه اگر حوادث فرگوسن امروز در ایران یا کشور مستقل دیگری رخ می‌داد، واکنش آمریکایی‌‌ها به این حوادث چگونه بود؟ و سوال دوم اینکه، واکنش دولت تدبیر و امید آقای روحانی به حوادث فرگوسن و نقض گسترده حقوق بشر در این کشور چگونه بوده است؟
پاسخ سوال اول به راحتی قابل پیش‌بینی است.... قطع و یقین بدانید آنها از چنین حادثه‌ای برای کمتر از «براندازی» علیه کشورهای مستقل بهره‌برداری نمی‌کردند؟ می‌کردند؟! مروری کنید به حوادث چند ماه اخیر در اوکراین و ...
«نژادپرستی پدیده شومی است که در قرن بیست و یکم صحبت کردن از آن کاری زشت و ناپسند است اما متاسفانه شاهد پدیده نژادپرستی در جوامع غربی هستیم و جای تاسف دارد که کسانی که مدعی دفاع از حقوق بشر هستند چنین رویکردی را دارند... بایستی حقوق شهروندی رعایت و مردم بتوانند آزادانه نظرات خود را بیان کنند.»
این تمام موضع‌گیری است که از سوی دولت محترم و آن هم نه از سوی رئیس جمهور یا وزیر خارجه که از سوی معاون وزیر خارجه کشورمان در واکنش به بحران فرگوسن اتخاذ شده است آن هم پس از حدود 10 روز!
هیچ کس از دولت انتظار ندارد مانند آمریکایی‌ها عمل کند و به دروغپردازی روی آورد اما محکوم‌کردن صریح این جنایات از سوی مقامات بلند پایه به ویژه رئیس جمهور محترم، انتظار نابجا و زیادی نیست.
حداقل انتظار از دولت محترم این است که مثلا از سازمان ملل بخواهد در واکنش به این بحران که اکنون به بسیاری از شهرهای آمریکا تسری یافته، موضع‌گیری کند یا در کنار طرح مواردی همچون «حقوق شهروندی»، بخشی از انتقاداتش را هم به سوی دشمنان کشور نشانه رفته و یکبار هم از آنها بخواهد حقوق شهروندی را رعایت کنند.
به نظر می‌رسید دولت محترم هم پس از یک دوره خوشبینی یکساله، به این نتیجه رسیده باشد که آمریکا همان آمریکایی است که در این سی‌واندی سال بوده و برخی لبخندهای دیپلماتیک آن فقط جنبه تاکتیکی و فریب داشته است.یا به قول حضرت آقا، مذاکرات اخیر تاثیری در کم کردن دشمنی‌های آمریکا با ما نداشته است. اما اینکه چرا همچنان در موضع‌گیری علیه دشمن و شیطان بزرگ این همه تعلل وجود دارد، مسئله مهمی است که ما از درک آن عاجزیم و چه می‌دانیم شاید سکوت دولت در این باره، در قالب یک دیپلماسی فعال و هوشمندانه صورت می‌گیرد که فهم آن فقط برای باسوادهای شناسنامه‌دار ممکن است!

جعفر بلوری