kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۷۴۴۵
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۴

اخبار ویژه

حلوای تن‌تنانی دولت برای مردم در 100 روز پایانی
بر اساس نوع مدیریت دولت در زمینه گران کردن کالاهای اساسی، به نظر می‌رسد دولت در صد روز پایانی، حلوای تن‌تنانی برای مردم پخته است!
سایت الف در تحلیلی می‌نویسد: در هفته‌های اخیر فاز جدید افزایش قیمت کالاهای مختلف در بازار به وجود آمده است. این اتفاق در حالی رخ‌داده که علی ربیعی، سخنگوی دولت روز 10 فروردین‌ماه 1400 در نشست خبری عنوان کرده بود: دولت هیچ برنامه‌ای برای افزایش قیمت کالا‌ها به‌خصوص کالا‌های اساسی تا پایان کار خود ندارد.
البته برخلاف صحبت‌های سخنگوی دولت، در روزهای اخیر قیمت برخی اقلام و کالاها افزایش چشمگیری داشته است. برخی رسانه‌ها از نامه یکی از شرکت‌های بزرگ تولید روغن به سازمان بورس اوراق بهادار برای افزایش قیمت روغن خوراکی خبر داده بودند.
در بخشی از این نامه که در 25 اردیبهشت‌ماه صادرشده آمده است: «بر اساس اعلام سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان مقرر گردید که قیمت مصوب فروش انواع روغن ساخته‌شده از تاریخ 26 اردیبهشت 1400 به شرح ذیل افزایش یابد: انواع روغن مایع 35 درصد، انواع روغن جامد 30 درصد با توجه به ترکیب تولیدات و فروش شرکت متوسط افزایش نرخ فروش محصولات شرکت به میزان 33 درصد خواهد بود».
موضوع تأسف‌آورتر انتشار خبری درباره احتمال افزایش 50 درصدی قیمت نان می‌باشد که در روزهای اخیر به‌صورت مکرر در رسانه‌های مختلف انتشاریافته است. این در حالی است که نان، کالایی بسیار مهم در سبد مصرفی خانوارها است و بدون شک افزایش قیمت آن موجب ایجاد مشکلات فراوانی برای اقشار ضعیف جامعه به لحاظ اقتصادی خواهد شد.
علاوه بر گرانی قیمت اقلام و مایحتاج اساسی مردم مانند نان، نوعی به‌هم‌ریختگی نیز به وجود آمده است. از سوی دیگر هرروز در بازار افزایش قیمت کالایی خاص رخ می‌دهد. درحالی‌که تا دیروز افزایش قیمت گوشت، مرغ، تخم‌مرغ و... بود در روزهای اخیر گرانی روغن، شکر و نان نیز اضافه‌شده و با این روند مشخص نیست فردا نوبت گرانی چه کالاهایی است.
آنچه باید به تحلیل «الف» افزود، تصریح این سوال است که آیا دولتمردان قصد دارند در افکار عمومی نشاط و امید ایجاد کنند و برای انتخابات ترغیب نمایند، یا دقیقا مسیری برعکس را در پیش گرفته‌اند؟!

جهان صنعت: دولت مقصر موج تازه گرانی است
یک روزنامه حامی دولت معتقد است دولت روحانی، به یادگار گذارنده رکوردهای تورم است.
جهان صنعت با ‌اشاره به موج جدید گرانی‌ها و نقش سیاست‌گذاری دولت در آن می‌نویسد: دولت دوازدهم با نزدیک شدن به روزهای پایانی فعالیت خود، فاز جدید افزایش قیمت کالاهای اساسی را بدون هیچ استدلال منطقی‌ای آغاز کرده است. روند افزایش قیمت کالاهای اساسی در حالی طی روزهای اخیر کلید خورده که قرار بود براساس اظهارات ربیعی سخنگوی دولت در سه ماهه نخست امسال هیچ تغییرات قیمتی‌ای در انواع کالاها اعمال نشود، اما متاسفانه دولت با نقض این موضوع، روغن را ۳۵ درصد گران کرده و زمزمه افزایش ۵۰ درصدی نان نیز به گوش می‌رسد. در این میان شاهد این هستیم که در بازار شکر نیز افزایش قیمت‌های جدیدی اعمال شده و در بازار لبنیات و بسیاری دیگر از کالاهای اساسی نیز بروز موج جدیدی از گرانی به گوش می‌رسد اگرچه هنوز مسئولان حاضر به پذیرش واقعیت‌های موجود در بازار نیستند.
نکته قابل تامل اینکه انجمن‌ها و اتحادیه‌ها هر بار که درخواست افزایش قیمت از مسئولان مربوطه را به بهانه افزایش هزینه‌های تولید داشتند، سازمان حمایت با افزایش بیش از ۱۵ درصدی قیمت‌ها موافقت نمی‌کرد اما در شرایط فعلی که کشور درگیر انتخابات است، مجوز افزایش بیش از ۳۵ درصدی روغن را صادر کرده است. علاوه ‌بر این خبرهایی از افزایش ۵۰ درصدی نان نیز مطرح است؛ کالایی که سهم بسیار قابل توجهی‌ در سبد مصرفی خانوار داشته و افزایش ۵۰ درصدی آن هم در شرایط فعلی هیچ استدلال منطقی ندارد.
در همین راستا شاهد این هستیم که یکی از شرکت‌های بزرگ تولید روغن در نامه‌ای به سازمان بورس اوراق بهادار از افزایش قیمت روغن خوراکی خبر داده است. در این نامه که در ۲۵ اردیبهشت ماه صادر شده، آمده است: احتراما در چارچوب ماده ۱۳ دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکت‌های ثبت‌شده نزد سازمان بورس اوراق بهادار موارد ذیل را به استحضار می‌رساند: بر اساس اعلام سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان مقرر شد که قیمت مصوب فروش انواع روغن ساخته شده از تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ برای انواع روغن مایع سه درصد و برای انواع روغن جامد ۳۰ درصد افزایش قیمت در نظر گرفته شود. به این ترتیب با توجه به ترکیب تولیدات و فروش شرکت، متوسط افزایش نرخ فروش محصولات شرکت به میزان ۳۳ درصد خواهد بود.

اسرائیل مقابل حماس کم‌آورد چگونه مقابل ایران تاب می‌آورد؟
یک رسانه آمریکایی در گزارشی تأکید کرد موشک‌های حماس نیمی از اتباع اسرائیل را مجبور به مخفی شدن در پناهگاه‌ها کرده؛ بنابراین اگر ایران تصمیم به حمله موشکی به اسرائیل بگیرد، تل‌آویو چگونه می‌تواند در برابر حمله تاب بیاورد؟
«شلومو بن عامی» وزیر خارجه اسبق رژیم صهیونیستی، در پایگاه اینترنتی «پراجکت سندیکیت» به شوک حملات موشکی مقاومت فلسطین پرداخت و نوشت: شعله‌ور شدن ناگهانی آتش جنگ در داخل و خارج اسرائیل، اتباع اسرائیل را که تا پیش از این در آرامش بودند، شوکه کرده است.
در طول نخست‌وزیری 12 ساله بنیامین نتانیاهو، مشکل فلسطین تا حد زیادی فراموش شده بود. به نظر می‌رسید با توافق‌نامه‌های اخیر ابراهیم که به ایجاد روابط دیپلماتیک با چهار کشور عربی منجر شد موقعیت فلسطین بیشتر تضعیف شود.
جنگ‌ها می‌توانند با یک حادثه کوچک آغاز شوند، اما علت واقعی آن‌ها همیشه عمیق‌تر است. این بار جرقه جنگ را اخراج فلسطینیان از محله شیخ جراح در بیت‌المقدس شرقی زد. اشغال بیت‌المقدس شرقی توسط اسرائیل، اعمال کنترل تحقیرآمیز در دسترسی به مسجدالاقصی، خاطره همیشگی «النکبه» در سال 1948 را برای فلسطینی‌ها زنده کرد.
کسانی که در شیخ جراح منازل خود را تخلیه کردند بدون شک نمی‌توانند خانه‌های خود را در یافا و حیفا که در گذشته صاحب آن بودند دوباره به دست آورند.
بیت‌المقدس به عنوان کانون درگیری‌ها بوده است. این یک فرصت طلایی را به حماس ارائه داد تا برتری خود را بر همکاران اسرائیل در تشکیلات خودگردان کرانه باختری تأیید کند و رهبری فجیع محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان را نیز عملاً تضعیف کند. عباس تحت فشار اسرائیل و به دلیل ترس از پیروزی حماس انتخابات مجلس را لغو کرده و کنترل خود را به کرانه باختری گسترش داده است. حماس از سال 2006 بر غزه حکمرانی می‌کند.
با شدت گرفتن خشونت فعلی، حماس تمام نقاط لازم برای به دست آوردن برتری در جنبش ملی فلسطین را به هم متصل کرد. این گروه خود را به عنوان محافظ اصلی بیت‌المقدس و به عنوان پیشگام مبارزه ملی و مذهبی فلسطینی‌ها علیه اشغالگری یهودی اسرائیلی نشان می‌دهد.
اسرائیلی‌ها و تشکیلات خودگردان به یکباره خود را غافلگیر دیدند. حماس حمله موشکی بی‌سابقه و گسترده‌ای به شهرهای اسرائیل انجام داد. آن‌ها حتی اورشلیم و تل‌آویو را هم هدف قرار داده و نیمی از جمعیت اسرائیل را به پناهگاهها فرستادند. اسرائیلی‌ها بعد از این به این فکر فرو رفتند که با این شرایط چگونه قرار است در برابر حملات احتمالی موشکی ایران و حزب‌الله مقاومت کنند؟ حزب‌الله با دارا بودن زرادخانه‌ای با 150 هزار موشک است قدرتش چندین برابر حماس است.

خودکفایی موشکی گروه‌های مقاومت با تدبیر سردار سلیمانی
یک روزنامه فرانسوی نوشت: نیروهای مقاومت فلسطین توانسته‌اند مراکز تولید موشک را قویا توسعه دهند.
لوموند می‌نویسد: سرتیپ امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوا- فضای سپاه پاسداران ایران، ژانویه گذشته(دی‌ماه) با استناد به جمله معروف مائو گفته بود سپاه پاسداران به جای دادن ماهی به فلسطینیان ماهیگیری رابه آنان یاد داده است. پنج ماه بعد از این سخنان، سازمان حماس و جهاد اسلامی در جنگ جاری سه هزار و سیصد موشک به سمت اسرائیل پرتاب کردند. یعنی توانستند در عرض 24 ساعت 470 موشک به سمت اسرائیل شلیک کنند که دو برابر ظرفیت موشکی این دو گروه در سال‌های 2012 و 2014 است. منابع اطلاعاتی اسرائیل می‌گویند دو سازمان فلسطینی حماس و جهاد اسلامی در آغاز جنگ جاری دارای 13 هزار موشک میان‌برد بوده‌اند که یا در ایران و یا در داخل غزه بر اساس الگوبرداری از موشک‌های ایرانی «فجر» ساخته شدند.
حماس و جهاد اسلامی با پرتاب همزمان شمار بالایی از موشک‌ها از نواحی مختلف به سوی اهداف واحد و در ارتفاع پایین پدافند موشکی اسرائیل موسوم به «گنبد آهنین» را دور می‌زنند.
گزارشگر لوموند در ادامه افزود: حماس و جهاد اسلامی مدت‌های مدید موشک‌های ساخت ایران را با کمک شبکه‌ها، از طریق مرز زمینی مصر وارد غزه می‌کردند. اما، محاصره غزه توسط اسرائیل و مصر و قطع مناسبات سودان و ایران باعث شد ایران در راهبرد خود بازنگری کند و به جای ارسال سلاح و موشک آموزش کادرها و مهندسان فلسطینی و همچنین انتقال دانش و تجارب خود به غزه را در زمینه ساخت موشک به اجرا بگذارد. ایران همین روش را در یمن و عراق برای مجهز کردن نیروهای مردمی شبه‌نظامی به موشک به کار گرفت. مبتکر این شیوه قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس است.
«زیاد نخاله»، رهبر جهاد اسلامی، در سال 2020 در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفته بود قاسم سلیمانی شخصا آموزش فلسطینیان در زمینه ساخت موشک‌های دوربرد را تحت نظر داشت. نخاله افزوده بود «قاسم سلیمانی به ارسال سلاح بسنده نمی‌کرد، بلکه تکنولوژی و توانایی تولید موشک‌ها را در اختیار فلسطینیان می‌گذاشت.» در همین مصاحبه فرمانده جهاد اسلامی تصریح کرده بود این گروه و سازمان حماس «معتقدند که دارای هزاران موشک در غزه هستند و تکنولوژی آنها در زمینه ساختن موشک تکنولوژی ایران است که به یاری برادران سپاه پاسداران در اختیار آنان قرار گرفته است.» یک منبع اسرائیلی می‌گوید: سپاه پاسداران سال‌ها مهندسان و تکنیسین‌های حماس و جهاد اسلامی را در ایران آموزش داده است. آنان همچنین برای ساختن پایگاه‌های صنعتی ساخت موشک متخصصان خود را راهی غزه کردند.

بازی فریبکارانه خاتمی این‌بار در پشت صحنه «ناسا»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام فاش کرد با وجود نداشتن صلاحیت‌های لازم برای ریاست‌جمهوری، از سوی خاتمی تشویق به ثبت‌نام در انتخابات شده اما این خواسته را رد کرده است.
سید محمد صدر گفته است: آقای خاتمی توصیه ثبت‌نام داشتند. قضیه من از دو سه ماه پیش مطرح است که من نه می‌گفتم. آقای خاتمی به من گفتند حالا شما نه نگو. خیلی دوستان دیگر هم اظهار لطف داشتند ولی من خودم را ذی‌صلاح برای این بخش ندانستم.»
وی که در زمان دولت اصلاحات، معاون وزیر خارجه بود، تصریح کرد: غیر از بحث لیست 14 نفره اصلاح‌طلبان دوستان زیادی آمدند با من صحبت کردند. از بزرگان و احزاب و حتی جوانان از من خواستند بیایم. من به همه آنها گفتم این مسئولیت را نپذیرفتم چون بزرگ‌ترین مشکلات کشور مشکلات اقتصادی است. وضعیت مردم خوب نیست و خیلی رنج می‌برند. مشکلات اقتصادی داشتیم و کرونا باعث شد بیشتر شود. فشار روحی بر مردم وارد شده است و طبق آمارهایی که داده می‌شود 30 تا 40 درصد و حتی 50 درصد مردم زیر خط فقر هستند. بنابراین کسی که می‌آید واقعا باید اقتصاد بلد باشد و آن را خوب بشناسد. کسی که می‌آید صنعت، کشاورزی، ارز و بانک و مالیات را باید خوب بداند تا فکری به حال مشکلات کند.
رئیس‌جمهور آینده باید یک برنامه اقتصادی جدی داشته باشد که بتواند آنچه حق مردم است را تامین کند. من به واقع در خودم ندیدم. ممکن است من الفبایی از مسائل سیاست داخلی و خارجی بلد باشم، ولی آن کسی که می‌آید باید به سمت حل همه‌جانبه مسائل مردم برود. من دیدم اگر بیایم ممکن است به مردم جفا کرده باشم.
اظهارات سید محمد صدر در حالی منتشر شده که اخیرا روزنامه زنجیره‌ای آرمان، از قول حسین انصاری‌راد (عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) نوشت: آقای خاتمی در پایان دوره ریاست‌جمهوری خود گفت رئیس‌جمهور تدارکاتچی است.
یادآور می‌شود بنابر اخبار موثق، خاتمی تماس‌های پنهانی متعددی با برخی افراد دیگر نظیر سیدحسن خمینی و محمدجواد ظریف برای نامزد شدن در انتخابات داشته و این در حالی است که در صورت باور داشتن به «تدارکاتچی و بی‌اختیار بودن رئيس‌جمهور» اولا نباید به چنین کاری مبادرت می‌کرد و ثانیا از افراد واجد صلاحیت‌های ریاست‌جمهوری برای ثبت‌نام دعوت می‌کرد، نه کسانی مانند سید حسن خمینی یا جواد ظریف و صدر که در تراز مدیریت اقتصادی و اجرایی و سیاسی دولت نیستند؛ بنابراین به نظر می‌رسد هدف خاتمی و مشاورانش از این ترفند، افزایش شمار ردصلاحیت‌شدگان جبهه اصلاحات و مظلوم‌نمایی از این طریق بوده تا از پاسخگویی درباره سوءمدیریت تیم روحانی و جهانگیری (که آنها هم توسط اصلاح‌طلبان) به مردم تحمیل شده‌اند، فرار کنند.
گفته می‌شود ظریف هم جوابی مشابه جواب صدر را به خاتمی گفته است. خاتمی در جریان نقش‌آفرینی پنهانی انتخاباتی، ریاست «نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان» را به بهزاد نبوی سپرد؛ کسی که ادعا کرده بود رئیس‌جمهور 15 درصد اختیارات بیشتر ندارد!