نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
ارگان دولت: 80 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت است
سرویس سیاسی-
روزنامه ایران دیروز طی یادداشتی نوشت: «تصویب قانون حفاظت از صنایع در اوایل انقلاب نقطه آغازین این روند بود. بر اساس این قانون، تمام صنایع بزرگ به دولت واگذار شد و در کنار آن صنایع مکملی مانند کشتیرانی و هواپیمایی نیز به دولت داده شد. حتی صنایع کوچک و متوسط و کارخانجات مختلف نیز طبق این قانون دولتی شد. بدین ترتیب، بسترهای فعالیت بخش خصوصی بسیار محدود شد. بهطوریکه هماکنون حدود ۸۰ درصد از اقتصاد در اختیار دولت است. بالا بودن سهم دولت در اقتصاد باعث شده است تا هر دولتی که تصدی امور را بر عهده میگیرد نیز به بخش دولتی اقتصاد سوق پیدا کند. زمانی که سهچهارم بودجه کل کشور، بودجه شرکتهای دولتی است و در تمام سالها اینگونه بوده است، طبیعی است که نگاه اصلی دولت به این سمت باشد و تصمیمگیریهای کلان نیز تحت تأثیر آن قرار گیرد.»
ارگان دولت چند روز پیش نیز طی یادداشتی تصریح کرد: «امروز سهم دولت از اقتصاد کشور بهواسطه صندوقهای بازنشستگی و خصولتیها حدود 84 درصد است.»
ارگان دولت در حالی صریحاً اعتراف میکند که 80 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت است که دولتیها و مدعیان اصلاحات بارها با گزارههای «اختیار نداریم»، «بودجه نداریم»، «اختیاراتمان 10 و 15 درصد است»، «دولت پنهان» و... درصدد توجیه مشکلات اقتصادی کشور بودهاند.
فائزه هاشمی: اصلاحطلبی برای تغییر بود؛ نه توجیه
دختر مرحوم هاشمی در مصاحبه با روزنامه آرمان ملی گفت: امروز عصبانیت من نسبت به دولت بیشتر از عصبانیتم نسبت به اصولگرایان است. آقای روحانی و بخشی از تیمش با اینکه اصلاحطلب نبودند ولی رأی آنها پایگاه اصلاحطلبی داشت و باید به وعدههای خود عمل و جور دیگری رفتار میکردند.
وی در پاسخ به سؤالی اظهار داشت: امروز و بعد از چهار سال که اصلاحطلبان هم از مردم فاصله گرفته و به قدرت نزدیک شدهاند به که رأی دهیم؟ رأی بدهیم و یک اصلاحطلب بیاوریم که آخرش این باشد؟!
لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات درحالیکه نزدیک 10 روز به ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری مانده، سعی میکنند با دولت فاصلهگذاری کرده و خود را منتقد وضع موجود جا بزنند.
فایل صوتی ظریف برای شکست اعتمادبهنفس او در وین بود!
محمدعلی وکیلی، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم در یادداشتی به ماجرای فایل صوتی ظریف پرداخت و نوشت: میدانم طراحان این مصاحبه با چه توجیهی ظریف را به چنین دامیانداختند؟! به نظر من، تهیه چنین مصاحبهای و زمان انتشار آن حکایت از مهندسی دقیق برای: (الف) سوختن شخصیت خود ظریف و (ب) خدشه بر شخصیت قهرمان ملّی سردار سلیمانی بود.
در این یادداشت آمده است: میدان و دیپلماسی دورویه یک سکه هستند. تضعیف هرکدام به تضعیف دیگری منجر میشود. ساختن دوگانه سلیمانی-ظریف و تحریف مصاحبه نیز یا بخشی از این پروژه قهرمانسوزی است و یا جزو پیشبینیهای بانیان این پروژه بوده است.
وکیلی نوشته است: البته با توجه به مذاکراتی که در حال انجام است، شکستن اعتمادبهنفس ظریف در آستانه توافق وین و زیر سؤال بردن مشروعیت امضای او، میتواند بخشی از اهداف منتشرکنندگان این مصاحبه باشد.
شایانذکر است که کارشناسان سیاسی معتقدند هدف اصلی منتشرکنندگان فایل صوتی، دوگانهسازی «دیپلماسی- میدان» و بهرهبرداری انتخاباتی و ضریب دادن به مسئله دیپلماسی بوده است.
دوقطبی میدان و دیپلماسی جعلی و ویرانگر است
اما در جوهره صحبتهای ظریف نبود!
علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در روزنامه ایران نوشت: «در روزهای گذشته سرقت و انتشار زودهنگام و گزینشی و پخش القائی فایل صوتی مصاحبه با ظریف توسط تلویزیون وابسته به دلارهای نفتی گام دیگری برای «کشاندن جنگ به درون ایران» بود که پیش از این وعده آن را شنیده بودیم... دوقطبی جعلی و ویرانگر میدان و دیپلماسی که ساختهوپرداخته رسانههای خارجی است نهتنها در جوهره صحبتهای ظریف نبود بلکه حتی با مبانی علمی در ساختار وظایف و شیوههای تصمیمگیری در نظام ما هم ناسازگار است... من نه بهعنوان سخنگوی دولت بلکه بهعنوان شهروندی که دغدغهمند به مسائل نگاه میکند، توصیه میکنم اتهامزنی و جاسوسسازی را کنار بگذاریم. در دام نقشه بزرگ ربایندگان و انتشاردهندگان قرار نگیریم.»
درز فایل صوتی ظریف نشانگر نفوذ تا جایگاههای خطیر در دولتی است که باشگاهی از نفوذ و جاسوسی دشمن در آن به وجود آمده است. ادعاهای ظریف که واجد و آکنده از دوقطبیسازی است و خروجی آن دوقطبی شدید و زمختتری است، سخنگوی دولت را بر آن داشته که با وارونهنمایی، این کنش ضد منافع ملی را انکار و رفو کند.
هیئتوزیران دولت فعلی از اصلاحطلبان است
روزنامه شرق در شماره دیروز مصاحبهای را با محمدعلی ابطحی منتشر کرده است. در بخش اشاره این مصاحبه آمده است: «شاید بتوان گفت چالش اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری 1400 بیش از آنکه بر سر چه نامزدی به اجماع برسند، نداشتن سرمایه اجتماعی سابق است؛ بهنحویکه تا امروز که کمتر از دو ماه به مهمترین انتخابات کشور زمان باقی است، میل ویژهای در جامعه برای شرکت در انتخابات دیده نمیشود. نیروهای اصلاحطلب در پی حمایت از دولت روحانی و عدم تحقق شعارهای اصلاحطلبانه او در سالهای 92 و 96، با انتقادهای گستردهای از سوی بدنه اجتماعی خود مواجهاند؛ بهنحویکه به باور بسیاری، به این سادگیها نمیتوانند اعتماد ازدسترفته را احیا کنند. برای بررسی جایگاه کنونی اصلاحطلبان در جامعه و نیز جایگاه سیدمحمد خاتمی بهعنوان لیدر اصلاحات در میان مردم...»
درجایی از این گفتوگو نیز محمدعلی ابطحی گفته است: «آقای خاتمی در دو انتخابات روحانی فعال بود، اما اینکه روحانی بعد از انتخابات دور دوم همه مسائل را نادیده گرفت و او به همراه اطرافیانش گفت که اصلاحطلبان در رویکارآمدنش نقش نداشتند، بحث دیگری است. مردم انتظار داشتند فردی که موردحمایت خاتمی بوده است، به مطالبات اصلاحطلبانه جامه عمل بپوشاند [!!]، اما چنین نشد... وقتی هم آقای خاتمی میبیند که هر کاری که میکند اعم از نامه نوشتن، حرفزدن یا هر کنش دیگری فایده ندارد، میگوید دیگر از من توقع نداشته باشند؛ زیرا امکان کار برایم فراهم نیست. بسیاری از مردم از اصلاحکردن امور گذر کردهاند و میگویند چرا باید در انتخابات شرکت کنیم.»
نکتهای که در این بخش دیده میشود این است که ابطحی به نقش اصلاحطلبان در روی کار آمدن روحانی اشاره میکند و سپس در ادامه برای توجیه نقش اصلاحطلبان در وضعیت موجود میگوید روحانی به مطالبات اصلاحطلبان جامه عمل نپوشید؟!
گویا اصلاحطلبان کلاً در خواب به سر میبرند و خبر ندارند که مهمترین مطالبه جامعه امروز بحث معیشت است که خب این موضوع اصلاً در نظام فکری اصلاحطلبان جایگاهی ندارد. برای نمونه فراکسیون امید که تشکیل شده با «تَکرار» خاتمی بود در دوره دهم مجلس کدام رویکرد را برای بهبود وضعیت معیشتی مردم در پیش گرفت؟! یا شورای شهر و شهرداری تهران که در طول چهار سال گذشته بهطور کامل در اختیار اصلاحطلبان بوده است چهکار مفیدی در جهت توسعه شهری و ناوگان حملونقل و... انجام داده است؟!
دیگر اینکه این جماعت طوری میگویند روحانی به اصلاحطلبان پشت کرد که اصلاً انگارنهانگار هیئتوزیران او از اصلاحطلبان تشکیل شده است.
نئولیبرالیسم، پشت پرده واکسن خصوصی است!
روزنامه همدلی در یادداشتی به موضوع «تهیه واکسن از سوی خصوصی» پرداخت و با اشاره به خطرات نئولیبرالیسم نوشت: بنگاه نئولیبرالیسم نهفقط دولتها را به کناری راند، بلکه به شیوههای آشکار و نهان از آنها ابزاری برای پیشراندن مقاصد خود ساخت و امروز سوار برشانه دولتها در هرکجای جهان که اراده کند خرگاه خود را برپا میکند تا آنجا که متخصصان اقتصاد و سیاست اعتراف میکنند که در سایه سنگین آن هیچ حکومتی مشروعیت ندارد و حکومتها تنها مجریان منویات این سرمایهداری جهانی شده هستند که در هیئت شرکتهای چندملیتی ظهور یافته است
واردکردن یک تورم و آشفتگی القایی شدید که مردمان جامعه از ترس مرگ به تب راضی شوند و به تغییرات جدید تن در دهند. خشونتهای پس از آزادسازی قیمت بنزین شوکی بود تا راه را برای آزادسازی نرخ ارز هموار کند و این روزها اما داستان همهگیری کرونا و بحران عدم مهار آن در ایران برگ دیگری از این دفتر را گشودهاست. همین نشانههاست که برخی را واداشته تا در قالب یک سؤال ادعا کنند که آیا تعلل در واکسیناسیون و مهار این بیماری مخوف عامدانه نبوده است تا ملت از ترس مرگ به خرید واکسن روی بیاورند؟ یا اگر دولت در مهار این بیماری واقعاً ناتوان بودهاست آیا نباید به دنبال دستهایی گشت که این ناتوانی را دامن میزنند؛ دستهایی که از پس پرده همه دولتها با هر نام و شعار و مرام و مسلک اهداف نئولیبرالی خود را پیگیری میکنند؟ تجربه دولتها در این کشور نشان داده که هرجا پای بخش خصوصی به میان آمده است نخستین پیامد آن، شانه خالی کردن دولت از بار مسئولیتهای خود بوده است. آیا خصوصی کردن واکسن کرونا را فقط به چشم آن همیاری باید نگریست که تبلیغ میکنند یا باز کردن راه برای تسریع خصوصیسازی بهداشت و درمان؟!
سازندگی: از واکسن خصوصی حمایت کنیم
این در حالی است که روزنامه سازندگی در تیتر یک خود با عنوان «واکسن خصوصی» نوشت: باید از خرید واکسن توسط بخش خصوصی حمایت کنیم.
منتقدان واکسن خصوصی میگویند از آنجایی که جامعه هدف واردات خصوصی واکسن منطبق بر اولویتهای سند ملی واکسیسناسیون نیست، بیعدالتی محسوب میشود.