پشت پرده یک فایل(نگاه)
مهدی امامقلی
در فضای انتخاباتی این روزها، انتشار مشکوک فایل صوتی ظریف و حرفهای او در نقد عملکرد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حوزه دیپلماسی، واکنشهای گستردهای را به دنبال داشت؛ واکنشهایی که هنوز پابرجاست و گویا به امروز و فردا ختم نمیشود. ازاینرو در این خصوص ذکر چند نکته خالی از لطف نیست؛
اول آنکه، مسئله «دیپلماسی» و «مذاکره با آمریکا» در افکار عمومی و فضای اجتماعی سیاسی کنونی، مانند 8 سال پیش موضوعیت و اهمیت ندارد.
8 سال پیش روحانی توانست با القای ادعای 1) برخورداری از مدیریت و تدبیر و 2) توانایی مقابله با تحریمها (با طرح گزاره «رابطه با کدخدا») که هر دو ناظر به واقعیات عینی و ملموس جامعه بود (در افکار عمومی بهعنوان کلید مشکلات مطرح بود) علیالظاهر برنامهای مدون و منسجم ارائه دهد.
بر همین اساس او توانست با بهرهبرداری از نیاز عمومی و پیوند زدن اقتصاد به دیپلماسی، دوگانه «مذاکره- مقاومت» (جنگ- صلح) را به نفع خود رقم بزند.
روحانی همچنین توانست در مقابل قالیباف با سیاستورزی و بهکار بردن تعابیری مانند «حمله گازانبری»، «پادگانی نبودهام»، «من سرهنگ نیستم»، دوگانه «آزادی- محدودیت» را هم به نفع خود مدیریت کند.
روحانی هرقدر در دوگانهسازیهای کاذب توفیق داشت، در عملی ساختن وعدهها ناکام بود. اینکه دولتی در عملی ساختن برنامه و وعدههای خود ناکام باشد چیز عجیب و غیرقابل انتظاری نیست. چاره کار در چنین موقعیتی کمی صداقت برای پذیرش ناکامی و اندکی شجاعت برای عذرخواهی از مردم است. مسئله از جایی حساس و خاص میشود که آن برنامه و وعدهها با ماهیت و سرنوشت یک جریان سیاسی پیوند خورده باشد. اگر دولت تدبیر و امید اعتراف کند که اشتباه میکرده و ایده بستن با کدخدا غلط بوده، کمترین تبعات آن خداحافظی همیشگی با دنیای سیاست خواهد بود. پس باید حرکت جدیدی ترتیب داد.
در ماجرای فایل صوتی ظریف، چند نکته مهم نهفته است؛
اول) ضریب دادن به دوگانه «دیپلماسی- میدان» («مذاکره- مقاومت»/ «جنگ- صلح») با بالابردن ارزش خبری Fame (شهرت) و Conflict (برخورد) که یک سر آن «وزیر خارجه ایران» و یک سر آن «سردار شهید حاج قاسم سلیمانی» است.
دوم) بُعد امنیتی دادن به خبر- انتشار فایل صوتی مزبور از منابع خبری اپوزیسیون و معاند، برجستهسازی «اطلاعات محرمانه و طبقهبندیشده»، «ضبط برای تاریخ شفاهی»، برجستهسازی حسامالدین آشنا بهعنوان یک چهره امنیتی و... ارادهای برای ابهامسازی درباره اهداف و ابعاد این نوع پوشش خبری را به نمایش گذاشته است.
سوم) بهرهگیری از «شوک و بهت» خبری؛ نقد سردار سلیمانی از سوی ظریف (با طرح مسائلی مانند سفر سردار سلیمانی به روسیه، افزایش پروازهای هما به سوریه تحتفشار سردار سلیمانی، دخالت سردار سلیمانی در مذاکرات و توصیههای ایشان مبنی بر اصل بودن میدان، بیخبری وزیر خارجه ایران از اقدامات نظامی ایران، سوءنیت روسیه در برجام و...) تقریباً بیشتر ارزشهای خبری (شهرت، دربرگیری، عجیب و استثنایی، برخورد و تازگی) را در خود جای داده است؛ به عبارتی قدرت خبری به حدی است که افکار عمومی را تا مدتها درگیر خود کند و بازتاب و واکنشهای گسترده را به دنبال داشته باشد. ازاینرو پروژه فایل صوتی ظریف و طرح این ادعاها که فایل مزبور «سرقت شده است»، «تقطیع شده است»، «ظریف توضیح میدهد»، «انتشار فایل برای تخریب ظریف بوده» و... بیشتر به سکانسهای سینمایی میماند تا در ادامه، زنجیره بهت و حیرت را تکمیل کند.
چهارم) انتشار این فایل در فضای انتخاباتی- فایل صوتی مزبور در زمانی منتشر شده که تنها 2 هفته به آغاز رسمی تقویم انتخاباتی کشور مانده است (21 اردیبهشت زمان ثبتنام کاندیداها) و جریانهای سیاسی اصلاحطلب درباره کاندیداتوری ظریف رایزنی و گمانهزنی میکنند. همچنین انتشار این فایل در شرایطی است که اولاً) مذاکرات وین در حال برگزاری است و ثانیاً) رئیسجمهور و سایر دولتمردان در اظهارات و مواضع خود بر وجود موانع، سنگاندازیها و مخالفتها تأکید میکنند.
نکته دیگر آنکه، مدعیان اصلاحات که سرخوردگی عمیقی در بدنه اجتماعیشان به وجود آمده و در انتخابات فرارو برگ برندهای ندارند، روز گذشته (7 اردیبهشت) در رسانههای خود با تیترهایی مانند «ظریفکُشی»، «شگفتی اردیبهشت»، «زلزله ظریف»، «پسلرزههای فایل صوتی»، «میدان تخریب دیپلماسی؛ چرا واقعاً؟»، «داستان ظریف دیپلماسی/ چه کسی افشا کرد؟ چه کسی سود برد؟»، «تقطیع ظریف»، به پوشش خبری ماجرای فایل صوتی، حمایت از ظریف و برجستهسازی دوگانه «میدان- دیپلماسی» پرداختند.
با توجه به نکات فوق؛ میتوان گفت اینکه چه کسی و برای چه چیزی این فایل را منتشر کرده (حسامالدین آشنا و یا هر کس دیگری) یا اینکه «ظریف از این ماجرا باخبر بوده یا بیخبر» یا اینکه «ظریف در انتخابات نامزد میشود یا نمیشود،» خیلی مهم نیست. مهم این است که این غائله تلاشی است تا بهصورت قدرتمند القا و باورسازی کند که؛
1) ریشه تمام مشکلات کشور، تحریمهای آمریکاست و برای حل تحریم، باید به سمت مذاکره با غرب برویم. (دوگانه «دیپلماسی- میدان»)
2) در حل مسئله تحریم، اهل «میدان» نگذاشتند کارها پیش برود؛ بنابراین در بروز و ظهور مشکلات کشور، ما اصلاحطلبان مقصر نیستیم.
3) ظریف بهعنوان وزیر خارجه ایران در 8 ساله گذشته، «قهرمان»، «مظلوم» و شخصیتی «ملیخواه» بوده است (احتمالاً طراحان این پروژه، با طراحی سکانسهای بعدی مانند اظهارات ظریف در آینده، وارد فاز قهرمانسازی و مظلومنمایی میشوند.)
با توجه به مسائل فوق میتوان گفت که عوامل پنهان پروژه فایل صوتی ظریف درصددند در ایام نزدیک به انتخابات، موضوع «دیپلماسی و سیاست خارجی» را به «مسئله اصلی» در جامعه تبدیل کنند (فارغ از اینکه ظریف نامزد بشود یا نشود؛ تأیید صلاحیت بشود یا نشود)، تلاش محکوم به شکستی که با هشیاری ملت ایران، امید دستاندرکاران پشت پرده این پروژه را به یأس مبدل خواهد ساخت.