kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۵۱۲۴
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۹

اخبار ویژه

تندیس که ساخته شد اما دریغ از برداشته‌ شدن تحریم‌ها
داماد رئیس‌جمهور می‌گوید ظریف و عراقچی هر جای دنیا بودند، از آنها تندیس می‌ساختند اما اینجا متهم‌شان می‌کنند که چرا رفع تحریم کرده‌اید.
کامبیز مهدی‌زاده ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «به راستی چرا عده‌ای از موفقیت مردم ناراحت می‌شوند؟ ریشه این شعارها کجاست؟ فحش می‌دهند، فیلم می‌سازند، کاریکاتور می‌کشند تا هموطن خود را خوار و ذلیل کرده و خوراک رسانه بیگانه را فراهم کنند، این کار خود به دشمن گرا دادن است! وزیر و معاونی که رهبر یک کشور از آنها تمجید کرده را هر روز به بهانه‌ای خوار و ذلیل می‌کنند و به آنها انگ می‌زنند. اگر این افراد در هر جای دنیا بودند تندیس و نمادشان را می‌ساختند و از آنها تکریم می‌کردند، اما اینجا کاریکاتور آنها را می‌سازند و تهمت می‌زنند که چرا مقابل دشمن ایستاده‌ای و رفع تحریم کرده‌ای؟»
وی در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته است: «انقلابی‌گری به شعار نیست، به داد زدن پشت تریبون نیست، به پاچه‌خواری و چاپلوسی نیست! انقلابی‌گری به عمل و اعتقاد عملی به نظام است.»
جهان‌نیوز درباره این اظهارات نوشت: کدام رفع تحریم؟ ظاهرا آقای مهدی‌زاده خبر ندارد که آقای عراقچی از شش سال پیش هنوز در حال مذاکره است و به تازگی هم به عنوان رئیس تیم مذاکره‌کننده ایران به وین رفته تا شاید در هفته‌های پایانی دولت کاری انجام دهد.
در کم‌اطلاعی آقای داماد همین بس که از ظریف و عراقچی تقدیر هم شد. در همان موقع «به‌به» گفتن‌ها برای برجام خسارت‌بار، آقایان مذاکره‌کننده حتی دری اصفهانی ده‌ها سکه تمام بهار آزادی گرفتند و تندیس افرادی نظیر ظریف هم ساخته شد اما این در حالی بود که امتیازات نقد هسته‌ای دادند و صرفا وعده‌های نسیه گرفته بودند.

3 هزار روز ریاست به تأیید و تکذیب وعده 100 روزه گذشت!
وعده 100 روزه روحانی برای تحول و رونق اقتصادی به 3 هزار روز نزدیک شده اما او وعده یک 100 روز دیگر را می‌دهد!
آقای روحانی اخیراً گفت «در 100 روز اول دولت یازدهم افتخاراتی داشتیم و امیدواریم در برنامه 100 روزه پایانی، برای خدمت به مردم قدم‌هایی برداریم». روزنامه رسالت در نقد این سخنان نوشت: یکی از گزاره‌های معروف ایام انتخابات سال 92 «وعده حل 100 روزه مشکلات» بود که علیرغم گذشت 8 سال که معادل حدود 3 هزار روز می‌شود، نه تنها محقق نشده که بلکه مجدداً در ایام پایانی دولت به اصطلاح تدبیر و امید شاهد تکرار آن هستیم.
روحانی در ایام انتخابات 92 در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد «راه‌حل‌های کوتاه مدت یک ماه و 100 روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیش‌بینی شده است که با این برنامه ما می‌توانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»
روزها گذشت تا اینکه روحانی به قدرت رسید و 100روز هم ماه عسل تکیه بر صندلی سنگین پاستور را پشت سر گذاشت اما خبری از تحول 100 روزه نشد. با افزایش مطالبات مردمی از نتایج وعده 100 روزه، جناب رئیس قوه مجریه حاشا کرد و در یک گفت‌وگوی تلویزیونی دیگر گفت «من در ایام تبلیغات انتخاباتی، به مردم بزرگ ایران وعده داده بودم که علاوه بر برنامه چهار ساله دولت تدبیر و امید، برنامه کوتاهی هم برای یک دوره 100 روزه داشته باشم و در پایان 100 روز کار دولت، عملکرد دولت را در طول آن 100 روز، به ملت عزیز گزارش دهم.»
البته خبری هم از گزارش منظم 100 روزه نشد.
این همه ماجرا نیست. روحانی یک بار دیگر در دوره دوم ورود به پاستور، به مطالبه‌گران وعده 100 روزه برای حل مشکلات داد و مدعی شد «مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید 100 روزه مشکلات را حل می‌کنم. این دروغ بزرگی است که برخی آدم‌های مخرب آن را تکرار می‌کنند.»
حال روحانی بار دیگر در ایام منتهی به پایان ریاست هشت ساله آن هم با اختیارات گسترده و فراقانونی در دیدار جمعی که فعالان حوزه زنان و خانواده معرفی شدند، برای چندمین بار وعده 100 روزه در پایان دولت خود می‌دهد.

کشور را از درآمدهای 100 میلیارد دلاری به اینجا رساندید آقای جهانگیری
معاون اول رئيس‌جمهور می‌گوید: دولت در سال گذشته یکی از دشوارترین سال‌های پس از انقلاب را به لحاظ درآمد ارزی حاصل از فروش نفت پشت سر گذاشت اما نگذاشت تورم ایران، تورمی ونزوئلایی شود(!)
اسحاق جهانگیری در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی گفت: در چند سال اخیر با خروج آمریکا از برجام و شیوع بیماری کرونا کشور با دو تکانه بزرگ و سهمگین که منابع ارزی و ریالی کشور را تحت تاثیر قرار می‌داد مواجه شد به‌طوری که در سال 1399 یکی از دشوارترین سال‌های پس از انقلاب از نظر بودجه و اقتصادی بود، درآمد ارزی دولت از محل فروش نفت که به بانک مرکزی واریز شد حدود 5 میلیارد دلار ارز بود این در شرایطی است که در سال‌های نه چندان دور درآمد 100 میلیارد دلاری نصیب کشور شده و به‌دنبال آن واردات و اقتصاد اداره می‌شد.
معاون اول رئيس‌جمهور افزود: اگر آمریکا از برجام خارج نمی‌شد و کشورمان با ویروس منحوس کرونا دست و پنجه نرم نمی‌کرد قطعا وضعیت اقتصاد کشور بسیار متفاوت‌تر با شرایط کنونی بود. در این زمینه لازم است که بخش‌های مختلف دولت برای تنویر افکار عمومی گزارش‌های مقایسه‌ای تهیه و منتشر کنند. این نکته مهمی است که علاوه بر آمریکایی‌ها که به‌دنبال فروپاشی اقتصاد ایران در وهله نخست بودند بسیاری از اقتصاددانان داخلی نیز شرایط اسفناکی را برای ایران پس از وقوع تحریم‌ها و کرونا پیش‌بینی می‌کردند.
وی گفت: پیش‌بینی بسیاری از اقتصاددانان این بود که تورم ایران تورمی ونزوئلایی می‌شود یعنی تورم رشد 1000 درصدی خواهد شد که قطعا به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی غیرقابل کنترل است اما به فضل الهی و تدبیرهایی که صورت گرفت نرخ تورم در عدد 36 درصد متوقف شد. دولت می‌داند که این نرخ نیز زندگی مردم را با دشواری مواجه کرده و مردم بسیار اذیت شده‌اند اما نباید آن سوی معادله که قرار بود اقتصاد ایران فرو بریزد را فراموش کنیم.
جهانگیری تصریح کرد: واقعیت این است که ما نتوانسته‌ایم با مردم خوب ارتباط برقرار کنیم و به آنها بگوییم که قرار بود با طراحی‌های دشمنان چه بلایی بر سر کشور بیاورند. البته کسانی که در حوزه اقتصاد فعال هستند می‌دانند که چه دستاوری برای کشور رقم خورده است ولی باید بتوانیم با زبان ساده این واقعیت‌ها را به جامعه نیز منتقل کنیم. آقای جهانگیری و هم‌طیفانش حاضر نیستند توضیح دهند که چرا با برجام، رکورد بدترین درآمدی ارزی در طول چند دهه گذشته را برجای گذاشتند، مضیقه اقتصادی بی‌سابقه را به مردم تحمیل کردند و حال آنکه پیش از برجام و بدون آن، وضعیت اقتصادی کشور و درآمدهای ارزی به مراتب بهتر از وضعیت ترسیمی آقای جهانگیری برای سال‌های اخیر است.
او توضیح نمی‌دهد که راز درآمدهای 100 میلیارد دلاری با وجود تحریم‌های آمریکا چه بود و چرا پس از توافق با آمریکا (و اعتماد به آمریکا و بسته شدن تدریجی مجاری دور زدن تحریم‌ها) آن درآمد 100 میلیارد دلاری هرگز تکرار نشد؟! چرا از وضعیت صادرکننده به ونزوئلا و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا، به جایی رسیدیم که باید تورم خود را با ونزوئلا مقایسه کنیم یا هشت رتبه پسرفت اقتصادی در دنیا داشته باشیم؟!
این موضوع هم جای سؤال است که در همان دوره اوباما و اجرای برجام، چرا نه وعده بازگشت 100 میلیارد دلار پول بلوکه شده به کشور و جلب 150 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری - جز در حد چهار پنج میلیارد دلار- عملی نشد؟ اما از آن طرف با آرامش بخشیدن یکطرفه به بازارهای نفتی، قیمت تا 40 دلار در بشکه سقوط کرد؟!
در حقیقت مشکل آقای جهانگیری و دوستانش این است که عمداً یا سهواً، دشمن را در ترامپ خلاصه می‌کنند و بعد می‌گویند این دشمن قصد داشت کدام نقشه را اجرا کند! اما هرگز اوباما و سیاست‌هایش را به عنوان دشمن و دشمنی معرفی نمی‌کند. این در حالی است که تحریم‌های فلج کننده میراث دولت اوباماست؛ و همچنین تحریم‌های پسابرجامی ویزا، سیسادا و آیسا و تهدید سرمایه‌گذاران خارجی و طرف‌های تجارت با ایران.
آنچه دولت اوباما مد نظر داشت و متأسفانه با غفلت و کوتاهی دولت تا حدودی به آن رسید، کانالیزه کردن اقتصاد ایران، بستن مجاری دور زدن تحریم‌ها و نگه داشتن اقتصاد کشور در شرایط تعلیق و انتظار بود که «رکود تورمی» را نتیجه می‌داد و از دل این نقشه، تورم بالای 800 درصد برای 8 سال دولت آقای روحانی ثبت شد و عجیب است که با این همه، حضرات می‌گویند ما نگذاشتیم در کشور قحطی شود یا تورم ونزوئلایی پدید آید!! مرحبا به این اعتماد به نفس و تواضع!

این آمارهای اقتصادی خلاف ادعای دولت را ثابت می‌کنند
در حالی که آقای روحانی ادعا می‌کند دوره مدیریت او دوره نجات ملی بود، آمارهای اقتصادی خلاف این ادعا را نشان می‌دهد.
رئیس‌جمهور در جدیدترین اظهارات خود با اشاره به مدیریت دولت یازدهم و دوازدهم در دهه 90، از این دهه به عنوان دهه «پیروزی» و «نجات ملی» یاد کرد.
به گزارش «وطن امروز»، سریال تعریف دولتی‌ها از عملکرد خود با سرعت بیشتری در حال تولید است. دیگر کمتر روزی را می‌توان پیدا کرد که یکی از مقامات عالی‌رتبه دولتی به عملکرد 8 ساله مباهات نکند. بخشی از دولتی‌ها سعی می‌کنند عملکرد دولت را به عنوان عملکردی بی‌سابقه و تکرارنشدنی مورد مدح قرار دهند و بخش دیگری با استناد به شرایط سخت موجود، از وقوع شرایطی به مراتب دشوارتر در صورت روی کار بودن رقبا خبر می‌دهند.
سطح بالای رضایت مقامات دولتی از عملکرد دولت در یک سال گذشته با واکنش‌ها و بازخوردهای منفی زیادی در فضای عمومی جامعه مواجه شده است.
با این حال در بسیاری مواقع، مقامات دولتی حتی منت وضعیت موجود را بر سر مردم گذاشته‌اند و بابت رخ ندادن شرایط سخت‌تر به عملکرد خود مباهات کرده‌اند. برای نمونه فروردین‌ماه سال جاری اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور و کاندیدای پوششی انتخابات 96 که وعده ریشه‌کن کردن فقر مطلق را تا پایان سال 1400 داده بود، رخ ندادن قحطی در کشور را نشانه کارآمدی دولت دانست. این ادعا البته از سوی عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی نیز تکرار شد.
علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود: اگر این دولت نبود، وضع 100 برابر خراب‌تر می‌شد.
اما با وجود این روحیه از خود متشکری، آمارها چیز دیگری می‌گویند.
با آنکه میزان سرمایه‌گذاری خارجی در سال‌های 90 و 91 در اوج تحریم‌های نفتی و هسته‌ای بیش از 4 میلیارد دلار در سال بود اما پس از برجام روندی نزولی به خود گرفت به طوری که سال 95 به 3 میلیارد و 223 میلیون دلار و سال 96 به 2 میلیارد و 430 میلیون دلار رسید.
درآمد سرانه هم در یک دهه اخیر از 9/2 میلیون تومان در سال 90 به ازای هر نفر در سال 98 به 8/4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 90) کاهش یافته است.
طبق گزارش‌های بانک مرکزی میانگین قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به 30 میلیون و 200 هزار تومان رسیده است. این در حالی است که سال 92 میانگین هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران تنها 4 میلیون تومان بود. کارشناسان دلیل اصلی این رشد 700 درصدی قیمت مسکن را توقف نهضت تولید و عرضه مسکن مهر و بی‌اعتنایی دولت به خانه‌دار کردن مردم می‌دانند.
در همین دوره، نقدینگی هفت برابر شده، ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از 36 درصد به 40 درصد رسیده، و تورم رکورد دو دهه اخیر را شکسته است.

رسولی: عارف نامزد می‌شود نامزدی ظریف منتفی است

عضو نهاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان می‌گوید: نامزدی ظریف منتفی است اما عارف در تدارک برپایی ستاد انتخاباتی است.
حسن رسولی که سابقه مدیریت در ستاد انتخاباتی عارف را دارد و ضمنا عضو نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان هم هست، به خبرآنلاین گفت: ما در بین جریان اصلاحات افراد زیادی داریم که به صورت بالقوه با خودشان اعلام آمادگی کرده‌اند یا احزابشان آنها را معرفی کرده‌اند و طبعا آقای حسن خمینی یکی از چهره‌های برجسته بود، هرچند ایشان تمایلی برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری نداشت اما به عنوان فرد ارشد بین فرزندان امام در بین نیروهای انقلاب از محبوبیت و مقبولیت خوبی برخوردار بود که با آنچه که طی 48 ساعت گذشته سپری شده است، حضور ایشان عملا منتفی شد.
وی در پاسخ این سوال که شرایط کاندیداتوری آقای عارف و آقای ظریف در بین اصلاح‌طلبان چگونه است؟، گفت: آقای عارف به صورت بالقوه نامزد انتخابات هستند و مقدمات ستاد ایشان هم فراهم شده است و بستگی به این دارد که شرایط پیش رو چگونه خواهد بود. زیرا ایشان همواره منادی وحدت و انسجام و 3 دور رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری بودند و تقریبا و عملا به بحث انسجام اصلاح‌طلبان پایبند بوده و هستند، طبعا با رصد شرایط آتی، چنانچه فضا مناسب باشد در موعد مقتضی اعلام کاندیداتوری خواهند کرد.
رسولی افزود: من کاندیداتوری آقای ظریف را منتفی شده می‌دانم.
عضو ستاد عارف درباره کارکرد عارف در ریاست فراکسیون امید مجلس و نگاه افکار عمومی به آن اظهار داشت: لیست امید ما اکثریت داشت اما فراکسیون امید اکثریت نداشت، با این وجود اقدامات ارزشمند و تاریخی از سوی مجلس دهم باقی مانده است، به عنوان مثال این مجلس توانست یکی از معضلات مهم فرزندان متولد شده از مادران ایرانی و پدران غیرایرانی را حل کند، در ارتباط با تغییر قانون مجازات متهمین به مواد مخدر جلوی بسیاری از اعدام‌هایی که به تجربه دریافتیم بی‌حاصل بود را گرفت، در حوزه برجام یکی از محکم‌ترین استوانه‌های دولت در به سرانجام رسیدن برجام فراکسیون امید مجلس بود.
در همین روزنامه آرمان از قول احمد زیدآبادی نوشت: دکتر محمدرضا عارف در طول چند سال اخیر به شدت مورد حمله و هجوم و انتقاد بسیاری از اصلاح‌طلبان بوده است، اما اگر بگویم کاندیدای اصلاح‌طلبان در انتخابات خردادماه سال جاری، در وجود همین آقای عارف «متعین» شده است،
راهبرد و راهکار تعریف شده و مشخص و اجماعی در بین اصلاح‌طلبان دیده نمی‌شود، اما اصول زیر از فحوای کلام اکثر آنها قابل استخراج است: یک- انتخابات مهم‌ترین؛ بلکه تنها ابزار سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه است. دو- به هیچ بهایی نباید از حضور در انتخابات شانه خالی کرد ویا به عبارت دیگر، به هر بهایی باید در انتخابات شرکت کرد. سه- نامزدهای دسته اول اصلاح‌طلبان شانس عبور از فیلتر شورای نگهبان را ندارند، بنابراین باید حمایت از نامزدی در دستور کار قرار گیرد که از این شانس برخوردار باشد. چهار- انتخاب بین بد و بدتر اصلی عقلایی است و در واقع سیاست عملی هم چیزی جز این نیست. با توجه به این اصول چهارگانه به نظرم دکتر عارف تنها نامزدی است که نهایتا برای جریان اصلاح‌طلب در صحنه انتخابات باقی می‌ماند. با این همه، شاید اصلاح‌طلبان به دلیل کوششی که برای بی‌اعتبار کردن آقای عارف به خرج داده‌اند، حاضر به حمایت از وی نشوند، اما در آن صورت، خلاف اصول چهارگانه خود عمل کرده‌اند! بنابراین عارف می‌تواند بدون تشویش و دغدغه در انتخابات ثبت‌نام کند و اگر اصلاح‌طلبان به حمایت از او برنخاستند، با تکیه بر همین اصول چهارگانه آنان را به چالش بکشد! بلانسبت آقای عارف، او مصداق ضرب‌المثلی برای اصلاح‌طلبان خواهد شد که می‌گوید: هرچیز که خوار آید یک روز به کار آید!