نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تقلای عجیب مدعیان اصلاحات برای اجرای سناریوی «بازگشت به برجام بدون لغو تحریمها»
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«مسئولین ایرانی و طرفهای دیگر برجام درخصوص یک متن مشترک به توافق رسیدهاند که نشان میدهد درباره کلیات به توافق رسیدهاند و در حال نگارش آن هستند. هنوز با توافق فاصله است اما طرفین در مسیر توافق گام برداشتهاند».
سرویس سیاسی-
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«نگارش به این معناست که در کلیات به توافق رسیدهاند و در جزئیات در حال رایزنی هستند. بایدن در صحبتهای خود به صورت شفاف صحبت نکرده است و باید این آمادگی را به صورت شفافتر نشان دهد که آماده لغو تحریمهاست. سیاست گام به گام، اقدام در برابر اقدام، توافق جامع و توافق مرحله به مرحله از جمله سناریوهای پیشرو است و باید منتظر ماند و نتیجه نهایی نشستهای وین را مشاهده کرد».
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در روزهای گذشته در مصاحبه با شبکه خبری «فاکسنیوز» در اظهارنظری گستاخانه گفته است:«آمریکا تحریمها علیه ایران را بر نخواهد داشت، مگر آنکه اطمینان پیدا کند که ایران ابتدا به تعهدات هستهای خود پایبند خواهد شد».
پیش از آن نیز جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در اظهارنظری خصمانه گفته بود: هنوز زود است که معلوم شود مذاکرات برای احیای توافق موفق خواهد شد یا نه. ما برای بازگشت به توافق، امتیازات عمده نخواهیم داد.
مقامات آمریکایی با شراکت اروپا در پی اجرای سناریوی ضدایرانی «بازگشت به برجام بدون لغو تحریمها» هستند. نکته قابل تأمل اینجاست که مدعیان اصلاحات نیز با اجرای سناریوی «اقدامات گام به گام» دقیقا در پازل طرف غربی حرکت کرده و در پی به حاشیه رفتن مسئله لغو تحریمها هستند.
غرب پرستانی که همچنان معیشت بهتر را تنها در دستان غرب میبینند!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفتوگویی را با «مصطفیهاشمی طبا» منتشر کرد. در بخشی از این مصاحبههاشمی طبا گفته است: «بدیهی است دولتها با تصمیمات نادرست موجب بروز مشکلات در کشور میشوند؛ مانند آنچه دولت احمدینژاد انجام داد و آنچه دولت روحانی در بحبوحه تحریمها با سادهانگاری و عدم طراحی درست کار برای مقابله با بحران موجب بروز تنشهایی در جامعه شده است.»
چنانکه خواندیدهاشمی طبا که خود یکی از نامزدهای انتخابات بود اما در عین اینکه انصراف نداد به صراحت گفت به روحانی رای میدهد ساده انگاری تحریمها را به چه چیزهایی گره زده است! او این ساده انگاری را در مذاکره به کار نمیگیرد و این همان نقطه قابل تامل است.
او در بخش دیگری از این گفتوگو تاکید کرده است: «ما در منطقه در حال یک چالش بزرگ هستیم و تاکنون هم توفیقات مناسبی کسب کردهایم اما دشمنان ما و آنان که منافعشان به خطر افتاده است علاوهبر عکسالعمل، به ابتکارات زیانبار علیه ما دست میزنند. بیتردید موضع ما حق است و طبعا پایداری بر این موضع حق موجب محرومیتهایی برای ملت میشود (البته که فعلا منافع کلان برای برخی به دلیل سیاستهای غلط داخلی) بنابراین رئیسجمهور اگر معتقد به تداوم این سیاست است باید تبعات آن را برای مردم روشن کند.»
هاشمی طبا افزوده است: «وعده معیشت بهتر در تداوم موضع حق یادشده نوعی نفاق و پوشاندن حقایق از مردم است. نامزد رئیسجمهور باید روشن کند که آیا موافق سیاست کنونی منطقهای و ادامه چالش با آمریکا هست؟ و در این صورت تبعاتش را به مردم بگوید و نیز سیاستهای داخلی برای مقابله با مسائل را مطرح کند یا روشن کند که باید به نوعی تفاهم (البته صریحا بگویم سازش) در منطقه رسید تا گشایش اقتصادی برای کشور و مردم حاصل شود. بعید میدانم احدی از نامزدها بتوانند صریحا این اظهار نظر را بکنند و معمولا یکی بر میخ میزنند و یکی بر تخته و در حالی که از انقلابیگری دفاع میکنند وعده زندگی و معیشت بهتر و عدالت را میدهند که البته انجام آن ممکن و میسور نیست.»
دقیقا آنچه امروز مشکل جامعه ما را باعث شده در راس کار بودن تفکری است کههاشمی طبا آن را به صراحت گفته است. این جماعت در وجود خود نمیبینند و نیز فاقد برنامه برای اداره کشور هستند لذا تنها راه بهبود معیشت مردم را در سرنهادن به خواستههای استعمارگران نوین میدانند بیآنکه به تجربه تاریخی ملتها توجه کنند که آیا آنها که سرنهادند به خواست بیگانگان مسیر رشد و ترقی را پیمودند یا عکس آن.
باید از این جماعت پرسید شما که نه در خود توان اداره کشور را میبینید و نه برنامهای برای آن دارید (به جز اینکه به زیاده خواهیهای نظام سلطه سربسپارید) چرا برای منصب مهمی مانند ریاست جمهوری نامزد میشوید؟
بیتدبیری دولت، پشت صحنه چهارمین موج کرونا
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی با عنوان «نقشه کرونا چرا قرمز شد؟» نوشت: «تغییر معنادار آمارهای «مبتلا» و «بستری» بیماران کرونایی در روزهای اخیر و تحلیل این اتفاق، باعث ردیابی «مسیر شکلگیری موج چهارم کرونا» در کشور شد. جمعیت مبتلایان روزانه به کووید-۱۹ در فاصله پایان اسفند ۹۹ تا نیمه فروردین ۱۴۰۰ تقریبا ۳ برابر شد و در همین فاصله مرگ کرونایی در کشور حدود ۴۰۰ درصد افزایش پیدا کرد. این وضعیت فوقحاد که به معنای شکلگیری موج چهارم کرونا در ابتدای سال جدید بود، یک پرسش مهم در دولت، ستاد مقابله با کرونا و همچنین بین شهروندان بهوجود آورد مبنی بر اینکه «چه اتفاقی باعث خیز شدید آمارهای ابتلا، بستری و مرگ کرونایی در کشور طی روزهای گذشته از سال فروردین ۱۴۰۰ شد؟» طی روزهای گذشته مقامات حوزه بهداشت و درمان، «سفرهای گسترده در تعطیلات عید» را عامل تشدید شیوع دوباره کووید-۱۹ اعلام کردند. اما در مقابل، رئیسجمهوری نظر دیگری دارد و بحران فعلی را نتیجه ورود ویروس انگلیسی عنوان میکند. پینگ پنگ اظهارنظرات در ستاد کرونا درباره «عامل موج چهارم کرونا» همچنان ادامه دارد، اما تغییرات معنادار دو آمار کرونایی، پشت صحنه چهارمین موج مرگ کرونایی را تا حدودی روشن میکند. در دو سه روز اخیر آمار مبتلا و بستری نسبت به روزهای قبلتر،اندکی کاهش پیدا کرده است. این تغییر مسیر در آمارها میتواند علامتی از «وجود رابطه معنادار بین سفرهای تهاجمی عید و آلودهشدن حجم قابل توجهی از خانوارها در طول مسافرتهای متراکم» باشد. چراکه اگر عامل خیز کرونا، ویروس انگلیسی باشد، دلیلی برای کاهش ابتلا طی دو سه روز اخیر وجود ندارد. البته بخشی از این کاهش ممکن است ناشی از تعطیلی کسبوکارها در هفته گذشته و اعمال مجدد شرایط سخت برای رفتوآمدها و هر نوع فعالیت در شهرها باشد.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «برای مهار موج چهارم و پیشگیری از موج پنجم اما یک نسخه کارساز وجود دارد؛ «هفتهکاری ۵روزه». تقویم روزهای کاری حداقل ۱۰۰ کشور بر «هفته کاری ۵روزه» استوار است و حتی در ۵ کشور، «هفتهکاری ۴روزه» استارت خورده است. اصلاح تقویمکاری، «تعادل نسبی بین کار و فراغت در هفته» ایجاد میکند و به «توزیع زمانی گردشهای سطح شهر و مسافرتها» منجر میشود.»
با فریبکاری قصد دارند خسارت محض برجام را پای نظام بنویسند
حسن بهشتی پور دیروز در ارگان دولت مدعی شد؛ «تصمیم به مذاکره و مسیر اجرای این توافق [برجام] با عالیترین نهادهای تصمیم گیر در سطح نظام و مقام رهبری بوده است... چه در دوره پیش از برجام این مردم بودند که بار فشار مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را به دوش میکشیدند و اگر هم تحریمها لغو شود، باز این مردم هستند که از آن نفع میبرند. از این رو هرگونه کارشکنی در مسیر مذاکراتی که هدف لغو تحریمها را دنبال میکند، عملا به معنای گروگان گرفتن معیشت مردم است.»
باید از نویسنده پرسید؛ دولت و تیم مذاکرهکننده برجام، کجا سیاست خارجی نظام را اجرا کردند وقتی به آمریکا اعتماد و امضای آمریکاییها را ترویج میکردند؟ از خطوط قرمز نظام عبور کردند، امتیازات نقد دادند، وعده نسیه گرفتند، تضمین هم نگرفتند به نحوی که بیسوادترین آدمها هم این گونه معامله نمیکنند. ایران را منفعل و بدهکار نشان دادند، انگاره توافق به هر قیمت را پیش بردند و منتقدان را به جهنم حواله دادند.
معاون ظریف گفت امضای کری تضمین است و مرحومهاشمی از قول ظریف اعلام کرد که وزیر خارجه آمریکا به وزیر خارجه ما قول داده که لغو نشدن تحریمها پس از برجام را جبران کند. سیاست خارجی نظام کجا و چنین اعتماد بلاوجه به آمریکا کجا؟ وعده لغو همه تحریمها و رونق اقتصادی با برجام به تحمیل رکود و گرانی افسارگسیخته به اقتصاد و تحریمهای چند برابری منتهی شد و مدعیان اصلاحات - اعتدال که باید پاسخگوی این فجایع باشند، تقلا دارند با فرافکنی، غلطکاریها و ندانمکاری دولت را پای نظام بنویسند و از مسئولیتپذیری در قبال چک برگشتی برجام فرار کنند.
اگر وزارت خارجه، سیاستها و راهبردهای کلان نظام را مراعات میکرد، ضرورتی نداشت نظام (رهبری، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی) 28 شرط برای اجرای مشروط برجام ابلاغ کنند.
افزون بر اینها، باید گفت؛ معیشت مردم را برجامیان به گروگان گرفتهاند که با شاهکار مدیریت برجامی، تورم 600 تا 800 درصدی نقدینگی مسکن، ارز، طلا، سکه، خودرو و اقلام اساسی را به مردم تحمیل کردهاند و هنوز چشم امید به غرب عهدشکن و متقلب دارند.
راهحل مشکلات، دوستی با جهان و شعار مرگ سر ندادن است!
روزنامه ابتکار در یادداشتی نوشت: هر دولتی که در راس امور است، باید دیپلماسی منافع ملی و دوستی با دنیا را در پیش گیرد؛ در غیر این صورت، هیچگاه یک سرمایهگذار، سرمایه خود را در یک چنین اقتصادی به صنعت وارد نخواهد کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: درست است که ممکن است به واسطه توافقات برجام، گشایشهایی کوتاه مدت موجب ثبات موقتی برای اقتصاد ایران شوند؛ اما متاسفانه نگارنده باور دارد که ایران، به مسیر اشتباه اقتصادی خود باز خواهد گشت و در همان مسیری که بیش از چهار دهه پیموده است، گام بر میدارد، رشدهای کم و سینوسی، موجهای تورمی چند ماهه، سیاست خارجی شکست خورده، منافع ملی تامین نشده و درآمد سرانه پایین قدرت خرید؛ از موارد پیشبینی شده پیش روی ماست؛ متاسفانه احتمالا در سالهای آینده، رویای یک اقتصاد موفق در حد شعار افزایش تولید باقی خواهد ماند؛ چرا که این روزها حکومت به مورد مهم اقتصاد روایی، انتظارات تورمی و دیپلماسی دوستی با جهانی بیتوجه است. دلسوزان واقعی برای سفره مردم و مانع زدایان واقعی از تولید، کسانی هستند که در حوزه مذاکرات بینالمللی سنگ نمیاندازند و شعار مرگ بر هر چیزی را سر نمیدهند.
در این باره سؤالی که در افکار عمومی ایجاد میشود این است که چرا اصلاحطلبان از شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر منافقین و کفار» و...ناراحت و عصبانی میشوند؟!
اصلاحطلبان که حاضر نیستند نازکتر از گل به کدخدا! بگویند، همواره تاکید دارند که باید در مقابل آمریکا ذلیل باشیم و خم به ابرو نیاوریم. جای تعجب و البته تأسف دارد که این جماعت بیشتر از آنکه برای منافع ملی ایران نگران باشند، در جایگاه سخنگوی ترامپ نقش ایفا میکنند.
گفته بودند به عقب برنمیگردیم
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی نوشت: «روز یکشنبه روز رکوردشکنی معکوس بازار سرمایه بود. در این روز قوانینی مانند دامنه نوسان نامتقارن در کنار سایر موانع پیش روی افزایش قیمتها سبب شد تا ارزش معاملات خرد بازار سرمایه به محدوده ۱۷ فروردین سال ۹۸ بازگردد. در این روز ارزش صفهای خرید به حدود ۷۶ میلیارد تومان رسید و صفوف فروش نیز به ۶۲۶۰ میلیارد تومان رسید. «به عقب برنمیگردیم» جملهای که در اثنای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ به شدت مورد توجه قرار گرفت و حتی برای مدتی پیش از روز رایگیری و در بحبوحه هیجانات انتخاباتی به ترند برخی شبکههای اجتماعی بدل شد. انتخابات برگزار شد. رئیسجمهور با ۲۳ میلیون واندی هزار رای مجددا به مقام ریاست جمهوری رسید و همه انتظار داشتند در دور دوم سکانداری، کشتی اقتصاد کشور در نهایت اگر نگویم به ساحل آرامش میرسد حداقل امیدی برای رسیدن به آن داشته باشد. با این حال ورق برگشت و با فروکش کردن خوشبینیها به گشایشهای برجامی راه برای داشتن نگاهی منطقیتر به برجام هموار شد. قرار بود «آنچنان رونق اقتصادی ایجاد شود که مردم دیگر احتیاجی به این ۴۵ هزار تومان نداشته باشند.»