در وین پیروزی را به شکست تبدیل نکنید!؟(نگاه)
دکتر محمدحسین محترم
۱- رئیس‌جمهور همزمان با شروع مذاکرات جدید وین ادعا کرد که«فصل تازه‌ای از برجام آغاز شده و آمریکا آمده که توبه کند»!. بر اساس قرائن و شواهد و از نظر کارشناسان و تحلیلگران این ادعا چقدر واقعیت دارد؟ آیا فصل تازه‌ای از صداقت و عمل به تعهدات آمریکا شروع شده و یا در مواضعی منفعلانه با ادعای اینکه راه تحقق مواضع قطعی نظام درخصوص برجام، مذاکره مجدد است، فصل تازه‌ای از خباثت آمریکا برای«تحمیل سخن باطلش» آغاز شده؟! حال ملت ایران باید فصل تازه‌ای از پیروزی و مقاومت، و یا فصل تازه‌ای از امتیاز دادن‌های جدید با برگشت به برجام و ادامه تعهدات یکطرفه را شاهد باشند؟
۲- آنچه که قرائن و شواهد نشان می‌دهد، فصل تازه‌ای از برجام آغاز شده اما نشان نمی‌دهد که آمریکا آمده باشد که توبه کند بلکه با یک دولت تازه نفس آمده تا همان زیاده‌خواهی‌های گذشته را با فریبکاری جدیدی بر ملت ایران تحمیل کند. لذا توبه گرگ مرگ است! در حالی که بایدن می‌گوید «ایران باید به تعهدات خود برگردد و به برجام جدیدی تن دهد و آمریکا همه تحریم‌ها را لغو نخواهد کرد»، آقای روحانی ادعا می‌کند «آمریکا می‌خواهد به تعهدات خود برگردد و آماده رفع تحریم‌هاست و آمده که توبه کند»! و این قصه تعبیر به رای و وارونه و ناموزونِ از سخنان بایدن و بزک کردن آمریکای بایدن از سوی رئیس‌جمهور با ادعای مکرر و واجب بودن زمان رسیدن به توافق و برداشتن تحریم‌ها در صد روز پایانی همچنان ادامه دارد. لذا برای اینکه ملت ایران فصل تازه‌ای از پیروزی و مقاومت در مقابل دولت فریبکار آمریکا را آغاز کند، نیاز به یک دولت تازه نفس دارد و با دولت بی‌تدبیر رو به اتمامِ فعلی، امیدی به این فصل تازه نیست و علت عجله آمریکا برای برگشت به برجام قبل از انتخابات نیز همین است که دولت تازه نفس جدیدی نتواند فصل تازه‌ای از پیروزی و مقاومت ملت ایران را رقم بزند.
۳- همزمان با آغاز مذاکرات جاری وین اتحادیه اروپا ۱۱ فرد و نهاد ایرانی را تحریم کرد و آمریکا به‌وسیله رژیم صهیونیستی با انجام عملیات خرابکارانه در سایت نطنز موجب تاخیر در فعالیت‌های هسته‌ای ایران شد و کشتی لجستیکی ایران ساویز در دریای سرخ را هدف قرار داد. چند روز قبل آمریکا مایکل رز مدیر یک شرکت آمریکایی در نیویورک را به اتهام نقض تحریم‌های آمریکا علیه ایران فقط به‌دلیل تجارت ۳۵۰ هزار دلاری لوازم آرایشی با ایران بازداشت و حداکثر مجازات یعنی ۳۰ سال زندان را برای او درخواست کرده است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم با ادعای کشف آثار جدیدی از اورانیوم در سایت‌های ایران مذاکرات با ایران را به تعویق انداخت. رئیس جمهور و وزیر خارجه فرانسه نیز برای تحقیر ملت ایران و برخورد از موضع متکبرانه در مذاکرات وین، حاضر نشدند سفیر جدید ایران در این کشور را به حضور بپذیرند و وی مجبور شد استوارنامه خود را تسلیم یک شاهزاده فرانسوی در یک جزیره کوچک مستعمره فرانسه در سواحل جنوبی این کشور به نام «موناکو» کند که به سرزمین کازینوهای ثروتمندان مشهور است...و در داخل نیز قیمت مایحتاج مردم در کنار وضعیت کرونا قرمزتر می‌شود و بورس و دلار هم همچنان قرمزند! ...اینها فقط بخشی از فصل تازه‌ای از نتایج برجام است.
۴- عقب‌نشینی تیم بایدن از مواضع انتخاباتی بر اساس راهبرد دولت عمیق آمریکا و توصیه افرادی همچون کیسینجر نشان داد که ادعای برگشت به برجام یک حربه فریبکارانه‌ای بیش نبود و افرادی همچون شرمن و بیلینکن و رابرت مالی در موارد متعدد با حضور در کنگره و سنا برای کسب رای اعتماد بر ادامه فشارهای حداکثری ترامپ در دوره بایدن تحت عنوان فشارهای هوشمند صحه گذاشتند، تا جایی که عباس عراقچی بعد از اولین دور مذاکرات جدید وین در یک مواضع منفعلانه اولا از توقف تحریم‌ها، نه لغو آنها و ثانیا فقط از تحریم‌های ترامپ، نه همه آنها سخن گفت و اذعان کرد که بایدن حتی حاضر به توقف تحریم‌های ترامپ هم نیست! آمریکا، المان متحدِ خودش و عضو ناتو را که نه قصد صدور انقلاب دارد و نه با اسرائیل در تقابل است، به علت قرارداد خط لوله نورد- استریم با روسیه تهدید به تحریم کرده و این همان سخن رهبری است که فرمودند «اروپایی‌ها در مقام تصمیم‌گیری تابع آمریکایی‌ها هستند و خودشان واقعاًً هیچ استقلالی ندارند» حتی در حد احداث یک خط لوله گاز برای تأمین نیاز مردمشان! حال سؤال اساسی‌تر این است؛ اروپایی که خودش همزمان با مذاکرات، هشت فرد و نهاد ایرانی را تحریم کرده چگونه می‌خواهد و می‌تواند در برجام واسطه برداشتن تحریم‌های آمریکا باشد و آیا صداقت دارد؟!
۵- در حالی کشورهای اروپایی و رسانه‌های غربی ادعا کردند حادثه نطنز با تأثیرگذاری بر مذاکرات وین موجب کاهش چانه‌زنی ایران می‌شود که مواضع جمهوری اسلامی قطعی و واضح بیان شده و ایران بنا ندارد بر سر آن چانه‌زنی کند و عدم مذاکره با آمریکا هم به همین دلیل است. لذا طبیعی است آمریکا پشت خرابه‌کاری رژیم صهیونیستی قرار داشته تا شاید بتواند ایران را مجبور به مذاکره مستقیم با وعده یک آبنبات جدید و دادن حداکثر امتیاز کند. هرچند شبکه تلویزیون رژیم صهیونیستی اذعان کرده که «آمریکایی‌ها در هر اقدام اسرائیل شرکای اطلاعاتی- عملیاتی ما هستند». لذا در موضوعاتی که به منافع آمریکا مربوط است، قطعا اسرائیل جرات ندارد بدون اجازه آمریکا دست به اقدامی بزند.
۶- حادثه نطنز را علی‌رغم جنگ زرگری بین تل‌آویو و واشنگتن و فضاسازی ساختگی رسانه‌ای درخصوص اینکه بایدن می‌خواهد به برجام برگردد و رژیم صهیونیستی با آن مخالف است، در حقیقت نوعی تقسیم وظایف و تکمیل نقش‌ها با اروپایی‌ها در رویارویی با جمهوری اسلامی باید ارزیابی کرد. یعنی یکی سناریوهای دیپلماتیک و جاسوسی- امنیتی را برنامه‌ریزی می‌کند، دیگری در نطنز وارد عمل می‌شود و یکی هم برای تکمیل این سناریوها در وین حضور می‌یابد و فریبکارانه یک سناریو را تایید و دیگری را محکوم می‌کند! از آنجایی‌که آمریکا قدرت و جرات هیچ‌گونه رویارویی با جمهوری اسلامی را ندارند لذا اقدامات ایذایی مثل حادثه نطنز را بر پیامدها و نتایج فاجعه‌بار هرگونه تقابلی با جمهوری اسلامی برای عرض‌اندام ترجیح داده و این حادثه کوچک بزرگ‌ترین نشانه شکست و افول قدرت آمریکای مدعی ابرقدرتی در برابر ملت ایران است.اما هدف آمریکا از تکذیب نقش خود در حادثه نطنز رهایی از فشار زمانی قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران بود تا شاید در ادامه مذاکرات فرسایشی برای او فرجی حاصل شود. به همین دلیل رهبری تأکید کردند که «نباید گذاشت مذاکرات فرسایشی شود».
۷- جمهوری اسلامی با غنی‌سازی ۶۰ درصدی و نصب سانتریفیوژهای آی‌آرشش و ساخت آی‌آرنُه با غنی‌سازی ۵۰ برابر نسل قدیمی، برگ برنده قدرتمندی را رو کرد که هرگونه تأثیرگذاری احتمالی حادثه نطنز بر مذاکرات وین را خنثی کرد و نشان داد ایران تا بدان‌جا پیش رفته که دیگر تسلیم پذیر نیست و به همین دلیل و همچنین به‌دلیل کاهش تعهدات برجامی و بی‌نتیجه بودن فشارهای اقتصادی- سیاسی، هدف تعطیلی و نابودی صنعت هسته‌ای ایران از سوی آمریکا و غربی‌ها به هدف تاخیر در فعالیت‌های هسته‌ای ایران ولو چند هفته یا چند ماه تبدیل شده است. لذا در صورتی که تیم مذاکره‌کننده مثل زمان برجام از خطوط قرمز نظام عبور نکند و مقاومت ملت ایران را با انفعال خود تضعیف نکند، اکنون آمریکا و چند کشور اروپایی جز اینکه تسلیم پیشرفت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی شوند و همه تحریم‌ها را لغو کنند، گزینه دیگری ندارند.
۸- از آنجایی‌که هدف بایدن همچون سلف دموکرات و جمهوری‌خواهِ خود مهار نقش و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در منطقه از مسیر دوگانه مذاکره - تحریم‌هاست، در صورتی که این هدف محقق نشود اولا طبیعی است که کوچک‌ترین تحریمی را لغو نخواهد کرد و چنین تصور و توهمی جاهلانه و یا خائنانه است. ثانیا بر اساس تجربه تاریخی اگر به هدفش نیز برسد باز هیچ تحریمی را لغو نخواهد کرد و به قول رهبری «وقتی خرش از پل گذشت، به ریش مذاکره‌کنندگان می‌خندد»!
۹- ما نیازمند راهبرد خنثی‌سازی تحریم‌ها و خارج کردن کشور از محدوده تحریم‌پذیری هستیم، نه تکنیکِ مذاکره برای برداشتن تحریم‌ها،چراکه برفرض محال اگر تحریم‌ها هم برداشته شوند باز کشور در معرض خطر برگشت تحریم‌هاست. لذا اولا بایدن برای لغو مجموعه‌ای طولانی از ۱۲۰۰ تحریم اعمال شده تحت عناوین غیرهسته‌ای بر اساس قوانین ضد تروریسم مصوب کنگره آمریکا که ایران خواستار لغو همه آنهاست، اختیاری ندارد و به موافقت اکثریت کنگره نیاز دارد که تحقق آن غیرممکن است چرا که خود دموکرات‌ها هم حاضر نیستند به لغو تحریم‌ها رای دهند.ثانیا آمریکا به‌دنبال اصلاح برجام و برجام جدیدی است که شامل مسائل منطقه و قدرت موشکی ایران باشد و جمهوری اسلامی مخالف آن است. حال بر اساس کدام عقلانیت سیاسی می‌توان انتظار منطقی داشت که دو طرف با اهداف صددرصد متضاد و با فرض برگشت به برجام به توافقی برسند که خواسته‌های هر دو طرف در آن لحاظ و محقق شده باشد؟!!! لذا اگر همه تحریم‌ها لغو نشود هر توافقی با پیشنهادهایی که «متکبرانه و تحقیرآمیز است و حتی قابل نگاه کردن نیست»، و شامل توقف و راستی‌آزمایی صوری تحریم‌ها باشد، توافقی است که خائنانه در پشت پرده صورت گرفته و تلاش می‌کنند با فضاسازی و انحراف افکار عمومی آن را بر ملت ایران تحمیل کنند!