kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۴۶۱۶
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۵

توصیه های یک اندیشکده آمریکایی در مورد چگونگی مهار روسیه



«اندیشکده شورای آتلانتیک» با‌ اشاره به قدرت روبه افزایش مسکو و «ولادیمیر پوتین»، پرتاب سفینه چینی- روسی به کره ماه را به‌عنوان نشانه‌ای از همکاری‌‌های استراتژیک نگران‌کننده دو کشور ارزیابی کرد و تجدیدنظر «جو بایدن» در سیاست‌های آمریکا در قبال روسیه را ضروری دانست.
این اندیشکده طی گزارشی نوشت: این اواخر آژانس فضایی روسیه، توافقنامه‌ای را با آژانس فضایی ملی چین برای ایجاد یک ایستگاه علمی ‌بین‌المللی در کره ماه امضا کرده بود. دسترسی همه ملت‌های علاقه‌مند و شرکای بین‌المللی به این ایستگاه آزاد است. این توافق‌نامه، مهم‌ترین نشانه‌ای است که بیان می‌کند روسیه آینده فضایی خود را در ارتباط با چین می‌بیند و نه آمریکا، و بیشتر بر هم‌سویی استراتژیک خود با پکن تأکید می‌کند. در ادامه، بخش‌هایی از این گزارش را می‌خوانیم.
روسیه چین را برگزید
 این واقعه به‌دنبال یک ربع قرن همکاری فضایی آمریکا و روسیه رخ می‌دهد. کسانی این همکاری را ایجاد کردند که آرزوی آشتی بین مسکو و واشنگتن پس از جنگ سرد را داشتند. مهم‌ترین بخش این همکاری ساخت و بهره‌برداری از ایستگاه فضایی بین‌المللی بود. این توافق هم چنین به نوعی دهن‌کجی آشکار به دعوت ناسا از روسیه برای پیوستن به پروژه «آرتمیس»، خواهر دوقلوی «آپولو» تلقی شده است. که هدف آن قرار دادن اولین زن و مرد بعدی روی ماه تا سال ۲۰۲۴ است.
سال گذشته «دیمیتری روگوزین»، مدیرکل آژانس فضایی روسیه با تمسخر گفت: «آنها برنامه خود را نه به‌عنوان برنامه‌‌ای بین‌المللی، بلکه چیزی شبیه ناتو می‌دانند». او قبلاًً نیز که به‌عنوان سفیر روسیه در ناتو خدمت می‌کرد، گفته بود: «ما علاقه‌ای به شرکت در چنین پروژه‌ای نداریم».
توانایی‌ها و آسیب‌پذیری‌‌های روسیه
به جای اینکه به اهمیت این موارد برای آینده انسان در فضا بپردازیم، باید به این توجه داشته باشیم که بررسی اثرات این کار در رویکرد نوظهور «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا، در قبال روسیه و «ولادیمیر پوتین» مهم‌تر است. رئیس‌جمهور آمریکا هیچ توهمی‌در مورد پوتین ندارد و نشان داده که اگر زمانی به این نتیجه برسد که به نفع واشنگتن است، وارد عمل می‌شود. اولین اقدام وی در سیاست خارجی، توافق با پوتین برای تمدید «پیمان جدید کاهش تسلیحات استراتژیک» بود، که بیانگر دور شدن از رویکرد «دونالد ‌ترامپ» رئیس‌جمهوری سابق، در زمینه کنترل تسلیحات است.
با این اوصاف، بایدن به بهانۀ زندانی شدن «الکسی ناوالنی»، رهبر مخالفان روسیه، تحریم‌های جدیدی را با همکاری اتحادیه اروپا علیه روسیه اعمال کرد. باید دید که دولت بایدن در مورد تحریم‌های موجود یا تحریم‌های جدید آمریکا علیه خط لوله «نورد استریم ۲» - به‌عنوان فعال‌ترین موضوعی که در حال حاضر موجب شکاف در سیاست‌های اتحادیه اروپا و حتی آلمان شده است- چگونه عمل خواهد کرد.
در این میان، هر سیاستی که بایدن در پیش بگیرد، عاقلانه‌ترین کار این است که دچار اشتباهات دولت‌‌های قبلی در‌باره سقوط روسیه و یا تمرکز بیش از حد بر چین نشود. «مایکل مک فاول»، سفیر آمریکا در روسیه در زمان «باراک اوباما»، می‌نویسد: «پوتین همان قدرتی را ندارد که اسلاف وی در شوروی دهه ۱۹۷۰ داشتند و یا «شی جین پینگ» رئیس‌جمهوری چین، امروز دارد». وی می‌افزاید: «اما روسیه نیز همان کشور ضعیف و فرسوده دهه ۱۹۹۰ نیست. به‌رغم روند منفی جمعیت شناختی و برگشت مجدد اصلاحات بازار و برخلاف تصور آمریکایی‌ها، این کشور دوباره به‌عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان در زمینه قدرت نظامی، سایبری، اقتصادی و ایدئولوژیکی، خودش را دوباره مطرح ساخته است.
فاول خاطرنشان می‌کند که روسیه برخلاف آمریکا، سلاح‌های هسته‌ای خود را مدرن کرده و ارتش متعارف خود را به‌طور قابل توجهی ارتقا داده است. روسیه دارای یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان شده و سرانه تولید ناخالص داخلی آن، بیشتر از چین است.
وی با‌ اشاره به حمله سایبری بزرگ روسیه در اوایل سال جاری می‌نویسد: «پوتین همچنین در زمینه سلاح‌‌های فضایی، اطلاعاتی و قابلیت‌‌های سایبری، سرمایه‌گذاری‌‌های بزرگی انجام داده است. آمریکا دریافته است که در این مورد، با آزمون بزرگی رو‌به‌رو است».
در عین حال، پوتین در زمینه برخورد با مخالفان داخلی، در مقابل قدرت‌های غربی قرار دارد و به‌نظر می‌رسد در برخورداری از انگیزه‌‌ای مضاعف برای بازگرداندن جایگاه و نفوذ روسیه و کاهش قدرت آمریکا، خویشتنداری کمتری از خود نشان می‌دهد.
برخی موضوع مسمومیت «ناوالنی» و سپس دستگیری او هنگام بازگشت به روسیه و همچنین اعتراضات مردم و برخورد دولت پوتین با معترضان را نشانه گرایش وی به استفاده از خشونت و سرکوب تلقی می‌کنند. آنها اعتراض‌ها و تظاهرات مربوط به قضیه ناوالنی را از نقاط ضعف پوتین به‌حساب می‌آورند. با این حال، دیگران اقدامات وی را، از زمان تصرف کریمه در سال ۲۰۱۴ تا آخرین حملات سایبری، به‌عنوان شاهدی بر افزایش توانایی‌های وی در نظر می‌گیرند و نسبت به اقدامات گستاخانه پیش‌رو، هشدار می‌دهند. هر دو دیدگاه درست هستند؛ یعنی، پوتین همزمان، آسیب‌پذیرتر و تواناتر شده است.
اصلاح رویکرد کاخ سفید
سوءبرداشت‌های آمریکا در مورد سقوط روسیه، مانع از اتخاذ یک استراتژی می‌شود. بنابراین، در این مورد چه باید کرد؟ برخی در مورد نحوه برخورد با روسیه، موضوع حقوق بشر و نقش آن در سیاست‌های واشنگتن در قبال روسیه، را برجسته می‌کنند. هر زمان که بر این موضوع تأکید می‌شود، پیوند استراتژیک رو به رشد بین مسکو و پکن نادیده گرفته می‌شود. توافق ارسال سفینه به ماه، تنها نمونه‌ای از شواهد بسیاری است که نشان می‌دهد رویکرد غرب نسبت به مسکو، در طول بیست سال گذشته نتوانسته است نتایج دلخواه را به دست آورد.
آنچه مورد نیاز فوری است، بازنگری دولت بایدن در استراتژی مربوط به روسیه، همراه با درک این قضیه است که سوءبرداشت در مورد سقوط روسیه، احساس نیاز به رویکرد استراتژیک را تضعیف می‌کند. آمریکا باید با صبر و شکیبایی و با همکاری شرکای خود، در روابط با روسیه از عناصر جذاب‌تری برای جذب مسکو و همزمان، از ‌اشکال پیچیده‌‌تری از بازدارندگی در مقابل آن استفاده کند.
لازم است بستری استراتژیک برای انجام اقدامات و سیاست‌های مربوط به روسیه فراهم شود؛ برای مثال، استفاده از تحریم‌‌های موجود و یا اعمال تحریم‌‌های جدید علیه روسیه، پاسخ احتمالی به حملات سایبری اخیر، کاربرد روش‌های موثرتر برای مقابله با اطلاعات نادرست و واکنش خلاقانه‌تر به رشد چینی- روسی همکاری استراتژیک. نشان دادن واکنش شدید و بیش از حدِ لازم، هرگز سیاست خوبی نیست، اما در حال حاضر دست‌کم گرفتن روسیه خطر بسیار بزرگ‌تری است.
هدف بلندمدت باید همان چیزی باشد که 25 سال پیش افراد ناسا امیدوار بودند که اجرا بشود؛ یعنی، آشتی و همکاری آمریکا و روسیه. سپس، این را در بستر کلیت اروپای آزاد قرار دهید که در آن، روسیه از جایگاه شایسته خود برخوردار است.
منبع: خبر گزاری جمهوری اسلامی