نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران
بـازگشت بـه حـاکمیت با طرح آشتی ملی!
خاتمی در این دیدارها مسئله را به برنامة اصلاح‌طلبان نیز ربط داده و از مقابلة نظام با تهدیدهای جدید اظهار ترس می‌کند که مبادا موجب زیان به جریان اصلاح‌طلبی که خواهان مدارای هرچه بیشتر با کدخداست، بشود!
«نباید فراموش کرد که یکی از اهداف آنها عصبانی کردن ما است و اتفاقاً این احتمال وجود دارد که بعضی از عصبانی‌هایی که حضور دارند، دست به اقداماتی بزنند که‌اندک‌اندک افکار عمومی را که در حال حاضر به طور نسبی همراه ما است، به زیان ما برگردانند و به جایی برسیم که برای جنایت علیه ما و لطمه به منافع ملی ایران موفق به توجیه افکار عمومی‌شوند.»1
بگذریم که در این فراز از سخنان خاتمی، چه اهانت‌هایی به دلسوزان نظام و نیز مردم شده است. و اینکه این مردم وقتی توسط اصلاح‌طلبان توجیه شده و به آنان رأی می‌دهند، بسیار خوب و طبق منافع ملی است، اما اگر از سوی قائلین به ایستادگی و مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا توجیه شوند، خطرناک و برخلاف منافع ملی است؟ امام خمینی عقب‌نشینی در برابر مستکبرین را موجب تشویق آنان به خیانت و تهدید و سلطة بیشتر می‌دانستند و فریاد می‌زدند: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»2،
«اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند»3 و فرمود: «مگر آمریکا می‌تواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بکند؟ غلط می‌کند دخالت نظامی بکند. نترسید. نترسانید.»4
آیا مردم همان عصبانی‌های مورد نظر خاتمی بودند؟ آیا رهبری هم که همین موضع را بارها تکرار فرموده‌اند از جمله این عصبانی‌ها هستند؟ چرا خاتمی مجدداً به فرافکنی ضعف خود برآمده است؟ پاسخ سؤال در ادامة همین دیدار از طرف خاتمی داده شده است. گرفتن امتیاز آزادی سران فتنه از حصر! و پاک کردن لکة ننگ هم‌آوایی فتنه‌گران در سال 1388 با دشمنان انقلاب اسلامی:
«معتقدم الان بهترین موقعیتی است که می‌توان فضای آشتی ملی را در کشور حکمفرما کرد و زمینة همبستگی بیشتر همة گرایش‌ها و نیروها را پدید آورد. باید بگذاریم همه بیایند و در صحنه حضور داشته باشند و سیاست‌ها و رویکردها به جانب چنین آینده‌نگری باشد... من می‌گویم که هیچ کس نباید در گذشته بماند! همه به آینده نگاه کنند. کسانی که در حصر و زندان هستند هم در این زمینه دلشان برای انقلاب و کشور می‌سوزد...!»5
با حمایت رادیو فردای آمریکایی از پیشنهادهای خاتمی، مشخص شد که آبشخور این پشنهاد از کجاست و چگونه دشمن با کوبیدن بر طبل تهدیدها و تحریم‌ها، عوامل سست داخلی را تشویق به مقابله با سیاست‌های اصولی نظام و امتیازطلبی می‌کند:
«رئیس‌جمهور اسبق ایران به تازگی با ابراز امیدواری به تحقق آشتی ملی و همبستگی درونی در ایران گفته بود که الان بهترین موقعیتی است که می‌توان همبستگی همة نیروها در مسیر منافع ملی و دفع و رفع تهدیدها و توطئه‌ها فراهم
آورد.»6
اگر این پیشنهاد به زیان منافع آمریکا در منطقه و در ایران، و به نفع انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بود، یقیناً رسانه‌های دشمنان انقلاب، به بازتاب دادن آن اقدام نمی‌کردند! این‌جاست که موضع عقلانی و شرعی امام خمینی بار دیگر، حقانیت خود را نشان می‌دهد که: اگر دشمنان برای شما کف زدند و تشویق کردند، بدانید که اشتباه کرده‌اید.
رهبر معظّم انقلاب اسلامی در واکنش به این پیشنهاد، با مرزبندی دقیق میان فتنه‌گران و مردم و نظام، آن را رد کردند و فرمودند:
ملت ایران ایستاده‌اند، مجتمع
هستند. حالا یک عده‌ای یاد گرفته‌اند تعبیرات «آشتی ملی، آشتی ملی» [را گفتن]؛ این حرفها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متحدند؛ آن‌جایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است، پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همة وجودشان ایستاده‌اند. ممکن است در فلان مسألة سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [اما] تأثیری نمی‌گذارد. چرا می‌گویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامه‌ها پروبال می‌دهند، متوجه نیستند که اشکال ایجاد می‌کند. وقتی شما می‌گویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد؛ [درحالی‌که] قهری وجود ندارد.
بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملت با آنهایی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بی‌حیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمی‌کنیم، و با آن کسانی که با اصل انقلاب بدند، می‌گویند اصل نظام هدف ما است، می‌گویند انتخابات بهانة ما است؛ که البته آنها عدة معدودی‌اند، عدة کمی‌اند؛ در مقابل اقیانوس عظیم ملت ایران آنها یک قطره‌اند؛ چیزی نیستند. این اقیانوس با یکدیگر منسجم و متحد است.7
خاتمی درخصوص رفع حصر از سران فتنه نیز تلاش می‌کند تا با ارسال پیامهایی به مقامات عالی نظام، زمینه را فراهم کند. او در دیدار جمعی از فعالان اصلاح‌طلب که برخی از آنها عناصر فعال در فتنة 1388 بودند، با اشاره به نظر برخی از حاضران گفت: «من شخصاً هیچ تقاضایی از هیچ کس و هیچ جا نداشته‌ام! اما امروز می‌خواهم به استناد مطالب و خواسته‌های شما و به نام و اسم شما تقاضایی را از مقام معظّم رهبری مطرح کنم که دستور بفرمایند مسئلة حصر حل شود.»8 در حالی که رهبر فرزانة انقلاب تصریح کرده‌اند که راه جبران مافات و برگشت به آغوش انقلاب، اعتراف به دروغ بودن تقلب در انتخابات و اعلام برائت علنی از فتنه 1388 است که آن همه خسارت به مردم و کشور زد و آبروی نظام را در جهان خدشه‌دار ساخت و دشمنان را برای تشدید تحریم‌ها و فشارهای بی‌نظیر بر ملت، تحریض نمود. چگونه است که خاتمی این ظلم بزرگ به نظام و خسارت‌های وارده بر مردم را نادیده می‌گیرد و خواهان عدم اجرای عدالت برای مقصران این ظلم‌ها می‌شود؟
عدم پذیرش درخواست ملاقات خاتمی
رهبری معظّم انقلاب اسلامی برای حفظ مرزبندی‌هایی که بر آن تأکید داشته‌اند و نیز نشان دادن ناخشنودی خود از عملکرد سید محمد خاتمی در جریان حوادث فتنه سال 1388 و بعد از آن، از قبول ملاقات با وی خودداری نمودند و به درخواست مکرر او اعتنایی نکردند.
«شاکری گفت: خاتمی خیلی از شخصیت‌ها را واسطه قرار‌داد که خدمت رهبری رفته و ملاقاتی ترتیب دهند. حتی طراحی می‌کردند تا در موقعیت‌های مختلف و در جریان سخنرانی‌های رهبری در مرقد امام، آقای خاتمی در مسیر ایشان قرار گرفته و بتواند صحبت کند. اما رهبری همواره به شخصیتهای واسطه گفتند: «آقای خاتمی می‌خواهند چه چیزی بگویند، هرچه می‌خواهند بگویند در رسانه‌ها مطرح کنند». چون در جریان داخلی اصلاحات اختلافات جدّی وجود دارد و یک جنگ درون جریانی دارند، نمی‌خواهند با گاف‌هایی که احتمالاً خاتمی ممکن است بدهد، این اختلافات رسانه‌ای شود، او را متقاعد کردند تا هرچه می‌خواهد بگوید را در نامه‌ای بنویسد.
بیشتر از ۷ سال است که خاتمی می‌خواهد یک نامه بنویسد، البته این نامه نوشته شده و به افراد مختلف داده شده، هر کدام ایرادی بر آن گرفته‌اند و یا گفته‌اند اصلاح کن یا اصلاً نامه را نده. این یعنی کسی که مدعی تأثیرگذاری است، برای نوشتن یک نامه عاجز است. برای اینکه بگوید کجای کار خطا کردم و کجای کار ناآگاهانه حرکتی انجام
داده‌ام.»9
هنگامی که رهبری در بیمارستان بستری بودند، اطرافیان خاتمی تلاش کردند تا به عنوان «عیادت» خاتمی را نزد رهبر معظّم انقلاب ببرند که حضرت آقا این اجازه را هم ندادند.
سایت الف که متعلق به احمد توکلی نمایندة وقت مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است، اطلاع داده که رهبری اجازة ملاقات با سید محمد خاتمی را صادر نکرده است.
«محمدعلی ابطحی» از درخواست سیدمحمدخاتمی رئیس‌جمهور اسبق کشورمان، برای حضور در بیمارستان و عیادت از رهبری و عدم اجازه به وی برای چنین ملاقاتی سخن گفته است.
سیدمهدی دزفولی، روزنامه‌نگار درصفحة شخصی‌اش در گوگل پلاس نوشت: «امروز (یکشنبه) برای مصاحبه دربارة دوران اصلاحات و مابعدآن رفته بودیم پیش آقای محمدعلی ابطحی. از هر دری بحث شد، ازجمله عمل جراحی رهبری و نامة آقای خاتمی خطاب به حضرت آقا.
یکی از دوستان سؤال کرد که چرا آقای خاتمی نرفتند برای عیادت رهبری و اساساً چنین تمایل و درخواستی مطرح شده ازطرف آقای خاتمی؟ آقای ابطحی هم پاسخ دادند که ظاهراً آقای خاتمی با بیت تماس گرفتند ودرخواست وقت ملاقات کردند و اعضای بیت درپاسخ گفتند اگر رهبری اجازة دیدار را دادند، با شما تماس گرفته می‌شود. اما خبری از اجازه و تأیید دیدار داده نشده است. من هم سؤال کردم چرا با جناب آقای‌هاشمی و حاج سیدحسن خمینی نرفتند که گفتند ممکن بوده رهبری اجازة ورود و ملاقات ندهند و برای همین همراه آن دو بزرگوار
نرفتند.»10
پانوشت‌ها:
1- آرمان پرس، دیدار خاتمی با جمعی از ایثارگران، 20/11/1395، کد خبر 51649.
2- صحیفة امام، ج 10، ص 515.
3- صحیفة امام، ج 20، ص 325.
4- صحیفة امام، ج 10، ص 516.
5- آرمان پرس، 20/11/1395.
6- سایت رادیو فردا، 6/12/1395.
7- دیدار با مردم آذربایجان شرقی، 27/11/1395.
8- جهان نیوز، به نقل از روزنامة کیهان، 1/6/1396.
9- مصاحبه مهر با مجتبی شاکری، دبیرکل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی، خبر آنلاین، کد خبر 454211، تاریخ 10/6/1396.
10- کد خبر 133239 تاریخ 25/6/1393.