kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۴۳۱۶
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۳

اخبار ویژه


نه وعده‌های 100 روزه یادشان هست و نه تیترهای مرغی
مقامات ارشد دولت روحانی زمانی که مرغ در دولت دهم برای مدت کوتاهی گران شد، خواستار عذرخواهی مقامات آن دولت شدند و گفتند: این نتیجه سوءمدیریت است نه تحریم؛ اما حالا اصلا آن حرف‌ها یادشان نمی‌آید، بلکه حتی وعده‌های 100 روزه گشایش اقتصادی را از یاد برده‌اند.
این یادآوری را روزنامه رسالت در سرمقاله خود انجام داده و نوشته است: «گشایش‌های اقتصادی را در پیش داریم چراکه دیپلماسی قوی داریم و دنیا می داند که با ملتی شریف روبه‌رو است؛ افتخار نیست در دوره مدیریت ما ملت در صف مرغ ایستادند.» این بخشی از سخنان چند روز پیش معاون اول رئیس‌جمهور است. ماجرای دنباله‌دار کمبود و گرانی مرغ، همچون بسیاری از مسائل دیگر، هرچند در برابر ایرادات اساسی دولت فعلی یکی از ده‌ها مورد است، اما نماد و چکیده‌ای از عملکرد دولت جناب آقای روحانی است.
در دوران دولت دهم، قیمت مرغ به هفت هزار تومان رسیده بود. آن زمان، رئیس‌جمهور فعلی که رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص بود، رسیدن قیمت مرغ به هفت هزار تومان را نشانه عدم برنامه‌ریزی اعلام کرد. همان زمان، بیشترین انتقادات علیه وضعیت بازار مرغ در پایگاه خبری آفتاب منتشر شد که زیر نظر مرکز بررسی‌های استراتژیک مجمع بود. این تیترهای سایت آفتاب در آن مقطع، مشتی نمونه خروار است: «نمی‌توان از دولتی که راه‌حلی برای کنترل قیمت مرغ پیدا نکرده، انتظار داشت پاسخی برای حل بحران بیکاری بدهد/ چرا دولتی‌ها از مردم عذرخواهی نمی‌کنند/ مرغ ۶ هزار تومانی نتیجه تحریم نیست، نتیجه سوءمدیریت است». آقای روحانی بعید است یادشان باشد، ایشان حتی به یاد ندارد که زمانی وعده صد روزه داده بود و بعدها اصل آن را تکذیب کرد.
از چند ماه پیش مرغ گران می‌شود. صف‌های طولانی مردمی که در انتظار دریافت یک یا دو مرغ هستند، در رسانه‌ها منتشر می‌شود و دولتی که مدام از عدم توجه مردم به پروتکل‌های بهداشتی در دوره کرونا سخن می‌راند، در این زمینه موضعی نمی‌گیرد. همچون اغلب موارد مشابه، رئیس محترم جمهور در شأن خود نمی‌داند که اظهارنظری در این زمینه کند. او گاهی در جلسات رسمی از وزارت صمت گلایه می‌کند که بازار را رها کرده است، گاهی هم که سخن می‌گوید، جملاتش با کلمه «باید» شروع می‌شود. گویی شخص دیگری رئیس‌جمهور است و روحانی، منتقد وضعیت فعلی و کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو است.

از کدام تدبیر شما فیلم بسازند؟بنزین، مرغ، حراج ارز یا برجام؟!
آقای روحانی ضمن انتقاد تلویحی از سریال گاندو گفت که چرا از دستاوردهای دولت فیلم نمی‌سازید؟ منظور او کدام دستاورد است؛ وعده‌های برجامی؟ فاجعه حراج ارزی؟ فاجعه بی‌تدبیری بنزینی؟ صف‌های مرغ و روغن؟ یا معطل گذاشتن اقتصاد کشور در انتظار تغییر موضع آمریکا و اروپا. این پرسش را روزنامه جوان در واکنش به اظهارات اخیر رئیس‌جمهور مطرح کرد و نوشت: در سال‌های گذشته اغلب اوقاتی که روحانی در مورد دستاورد‌های دولتش صحبت کرده، در فضای مجازی عده‌ای پرسیده‌اند که آقای روحانی در مورد کدام کشور صحبت می‌کند؟ نه آن که کسی معتقد باشد دولتمردان حتی نتوانسته‌اند دو خط راه‌آهن بسازند یا آب به زمین‌های کشاورزی برسانند، اما برآیند و تجمیع همه اقدامات دولت، چگونه دیده می‌شود؟ در سواحل به قول او «پرنشاط» مکران یا در تجمعات متعدد کارگری برای حقوق‌های گرفته نشده و در دلار ۳۰ هزارتومانی و تورم ۳۶ درصدی و بازار پرتلاطم مسکن و خودرو و طلا و بورسی به‌هم ریخته و بیکاری بالا؟ روحانی گویا هنوز متوجه نشده که سکانس‌های فیلم دولت او برای مردم، درامی تلخ و پرتنش است که اگر ساخته هم شود، مردمی که حتی از مرور آنچه در این سال‌ها گذشته عصبانی می‌شوند، رغبتی ندارند تماشاچی آن باشند.
در ادامه این تحلیل آمده است: صفی طولانی تشکیل شده؛ زن و مرد ماسک بر صورت و اغلب بدون رعایت فاصله اجتماعی ایستاده‌اند و دوربین هرچه از ابتدای صف دور می‌شود، صف باز ادامه دارد. مردمی که دقایق و بلکه ساعاتی ایستاده‌اند تا بتوانند مرغ با قیمت دولتی دریافت کنند. مرغ دونرخی؛ این دستاورد دیگر حتی در مخیله تند‌ترین منتقدان دولت هم نیامده بود! قصه صف در دولت یازدهم و دوازدهم البته در یک سکانس جا نمی‌گیرد؛ از همان سال آغازین و صف سبد کالا تا صف مرغ، گوشت، دلار، برنج، روغن با کارت ملی!، صف کد بورسی، کارت ملی و... برخی کالا‌ها هم اساساً در دوره‌ای نایاب شد مانند پوشک بچه یا آنقدر گران شد که کسی پی خریدش نرفت؛ همچون موز.
سکانس‌های متعددی را مردم ایران در تلاطم بازار ارز و طلا و مسکن و خودرو گذراندند. سرمایه‌هایی که یک‌شبه نصف شد و پولدارانی که یک‌شبه ثروت‌شان چند برابر شد. افزایش همه قیمت‌ها با اوج‌گیری قیمت دلار زندگی را بر مردم سخت کرد و مهم‌تر از آن فشار روانی بی‌ثباتی مالی را به جامعه تحمیل کرد.
این میان، دولت برای آنچه مدیریت بازار نامید، تصمیم به توزیع ارز دولتی گرفت و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور با افتخار آن را اعلام کرد. نتیجه، اما توزیع رانتی صدها میلیارد دلار ارز کشور میان کسانی بود که معلوم نشدند چه وارد کشور کرده‌اند و یا چقدر از آن را در حوزه موردنظر خرج کرده و چقدر را در بازار آزاد فروخته‌اند. حاصل این سیاست بحران ارزی بود که به گفته خود روحانی در مقطعی، ذخیره ارزی کشور را به صفر رساند.
تدبیر دیگری که می‌شود از آن فیلم ساخت، تصمیم ناگهانی و شبانه برای سه برابر کردن قیمت بنزین است که مردم را ناراحت و عصبانی کرد و موجب موج‌سواری ضد انقلاب و ایجاد ناامنی شد. از سوی دیگر لغو بالمره تحریم‌ها، یکی دیگر از وعده‌ها و تدابیر دولت است.

نتیجه سوء تدبیر کرونایی افزایش قربانیان و 100 هزار میلیارد خسارت اقتصادی
روزنامه‌ها از طیف‌های مختلف اتفاق نظر دارند که بی‌تدبیری در دادن مجوز سفرهای نوروزی، موجب خسارت‌های فراوان ناشی از شیوع مجدد ویروس کرونا شد.
روزنامه آرمان با خطاب قرار دادن آقای روحانی نوشت: لطفاً نقشه قرمز امروز ایران را به دقت نگاه کنید و با نقشه زرد اسفند مقایسه کنید. این تغییر دفعی و شیب بسیار تند و نگران‌کننده افزایش ابتلا در موج چهارم شیوع کرونا در ایران بیش از هر چیز محصول سوء حکمرانی ستاد ملی کرونا است. بیش از پنج هزار نفر از کارشناسان، کادر درمان و فعالان مدنی کشور پیش از عید این تغییر را پیش‌بینی و از شما درخواست کردیم که از فرصت طلایی تعطیلات نوروز برای مهار کرونا جهش یافته استفاده کنید و سفر و تردد و تجمع‌های نوروزی را در سراسر کشور ممنوع کنید. متأسفانه نکردید. دکتر ایرج حریرچی هم تأیید کرد که در ستاد ملی کرونا و به رغم پیشنهاد وزارت بهداشت این پیشنهاد تصویب نشده است.
طبق برآورد تحلیلگران با ادامه روند فعلی و بدون تعطیلی دو هفته‌ای لااقل 20 هزار تن از هم‌وطنانمان قربانی کرونا خواهند شد. آقای روحانی! این یک عدد سرد نیست. از بیست هزار جان عزیز حرف می‌زنیم. از طرف دیگر، براساس یک تخمین اولیه تعطیلی نوروز به نسبت تعطیلی بعد از نوروز، حدود 100 هزار میلیارد تومان کمتر به اقتصاد کشور و تولید لطمه می‌زد. به تعبیر دیگر به خاطر سوء حکمرانی و تصمیم‌گیری نادرست و بی‌توجهی به هشدار کارشناسان حالا امروز شما در ستاد ملی کرونا بین دو گزینه مخیرید: یا تعطیل نکنید و شاهد مرگ 20 هزار ایرانی باشید. یا تعطیل کنید و به نسبت تعطیلی نوروز، بیش از 100 هزار میلیارد تومان به اقتصاد ایران لطمه بزنید. می‌بینید تأخیر و تصمیم غیرمسئولانه و غیر کارشناسانه چه پیامدهای سهمگینی می‌تواند داشته باشد؟ به خاطر آنکه پیش از نوروز تصمیم درستی نگرفتید، در هر صورت شما در قبال مرگ هزاران هم‌وطن یا لطمه بیشتر به اقتصاد کشور مسئولید. روزنامه دولتی ایران نیز با بیان این‌که سوء‌تدبیر موجب تبدیل فرصتی ایرانی به تهدیدی انگلیسی شد، نوشت: تعطیلات نوروز، فرصت بسیار مناسبی بود تا با بسیج همه نهادها و اطلاع‌رسانی عمومی، با قرنطینه‌ای سراسری و سختگیرانه، شرایط کشور را از حالت درآستانه خطر، به شرایط نزدیک به سفید تبدیل کنیم اما عملاً این فرصت به تهدیدی مرگبار مبدل شده است. کرونای انگلیسی جایگزین کرونا معمولی شده است و باید انتظار داشته باشیم که تعداد فوتی‌های کرونا از بعد از تعطیلات، حتی به عددهای چهار رقمی نزدیک شود.
از سوی دیگر روزنامه وطن امروز در گزارشی انتقادی نوشت: این روزها در حالی وضعیت کل کشور به دلیل موج چهارم کرونا قرمز شده و آمار مرگ‌ومیر و مبتلایان به این بیماری به شکل فزاینده‌ای رو به افزایش گذاشته که رئیس‌جمهور ۷ فروردین‌ماه در اظهارنظری عجیب اعلام کرد: «پیک کرونا تمام شده است».
بی‌توجهی به هشدارهای پی‌درپی وزیر بهداشت و توصیه‌های جامعه پزشکی در روزهای پایانی سال گذشته نسبت به تاکید ویژه بر ماندن در خانه و نرفتن مردم به سفر در ایام نوروزی متاسفانه در پی سهل‌انگاری ستاد ملی مقابله با کرونا و در راس آن تمایل شخص رئیس‌جمهور نسبت به عدم اعمال محدودیت‌ها و سختگیری در ترددها باعث شد تا دروازه شهرها به روی مسافران نوروزی گشوده شود. در حالی که ویروس جهش‌یافته انگلیسی در برخی شهرها سر از خاکستر برآورده بود با انجام مسافرت‌های گسترده و دید و بازدیدهای نوروزی، این ویروس شعله‌ور شده و در سراسر کشور افسار پاره کرد. روزنامه فرهیختگان هم در گزارشی نوشت: با بی‌تدبیری محض رئیس‌جمهور و ستاد کرونا، رکورد تعداد ابتلا و مرگ و میر کرونا در چند ماه اخیر شکست و کشور دوباره وارد وضعیت قرمز کرونایی شد. درست است که آقای حریرچی گفت نمی‌تواند اسامی کسانی را که مانع مهار کرونا در ایام تعطیلات شدند بگوید، اما این افراد غیر از آقای روحانی و برخی اعضای ستاد کرونا نیستند. آقای روحانی در این باره باید عذرخواهی کند.

تکنوکرات‌های مدعی ختم انقلاب سیدحسن را می‌خواهند چه کار؟!
بی‌صداقتی افراطیون مدعی اصلاحات، مجدداً در بازی با مهره سید حسن خمینی عیان شده است.
اخیراً چند نفر از این طیف در پوشش «مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب» با سید حسن خمینی دیدار کردند و از او می‌خواستند با توجه میدان گران‌سنگی که دارد، نامزد انتخابات شود. در میان این جمع کسانی چون علیرضا علوی تبار، جواد امام (یار غار خاتمی)، غلامرضا ظریفیان و... دیده می‌شدند. گزارش این دیدار یک روز بعد تبدیل به تیتر یک روزنامه حزب کارگزاران شد. روزنامه سازندگی با تیتر و عکس تمام صفحه (همه با هم) از دعوت سید حسن خمینی به نامزدی انتخابات ریاست جمهوری استقبال کرد.
این رفتار افراطیون مدعی اصلاحات از چند جهت منافقانه است. نخست این که طیف مذکور سالها قبل از خط امام(ره) عبور کرده و بارها از «ختم انقلاب» دم زده‌اند؛ چنان که یکی از همین تندروها در حاشیه کنفرانس برلین (با شرکت شماری از اصلاح‌طلبان و عناصر ضد انقلاب) مدعی شد خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت. پس از آن نیز عناصری مانند سحرخیز و تاج‌زاده و... بارها تصریح کرده‌اند اصلاح طلبان امام را از اول قبول نداشته‌اند یا امروز دیگر اعتقادی به آیت‌الله خمینی ندارند و با این اوصاف و در حالی که افراطیون، نقش اول را در فتنه براندازانه‌سبز در سال 88 داشتند، جای پرسش است که از کدام میراث گران‌سنگ نوه امام(ره) حرف می‌زنند؟!
نفاق دوم، درباره شأن مدیریتی- اجرایی رئیس‌جمهور است. افراطیون مدعی است اصلاحات در گذشته به خاتمی و روحانی را که دارای سوابق اجرایی متعدد بوده‌اند، «اردک‌لنگ، شاه حسین، ضعیف و ناتوان، اجاره‌ای و عاریتی» خوانده و ضمناً مدعی شده‌اند رئیس‌جمهور در جمهوری اسلامی، اختیاراتی بیش از 10-15 درصد ندارد. بنابراین باید پرسید کسانی که روحانی و خاتمی را با وجود سوابق اجرایی به کفایت مدیریتی نمی‌شناسند و ضمناً رئیس‌جمهور را هم فاقد اختیارات می‌دانند، به چه مناسبت سراغ سیدحسن خمینی رفته و از او خواسته‌اند بیاید و مشکلات اقتصادی را حل کند؟ اصلاً سید حسن خمینی واجد کدام سابقه اجرایی و مدیریتی، حتی در حد اداره یک بخشداری و یا حتی کارمندی یک اداره دولتی است که حس داشتن حداقل صلاحیت‌ها را در ذهن او تلقین می‌کنند؟
مشخصاً حزب کارگزاران که مدعی تکنوکراسی (فن‌سالاری) است و با همین ادعا، طی یکی دو سال اخیر، روحانی را «هو» کرد که دولتش ناتوان از توان مدیریتی و برنامه‌ریزی است، آیا کمترین اعتقادی دارد که آقای سید حسن خمینی در تراز نامزدی انتخابات است؟!
اما اگر چپ‌ها و راست‌های مدعی اصلاح‌طلبی، می‌دانند که سید حسن خمینی واجد شرایط ریاست جمهوری (مدیر و مدبر بودن، رجل سیاسی- مذهبی و...) نیست باید پرسید کدام هدف را از این صحنه‌سازی ایفا می‌کنند؟ به نظر می‌رسد پدرخوانده‌های این طیف مایلند هم از وی برای درگیر شدن در فضای سیاسی و انتخاباتی استفاده کنند و از فشارها روی خود و نامزد اصلی این طیف- در زمینه پاسخگویی نسبت به عملکرد دولت روحانی- بکاهند و هم رد صلاحیت او را- که منطقاً قابل تأیید در شورای نگهبان نیست- هزینه مظلوم‌نمایی و انحراف اذهان از کارنامه پرخسارت خویش کنند.

لااقل این یک مسئله را درست تدبیر می‌کردید
علی‌رغم یک‌سال سخت و تجربه‌اندوزی، و علی‌رغم هشدارهای وزارت بهداشت، چنانکه قابل پیش‌بینی بود همه مراکز استان‌ها و کلانشهرهای کشور به رنگ قرمز درآمده و آمار تلفات کرونا افزایش نگران‌کننده‌ای یافته است. در چنین شرایطی رئیس‌جمهور می‌گوید چرا به مدیریت دولت انتقاد  می‌کنید و از موفقیت‌های این دولت فیلم نمی‌سازید!؟
سایت الف ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: مدیریت مرغ و گوشت و مواد غذایی و بنزین و همه و همه را کنار  بگذارید و همین مورد کرونا را در نظر بگیرید. آنچه باید در مدیریت این بحران دیده شود (فارغ از دستیابی به موفقیت کامل) عقلانیت و تدبیر و هماهنگی است که متاسفانه از همان ابتدای ورود این ویروس به کشور، چنانکه باید از دولت محترم دیده نشده. از جدی نگرفتن این ابتلا تا اعمال محدودیت‌های ضعیف و دیرهنگام و معیارهای دوگانه و اختلاف‌نظرهای غیرکارشناسی، جملگی شاهد این ادعا هستند.
متاسفانه این رویه در حالی ادامه یافته که مسئولان وزارت بهداشت طی ماه‌های گذشته همواره نسبت به شیوع نسخه انگلیسی این ویروس که قدرت سرایت چند برابری نیز دارد، هشدار داده‌اند.
آیا دولت نمی‌توانست در ایام نوروز که عملاً اغلب مشاغل و فعالیت‌های اقتصادی به‌صورت کامل یا نیمه، تعطیل هستند استفاده کند و با اعمال محدودیت‌های سخت در رفت‌ و آمد مانع سفر شود؟
این در حالی است که بنا بر اظهار نظر مسئولان وزارت بهداشت که قاعدتاً همه باید تابع نظر کارشناسی آنها باشند، در ستاد ملی مبارزه با کرونا به پیشنهادات آنها بی‌توجهی و هشدار‌هایشان نادیده گرفته می‌شود.
گویی دولت با رها کردن نقش خود در مدیریت این بحران عملاً خواسته است بار مبارزه با این ویروس را به گردن مردم و (البته کادر مظلوم درمان) بیندازد و خود را خلاص کند!
شل‌کن سفت‌کن دولت در مدیریت کرونا عملاً هزینه‌های بسیار بیشتری را نسبت به اعمال محدودیت‌های سختگیرانه‌تر  بر دوش نظام اقتصادی و نظام سلامت کشور تحمیل می‌کند و عجیب است که دولت این رویه را هنوز کنار نگذاشته است.