نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران-۱۱۸
امید به سراب و اقدامات ساختارشکنانه
در کمال تعجب یک روز بعد از خطبههای رهبری- که علیالقاعده از سوی کسانی که داعیهدار التزام به ولایت فقیه و قانون بودند، بایستی فصلالخطاب تلقی شده و مسائل به راهکارهای قانونی بینجامد و بیانیهها، حاکی از تن دادن به قانون باشد- سید محمد خاتمی در بیانیهای با حالت تعرّض به بیانات رهبری درخصوص فرصتطلبی بیگانگان و سوءاستفاده آنها از این حرکات و راهپیماییها، «انتساب حرکت مردم به بیگانگان» را «جلوهای از سیاستهای نادرست» خواند که سبب دورتر شدن مردم از حکومت میشود!! «در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسة حضور را آفریدند، نتیجة اعلام شده را باور ندارند و به آن معترضاند. اعتماد عمومی در اين زمينه لطمه ديده است و بستن راه اعتراض مدني به روي مردم به معني گشودن راههاي خطرناکي است که خدا ميداند به کدام سرانجام برسد.»1
خاتمی که خود در دورة رئیسجمهور بودن به خوبی میدانست که اوّلاً، امکان تقلب و خطا در انتخابات تا این حد امکانپذیر نیست، ثانیاً در فرض تخلفات، راهکار قانونی، بازشماری بخشی از آرا به ویژه در صندوقها و مناطق مورد اعتراض است نه تحرکات خیابانی، چنانچه در زمان امام(ره) نیز واقع شده و به همین راهکار قانونی عمل شده بود. ثالثاً: صحبت از عقل و تدبیر سیاسی است و آن فراهم شدن زمینة دخالت بیگانگان و حضور عوامل آنها برای تبدیل این اعتراضات به خشونت و خسارتهای جبرانناپذیر به جایگاه نظام اسلامی و بینالملل و خارج شدن کنترل آن از دست سردمداران داخلی و دیدیم که چنین شد. آیا خردورزی خاتمی و یاران او، به این مسألة بدیهی و روشن نمیرسید؟ یا آنان برای از میدان به در کردن و وادار به عقبنشینی کردن نظام و شخص ولیِّفقیه، همه چیز از جمله خرد و تدبیر را زیر پا گذارده بودند؟
اردوکشی خیابانی
ورود تظاهرات خیابانی به مرحلة اغتشاشات خیابانی، زودتر از آنچه سیاسیون و خاتمی میپنداشتند اتفاق افتاد. هیئت منتخبی از طرف کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، جهت رایزنی با مراجع و شخصیتهای نظام، تشکیل شد و دیداری هم با خاتمی داشتند. خاتمی در این دیدار پیشنهاد تشکیل یک هیئت بیطرف را داد و حالت کدخدامنشی به خود گرفت، در حالی که از تحرکات خود برای شلعهور کردن اعتراضات و حمایت از ابطال انتخابات دست برنداشت او با ارائة این پیشنهاد سعی میکرد که نهادهایی چون شورای نگهبان و وزارت کشور را نادیده گرفته و قانون اساسی و رهبری را دور بزند!!
خاتمی در تیرماه 1388، ملاقات خانوادة دستگیرشدگان در حوادث اغتشاشات تهران را پذیرفت و با آنان دیدار کرد و از واژه شهید برای توصیف کشتهشدگان در این حوادث استفاده کرد و گفت: «متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید و اینک باید مورد بیمهری و کملطفی قرار گیرید.»2
پخش دادگاهها از صدا و سیما
خاتمی با شروع پخش دادگاه و اعترافات دستگیرشدگان اغتشاشات تهران، همراه با بعضی سیاسیون دوم خردادی مانند محمد سلامتی، محمدرضا تاجیک، عباس عبدی، سیدهاشم آغاجری، محمدعلی نجفی و فرشاد مؤمنی و دیگران، نامهای خطاب به مراجع تقلید نوشتند و در آن ضمن اعتراض به دستگیریها، پخش اعترافات آنان را نمایشی دانستند و در واقع خواستار توقف پخش اعترافات شدند.3
این در حالی بود که اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در اظهاراتی بیسابقه با نام بردن از موسوی، حمایت صریح خود را از جریان اعتراضات خیابانی اعلام کرد: »موسوی به منشأ الهامبخش آن دسته از هموطنان خود تبدیل شده است که خواهان گشایش به سوی غرب هستند. حق آزادی بیان و تجمع که مردم ایران خواهان آنند آرزوها و آرمانهای جهانشمول هستند.»4
بعدها، هیلاری کلینتون و سایر مقامات کاخ سفید از حمایتهایی که در دوران اعتراضات خیابانی از سران فتنه و اغتشاشگران به عمل آوردند سخن گفتند.
خاتمی فعالیتهای خود را با پیشنهاد تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات دهم و همهپرسی تحت نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام را ادامه داد که در واقع مراحل پیشبینی شده در طرح کودتای مخملی برای وادار کردن نظام و رهبری به پذیرش ابطال انتخابات و دادن امتیازهای غیرقانونی به جریان اصلاحطلب بود!5
پخش اعترافات ابطحی
پخش اعترافات عناصر اصلی و کلیدی اصلاحطلبان در فتنة 1388، خاتمی را در فشار مضاعفی قرارداد و نقش او را در زمینهسازی و افزایش تنشهای انتخاباتی روشنتر ساخت!
محمدعلی ابطحی، خاتمی را ضلع مهمی از مثلث حامی تقلب برشمرد و ازهاشمی رفسنجانی و موسوی به عنوان اضلاع دیگر یاد کرد و گفت: «خاتمي فضاي جامعه را ميشناخت، وي اقتدار نظامي، انتظامي و مقام معظّم رهبري كه در جايگاه والايي قرار دارند را ميشناخت و با توجه به اين كه وي نسبت به اين موضوعات شناخت داشت، اين يك نوع خيانت است كه از موسوي در موضوع تقلب حمايت كرد... پس از انتخابات در جلسة مشترکیهاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمیدانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 12 میلیون فاصله رای [میان رأی آقای احمدینژاد و موسوی] برای چه
بود.»6
با پخش سخنان سردار جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اعترافات ابطحی و سخنان منتشر نشده خاتمی، مشخص شد که تلاشهای خاتمی و همفکران او در انتخابات دهم، متمرکز بر سقوط احمدینژاد از قدرت برای از بین بردن ولایت فقیه یا کاستن اقتدار او در جامعه است. سردار جعفری در شهریور 1388 به نقل از اعترافات محمدعلی ابطحی گفت: «آقای ابطحی در اعترافات خود میگوید: خاتمی و [ابوالفضل] فاتح و مهدیهاشمی رفسنجانی میگفتند که «برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخابات گذشته فرق میکند. در این صورت جریان اصولگرا و رهبر دیگر نمیتوانند سرشان را بلند کنند و این معنای یکسره کردن کار است.» یعنی رسیدن به یک نظام با ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون ولایت فقیه جا بیفتد. اعتراضات در انتخابات کاملاً برنامهریزی شده بود.»
سردار جعفری در بخش دیگری از سخنان خود به صحبتهای منتشر نشدة خاتمی در سال 1387 اشاره کرد و گفت: «آقای خاتمی در بهمن 1387 میگوید: اگر در این انتخابات [دهم] احمدینژاد سقوط کند، عملاً رهبری حذف میشود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوّة اجرایی بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصولگرایی به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی میشود و با شکست اصولگرایان باید قدرت رهبری را مهار کرد.»7
خاتمی این سخنان را تکذیب نکرد اما گفت: «عدهای برای مقابله با لیبرالیسم به فاشیسم پناه میبرند.»8
خاتمی پس از آزادی حجاریان در 15 مهر 1388 به دیدار او رفت و در آذرماه نیز به دیدن ابطحی که آزاد شده بود شتافت ولیکن از پس گرفتن اعترافات این دو نفر مأیوس شد.
اغتشاشگران خداجو!
خاتمی در حوادث سال 1388، حاضر به مرزبندی صریح و روشن نسبت به عوامل حادثه، اعم از فتنهگران داخلی واندیشهورزان خارجی نشد. او حتی در برابر اظهارات رضا پهلوی فرزند شاه معدوم ایران که خاتمی وهاشمی را تأیید و حرکت آنها را در مسیر درستی ارزیابی کرده و خواهان تصریح بیشتر آنان در مخالفت با رهبری و نظام شده بود، سکوت کرد. تنها خاتمی در برابر بیانیة موسوی که آشوبگران و هتاکان روز عاشورا را مردان خداجو نامیده بود، موضع گرفت و گفت نباید موسوی این حرکات و آشوبگران را مردان خداجو تعبیر میکرد!
نامة محرمانة خاتمی به رهبری
در آذرماه 1388 که تا حدودی حوادث پس از انتخابات فروکش کرده بود، خبر نامة محرمانة خاتمی به رهبر معظّم انقلاب اسلامی منتشر شد. طبق اخبار منتشره، خاتمی در این نامه، ضمن اعلام برائت از تندرویهای موسوی و کروبی خواستار دیدار با رهبری شده بود. او در این نامه با اعتراف به اینکه دوستان او حرمت امام را نگه نداشتند، از اقدامات خود برای جلوگیری از تندرویهای موسوی و کروبی گفت و اینکه اگر اقدامات او نبود از این هم بدتر میکردند. خاتمی این اخبار را در دیدار با شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، کذب و جعل دانست. اما چند روز بعد، روزنامة جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» این تکذیبیه را تکذیب کرد و از صحت نوشتن چنین نامهای خبر داد! و متذکر شد که محتوای نامة خاتمی شامل نقطه نظرات او در مورد مسائل و حوادث ماههای اخیر بوده که به اطلاع رهبری رسانده و پیشنهاداتی داده است.
بهمن 1388، سایت پارلمان نیوز، و شهریور 1390 «محمدمهدی شهریاری» نمایندة اصلاحطلب مجلس، نیز از این نامه خبر دادند.9
پانوشتها:
1- سایت خاتمی، 31/3/11388.
2- همان، 10/4/1388.
3- همان، 15/4/1388.
4- شبکه ایران، 4/6/1388.
5- سایت خاتمی، 7/5/1388.
6- خبرگزاری فارس، 10/5/1388.
7- پایگاه خبری تحلیلی سحر، 11/6/1388 نقل از انقلاب اسلامی در بوته آزمون، ص 335.
8- همان.
9- سودای سکولاریسم، صص 392-394.