روایتی از مجری فقید المنار علی المسمار؛ از جنگ نظامی تا جنگ رسانهای
برادرم حاج علی، احساس میکنم که دروازههای بهشت در شب «اشتر» و «مصباح» برای استقبال از تو باز شده است. یادم میآید در راه رسیدن به منزل شهید احمد مظلومی در رشت چگونه در حال مرثیه خوانی وگریه بودی...سالهایی که در سايه حضرت معصومه(س) در شهر مقدس قم گذراندیم... و به وطن برگشتی تا صدای صادقانه تو به تمام قلبها برسد...ای نوای شهادت و پیروزی... ما را پیش پروردگار خویش به یاد داشته باش عزیز...(سید ابوعلی دوست و همکلاس مرحوم در حوزه علمیه قم)
حاج علی المسمار خبرنگار و گوینده شبکه تلویزیونی المنار که از درگذشتش کمتر از 40 روز میگذرد، در اوایل جوانیاش توسط سپاه پاسداران که به اذن امام خمینی(ره) در منطقه بقاع در لبنان حاضر شده بود آموزش نظامی دید و در دورههای نظامی و فرهنگی آن شرکت کرد و پس از آن برای تحصیل علوم دینی وحوزوی به شهر مقدس قم سفر کرد و آنجا بود که در تشییع پیکر شهدای دفاع مقدس ودر مراسم عزاداری که برگزار میشد شرکت میکرد و اینچنین با انقلاب و اسلام ولایی آشنا و آشناتر شد.
اولین حضور وی در حوزه رسانه در اواخر دهه 80 قرن 20 در تلویزیون النور بود؛ النور اولین شبکه تلویزیونی برای مقاومت بود که در منطقه بقاع به روی آنتن میرفت و به مدت شش ماه در آن مشغول به کار بود.
بعد از آن به رادیو «صوت المستضعفین» منتقل شد و آنجا هم برای مدتی کوتاه مشغول به کار شد و پس از آن برای کار در رادیو النور متعلق به حزبالله به بیروت رفت و مدتی طولانی در آنجا کار کرد و بعد به شبکه تلویزیونی المنار منتقل شد و این تقریبا در سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۵هجری شمسی) بود.
«حاج علی فرزند یک خانواده مذهبی، خوش اخلاق و خوش رفتار بود و فضایل اخلاقی را به جامعهاش گسترش میداد» با این ویژگیها حاج ابومهدی، دوست صمیمی و همکار آن فقید، صحبت را آغاز میکند.
حاج ابومهدی که آن مرحوم را از ابتدای فعالیت رسانهای همراهی میکرده بیشتر وقت خود را با هم میگذراندند و خاطرات خوشی از او دارد.
حاج ابومهدی میگوید: من در سال ۱۹۹۷ هنگامی که در شبکه المنار و در بخش اخبار کار میکردم، حاج علی را به مدیرم معرفی و از او خیلی تعریف کردم که جوان با استعدادی است و از او خواستم که یک تست از او بگیرد شاید در گویندگی اخبار قبول شود، و این همان چیزی است که در واقع اتفاق افتاد و این تست هنگام بخش مستقیم اخبار شبانگاهی گرفته شد و موفقیتآمیز بود؛ حاج علی توجه تمام حاضران را به خود جلب کرده بود.
با همسرش، خانم مسمار هم صحبت کردم او از شوهرش اینگونه میگوید: علی انسانی با اخلاق و مؤمن بود؛ گرچه وی در زمینه رسانهای شناخته شده و معروف بود اما بسیار فروتن و متواضع بود؛ او به همه مردم سلام مى كرد و لبخند مىزد؛ همه مردم او را دوست داشتند و هنگام گویندگی خبر با صدای دلپذیر و لبخند دوست داشتنیاش مخاطبان را به خود جلب میکرد.
او که از حاج علی المسمار دو دختر و یک پسر به یادگار دارد، میافزاید: علی پدری مهربان، دلسوز و سخاوتمند بود و با بچههایش زیاد بازی میکرد و هر چه میخواستند برایشان فراهم میکرد؛ از جمله ویژگیهای فوقالعاده او این بود که فردی مصلح بود و با زبانی مهربان و حرف شیرین مشکلات بین برادران و بستگانش را حل میکرد.
حاج ابومهدی سخنانش درباره دوستش را اینگونه ادامه میدهد: مرحوم المسمار وقتشناس، بصیر و دارای ذکاوت سیاسی بود؛ وی در تولید خبر هم فعالیت داشت و این ویژگیها باعث شد که او در کارش ترقی پیدا کند و مجری اصلی اخبار شبانگاهی شود زیرا حضور او متمایز بود و به دلیل تمایزی که در کارهای رسانهای داشت چندین جایزه و مدال تقدیر دریافت کرده است.
حاج ابومهدی میگوید: حاج علی همچنین از سیدحسن نصرالله لوح تقدیر دریافت کرده و جایگاه ویژهای در قلب دبیرکل حزبالله داشت به گونهای که وقتی مرحوم بیمار شد سیدحسن یک دسته گل مخصوص برایش فرستاد و مدام از سلامتیاش میپرسید.
حاج ابومهدی اما در مورد اهمیت و هدف کار رسانهای مرحوم المسمار در دوره اشغال میگوید: هدف از مقاومت در آن زمان آزادسازی سرزمین و اخراج اشغالگر بود و هنگامی که مقاومت شکل گرفت بایستی کار رسانهای تصویری میشد تا مقاومت دستاوردهای نظامی خود را ثبت و آن را در معرض دید مردم قرار میداد؛ بنابراین تلویزیون النور و رادیو صوت المستضعفین و راديو النور و شبکه المنار برای این هدف تأسيس شد و هدف ارائه خبر معتبر و دقیق بود به طورى كه مردم باور كنند كه مقاومت در برابر دشمن صهيونيستى دستاوردهاى كيفى دارد زيرا عموم مردم فکر نمیکردند كه اين امر واقعى است بنابراين براى انتقال صداى مقاومت به مردم بايد كار عظيمى انجام مى شد لذا تلويزيون المنار نقشی جدی در پیروزی داشت و همانطور که سیدحسن نصرالله گفت: «اگر المنار نبود پیروزی از دست میرفت» چراکه بینندگان هنگام تماشای شبکه المنار اطمینان و آرامش پیدا میکردند در حالی که رسانههای دشمن هدفش گسترش يأس و نااميدى بود لذا شبكه المنار در آن زمان پرتوی امید در آسمان ملت بود.
حاج علی المسمار یک مجری اخبار متعهد به خط و رویکرد مقاومت در بیشترین حد بود و علیرغم پیشنهادات زیادی که شبکههای عربی با حقوق بسیار بیشتر از آنچه که از المنار دریافت میکرد به وی داده بودند با این حال او به مقاومت متعهد بود و هدفش این بود که تمام تلاش و فعالیت خود را وقف این رویکرد کند بنابراین همچنان به شبکه المنار وفادار ماند و آن را ترک نکرد و از این کار راضی بود.
از حاج ابومهدی درباره رابطه حاج على با انقلاب اسلامى و خط ولايت میپرسیم و جواب مىدهد: حاج علي عاشق و وفادار به جمهوري اسلامى بود و حتى زبان فارسي را به خوبي ياد گرفت و نوحهها و مرثیههایی به زبان فارسی مینوشت و علوم دینی را در شهر قم فراگرفت؛ درست است که وی تحصیلات حوزوی خود را به دلیل ورود به کار رسانهای به پایان نرساند اما او یک فرد مؤمن و با تقوا بود و در مورد خط ولایت حساسیت خاصی نشان میداد و یکی از مدافعان سرسخت مقاومت و خط ولایت محسوب میشد علاوهبر اینکه متعهد به انجام بسیاری از وظایف شرعی بود.
از رابطه حاج المسمار با مجاهدان مقاومت اسلامی هم میپرسیم و اینکه فعالیت نظامی داشته یا نه و حاج ابومهدی میگوید: از اینکه حاج علی با رزمندگان مقاومت مینشست افتخار میکردند ولی از طرف دیگر با آنها بسیار فروتن بود؛ هنگامی که او برای انجام کار جهادی به مقر میرفت مانند مجاهدین لباس رزم میپوشید و همه کارهایی را که آنها انجام میدادند خودش انجام میداد؛ مانند حمل تجهیزات و غذا و نگهبانی و... و در همه کارها کمک میکرد.
حاج ابومهدی میافزاید: در شبهای نگهبانی همیشه او را همراهی میکردم و عادت داشتیم تا دیر وقت کنار هم بیدار بمانیم و در مورد چگونگی مقابله با مشکلاتی که برای مقاومت پیش میآمد بحث میکردیم که چگونه با سلاح کلمه و خبر به دشمنان مقاومت پاسخ بدهیم و هدفمان هم حفظ مقاومت و بالا بردن جایگاه آن بود.
حاج ابومهدی درباره جنبه عاطفی و انسانی حاج علی میگوید: او وارد قلب همه مردم شد هرکس او را میدید احساس میکرد مدتهاست او را میشناسد؛ او دوست داشتنی، فهمیده و متعادل بود و خیلی آدمی مهربان بود؛ یادم میآید او هنگام اجرای اخبار درباره جنگ ۳۳ روزه برای بچههای قتل عام شده در شهر قانااشک ریخت؛ او به شدت از خبر کشته شدن کودکان به دست صهیونیستها در جنوب لبنان و فلسطین تحت تأثیر قرار میگرفت و از طرف دیگر او از شنیدن اخبار درباره عملیات مجاهدین در فلسطین اشغالی به شدت خوشحال میشد و با افتخار و با حماسه این خبر خوشایند را ارائه میداد؛ اما درباره شهدای مقاومت با احساس و اندوه فراوانی خبر آنها را میخواند و اشک او هنگام خواندن خبر شهادت حاج عماد مغنیه را فراموش نمیکنیم. درباره دوران بیماری وی از همسرش میپرسم و او صبر حاج علی را نسبت به دردها و رنج هایش مانند صبر ایوب توصیف میکند و میگوید: علیرغم درد و عذاب بزرگی که میکشید با این حال هیچ لحظهای لبخند از چهرهاش غایب نشد و خودش ابتدا از احوال کسانی که به عیادتش میآمدند میپرسید و آخرین روزهای مبارکش امر خود را به خدا سپرد و در برابر پروردگار تسلیم کامل بود.
حاج ابومهدی اما در پایان میگوید: حاج علی آدمی فوقالعاده بود؛ درست است که فعالیت وی در رسانه نسبتاً کوتاه بود اما دستاوردهای او بسیار فراوان بود؛ خدا رحمتش کند او سعی کرد بر بیماریاش غلبه کند اما بیماری از او قویتر بود واو را از ما ربود؛ روحش شاد.
گزارش از خانم «ایمان علی کورانی»
طرح خبرنگاران جهانی الامه