امید و بیمهای جشنواره فیلم فجر سیونهم
مهدی امیدی
هر چند که سیونهمین جشنواره فیلم فجر، باز هم مانند دو دهه اخیر، در خدمت آثار و فیلمسازهای خنثی و جشنوارهای بود؛ اما تعداد کمتر از انگشتان یک دست فیلمهایی هم بودند که بارقههای امیدی از استمرار و تداوم شرافت و اصالت در سینمای ایران را نمایش دادند. فیلمهایی چون «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی با روایت زندگی و مجاهدتهای شهید ستاری برای پیشرفت صنعت هوا فضای کشور، «تکتیرانداز» با موضوع حماسه و شهادت شهید زرین از ماهرترین تک تیراندازهای جهان، «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی با روایتی درباره دوران صدر انقلاب اسلامی (و البته با اندکی کژتابی محتوایی در نمایش آدم بدهای تاریخ معاصر)، «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری با روایتی کودکانه در زمینه دفاع مقدس!
با این حال و متأسفانه، اکثریت آثار حاضر در این جشنواره را فیلمهایی دربر گرفت که نه در شأن نام جشنواره فجر بودند و نه حتی سینمای ایران!
«مامان» یکی از فیلمهایی بود که از قبل فضاسازیهای تبلیغاتی بسیاری برای آن شده بود؛ بسیاری آن را پدیده این جشنواره میدانستند. اما فیلم این فیلم برخلاف تبلیغات صورت گرفته، آنچنان هم در فرم و روایت، جدی نیست! ما با یک فیلم تلویزیونی روبهرو هستیم. البته نقاط قوت فیلم که قصه روان و بازی خوب بازیگر نقش اول فیلم (رویا افشار) را نمیتوان منکر شد. اما فیلم اول آرش انیسی، با فیلمنامهای لاغر و نحیف ساخته شده است که مانع از تبدیل آن به فیلمی بزرگ شده است. اما جدای از ساختار، «مامان» یک فیلم نمادگراست؛ این فیلم در قالب یک خانواده و بهطور خاص، کاراکتر مادر، ایران را هدف گرفته است و حرفهای بیانیهگونه و گلدرشت سیاسی را در این قالب بیان میکند.نکته قابل تأمل این است که فیلم «مامان» با بودجه عمومی و توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی وزارت ارشاد ساخته شده است! باز هم جای سؤال است که چرا چنین فیلمهایی از بیتالمال و بهواسطه دولت تولید میشوند؟! سال قبل نیز فیلم ضدایرانی «مردم در آب مطهر» توسط بنیاد فارابی و با پول مردم ساخته شده بود!
«بیهمهچیز» جدیدترین فیلم محسن قرایی، یک فیلم ضدمردمی و علیه شهروندان ایران است! فیلمیکه در آن، قطب منفی داستانش مردم یک کشور هستند، مثل یک فیلم نژادپرستانه است، با این تفاوت که کارگردان، علیه هموطنان خودش کار کرده است. فیلم «تولد یک ملت» در زمان خودش یک شاهکار بود اما بهدلیل محتوای نژادپرستانه، نامش به بدی ثبت شده است، فیلم «بیهمهچیز» نیز بهرغم برخی نقاط مثبت ساختاری اما چون فیلمی ضدملی و مردمی است، لاجرم چارهای جز انکار و رد کامل آن نداریم! «شیشلیک» فیلم جدید محمدحسین مهدویان یک شکست بزرگ در کارنامه او محسوب میشود. برای فیلمسازی که آثار مطرحی چون «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» را ساخته است، تولید یک فیلم مبتذل کمدی که نه ساختار منسجمی دارد، نه داستان و نه حتی محتوای خاصی، یک افت محسوب میشود. اما اصلیترین نقطه ضعف «شیشلیک» ریاکارانه بودنش است؛ اینکه با بودجه یک مرکز سرمایه تولید شده است اما تظاهر به حمایت از محرومان دارد. ایکاش، مهدویان به سنت فیلمسازی خودش بازگردد! دیگر فیلمهای اجتماعی و به عبارتی، «اجتماعینما»ی سیونهمین جشنواره فیلم فجر، آثاری بسیار ضعیف و فاقد ارائه تصویر و تحلیلی اجتماعی هستند. فیلمهایی که نه توان ارائه داستان دارند و نه دیدگاه اجتماعی خاصی در آنها وجود دارد، فقط از سر بیدردی و بیسوادی، به چالشها و مشکلات اجتماعی پرداختهاند!